کتاب البیع: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* سیدضیاء مرتضوی، [https://books.khomeini.ir/books/10008/390/ | * سیدضیاء مرتضوی، [https://books.khomeini.ir/books/10008/390/ کتاب البیع]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۸، ص۳۹۰–۳۹۴ |
نسخهٔ ۲۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۷
اطلاعات کتاب | |
---|---|
عنوان | کتاب البیع |
موضوع | احکام داد و ستد |
سبک | فقه استدلالی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۵ |
اطلاعات نشر | |
ناشر | موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۷۹ش |
کتاب البیع، کتابی فقهی استدلالی درباره دادوستد از امامخمینی؛ عربی.
معرفی
شیخمرتضی انصاری در مباحث اصولی و فقهی، نقطه عطفی در تاریخ فقه شیعه به شمار میرود. قوت علمی و شیوه نگارش شیخ انصاری باعث توجه ویژه فقیهان به آثار ایشان، بهویژه کتاب المکاسب شده است. وی با تدریس و نگارش مباحث مکاسب شامل مکاسب محرمه، بیع و خیارات تحولی در بررسی این بخش از فقه پدید آورد. امامخمینی ازجمله فقیهانی است که مسایل این بخش از فقه را بر اساس کتاب شیخ انصاری، تدریس و سپس تألیف کرده است. ایشان در حوزه علمیه قم، پس از تدریس مکاسب محرمه و تألیف کتاب المکاسب المحرمه، تدریس و تألیف مباحث بیع را در سال ۱۳۳۹ آغاز کرده و تا پیش از آغاز نهضت پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ به بحث «بیع فضولی» رسیده بود. با زندانی و سپس تبعیدشدن ایشان به بورسای ترکیه، تدریس ایشان متوقف شد و پس از انتقال به تبعیدگاه دوم خود در عراق در ۱۳ مهر سال ۱۳۴۴ پس از چندی تدریس بیع را دوباره از اول آن آغاز و پس از رسیدن به بیع فضولی، به تألیف همزمان آن نیز اقدام کرده است.
- (ببینید: المکاسب المحرمه، تبعید امامخمینی، بورسا، و تدریس امامخمینی)
کتاب البیع یکی از آثار ارزشمند فقهی است؛[۱] برخی آن را منحصربهفرد[۲] و برخی دایرةالمعارف فقهی و از بهترین کتابهایی دانستهاند که در این زمینه نگارش یافته است.[۳] مهارت فقهی امامخمینی در فهم مفاهیم عرفی، بنای عقلا، عدم خلط میان مباحث عقلی و اعتباری و نگاه دقیق ایشان به قواعد فقهی، چون قاعده لاحرج، لاضرر، اُوفوا بالعقود و نفی غرر و غبن به این کتاب جایگاهی ارجمند بخشیده است.[۴] مقایسه این کتاب با آثار فقهای دیگر، در موضوعاتی، مانند ماهیت بیع، معاطات، بیع فضولی، مالکیت امام معصوم(ع)، ولایت فقیه، بیع نابالغ و شرط مخالف قرآن، گویای تمایز روشن و غنای ممتاز این اثر و ارزشمندبودن این منبع برای شناخت توان فقهی و جامعیت علمی امامخمینی در فقه و اصول و لغت و تفسیر و فهم حدیث به شمار میرود. از مباحث برجسته و راهگشای کتاب البیع میتوان به بحث دادوستد حقوق و انتقال آن،[۵] اعتبار بلوغ در دو طرف بیع و ارزش بیع مکره،[۶] حرمت دادوستد ربوی و نقد و رد روایات فرار از ربا،[۷] موضوع ولایت فقیه،[۸] بیع وقف[۹] و حرمت احتکار و جواز قیمتگذاری از سوی حاکم[۱۰] اشاره کرد.
در این کتاب برخی قاعدههای فقهی نیز به فراخور پارهای مسایل فرعی بیع، بحث و بررسی شده است، ازجمله: اتلاف، غرر، عدم ضمان امین، لاضرر، لاحرج، ما یضمن بصحیحه و عکس آن، نفی سبیل، علیالید، تقیه، الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها، قرعه، ید، تلف در زمان خیار، تلف پیش از قبض و الخراج بالضمان.
امامخمینی در فقه، چه در مبانی و چه در فروع، نظریههای دقیق و عمیقی دارد[۱۱] و در شیوه استدلال، متأثر از سبک استاد خود سیدحسین بروجردی است که در آن به اندازه دقت نظر در روایت، به تتبع نیز ارج نهاده است.[۱۲] ایشان نوعاً نخست نظر شیخ انصاری را که محور اصلی تدریس است، با دقت باز میگوید و سپس اشکالی که متوجه آن باشد، طرح میکند و پس از آن، دیدگاه سایر فقها، مانند سیدمحمدکاظم یزدی، میرزامحمدحسین نایینی، محمدحسین اصفهانی و گاه نظر محمدکاظم خراسانی و علی ایروانی را بررسی و نقد میکند و به سبب تحقیق، تتبع و تفکری که پشتوانه درس ایشان است، غالباً مطالب نو و تازهای مطرح میسازد.[۱۳]
محتوا
کتاب البیع در پنج جلد سامان یافته است. مباحث کتاب در جلد نخست در قالب مبحث اول و دوم بخشبندی شده است؛ اما این شیوه در دیگر جلدها دنبال نشده است. مبحث اول به ماهیت و تعریف بیع اختصاص یافته و نخست مقدماتی برای تعریف بیع آمده است. پس از آن، مسئله حقوق در حوزه معاملات، هم از نظر ماهیت و اقسام و هم از لحاظ صحت، بهتفصیل بررسی شده و سپس تعریف بیع و نقد سایر تعریفها آمده است.
مبحث دوم به انواع بیع از نظر اسباب انعقاد اختصاص یافته و مسایل آن در دو بخش ارائه شده است. بخش اول، تبیین دلیلهای هفتگانه بر صحت بیع و هشتگانه بر لزوم آن اقامه شده است و نقد سه دلیل عمدهای که دیگران، مستند عدم لزوم قرار دادهاند. در همین قسمت، طی شش تنبیه، بهتفصیل به مسایل دیگری درباره معاطات پرداخته شده است. این مباحث با دقت علمی مطرح شده؛ ولی امامخمینی پس از تکمیل بحث بیع معاطاتی در درس، آنها را به عنوان نکته و متناسب با بحثهای مدرسهای و نه منطبق با واقعیات بازار یادآوری کرده است.[۱۴] بخش دوم این مبحث، مربوط به بیع با صیغه عقد و مسایل مربوط به آن است. ازجمله بحثهای عمده و مبسوط در همین بخش، بررسی مسئولیتها و تعهدات حقوقی ناشی از عقد فاسد است که حدود سیصد صفحه از کتاب را دربرگرفته و محور اصلی آن، مسئله ضمان و وجوب رد فوری است که طی هفت امر بیان شده است.
امامخمینی جلد دوم را که در واقع مبحث سوم کتاب است، به بررسی شروط چهارگانهای اختصاص داده است که فقها برای فروشنده و خریدار آوردهاند. ایشان اصل شرط بلوغ را میپذیرد؛ ولی با طرح این پرسش که آیا میتوان میان معاملات نابالغ از نظر اهمیت معامله و جزئیبودن آن یا از نظر اصالت و وکالت وی فرق گذاشت، دادوستد نابالغ در امور جزئی و متعارف را در صورت اجازه ولی صحیح میشمارد و نیز وکالت وی از دیگری را در اجرای صیغه و اصل معاملات، حتی بدون اجازه ولی، درست میداند. قصد و اختیار دو شرط دیگری است که در ادامه بررسی شده است. شرط دیگر مالکبودن یا مأذونبودن است و به همین مناسبت وارد بحث احکام بیع فضولی شده و به اختلاف در کشف و نقل اجازه و احکام رد و مانند آن پرداخته است. آنچه به عنوان ولایت پدر و جد و سپس ولایت فقیه و ولایت مؤمنان عادل مطرح شده نیز به همین مناسبت است.
جلد سوم به بررسی شرایط عِوض و معوّض در بیع اختصاص یافته است. شرط نخست، لزوم مالیت و ملکیت آن دو میباشد. امامخمینی در این بخش، مالیت مورد نظر و نسبت مال و ملک را نیز بررسی کرده و حدود صد صفحه از کتاب را به مباحث کلی و نوع ملکیت و تصرف در آنها اختصاص داده است. شرط دیگر، آزادبودن (طلق) ملک است؛ ملک موقوف یا مرهون نمیتواند یک طرف بیع قرار گیرد؛ اما درباره وقف، اقسام وقف، یا جواز خرید و فروش یا تبدیل وقف بهتفصیل بحث شده است.[۱۵] شرط سوم توان تسلیم عوض و معوّض و شرط چهارم آگاهی از مقدار آن دو میباشد که نزدیک به نیمی از مباحث این جلد را شامل شده است. ازجمله مسایل مورد بحث در این شرط، پاسخ دقیق به این پرسش است که آیا ملاک موزون و مکیلبودن جنس، عصر پیامبر(ص) است یا هر زمان، تابع ملاک خویش است.[۱۶]
در ادامه مباحث درباره شرط سوم، مسئله معروف به بیع کسر مشاع آمده است که محقق نایینی آن را مبتنی بر مسئله فلسفی ـ کلامی «جزء تجزیهناپذیر» دانسته است. ایشان موضوع شرکت و اشاعه و افراز را جزء معانی اعتباری و عقلایی میشمارد و مبتنیساختن مسئلهای عرفی و رایج میان تودههای مختلف مردم را بر یک مسئله عقلی ناصحیح میداند. ایشان اساساً جزء تجزیهناپذیر را نه مال میداند و نه ملک؛ زیرا ملکیت امری اعتباری با منشأ عقلایی است و روشن است چنین اجزایی، موضوع اعتبارات عقلایی قرار نمیگیرد. امامخمینی منشأ خلط بزرگان در این مسئله را غفلت از معنای عرفی و لغوی «مشاع» میداند که در برابر «افراز» است و هر دو، همانند «ملکیت»، معنایی اعتباری دارند و از مقوله جوهر یا عرض نیستند تا در خارج، نمود و حقیقت داشته باشند. حل اینگونه مسایل نیز در عرف عقلا داخل است و قواعد فلسفی و حکم عقلی در این نوع مسایل، ملاک استنباط قرار نمیگیرد.[۱۷] امامخمینی متفاوتبودن اسباب و مسببات در امور اعتباری با اسباب و مسببات در امور تکوینی و واقعی را در بررسی شرط سقوط خیار مجلس در مجلس عقد نیز یادآور شده است.[۱۸] ایشان همچنین در بحث بیع فضولی همین نکته را یادآوری کرده است.[۱۹] در بخش پایانی جلد سوم، سه مسئله با عنوان خاتمه مطرح شده است: فراگیری احکام شرعی، به استقبال کاروانهای تجارتی رفتن، احتکار و لزوم اجبار محتکر به فروش و قیمتگذاری توسط حاکم.
جلد چهارم و بخش عمده جلد پنجم کتاب به موضوع گسترده خیارات پرداخته است که جزء توابع و احکام بیع به شمار میرود. بحث خیارات را میتوان مبحث پنجم این کتاب برشمرد. پیش از پرداختن به اقسام خیار، معنای آن و اینکه اصل اولی در بیع لزوم آن است، واکاوی شده و آنگاه در بررسی انواع آن، به تعدادی که شیخ انصاری آورده، بسنده شده است. خیار مجلس، خیار حیوان، خیار شرط، خیار غبن، خیار تأخیر و خیار رؤیت در جلد چهارم بررسی شده و خیار عیب که مباحث آن گستره بیشتری دارد، در آغاز جلد پنجم آمده و یکسوم این جلد را دربرگرفته است. بررسی ماهیت عیب و مسئله ارش نیز در همین قسمت آمده است. در این جلد شرایط ضمن عقد نیز به تفصیل بررسی شده و نُه شرط برای صحت شرط بیان شده است. امامخمینی سپس به بیان احکام آن پرداخته و «مشروطٌله» را میان فسخ و الزام طرف مقابل (مشروطٌعلیه) مخیّر ساخته و احکام دیگری را نیز بر آن بار کرده است و سپس به مسئله حکم شرط فاسد پرداخته است. موضوع پایانی بحث خیارات، برخی احکام کلی خیار، همانند ارثبری خیار، فسخ عملی، حکم تصرف و ضمان در مدت خیار است. نقد و نسیه، قبض و احکام آن و وجوب تحویل عوض و معوّض سه بخش پایانی این جلد است.
کتاب را سه نفر از شاگردان امامخمینی، سیدعباس خاتم یزدی، غلامرضا رضوانی و سیدجعفر کریمی خاتم ملاحظه و تصحیح کردهاند.[۲۰] نسخه خطی کتاب البیع به صورت ناقص موجود است و در بعضی موارد با نسخه چاپ نجف فرق دارد. این اختلاف ناشی از اصلاحات پیشنهادی مصححان و قبول امامخمینی است.[۲۱]
- (ببینید: سیدعباس خاتم یزدی، غلامرضا رضوانی، و سیدجعفر کریمی)
انتشار
درباره تاریخ چاپ نخست کتاب، اطلاعات کاملی ارائه نشده است. محل چاپ اول جلد پنجم را دو جا معرفی کردهاند.[۲۲] این کتاب به اشتباه، آخرین نگارش امامخمینی در نجف معرفی شده است؛[۲۳] اما روشن است آخرین نگارش، الخلل فی الصلاة است.[۲۴] نخستین بار هر پنج جلد بهنوبت در فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ق در نجف چاپ و منتشر شده است. بعدها جلد پنجم آن را در قم، اسماعیلیان و مهر، چند بار بازنشر کردهاند.
- (ببینید: الخلل فی الصلاة)
مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی این اثر را در قالب همان پنج جلد، با تصحیح دوباره و افزودن علایم ویرایشی و افزودن عنوانها، ازجمله با بهرهجستن از نسخه دستخط که مبنای چاپ نجف نیز بوده است، استخراج مآخذ، بیان مختصر علت ضعف روایات بر مبنای امامخمینی و افزودن نمایههای فنی در پایان هر جلد، در سال ۱۴۲۱ق/ ۱۳۷۹ش بهترتیب در ۷۱۰، ۷۸۰، ۶۵۸، ۷۲۰ و ۶۷۰ صفحه دوباره چاپ کرده و نیز نمونههایی از متن دستنویس کتاب را که در موسسه یادشده موجود است، در آغاز جلد اول آورده است.
از سوی دیگر، بخشی از مباحث مربوط به بحثهای جلد دوم کتاب که به مسئله ولایت فقیه اختصاص دارد، در همان سال تدریس، به همت برخی شاگردان تنظیم و به صورت جزوه به دو زبان فارسی و عربی منتشر شده است؛[۲۵] سپس با ویرایش و تأیید امامخمینی، نخست در بیروت انتشار یافته و بعدها بارها به زبان فارسی و عربی و برخی زبانهای دیگر، چون اردو، روسی، آلمانی، انگلیسی، ترکی، فرانسوی و ایتالیایی منتشر شده است.[۲۶] همین بخش از کتاب را اداره کل انتشارات و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز ترجمه و باببندی کرده و با عنوان شئون و اختیارات ولی فقیه در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۹ چاپ و منتشر کرده است.[۲۷]
- (ببینید: ولایت فقیه(۲))
سیدحسن طاهری خرمآبادی از شاگردان و یاران امامخمینی آن بخش از مباحث بیع را که ایشان پیش از تبعید در قم تدریس کرده نگاشته است و در دو جلد به دست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی با عنوان «کتاب البیع» منتشر شده است. همچنین سیدمحمد صدر تقریراتی از این درس را از بحث معاطات تا پایان خیارات نگاشته است که در ۱۱ جلد در نجف اشرف با عنوان «کتاب البیع» منتشر شده است. محمدحسن قدیری نیز تقریری از آغاز بحث بیع در نجف تا میانههای موضوع بیع فضولی را نگاشته که یک بار در سال ۱۳۶۶ به دست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سپس در سال ۱۳۷۶ به دست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در ۶۴۱ صفحه منتشر شده است. کتاب البیع در «موسوعة الامامالخمینی» نیز در سال ۱۳۹۲ و در قالب جلدهای ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ و ۱۹ با تحقیقات بیشتر انتشار یافته است.
- (ببینید: سیدحسن طاهری خرمآبادی، محمدحسن قدیری، و تقریرات اصولی و فقهی)
پانویس
- ↑ فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۳۲/۱۳۰.
- ↑ فاضل لنکرانی، مجموعه آثار کنگره، ۱۰/۱۰.
- ↑ احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیةالله العظمی امامخمینی، ۳۲.
- ↑ متین، مجله، ۲/۲۹۹.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۱/۳۸ ـ ۶۳.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۲/۷۵ ـ ۱۲۶.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۲/۵۳۷ ـ ۵۵۷.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۲/۶۱۷ ـ ۶۶۹.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۳/۱۲۱ ـ ۲۷۰.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۳/۶۰۱ ـ ۶۱۳.
- ↑ سبحانی، جامعیت علمی و عملی امامخمینی، ۱۰؛ معرفت، مصاحبه با آیتالله محمدهادی معرفت، ۱۴۳ ـ ۱۴۴.
- ↑ فهیمی، کتابشناسی حضرت امامخمینی، ۱۰.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات آیتالله خاتم یزدی، ۸۵ و ۸۹.
- ↑ موسوی خوئینیها، امامخمینی و حکومت اسلامی، ۱۰/۴۸۸.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۳/۱۸۱ و ۲۱۶.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۳/۳۷۱ ـ ۳۸۴.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۳/۴۰۸ ـ ۴۱۴.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۴/۱۶۵.
- ↑ امامخمینی، البیع، ۲/۱۹۳ ـ ۱۹۴.
- ↑ کریمی، بیست و پنجسال در کنار امام راحل، ۳۵؛ مؤسسه منهاج، خاتم معرفت، ۱۲۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب البیع، ۸.
- ↑ استادی، کتابها و آثار علمی امامخمینی، ۱۵۳؛ احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیةالله العظمی امامخمینی، ۳۲؛ انصاری، تألیفات و تقریرات امامخمینی، ۲۰۷؛ فهیمی، کتابشناسی حضرت امامخمینی، ۱۲؛ نصر و نوری، امامخمینی و حکومت اسلامی، ۹/۱۸ ـ ۱۹ و ۲۱؛ دشتی، کتابشناسی موضوعی توصیفی آثار امام راحل، ۴۳.
- ↑ دشتی، کتابشناسی موضوعی توصیفی آثار امام راحل، ۴۳.
- ↑ احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیةالله العظمی امامخمینی، ۳۳؛ استادی، کتابها و آثار علمی امامخمینی، ۱۵۳؛ متین، مجله، ۲۹۹.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۷۳۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه ولایت فقیه، ۱؛ نصر و نوری، امامخمینی و حکومت اسلامی، ۹/۳۴ ـ ۴۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه ولایت فقیه، ۲۱.
منابع
- احمدی فقیه یزدی، محمدحسن، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیةالله العظمی امامخمینی، تهران، مدرس، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
- استادی، رضا، کتابها و آثار علمی امامخمینی، مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۹، ۱۳۶۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۸ش.
- انصاری قمی، ناصرالدین، تألیفات و تقریرات امامخمینی، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
- خاتم یزدی، سیدعباس، خاطرات آیتالله خاتم یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- دشتی، صدرالدین عماد، کتابشناسی موضوعی توصیفی آثار امام راحل، مجله حضور، ویژهنامه هشتمین سالگرد رحلت امامخمینی، ۱۳۷۶ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
- سبحانی، جعفر، جامعیت علمی و عملی امامخمینی، مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۹، ۱۳۶۹ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، امامخمینی و حکومت اسلامی (مجموعه آثار کنگره امامخمینی و اندیشه حکومت اسلامی، مصاحبههای علمی، ج۱۰)، قم، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، مصاحبه با آیتالله فاضل لنکرانی، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۶۸ش.
- فهیمی، مهدی، کتابشناسی حضرت امامخمینی، مجله کیهان فرهنگی، سال ششم، شماره ۳، ۱۳۶۸ش.
- کریمی، سیدجعفر، بیست و پنجسال در کنار امام راحل، خاطرات حضرت آیتالله سیدجعفر کریمی، تدوین رسول جعفریان، قم، مورخ، ۱۳۸۷ش.
- متین، مجله، آشنایی با دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در قم، شماره ۲، ۱۳۷۸ش.
- معرفت، محمدهادی، مصاحبه با آیتالله محمدهادی معرفت، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۶۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب البیع، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
- مؤسسه فرهنگی هنری منهاج، خاتم معرفت، یادنامه آیتالله سیدعباس خاتم یزدی، قم، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- موسوی خوئینیها، سیدمحمد، امامخمینی و حکومت اسلامی، (مجموعه آثار کنگره امامخمینی و اندیشه حکومت اسلامی، مصاحبههای علمی)، قم، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- نصر اصفهانی، علی و محمد نوری، امامخمینی و حکومت اسلامی، (مجموعه آثار کنگره امامخمینی و اندیشه حکومت اسلامی)، قم، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
پیوند به بیرون
- سیدضیاء مرتضوی، کتاب البیع، دانشنامه امامخمینی، ج۸، ص۳۹۰–۳۹۴