رژیم اشغالگر قدس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''رژیم اشغالگر قدس'''، دولت نامشروع صهیونیستی در سرزمین [[فلسطین]].
'''رژیم اشغالگر قدس'''، دولت نامشروع صهیونیستی در سرزمین [[فلسطین]].
==معرفی==
دولت نامشروع اسرائیل، رژیم اشغالگر سرزمین فلسطین است که از یهودیان افراطی یا صهیونیسم شکل‌گرفته‌است. فلسطین در جنوب غربی آسیا و در ساحل شرقی دریای مدیترانه قرار دارد و در شمال با [[لبنان]]، در شمال شرقی با [[سوریه]]، در شرق با اردن و در جنوب غربی با [[مصر]] همسایه است.<ref>محجوب و یاوری، گیتاشناسی کشورها (جغرافیای طبیعی، سیاسی، اقتصادی و تاریخی)، ۲۲۱.</ref> {{ببینید|فلسطین}} جمعیت اسرائیل در سال ۲۰۱۵م حدود ۸/۸۳۰/۰۰۰ تن بوده‌است.<ref>لطفیان، دیدگاه راهبردی اسرائیل و برآورد تهدید امنیتی آن برای خاورمیانه، ۱۸۸.</ref>


یهودیان به دو گرایش سیاسی و مذهبی، و مذهبی‌ها به دو گروه متعصب افراطی، میانه و معتدل تقسیم می‌شوند. گروه نخست با ترکیب با شاخه مذهبی افراطی و زیاده‌خواهی‌های سیاسی، صهیونیسم را تشکیل می‌دهند.<ref>← قنبری آلانق، بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی، ۶۲ ـ ۶۸.</ref> یهودی‌های مذهبی که قدمت بیشتری دارند، مخالف مهاجرت یهودیان به فلسطین و تأسیس اسرائیل‌اند؛ اما یهودی‌های سیاسی یا صهیونیست، با این مهاجرت موافق‌اند<ref>احمدی، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، ۳.</ref> اینان سرزمین فلسطین را حق تاریخی خود و مطابق وعده خداوند به قوم یهود می‌دانند؛<ref>احمدی، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، ۷.</ref> بر این اساس لازم ندیدند منتظر برپایی کشور اسرائیل به رهبری مسیح موعود(ع) بمانند. بلکه برای رسیدن به این آرزو، خود دست به کار شدند و کار سیاسی را آغاز کردند.<ref>ماضی، سیاست و دیانت در اسرائیل‏، ۵۵ و ۱۳۵.</ref> صهیونیسم سیاسی را باید تفکری فاسد و استعمارگرایانه به شمار آورد که مسیر تاریخی خود را نه از دین یهود، بلکه از [[ملی‌گرایی]] و [[استعمار و استثمار|استعمارگرایی]] قرن نوزدهم میلادی گرفته‌است و با پنهان‌کردن مقاصد سیاسی خود، یک برداشت افراطی و دستچین‌شده از تورات و مذهب یهود ارائه می‌دهد.<ref>گارودی، پرونده اسرائیل، ۲۴ ـ ۲۵.</ref>
== معرفی ==
==تشکیل دولت یهودی در سرزمین فلسطین==
دولت نامشروع اسرائیل، رژیم اشغالگر سرزمین فلسطین است که از یهودیان افراطی یا صهیونیسم شکل‌گرفته است. فلسطین در جنوب غربی آسیا و در ساحل شرقی دریای مدیترانه قرار دارد و در شمال با [[لبنان]]، در شمال شرقی با [[سوریه]]، در شرق با اردن و در جنوب غربی با [[مصر]] همسایه است.<ref>محجوب و یاوری، گیتاشناسی کشورها (جغرافیای طبیعی، سیاسی، اقتصادی و تاریخی۲۲۱.</ref> {{ببینید|فلسطین}} جمعیت اسرائیل در سال ۲۰۱۵م حدود ۸/۸۳۰/۰۰۰ تن بوده است.<ref>لطفیان، دیدگاه راهبردی اسرائیل و برآورد تهدید امنیتی آن برای خاورمیانه، ۱۸۸.</ref>
نخستین تلاش صهیونیست‌ها برای دستیابی به میهن یهودی در [[فلسطین|سرزمین فلسطین]] در زمان حاکمیت امپراتوری عثمانی ناکام ماند.<ref>حلاق، نقش یهود و قدرت‌های بین‌المللی در خلع سلطان عبدالحمید از سلطنت (۱۹۰۸ ـ ۱۹۰۹م)، ۲؛ زیدآبادی، دین و دولت در اسرائیل، ۱۲۰.</ref> پس از تشکیل کنفرانس بال سوئیس در سال ۱۸۹۷م/ ۱۲۷۵ش رؤیای اسرائیل به صورت عقیده‌ای مطرح، شکل گرفت. جلودار اجرای این طرح، تئودور هرتسل [هرتزل] روزنامه‌نگار مجارستانی یهودی‌تبار بود. وی در کتاب «دولت یهودی» در ۱۸۹۴م/ ۱۲۶۳ش، تنها راه نجات یهودیان از آزار دایمی را ایجاد دولتی یهودی معرفی کرد.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۲۶.</ref> سرانجام با تجزیه امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۸م/ ۱۲۹۲ ـ ۱۲۹۶ش) و بر مبنای پیمان سایکس ـ پیکو ([[انگلیس]] و [[فرانسه]])، فلسطین به دست انگلیسی‌ها افتاد<ref>حمیدی، تاریخ اورشلیم (بیت‌المقدس۲۴۸.</ref> و تلاش صهیونیست‌ها با صدور اعلامیه معروف بالفور (آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا) در دوم نوامبر ۱۹۱۷م/ ۱۱ آبان ۱۲۹۶ش به نتیجه رسید. این اعلامیه که دولت انگلستان صادر کرده بود، با کوچ یهودی‌ها به فلسطین موافقت می‌کرد.<ref>اینگرامز، ذرهای توطئه، ۱۴؛ چامسکی، مثلث سرنوشت: آمریکا، اسرائیل و فلسطینی‌ها، ۱۶.</ref> اگرچه عرب‌های ساکن فلسطین در برابر این هجوم، [[مقاومت]] می‌کردند {{ببینید|فلسطین}}، اما دیگر عرب‌ها دچار تفرقه بودند و تنها [[شعار]] کمک به فلسطین سر می‌دادند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۲۷.</ref>


پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ ـ ۱۹۴۵م/ ۱۳۱۷ ـ ۱۳۲۳ش)، مجمع عمومی [[سازمان ملل متحد]] با تصویب قطعنامه ۱۸۱ (۲۹ نوامبر۱۹۴۷م/ ۷ آذر۱۳۲۶ش) با تجزیه فلسطین و تشکیل دولت یهودی موافقت کرد<ref>شریعت، قدس و قطعنامه‌های بین‌المللی، ۶۱.</ref> و بدین‌ترتیب اسرائیل بدون فاصله پس از پایان تحت حمایت‌بودن فلسطین و خروج انگلستان در پانزدهم می ۱۹۴۸م/ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۷ به وجود آمد.<ref>فیندلی، فریب‌های عمدی: حقایقی درباره روابط آمریکا و اسرائیل، ۲؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۲۲.</ref> به‌سرعت قدرت‌های بزرگ ازجمله امریکا و اتحاد جماهیر شوروی، دولت رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناختند.<ref>رحمانی، جنایت جهانی، ۲۲۳؛ اسعدی، بیت المقدس، تهران، ۱۱۰.</ref> پس از کشتار دسته‌جمعی مردم در نقاط مختلف فلسطین ازجمله دهکده‌های «دیر یاسین» و «کفر قاسم» به دست صهیونیست‌ها،<ref>رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۶۵؛ چامسکی، مثلث سرنوشت: آمریکا، اسرائیل و فلسطینی‌ها، ۱۴۱؛ صفاتاج، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، ۳/۶۷۰؛ رحمانی، جنایت جهانی، ۷۴.</ref> ارتش‌های کشورهای عربی برای دفاع از فلسطینی‌ها وارد عمل شدند و چهار جنگ میان عرب‌ها و اسرائیل درگرفت: جنگ اول در سال ۱۹۴۸م/ ۱۳۲۷ و سه جنگ دیگر در سال‌های ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۴، ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۵ و ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۱ رخ داد که همگی با مداخله قدرت‌های خارجی به نفع رژیم اشغالگر پایان یافت.<ref>اوبرین، سازمان‌های یهودیان آمریکا و اسرائیل‏، ۱۵۵ ـ ۱۵۷؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۲۸.</ref>
یهودیان به دو گرایش سیاسی و مذهبی، و مذهبی‌ها به دو گروه متعصب افراطی، میانه و معتدل تقسیم می‌شوند. گروه نخست با ترکیب با شاخه مذهبی افراطی و زیاده‌خواهی‌های سیاسی، صهیونیسم را تشکیل می‌دهند.<ref>← قنبری آلانق، بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی، ۶۲–۶۸.</ref> یهودی‌های مذهبی که قدمت بیشتری دارند، مخالف مهاجرت یهودیان به فلسطین و تأسیس اسرائیل‌اند؛ اما یهودی‌های سیاسی یا صهیونیست، با این مهاجرت موافق‌اند<ref>احمدی، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، ۳.</ref> اینان سرزمین فلسطین را حق تاریخی خود و مطابق وعده خداوند به قوم یهود می‌دانند؛<ref>احمدی، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، ۷.</ref> بر این اساس لازم ندیدند منتظر برپایی کشور اسرائیل به رهبری مسیح موعود(ع) بمانند. بلکه برای رسیدن به این آرزو، خود دست به کار شدند و کار سیاسی را آغاز کردند.<ref>ماضی، سیاست و دیانت در اسرائیل‏، ۵۵ و ۱۳۵.</ref> صهیونیسم سیاسی را باید تفکری فاسد و استعمارگرایانه به‌شمار آورد که مسیر تاریخی خود را نه از دین یهود، بلکه از [[ملی‌گرایی]] و [[استعمار و استثمار|استعمارگرایی]] قرن نوزدهم میلادی گرفته است و با پنهان‌کردن مقاصد سیاسی خود، یک برداشت افراطی و دستچین‌شده از تورات و مذهب یهود ارائه می‌دهد.<ref>گارودی، پرونده اسرائیل، ۲۴–۲۵.</ref>


==ارتباط رژیم پهلوی با رژیم اشغالگر==
== تشکیل دولت یهودی در سرزمین فلسطین ==
از آغاز تأسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸م تا ۱۹۵۰م رفتار ایران درباره این رژیم و منازعه عرب‌ها و اسرائیل، مبهم و دوپهلو بود؛ اما در ۲۳ اسفند ۱۳۲۸ برابر با آغاز سال ۱۹۵۰م، محمد ساعد مراغه‌ای، نخست‌وزیر وقت [[ایران]]، با انتشار بیانیه‌ای اسرائیل را به صورت «دوفاکتو» (موقت) به رسمیت شناخت و سرکنسولگری ایران در [[بیت‌المقدس]] مشغول به کار شد.<ref>زارع، ارتباط ناشناخته: بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل (۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۷)، ۶۲.</ref>
نخستین تلاش صهیونیست‌ها برای دستیابی به میهن یهودی در [[فلسطین|سرزمین فلسطین]] در زمان حاکمیت امپراتوری عثمانی ناکام ماند.<ref>حلاق، نقش یهود و قدرت‌های بین‌المللی در خلع سلطان عبدالحمید از سلطنت (۱۹۰۸–۱۹۰۹م)، ۲؛ زیدآبادی، دین و دولت در اسرائیل، ۱۲۰.</ref> پس از تشکیل کنفرانس بال سوئیس در سال ۱۸۹۷م/ ۱۲۷۵ش رؤیای اسرائیل به صورت عقیده‌ای مطرح، شکل گرفت. جلودار اجرای این طرح، تئودور هرتسل [هرتزل] روزنامه‌نگار مجارستانی یهودی‌تبار بود. وی در کتاب «دولت یهودی» در ۱۸۹۴م/ ۱۲۶۳ش، تنها راه نجات یهودیان از آزار دایمی را ایجاد دولتی یهودی معرفی کرد.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۲۶.</ref> سرانجام با تجزیه امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴–۱۹۱۸م/ ۱۲۹۲–۱۲۹۶ش) و بر مبنای پیمان سایکس ـ پیکو ([[انگلیس]] و [[فرانسه]])، فلسطین به دست انگلیسی‌ها افتاد<ref>حمیدی، تاریخ اورشلیم (بیت‌المقدس)، ۲۴۸.</ref> و تلاش صهیونیست‌ها با صدور اعلامیه معروف بالفور (آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا) در دوم نوامبر ۱۹۱۷م/ ۱۱ آبان ۱۲۹۶ش به نتیجه رسید. این اعلامیه که دولت انگلستان صادر کرده بود، با کوچ یهودی‌ها به فلسطین موافقت می‌کرد.<ref>اینگرامز، ذرهای توطئه، ۱۴؛ چامسکی، مثلث سرنوشت: آمریکا، اسرائیل و فلسطینی‌ها، ۱۶.</ref> اگرچه عرب‌های ساکن فلسطین در برابر این هجوم، [[مقاومت]] می‌کردند {{ببینید|فلسطین}}، اما دیگر عرب‌ها دچار تفرقه بودند و تنها [[شعار]] کمک به فلسطین سر می‌دادند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۲۷.</ref>


[[رژیم پهلوی]] به دلیل اینکه پایگاه مردمی نداشت، خود را مجبور می‌دید روابط گسترده‌ای با [[امریکا]] و رژیم صهیونیستی برقرار کند. دلیل دیگر نزدیکی حکومت پهلوی به رژیم اشغالگر، مواضع غیر دوستانه بیشتر کشورهای عربی در قبال ایران و ترس [[محمدرضا پهلوی]] از همسایگان عرب خود بود. پهلوی به این وسیله می‌خواست با استفاده از رژیم اشغالگر و نفوذ گروه‌های یهودی، حمایت امریکا را جلب کند و ضمن دست‌یافتن به برتری نظامی در خلیج فارس، نقش ژاندارمی منطقه را نیز بر عهده بگیرد.<ref>فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۰۲ ـ ۱۱۰.</ref> رژیم اشغالگر قدس نیز به این ارتباط، نیاز حیاتی داشت؛ زیرا علاوه بر خروج از انزوای سیاسی، امنیتی و اقتصادی در منطقه<ref>فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> و تأمین نیاز نفتی خود از ایران،<ref>حاجی‌یوسفی، ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه، ۱۲۰ ـ ۱۲۴.</ref> می‌توانست از خاک [[ایران]] نیز برای انتقال یهودی‌های ساکن منطقه خاورمیانه، اروپای شرقی و شوروی به سرزمین‌های اشغالی، بهره‌برداری کند؛<ref>فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۱۴ ـ ۱۱۷.</ref> اما ارتباط رژیم پهلوی با رژیم اشغالگر، چندان دوام نداشت و حدود یک سال بعد با روی کارآمدن دولت [[محمد مصدق]]، این رابطه لغو و سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس تعطیل شد.<ref>حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.</ref>
پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹–۱۹۴۵م/ ۱۳۱۷–۱۳۲۳ش)، مجمع عمومی [[سازمان ملل متحد]] با تصویب قطعنامه ۱۸۱ (۲۹ نوامبر۱۹۴۷م/ ۷ آذر۱۳۲۶ش) با تجزیه فلسطین و تشکیل دولت یهودی موافقت کرد<ref>شریعت، قدس و قطعنامه‌های بین‌المللی، ۶۱.</ref> و بدین‌ترتیب اسرائیل بدون فاصله پس از پایان تحت حمایت‌بودن فلسطین و خروج انگلستان در پانزدهم می ۱۹۴۸م/ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۷ به وجود آمد.<ref>فیندلی، فریب‌های عمدی: حقایقی دربارهٔ روابط آمریکا و اسرائیل، ۲؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۲۲.</ref> به‌سرعت قدرت‌های بزرگ ازجمله آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، دولت رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناختند.<ref>رحمانی، جنایت جهانی، ۲۲۳؛ اسعدی، بیت‌المقدس، تهران، ۱۱۰.</ref> پس از کشتار دسته‌جمعی مردم در نقاط مختلف فلسطین ازجمله دهکده‌های «دیر یاسین» و «کفر قاسم» به دست صهیونیست‌ها،<ref>رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۶۵؛ چامسکی، مثلث سرنوشت: آمریکا، اسرائیل و فلسطینی‌ها، ۱۴۱؛ صفاتاج، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، ۳/۶۷۰؛ رحمانی، جنایت جهانی، ۷۴.</ref> ارتش‌های کشورهای عربی برای دفاع از فلسطینی‌ها وارد عمل شدند و چهار جنگ میان عرب‌ها و اسرائیل درگرفت: جنگ اول در سال ۱۹۴۸م/ ۱۳۲۷ و سه جنگ دیگر در سال‌های ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۴، ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۵ و ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۱ رخ داد که همگی با مداخله قدرت‌های خارجی به نفع رژیم اشغالگر پایان یافت.<ref>اوبرین، سازمان‌های یهودیان آمریکا و اسرائیل‏، ۱۵۵–۱۵۷؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۲۸.</ref>


در پی [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] و سقوط دولت مصدق و قدرت‌یابی دوباره محمدرضا پهلوی، به‌تدریج مناسبات ایران و رژیم اشغالگر در حوزه‌های امنیتی و اقتصادی برقرار و رو به گسترش نهاد.<ref>حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.</ref> در میانه دهه ۱۳۵۰ و آغاز دهه شصت میلادی، در سایه بروز اختلاف میان پهلوی و [[جمال عبدالناصر]]، مناسبات ایران و رژیم اشغالگر بیش از پیش تقویت شد. رژیم پهلوی از طریق همکاری‌های گسترده میان موساد (سازمان اطلاعات رژیم اسرائیل) و [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران]] (ساواک)، توانست امنیت داخلی خویش را تضمین کند.<ref>ترابیان، سراب یک ژنرال، تهران، ۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.</ref> [[امام‌خمینی]] درباره رابطه رژیم پهلوی و رژیم اشغالگر قدس معتقد بود محمدرضا پهلوی در رأس عاملان صهیونیست‌ها قرار داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۷.</ref> و رژیم اسرائیل در شئون و مسائل کشور دخالت می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۰، ۲۶۱ و ۲/۳۲۴، ۴۸۳.</ref> تا جایی که ایران به پایگاه نظامی آن رژیم تبدیل شده بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۴.</ref> و به سوی وابستگی به صهیونیست‌ها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.</ref> به‌ویژه از لحاظ اقتصادی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰، ۲۶۱، ۲۶۷ و۴۱۳ ـ ۴۱۴.</ref> پیش می‌رفت.
== ارتباط رژیم پهلوی با رژیم اشغالگر ==
از آغاز تأسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸م تا ۱۹۵۰م رفتار ایران دربارهٔ این رژیم و منازعه عرب‌ها و اسرائیل، مبهم و دوپهلو بود؛ اما در ۲۳ اسفند ۱۳۲۸ برابر با آغاز سال ۱۹۵۰م، محمد ساعد مراغه‌ای، نخست‌وزیر وقت [[ایران]]، با انتشار بیانیه‌ای اسرائیل را به صورت «دوفاکتو» (موقت) به رسمیت شناخت و سرکنسولگری ایران در [[بیت‌المقدس]] مشغول به کار شد.<ref>زارع، ارتباط ناشناخته: بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل (۱۳۵۷–۱۳۲۷)، ۶۲.</ref>


امام‌خمینی در آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] و در آذر ۱۳۴۱ در نامه‌ای [[استقلال]] و [[اقتصاد]] ایران را در قبضه صهیونیست‌ها ـ که معتقد بود در [[ایران]] از طریق [[بهائیت|فرقه بهائیت]] فعالیت می‌کنند ـ دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.</ref> و به همین دلیل، بهائیان را «حزب یهود» خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰ و ۲۱۶.</ref> به باور ایشان، برنامه‌ریزی‌های رژیم پهلوی را اسرائیلی‌ها انجام می‌دادند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۰۰.</ref> و بر اثر این برنامه‌ها، بازرگانان ایرانی دچار ورشکستگی شده و ایران به بازار سیاهی برای امریکا و اسرائیل تبدیل شده بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۴.</ref> و پهلوی به اسم ملی‌کردن جنگل‌ها، مراتع، رودخانه‌ها و دیگر منابع ملت ایران، بهترینِ آنها را به مقامات و شرکت‌های بیگانه ازجمله صهیونیست‌ها می‌داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۱۰.</ref> و برای هموارکردن مسیر رژیم اشغالگر، مخالفان آنها را سرکوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۴۹ و ۴۸۳.</ref> ایشان یکی از شواهد این وابستگی را سکوت رژیم پهلوی در زمان به‌آتش‌کشیدن [[مسجد الاقصی]] در سی‌ام مرداد ۱۳۴۸/ ۲۱ آگوست۱۹۶۹م به دست صهیونیست‌ها می‌دانست. در آن هنگام، [[رژیم پهلوی]] نهایت همکاری را با رژیم اشغالگر کرد تا این جنایت در ایران بازتابی نداشته باشد.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۶.</ref> افزون بر این، در زمانی که کشورهای عربی، با رژیم اشغالگر در حال جنگ بودند، رژیم پهلوی به آن رژیم کمک می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۱.</ref> و قسمت مهمی از [[نفت]] این رژیم را پهلوی تامین می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۶.</ref>
[[رژیم پهلوی]] به دلیل اینکه پایگاه مردمی نداشت، خود را مجبور می‌دید روابط گسترده‌ای با [[آمریکا]] و رژیم صهیونیستی برقرار کند. دلیل دیگر نزدیکی حکومت پهلوی به رژیم اشغالگر، مواضع غیر دوستانه بیشتر کشورهای عربی در قبال ایران و ترس [[محمدرضا پهلوی]] از همسایگان عرب خود بود. پهلوی به این وسیله می‌خواست با استفاده از رژیم اشغالگر و نفوذ گروه‌های یهودی، حمایت آمریکا را جلب کند و ضمن دست‌یافتن به برتری نظامی در خلیج فارس، نقش ژاندارمی منطقه را نیز بر عهده بگیرد.<ref>فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۰۲–۱۱۰.</ref> رژیم اشغالگر قدس نیز به این ارتباط، نیاز حیاتی داشت؛ زیرا علاوه بر خروج از انزوای سیاسی، امنیتی و اقتصادی در منطقه<ref>فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۱۳–۱۱۴.</ref> و تأمین نیاز نفتی خود از ایران،<ref>حاجی‌یوسفی، ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه، ۱۲۰–۱۲۴.</ref> می‌توانست از خاک [[ایران]] نیز برای انتقال یهودی‌های ساکن منطقه خاورمیانه، اروپای شرقی و شوروی به سرزمین‌های اشغالی، بهره‌برداری کند؛<ref>فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۱۴–۱۱۷.</ref> اما ارتباط رژیم پهلوی با رژیم اشغالگر، چندان دوام نداشت و حدود یک سال بعد با روی کارآمدن دولت [[محمد مصدق]]، این رابطه لغو و سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس تعطیل شد.<ref>حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.</ref>
==ماهیت و اهداف توسعه‌طلبانه رژیم اشغالگر==
[[امام‌خمینی]] دشمنیِ رژیم صهیونیستی را به مسلمانان [[فلسطین]] محدود نمی‌دانست، بلکه آنان را دشمن سرسختِ [[جهان اسلام]] و انسانیت برمی‌شمرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲ ـ ۳۲۳؛ ۵/۷۶؛ ۱۵/۵۱۸ و ۱۹/۲۸.</ref> زیرا اسلام مانع جدی چپاولگری آنان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸.</ref> به عقیده ایشان، رژیم اشغالگر قدس هیچ دینی حتی یهودیت را نیز قبول ندارد و تنها از این دین بهره‌برداری ابزاری می‌کند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹ ـ ۲۹۰ و ۱۱/۴.</ref> چنان‌که خود یهودیان نیز صهیونیسم را قبول ندارند و آن را جنبشی ارتدادی و کاملاً ضد یهود به شمار می‌آورند<ref>گارودی، محاکمه صهیونیسم، ۲۷ ـ ۲۸.</ref> و از آن رژیم متنفرند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۹۰.</ref> امام‌خمینی رژیم صهیونیستی را غاصب، دشمن اسلام، متجاوز به حقوق مسلمانان، غیر قانونی، نژادپرست، جرثومه فساد و غده سرطانی می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۷ و ۱۵/۵۱۸ ـ ۵۱۹.</ref>


صهیونیست‌ها توسعه‌طلبی را به شکل‌های مختلف دنبال کرده‌اند. پس از رأی [[سازمان ملل متحد]] به ایجاد کشوری یهودی‌نشین در [[فلسطین|سرزمین فلسطین]]<ref>سلیمانی، یهودیت، ۲۹۹.</ref> آنان بر دو سوم فلسطین دست یافتند و با شکست عرب‌ها در جنگ شش‌روزه (پنجم تا دهم ژوئن۱۹۶۷م/ پانزدهم تا بیستم خرداد ۱۳۴۶)، شهر قدس را نیز ضمیمه فلسطین اشغالی کردند؛ در حالی‌که مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ۱۸۱ بیت‌المقدس را شهری بین‌المللی اعلام و با صدور قطعنامه‌های ۱۹۴ (یازدهم دسامبر ۱۹۴۸م/ بیستم آذر ۱۳۲۷) و ۳۰۳ (نهم دسامبر ۱۹۴۹م/ هجدهم آذر ۱۳۲۸) بر آن تأکید کرده بود. در سال‌های بعد نیز توسعه‌طلبی این رژیم حتی پس از برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در مادرید (سی‌ام اکتبر ۱۹۹۱م/ هشتم آبان ۱۳۷۰) و آغاز مذاکرات مختلف میان عرب‌ها و رژیم صهیونیستی (اسلو، قاهره، الخلیل، وادی ریور، وادی عربه و...) گسترش یافت.<ref>شریعت، قدس و قطعنامه‌های بین‌المللی، ۱۹.</ref> در این سال‌ها بناکردن شهرک‌های صهیونیست‌نشین و دیوار حایل از دیگر شیوه‌های توسعه‌طلبی رژیم صهیونیستی است.<ref>عابد، شهرک‌سازی در سرزمین اشغالی، ۷۲.</ref>
در پی [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] و سقوط دولت مصدق و قدرت‌یابی دوباره محمدرضا پهلوی، به‌تدریج مناسبات ایران و رژیم اشغالگر در حوزه‌های امنیتی و اقتصادی برقرار و رو به گسترش نهاد.<ref>حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.</ref> در میانه دهه ۱۳۵۰ و آغاز دهه شصت میلادی، در سایه بروز اختلاف میان پهلوی و [[جمال عبدالناصر]]، مناسبات ایران و رژیم اشغالگر بیش از پیش تقویت شد. رژیم پهلوی از طریق همکاری‌های گسترده میان موساد (سازمان اطلاعات رژیم اسرائیل) و [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران]] (ساواک)، توانست امنیت داخلی خویش را تضمین کند.<ref>ترابیان، سراب یک ژنرال، تهران، ۱۱۹–۱۲۰؛ حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.</ref> [[امام‌خمینی]] دربارهٔ رابطه رژیم پهلوی و رژیم اشغالگر قدس معتقد بود محمدرضا پهلوی در رأس عاملان صهیونیست‌ها قرار داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۷.</ref> و رژیم اسرائیل در شئون و مسائل کشور دخالت می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۰، ۲۶۱ و ۲/۳۲۴، ۴۸۳.</ref> تا جایی که ایران به پایگاه نظامی آن رژیم تبدیل شده بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۴.</ref> و به سوی وابستگی به صهیونیست‌ها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.</ref> به‌ویژه از لحاظ اقتصادی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰، ۲۶۱، ۲۶۷ و۴۱۳–۴۱۴.</ref> پیش می‌رفت.


امام‌خمینی از گذشته وظیفه شرعی خود می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.</ref> که درباره زیاده‌خواهی‌های صهیونیست‌ها اعلام خطر کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۷.</ref> و همواره این مهم را به همه مسلمانان گوشزد می‌کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰، ۱۸۶، ۲۲۱، ۲۳۰، ۳۵۳؛ ۲۰/۳۲۰ و ۲۱/۵۴۲.</ref> چنان‌که نخستین هدف صهیونیست‌ها تأسیس کشور بزرگ اسرائیل از رودخانه نیل تا فرات و تسلط بر [[جهان اسلام]] اعلام شده‌است؛ اما طبق چکیده پروتکل‌های ۲۴گانه دانشورانِ صهیون، آنان تسلط بر جهان را از طریق حکومتی یهودی در سر می‌پرورانند و برای رسیدن به این آرمان در پی ویران‌کردن «روسیه ارتودکس»، «اروپای کاتولیک» و «قلمرو پاپ» هستند.<ref>نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ۳۲.</ref>
امام‌خمینی در آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] و در آذر ۱۳۴۱ در نامه‌ای [[استقلال]] و [[اقتصاد]] ایران را در قبضه صهیونیست‌ها ـ که معتقد بود در [[ایران]] از طریق [[بهائیت|فرقه بهائیت]] فعالیت می‌کنند ـ دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.</ref> و به همین دلیل، بهائیان را «حزب یهود» خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰ و ۲۱۶.</ref> به باور ایشان، برنامه‌ریزی‌های رژیم پهلوی را اسرائیلی‌ها انجام می‌دادند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۰۰.</ref> و بر اثر این برنامه‌ها، بازرگانان ایرانی دچار ورشکستگی شده و ایران به بازار سیاهی برای آمریکا و اسرائیل تبدیل شده بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۴.</ref> و پهلوی به اسم ملی‌کردن جنگل‌ها، مراتع، رودخانه‌ها و دیگر منابع ملت ایران، بهترینِ آنها را به مقامات و شرکت‌های بیگانه ازجمله صهیونیست‌ها می‌داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۱۰.</ref> و برای هموارکردن مسیر رژیم اشغالگر، مخالفان آنها را سرکوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۴۹ و ۴۸۳.</ref> ایشان یکی از شواهد این وابستگی را سکوت رژیم پهلوی در زمان به‌آتش‌کشیدن [[مسجد الاقصی]] در سی‌ام مرداد ۱۳۴۸/ ۲۱ آگوست۱۹۶۹م به دست صهیونیست‌ها می‌دانست. در آن هنگام، [[رژیم پهلوی]] نهایت همکاری را با رژیم اشغالگر کرد تا این جنایت در ایران بازتابی نداشته باشد.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۶.</ref> افزون بر این، در زمانی که کشورهای عربی، با رژیم اشغالگر در حال جنگ بودند، رژیم پهلوی به آن رژیم کمک می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۱.</ref> و قسمت مهمی از [[نفت]] این رژیم را پهلوی تأمین می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۶.</ref>


[[امام‌خمینی]] معتقد بود صهیونیست‌ها هرچند آشکارا جرئت سخن‌گفتن از گستره جغرافیایی آینده خود ندارند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۲.</ref> اما راهبرد آنان بی‌تردید ایجاد اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۵.</ref> ایشان یکی دیگر از اهداف این رژیم را اجرای نیت‌های استعمارگران در چیرگی بر کشورهای اسلامی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷، ۴۸۲؛ ۴/۴۵۸ و ۱۹/۲۸؛ شیرودی، ۳۳ ـ ۳۴.</ref> و خوار و اسیر دست تجاوزکاران بین‌المللی کردن مسلمانان و محروم‌ساختن آنان از [[استقلال]]، [[آزادی]]، آسایش و [[امنیت]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۸۸.</ref> و سرانجام نابودکردن این مسلمانان ضعیف‌شده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۹ و ۱۶/۵۳.</ref> می‌دانست.
== ماهیت و اهداف توسعه‌طلبانه رژیم اشغالگر ==
[[امام‌خمینی]] دشمنیِ رژیم صهیونیستی را به مسلمانان [[فلسطین]] محدود نمی‌دانست، بلکه آنان را دشمن سرسختِ [[جهان اسلام]] و انسانیت برمی‌شمرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲–۳۲۳؛ ۵/۷۶؛ ۱۵/۵۱۸ و ۱۹/۲۸.</ref> زیرا اسلام مانع جدی چپاولگری آنان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸.</ref> به عقیده ایشان، رژیم اشغالگر قدس هیچ دینی حتی یهودیت را نیز قبول ندارد و تنها از این دین بهره‌برداری ابزاری می‌کند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹–۲۹۰ و ۱۱/۴.</ref> چنان‌که خود یهودیان نیز صهیونیسم را قبول ندارند و آن را جنبشی ارتدادی و کاملاً ضد یهود به‌شمار می‌آورند<ref>گارودی، محاکمه صهیونیسم، ۲۷–۲۸.</ref> و از آن رژیم متنفرند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۹۰.</ref> امام‌خمینی رژیم صهیونیستی را غاصب، دشمن اسلام، متجاوز به حقوق مسلمانان، غیرقانونی، نژادپرست، جرثومه فساد و غده سرطانی می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۷ و ۱۵/۵۱۸–۵۱۹.</ref>


شدت‌بخشیدن به اختلاف‌ها و جلوگیری از وحدت کشورهای اسلامی، یکی دیگر از برنامه‌ها و سیاست‌های مهم رژیم اشغالگر قدس است.<ref>شفایی، نقش دولت‌های اسلامی در اتحاد مسلمانان، ۶۸.</ref> امام‌خمینی همواره درباره دسیسه‌های تفرقه‌افکنانه رژیم اشغالگر، حامیان خارجی و خدمتگزاران منطقه‌ای آن هشدار می‌داد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۴؛ ۷/۱۹۸ و ۱۵/۱۷۰، ۴۵۳.</ref> چنان‌که در سال ۱۳۴۳ در نامه‌ای به [[سیدمحمدهادی میلانی]] خاطرنشان ساخت که برخی مغرضان یا فریب‌خوردگان در [[قم]] و [[تهران]] شعار «الکفر ملة واحدة» و یکسان‌شمردن یهودیان و مسیحیان که نتیجه آن شناسایی رژیم اسرائیل است، مطرح ساخته‌اند ولی با توجه به اندک‌بودن آنان، ناکام مانده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۴۴ ـ ۵۴۵.</ref> ایشان هدف نهایی دشمنان را از میان‌بردن [[اسلام]]، حتی به نام اسلام و مذهب می‌دانست و معتقد بود این مهم تنها با تفرقه‌انداختن میان مسلمانان ممکن است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۶ و ۱۹/۲۸.</ref> به عقیده ایشان با [[وحدت|وحدت مسلمانان]] می‌توان تمامی مشکلات موجود در جهان اسلام را حل کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۵۸؛ ۱۴/۱۸۱ و ۱۵/۱۷۱، ۵۱۸.</ref> و بدین هدف باید کشورهای اسلامی دست از اختلاف‌ها بردارند و در پرتو اهداف و تعالیم اسلام حرکت کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳.</ref> تا در سایه وحدت بتوانند با بسیج نیروهایشان مجاهدان فلسطینی را یاری کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱.</ref> {{ببینید|وحدت}}
صهیونیست‌ها توسعه‌طلبی را به شکل‌های مختلف دنبال کرده‌اند. پس از رأی [[سازمان ملل متحد]] به ایجاد کشوری یهودی‌نشین در [[فلسطین|سرزمین فلسطین]]<ref>سلیمانی، یهودیت، ۲۹۹.</ref> آنان بر دو سوم فلسطین دست یافتند و با شکست عرب‌ها در جنگ شش‌روزه (پنجم تا دهم ژوئن۱۹۶۷م/ پانزدهم تا بیستم خرداد ۱۳۴۶)، شهر قدس را نیز ضمیمه فلسطین اشغالی کردند؛ در حالی‌که مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ۱۸۱ بیت‌المقدس را شهری بین‌المللی اعلام و با صدور قطعنامه‌های ۱۹۴ (یازدهم دسامبر ۱۹۴۸م/ بیستم آذر ۱۳۲۷) و ۳۰۳ (نهم دسامبر ۱۹۴۹م/ هجدهم آذر ۱۳۲۸) بر آن تأکید کرده بود. در سال‌های بعد نیز توسعه‌طلبی این رژیم حتی پس از برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در مادرید (سی‌ام اکتبر ۱۹۹۱م/ هشتم آبان ۱۳۷۰) و آغاز مذاکرات مختلف میان عرب‌ها و رژیم صهیونیستی (اسلو، قاهره، الخلیل، وادی ریور، وادی عربه و…) گسترش یافت.<ref>شریعت، قدس و قطعنامه‌های بین‌المللی، ۱۹.</ref> در این سال‌ها بناکردن شهرک‌های صهیونیست‌نشین و دیوار حایل از دیگر شیوه‌های توسعه‌طلبی رژیم صهیونیستی است.<ref>عابد، شهرک‌سازی در سرزمین اشغالی، ۷۲.</ref>
==دولت‌های اسلامی و رژیم اشغالگر==
[[امام‌خمینی]] مسئله آزادسازی قدس شریف را مسئولیت همه یکتاپرستان جهان می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۰.</ref> و مخالفت با به‌رسمیت‌شناختن رژیم اشغالگر را فریضه بزرگ الهی برمی‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۳.</ref> {{ببینید|روز جهانی قدس}} حامیان رژیم اسرائیل همواره تلاش می‌کردند دولت‌های وابسته به غرب به‌ویژه دولت‌های مسلمان و عرب را وادار به شناسایی این رژیم کنند، تا از یک سو، حساسیت مسلمانان به این رژیم کاهش پیدا کند و از سوی دیگر، رژیم اشغالگر در منطقه احساس آرامش و امنیت بیشتر کند. ایشان از همان آغاز تشکیل این رژیم در برابر این تفکر نیز موضع‌گیری کرد و با آن به مبارزه برخاست. ایشان حکومت‌های به‌ظاهر اسلامی اما در واقع پشتیبان رژیم اسرائیل و تلاش آنها برای به‌رسمیت‌شناختن این رژیم را مصیبتی برای جهان اسلام به شمار می‌آورد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۸ ـ ۳۰۹.</ref> و نتیجه سازش با رژیم صهیونیستی را حاکمیت رژیم اشغالگر بر تمام منطقه و هلاکت خود سازشکاران و مسلمانان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۸۳.</ref> و قتل عام بی‌گناهان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۵۲۰.</ref> می‌دانست. امام‌خمینی همواره از دولت‌ها و ملت‌های منطقه می‌خواست با اراده جمعی خود، رژیم اشغالگر را که مانند یک غده سرطانی در حال رشد است، از میان بردارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۹۴ ـ ۱۹۵؛ ۱۶/۳۳۰ و ۲۰/۳۱۹.</ref> ایشان مسلمانان جهان را به مبارزه با این رژیم فرا می‌خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۹ ـ ۶۰.</ref> و از همه آنان به‌خصوص مردم مبارز فلسطین می‌خواست با [[وحدت کلمه]] و استفاده از سلاح گرم و زیر پا گذاشتن خط مذاکره و سازش، با این رژیم مبارزه کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷۲.</ref> ایشان نابودی رژیم صهیونیستی را وابسته به تکیه بر خداوند و بهره‌گیری از قدرت معنوی مسلمانان می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۸ و ۲۰/۳۲۱.</ref>


امام‌خمینی یکی دیگر از راهکارهای مهم دولت‌های اسلامی در برابر توسعه‌طلبی‌های رژیم صهیونیستی را تحریم سیاسی و اقتصادی این رژیم می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹ و ۲۷۸.</ref> ایشان بر تحریم‌هایی مانند به‌رسمیت‌نشناختن رژیم اشغالگر و نداشتن روابط دیپلماتیک و سیاسی پنهان و آشکار با آن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۰۷، ۳۰۵ ـ ۳۰۶، ۳۹۷ و ۱۶/۲۹۳.</ref> نیز تحریم فروش [[نفت]] و تحریم کالاهای ساخت اسرائیل و حامیان آن<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹؛ ۳/۲ و ۵/۱۹۵.</ref> تأکید می‌کرد و هر گونه مذاکره با رژیم اشغالگر را توطئه‌ای جهت مشروعیت‌بخشی بر تجاوزگری‌های این رژیم می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۶.</ref> و آن را اشتباهی بزرگ می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۱.</ref>
امام‌خمینی از گذشته وظیفه شرعی خود می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.</ref> که دربارهٔ زیاده‌خواهی‌های صهیونیست‌ها اعلام خطر کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۷.</ref> و همواره این مهم را به همه مسلمانان گوشزد می‌کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰، ۱۸۶، ۲۲۱، ۲۳۰، ۳۵۳؛ ۲۰/۳۲۰ و ۲۱/۵۴۲.</ref> چنان‌که نخستین هدف صهیونیست‌ها تأسیس کشور بزرگ اسرائیل از رودخانه نیل تا فرات و تسلط بر [[جهان اسلام]] اعلام شده است؛ اما طبق چکیده پروتکل‌های ۲۴گانه دانشورانِ صهیون، آنان تسلط بر جهان را از طریق حکومتی یهودی در سر می‌پرورانند و برای رسیدن به این آرمان در پی ویران‌کردن «روسیه ارتودکس»، «اروپای کاتولیک» و «قلمرو پاپ» هستند.<ref>نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ۳۲.</ref>


==ملت‌های مسلمان و رژیم اشغالگر==
[[امام‌خمینی]] معتقد بود صهیونیست‌ها هرچند آشکارا جرئت سخن‌گفتن از گستره جغرافیایی آینده خود ندارند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۲.</ref> اما راهبرد آنان بی‌تردید ایجاد اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۵.</ref> ایشان یکی دیگر از اهداف این رژیم را اجرای نیت‌های استعمارگران در چیرگی بر کشورهای اسلامی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷، ۴۸۲؛ ۴/۴۵۸ و ۱۹/۲۸؛ شیرودی، ۳۳–۳۴.</ref> و خوار و اسیر دست تجاوزکاران بین‌المللی کردن مسلمانان و محروم‌ساختن آنان از [[استقلال]]، [[آزادی]]، آسایش و [[امنیت]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۸۸.</ref> و سرانجام نابودکردن این مسلمانان ضعیف‌شده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۹ و ۱۶/۵۳.</ref> می‌دانست.
امام‌خمینی برای مقاومت و مقابله با زیاده‌خواهی‌های رژیم اشغالگر قدس، مردم فلسطین را به مبارزه با اسرائیل تشویق می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۰، ۱۷۲ و ۱۶/۳۸۲.</ref> و معتقد بود که [[شهادت]]، بهتر از ذلت زیر دست صهیونیسم و امریکاست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۲.</ref> {{ببینید|فلسطین}} ایشان همچنین در حمایت از مردم فلسطین آخرین جمعه ماه رمضان را [[روز جهانی قدس|روز قدس]] نامید و برای کوتاه‌کردن دست متجاوزان از حقوق قانونی مردم فلسطین، از همه ملت‌های مسلمان می‌خواست که در راهپیمایی روز قدس حضور پیدا کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۶۷.</ref> با این حال، ضمن اعتقاد به اثربخشی روز قدس<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۰.</ref> آن را کافی نمی‌دانست و معتقد بود ملت‌ها باید تکلیف خود را با حکومت‌های وابسته مشخص کنند و در صورت بازنگشتنِ آنها به اسلام، باید مانند مردم ایران با حکومت‌های خود رفتار کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۹.</ref> {{ببینید|روز جهانی قدس}}


از سوی دیگر، امام‌خمینی اجتماع بزرگ مسلمانان در [[حج ابراهیمی|مناسک حج]] را فرصت مناسبی برای ملت‌های مسلمان در جهت اهداف مقدس اسلام و ازجمله ریشه‌کن‌کردن رژیم اشغالگر قدس ارزیابی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲.</ref> و اساساً هدف [[اعلام برائت از مشرکان در حج ابراهیمی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۷ ـ ۳۱۸ و ۲۱/۲۲.</ref> را آزاد کردنِ نیروی متراکم جهان اسلام تعریف می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۸۰.</ref> {{ببینید|حج ابراهیمی}} و در قالبی نمادین بر این باور بود که اگر مسلمانان مجتمع و متحد شوند و هر کدام یک سطل آب بر رژیم اشغالگر بریزند، این رژیم از میان می‌رود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۴.</ref>
شدت‌بخشیدن به اختلاف‌ها و جلوگیری از وحدت کشورهای اسلامی، یکی دیگر از برنامه‌ها و سیاست‌های مهم رژیم اشغالگر قدس است.<ref>شفایی، نقش دولت‌های اسلامی در اتحاد مسلمانان، ۶۸.</ref> امام‌خمینی همواره دربارهٔ دسیسه‌های تفرقه‌افکنانه رژیم اشغالگر، حامیان خارجی و خدمتگزاران منطقه‌ای آن هشدار می‌داد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۴؛ ۷/۱۹۸ و ۱۵/۱۷۰، ۴۵۳.</ref> چنان‌که در سال ۱۳۴۳ در نامه‌ای به [[سیدمحمدهادی میلانی]] خاطرنشان ساخت که برخی مغرضان یا فریب‌خوردگان در [[قم]] و [[تهران]] شعار «الکفر ملة واحدة» و یکسان‌شمردن یهودیان و مسیحیان که نتیجه آن شناسایی رژیم اسرائیل است، مطرح ساخته‌اند ولی با توجه به اندک‌بودن آنان، ناکام مانده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۴۴–۵۴۵.</ref> ایشان هدف نهایی دشمنان را از میان‌بردن [[اسلام]]، حتی به نام اسلام و مذهب می‌دانست و معتقد بود این مهم تنها با تفرقه‌انداختن میان مسلمانان ممکن است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۶ و ۱۹/۲۸.</ref> به عقیده ایشان با [[وحدت|وحدت مسلمانان]] می‌توان تمامی مشکلات موجود در جهان اسلام را حل کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۵۸؛ ۱۴/۱۸۱ و ۱۵/۱۷۱، ۵۱۸.</ref> و بدین هدف باید کشورهای اسلامی دست از اختلاف‌ها بردارند و در پرتو اهداف و تعالیم اسلام حرکت کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳.</ref> تا در سایه وحدت بتوانند با بسیج نیروهایشان مجاهدان فلسطینی را یاری کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱.</ref> {{ببینید|وحدت}}
==جمهوری اسلامی ایران و رژیم اشغالگر==
روابط [[ایران]] و رژیم اشغالگر قدس بی‌درنگ پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] و در سی‌ام بهمن ۱۳۵۷/ ۱۹ فوریه ۱۹۷۹م قطع شد.<ref>ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، ۴۲۰؛ فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۹۸ ـ ۱۹۹؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۹۱.</ref> به باور صهیونیست‌ها سیاست‌ها و ارزش‌هایی که [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] دنبال‌می‌کند، خطر مهمی برای رژیم اشغالگر است. از مهم‌ترین دلایل خصومت این رژیم با نظام جمهوری اسلامی ایران، ماهیت مذهبی نظام ایران و موضع‌گیری‌های جمهوری اسلامی ایران در برابر این رژیم است.<ref>شمس، تهدیدهای نظامی، امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۶ ـ ۱۷۷.</ref> موضع‌گیری‌های جمهوری اسلامی ایران در سه زمینه به طور مشخص و عمده، موجب خشم مقامات رژیم صهیونیستی است: حمایت از گروه‌های ضد اسرائیلی خاورمیانه و مشخصاً گروه‌های مبارز فلسطینی و لبنانی، مخالفت با مذاکرات صلح عرب‌ها و اسرائیل و رهبری حرکت‌های ضد اسرائیلی در مجامع جهانی و صحنه‌های بین‌المللی.<ref>شمس، تهدیدهای نظامی، امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۶ ـ ۱۷۷.</ref>


با توجه به آرمان‌های [[امام‌خمینی]] و [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در حمایت از مسلمانان جهان،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۴ و ۱۵/۲۹۲.</ref> مردم مسلمان ایران و هیچ مسلمانی و بلکه هیچ آزاده‌ای هیچ‌گاه رژیم اشغالگر را به رسمیت نمی‌شناسد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۳۹.</ref> و زمینه‌سازی برای رهایی [[فلسطین|فلسطینی‌ها]] از [[ظلم]] و ستم صهیونیست‌ها و نابودی رژیم اشغالگر<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹ ـ ۱۳۰ و ۱۶/۱۶۴ ـ ۱۶۵، ۴۹۰.</ref> در صدر اهداف جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته‌است؛ چنان‌که بر اساس [[قرآن|قرآن کریم]]،<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۲.</ref> اصل ۱۱ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز همه مسلمان‌ها را یک امت دانسته و در اصول ۱۵۲ و ۱۵۴ نظام سیاسی را موظف به دفاع از حقوق همه مسلمانان و حمایت از مبارزه حق‌طلبانه [[مستضعفان]] در برابر مستکبران کرده‌است؛ همچنان‌که مسئولیت دینی<ref>سوره نساء، آیه ۷۵.</ref> و وجدان انسانی<ref>نهج البلاغه، ۵۳، ۴۵۳.</ref> حکم می‌کند.
== دولت‌های اسلامی و رژیم اشغالگر ==
[[امام‌خمینی]] مسئله آزادسازی قدس شریف را مسئولیت همه یکتاپرستان جهان می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۰.</ref> و مخالفت با به‌رسمیت‌شناختن رژیم اشغالگر را فریضه بزرگ الهی برمی‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۳.</ref> {{ببینید|روز جهانی قدس}} حامیان رژیم اسرائیل همواره تلاش می‌کردند دولت‌های وابسته به غرب به‌ویژه دولت‌های مسلمان و عرب را وادار به شناسایی این رژیم کنند، تا از یک سو، حساسیت مسلمانان به این رژیم کاهش پیدا کند و از سوی دیگر، رژیم اشغالگر در منطقه احساس آرامش و امنیت بیشتر کند. ایشان از همان آغاز تشکیل این رژیم در برابر این تفکر نیز موضع‌گیری کرد و با آن به مبارزه برخاست. ایشان حکومت‌های به‌ظاهر اسلامی اما در واقع پشتیبان رژیم اسرائیل و تلاش آنها برای به‌رسمیت‌شناختن این رژیم را مصیبتی برای جهان اسلام به‌شمار می‌آورد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۸–۳۰۹.</ref> و نتیجه سازش با رژیم صهیونیستی را حاکمیت رژیم اشغالگر بر تمام منطقه و هلاکت خود سازشکاران و مسلمانان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۸۳.</ref> و قتل‌عام بی‌گناهان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۵۲۰.</ref> می‌دانست. امام‌خمینی همواره از دولت‌ها و ملت‌های منطقه می‌خواست با اراده جمعی خود، رژیم اشغالگر را که مانند یک غده سرطانی در حال رشد است، از میان بردارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۹۴–۱۹۵؛ ۱۶/۳۳۰ و ۲۰/۳۱۹.</ref> ایشان مسلمانان جهان را به مبارزه با این رژیم فرا می‌خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۹–۶۰.</ref> و از همه آنان به‌خصوص مردم مبارز فلسطین می‌خواست با [[وحدت کلمه]] و استفاده از سلاح گرم و زیر پا گذاشتن خط مذاکره و سازش، با این رژیم مبارزه کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷۲.</ref> ایشان نابودی رژیم صهیونیستی را وابسته به تکیه بر خداوند و بهره‌گیری از قدرت معنوی مسلمانان می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۸ و ۲۰/۳۲۱.</ref>


امام‌خمینی که از آغاز نهضت و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مخالف رژیم اشغالگر بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۷۷؛ ۱۵/۱۲۹، ۱۷۰، ۴۴۱ و ۱۶/۳۷.</ref> و یکی از موارد اختلاف خود با [[محمدرضا پهلوی]] را روابط دوستانه او با اسرائیل می‌دانست،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷۰ و ۴۴۱.</ref> [[شایعات]] درباره ارتباط جمهوری اسلامی با رژیم اشغالگر را پوچ و بی‌اساس خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹.</ref> و همواره بر لزوم نابودی اسرائیل تأکید می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹ ـ ۱۳۰ و ۱۶/۱۶۴ ـ ۱۶۵، ۴۹۰.</ref>
امام‌خمینی یکی دیگر از راهکارهای مهم دولت‌های اسلامی در برابر توسعه‌طلبی‌های رژیم صهیونیستی را تحریم سیاسی و اقتصادی این رژیم می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹ و ۲۷۸.</ref> ایشان بر تحریم‌هایی مانند به‌رسمیت‌نشناختن رژیم اشغالگر و نداشتن روابط دیپلماتیک و سیاسی پنهان و آشکار با آن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۰۷، ۳۰۵–۳۰۶، ۳۹۷ و ۱۶/۲۹۳.</ref> نیز تحریم فروش [[نفت]] و تحریم کالاهای ساخت اسرائیل و حامیان آن<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹؛ ۳/۲ و ۵/۱۹۵.</ref> تأکید می‌کرد و هر گونه مذاکره با رژیم اشغالگر را توطئه‌ای جهت مشروعیت‌بخشی بر تجاوزگری‌های این رژیم می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۶.</ref> و آن را اشتباهی بزرگ می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۱.</ref>


==پانویس==
== ملت‌های مسلمان و رژیم اشغالگر ==
امام‌خمینی برای مقاومت و مقابله با زیاده‌خواهی‌های رژیم اشغالگر قدس، مردم فلسطین را به مبارزه با اسرائیل تشویق می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۰، ۱۷۲ و ۱۶/۳۸۲.</ref> و معتقد بود که [[شهادت]]، بهتر از ذلت زیر دست صهیونیسم و امریکاست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۲.</ref> {{ببینید|فلسطین}} ایشان همچنین در حمایت از مردم فلسطین آخرین جمعه ماه رمضان را [[روز جهانی قدس|روز قدس]] نامید و برای کوتاه‌کردن دست متجاوزان از حقوق قانونی مردم فلسطین، از همه ملت‌های مسلمان می‌خواست که در راهپیمایی روز قدس حضور پیدا کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۶۷.</ref> با این حال، ضمن اعتقاد به اثربخشی روز قدس<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۰.</ref> آن را کافی نمی‌دانست و معتقد بود ملت‌ها باید تکلیف خود را با حکومت‌های وابسته مشخص کنند و در صورت بازنگشتنِ آنها به اسلام، باید مانند مردم ایران با حکومت‌های خود رفتار کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۹.</ref> {{ببینید|روز جهانی قدس}}
 
از سوی دیگر، امام‌خمینی اجتماع بزرگ مسلمانان در [[حج ابراهیمی|مناسک حج]] را فرصت مناسبی برای ملت‌های مسلمان در جهت اهداف مقدس اسلام و ازجمله ریشه‌کن‌کردن رژیم اشغالگر قدس ارزیابی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲.</ref> و اساساً هدف [[اعلام برائت از مشرکان در حج ابراهیمی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۷–۳۱۸ و ۲۱/۲۲.</ref> را آزاد کردنِ نیروی متراکم جهان اسلام تعریف می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۸۰.</ref> {{ببینید|حج ابراهیمی}} و در قالبی نمادین بر این باور بود که اگر مسلمانان مجتمع و متحد شوند و هر کدام یک سطل آب بر رژیم اشغالگر بریزند، این رژیم از میان می‌رود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۴.</ref>
 
== جمهوری اسلامی ایران و رژیم اشغالگر ==
روابط [[ایران]] و رژیم اشغالگر قدس بی‌درنگ پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] و در سی‌ام بهمن ۱۳۵۷/ ۱۹ فوریه ۱۹۷۹م قطع شد.<ref>ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) ۱۳۵۷–۱۳۲۰، ۴۲۰؛ فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۹۸–۱۹۹؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۹۱.</ref> به باور صهیونیست‌ها سیاست‌ها و ارزش‌هایی که [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] دنبال‌می‌کند، خطر مهمی برای رژیم اشغالگر است. از مهم‌ترین دلایل خصومت این رژیم با نظام جمهوری اسلامی ایران، ماهیت مذهبی نظام ایران و موضع‌گیری‌های جمهوری اسلامی ایران در برابر این رژیم است.<ref>شمس، تهدیدهای نظامی، امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۶–۱۷۷.</ref> موضع‌گیری‌های جمهوری اسلامی ایران در سه زمینه به‌طور مشخص و عمده، موجب خشم مقامات رژیم صهیونیستی است: حمایت از گروه‌های ضد اسرائیلی خاورمیانه و مشخصاً گروه‌های مبارز فلسطینی و لبنانی، مخالفت با مذاکرات صلح عرب‌ها و اسرائیل و رهبری حرکت‌های ضد اسرائیلی در مجامع جهانی و صحنه‌های بین‌المللی.<ref>شمس، تهدیدهای نظامی، امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۶–۱۷۷.</ref>
 
با توجه به آرمان‌های [[امام‌خمینی]] و [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در حمایت از مسلمانان جهان،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۴ و ۱۵/۲۹۲.</ref> مردم مسلمان ایران و هیچ مسلمانی و بلکه هیچ آزاده‌ای هیچ‌گاه رژیم اشغالگر را به رسمیت نمی‌شناسد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۳۹.</ref> و زمینه‌سازی برای رهایی [[فلسطین|فلسطینی‌ها]] از [[ظلم]] و ستم صهیونیست‌ها و نابودی رژیم اشغالگر<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹–۱۳۰ و ۱۶/۱۶۴–۱۶۵، ۴۹۰.</ref> در صدر اهداف جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است؛ چنان‌که بر اساس [[قرآن|قرآن کریم]]،<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۲.</ref> اصل ۱۱ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز همه مسلمان‌ها را یک امت دانسته و در اصول ۱۵۲ و ۱۵۴ نظام سیاسی را موظف به دفاع از حقوق همه مسلمانان و حمایت از مبارزه حق‌طلبانه [[مستضعفان]] در برابر مستکبران کرده است؛ همچنان‌که مسئولیت دینی<ref>سوره نساء، آیه ۷۵.</ref> و وجدان انسانی<ref>نهج البلاغه، ۵۳، ۴۵۳.</ref> حکم می‌کند.
 
امام‌خمینی که از آغاز نهضت و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مخالف رژیم اشغالگر بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۷۷؛ ۱۵/۱۲۹، ۱۷۰، ۴۴۱ و ۱۶/۳۷.</ref> و یکی از موارد اختلاف خود با [[محمدرضا پهلوی]] را روابط دوستانه او با اسرائیل می‌دانست،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷۰ و ۴۴۱.</ref> [[شایعات]] دربارهٔ ارتباط جمهوری اسلامی با رژیم اشغالگر را پوچ و بی‌اساس خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹.</ref> و همواره بر لزوم نابودی اسرائیل تأکید می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹–۱۳۰ و ۱۶/۱۶۴–۱۶۵، ۴۹۰.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
 
== منابع ==
{{منابع|۲}}
{{منابع|۲}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
* آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش.
* آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش.
* احمدی، حمید، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، تهران، کیهان، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
* احمدی، حمید، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، تهران، کیهان، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
* ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، تهران، قومس، چاپ نهم، ۱۳۸۸ش.
* ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) ۱۳۵۷–۱۳۲۰، تهران، قومس، چاپ نهم، ۱۳۸۸ش.
* اسعدی، مرتضی، بیت المقدس، تهران، بنیاد دائرۀالمعارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
* اسعدی، مرتضی، بیت‌المقدس، تهران، بنیاد دائرهٔ المعارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
خط ۶۰: خط ۶۶:
* حاجی‌یوسفی، امیرمحمد، ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه، تهران، دانشگاه امام‌صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* حاجی‌یوسفی، امیرمحمد، ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه، تهران، دانشگاه امام‌صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* حسینی، سیده‌مطهره، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل. مجله پانزده خرداد. شماره ۲۹. ۱۳۹۰ش.
* حسینی، سیده‌مطهره، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل. مجله پانزده خرداد. شماره ۲۹. ۱۳۹۰ش.
* حلاق، حسان، نقش یهود و قدرت‌های بین‌المللی در خلع سلطان عبدالحمید از سلطنت (۱۹۰۸ ـ ۱۹۰۹م)، ترجمه حجت‌الله جودکی و احمد درویش، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* حلاق، حسان، نقش یهود و قدرت‌های بین‌المللی در خلع سلطان عبدالحمید از سلطنت (۱۹۰۸–۱۹۰۹م)، ترجمه حجت‌الله جودکی و احمد درویش، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم (بیت‌المقدس)، ج۲، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
* حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم (بیت‌المقدس)، ج۲، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
* رحمانی، شمس‌الدین، جنایت جهانی، تهران، پیام نور، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
* رحمانی، شمس‌الدین، جنایت جهانی، تهران، پیام نور، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
* رضوی، مهدی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* رضوی، مهدی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* زارع، رضا، ارتباط ناشناخته: بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل (۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۷). تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* زارع، رضا، ارتباط ناشناخته: بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل (۱۳۵۷–۱۳۲۷). تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* زیدآبادی، احمد، دین و دولت در اسرائیل، تهران، دورنگار، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* زیدآبادی، احمد، دین و دولت در اسرائیل، تهران، دورنگار، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، قم، آیت عشق، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
* سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، قم، آیت عشق، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
خط ۷۴: خط ۸۰:
* عابد، خالد، شهرک‌سازی در سرزمین اشغالی، ترجمه عبدالکریم جادری، تهران، دوره عالی جنگ دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* عابد، خالد، شهرک‌سازی در سرزمین اشغالی، ترجمه عبدالکریم جادری، تهران، دوره عالی جنگ دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* فلاح‌نژاد، علی، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی‏، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* فلاح‌نژاد، علی، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی‏، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* فیندلی، پل، فریب‌های عمدی: حقایقی درباره روابط آمریکا و اسرائیل، ترجمه محمدحسین آهویی، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* فیندلی، پل، فریب‌های عمدی: حقایقی دربارهٔ روابط آمریکا و اسرائیل، ترجمه محمدحسین آهویی، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* قنبری آلانق، محسن، بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* قنبری آلانق، محسن، بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* گارودی، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمة نسرین حکمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
* گارودی، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمة نسرین حکمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
خط ۸۵: خط ۹۱:
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
== پیوند به بیرون ==
 
* محمدمهدی آذری، [https://books.khomeini.ir/books/10005/597/ رژیم اشغالگر قدس]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۵۹۷–۶۰۴.
* محمدمهدی آذری، [https://books.khomeini.ir/books/10005/597/ رژیم اشغالگر قدس]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۵۹۷–۶۰۴.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]

نسخهٔ ‏۹ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۵۹

رژیم اشغالگر قدس، دولت نامشروع صهیونیستی در سرزمین فلسطین.

معرفی

دولت نامشروع اسرائیل، رژیم اشغالگر سرزمین فلسطین است که از یهودیان افراطی یا صهیونیسم شکل‌گرفته است. فلسطین در جنوب غربی آسیا و در ساحل شرقی دریای مدیترانه قرار دارد و در شمال با لبنان، در شمال شرقی با سوریه، در شرق با اردن و در جنوب غربی با مصر همسایه است.[۱] (ببینید: فلسطین) جمعیت اسرائیل در سال ۲۰۱۵م حدود ۸/۸۳۰/۰۰۰ تن بوده است.[۲]

یهودیان به دو گرایش سیاسی و مذهبی، و مذهبی‌ها به دو گروه متعصب افراطی، میانه و معتدل تقسیم می‌شوند. گروه نخست با ترکیب با شاخه مذهبی افراطی و زیاده‌خواهی‌های سیاسی، صهیونیسم را تشکیل می‌دهند.[۳] یهودی‌های مذهبی که قدمت بیشتری دارند، مخالف مهاجرت یهودیان به فلسطین و تأسیس اسرائیل‌اند؛ اما یهودی‌های سیاسی یا صهیونیست، با این مهاجرت موافق‌اند[۴] اینان سرزمین فلسطین را حق تاریخی خود و مطابق وعده خداوند به قوم یهود می‌دانند؛[۵] بر این اساس لازم ندیدند منتظر برپایی کشور اسرائیل به رهبری مسیح موعود(ع) بمانند. بلکه برای رسیدن به این آرزو، خود دست به کار شدند و کار سیاسی را آغاز کردند.[۶] صهیونیسم سیاسی را باید تفکری فاسد و استعمارگرایانه به‌شمار آورد که مسیر تاریخی خود را نه از دین یهود، بلکه از ملی‌گرایی و استعمارگرایی قرن نوزدهم میلادی گرفته است و با پنهان‌کردن مقاصد سیاسی خود، یک برداشت افراطی و دستچین‌شده از تورات و مذهب یهود ارائه می‌دهد.[۷]

تشکیل دولت یهودی در سرزمین فلسطین

نخستین تلاش صهیونیست‌ها برای دستیابی به میهن یهودی در سرزمین فلسطین در زمان حاکمیت امپراتوری عثمانی ناکام ماند.[۸] پس از تشکیل کنفرانس بال سوئیس در سال ۱۸۹۷م/ ۱۲۷۵ش رؤیای اسرائیل به صورت عقیده‌ای مطرح، شکل گرفت. جلودار اجرای این طرح، تئودور هرتسل [هرتزل] روزنامه‌نگار مجارستانی یهودی‌تبار بود. وی در کتاب «دولت یهودی» در ۱۸۹۴م/ ۱۲۶۳ش، تنها راه نجات یهودیان از آزار دایمی را ایجاد دولتی یهودی معرفی کرد.[۹] سرانجام با تجزیه امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴–۱۹۱۸م/ ۱۲۹۲–۱۲۹۶ش) و بر مبنای پیمان سایکس ـ پیکو (انگلیس و فرانسه)، فلسطین به دست انگلیسی‌ها افتاد[۱۰] و تلاش صهیونیست‌ها با صدور اعلامیه معروف بالفور (آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا) در دوم نوامبر ۱۹۱۷م/ ۱۱ آبان ۱۲۹۶ش به نتیجه رسید. این اعلامیه که دولت انگلستان صادر کرده بود، با کوچ یهودی‌ها به فلسطین موافقت می‌کرد.[۱۱] اگرچه عرب‌های ساکن فلسطین در برابر این هجوم، مقاومت می‌کردند (ببینید: فلسطین)، اما دیگر عرب‌ها دچار تفرقه بودند و تنها شعار کمک به فلسطین سر می‌دادند.[۱۲]

پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹–۱۹۴۵م/ ۱۳۱۷–۱۳۲۳ش)، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ۱۸۱ (۲۹ نوامبر۱۹۴۷م/ ۷ آذر۱۳۲۶ش) با تجزیه فلسطین و تشکیل دولت یهودی موافقت کرد[۱۳] و بدین‌ترتیب اسرائیل بدون فاصله پس از پایان تحت حمایت‌بودن فلسطین و خروج انگلستان در پانزدهم می ۱۹۴۸م/ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۷ به وجود آمد.[۱۴] به‌سرعت قدرت‌های بزرگ ازجمله آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، دولت رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناختند.[۱۵] پس از کشتار دسته‌جمعی مردم در نقاط مختلف فلسطین ازجمله دهکده‌های «دیر یاسین» و «کفر قاسم» به دست صهیونیست‌ها،[۱۶] ارتش‌های کشورهای عربی برای دفاع از فلسطینی‌ها وارد عمل شدند و چهار جنگ میان عرب‌ها و اسرائیل درگرفت: جنگ اول در سال ۱۹۴۸م/ ۱۳۲۷ و سه جنگ دیگر در سال‌های ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۴، ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۵ و ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۱ رخ داد که همگی با مداخله قدرت‌های خارجی به نفع رژیم اشغالگر پایان یافت.[۱۷]

ارتباط رژیم پهلوی با رژیم اشغالگر

از آغاز تأسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸م تا ۱۹۵۰م رفتار ایران دربارهٔ این رژیم و منازعه عرب‌ها و اسرائیل، مبهم و دوپهلو بود؛ اما در ۲۳ اسفند ۱۳۲۸ برابر با آغاز سال ۱۹۵۰م، محمد ساعد مراغه‌ای، نخست‌وزیر وقت ایران، با انتشار بیانیه‌ای اسرائیل را به صورت «دوفاکتو» (موقت) به رسمیت شناخت و سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس مشغول به کار شد.[۱۸]

رژیم پهلوی به دلیل اینکه پایگاه مردمی نداشت، خود را مجبور می‌دید روابط گسترده‌ای با آمریکا و رژیم صهیونیستی برقرار کند. دلیل دیگر نزدیکی حکومت پهلوی به رژیم اشغالگر، مواضع غیر دوستانه بیشتر کشورهای عربی در قبال ایران و ترس محمدرضا پهلوی از همسایگان عرب خود بود. پهلوی به این وسیله می‌خواست با استفاده از رژیم اشغالگر و نفوذ گروه‌های یهودی، حمایت آمریکا را جلب کند و ضمن دست‌یافتن به برتری نظامی در خلیج فارس، نقش ژاندارمی منطقه را نیز بر عهده بگیرد.[۱۹] رژیم اشغالگر قدس نیز به این ارتباط، نیاز حیاتی داشت؛ زیرا علاوه بر خروج از انزوای سیاسی، امنیتی و اقتصادی در منطقه[۲۰] و تأمین نیاز نفتی خود از ایران،[۲۱] می‌توانست از خاک ایران نیز برای انتقال یهودی‌های ساکن منطقه خاورمیانه، اروپای شرقی و شوروی به سرزمین‌های اشغالی، بهره‌برداری کند؛[۲۲] اما ارتباط رژیم پهلوی با رژیم اشغالگر، چندان دوام نداشت و حدود یک سال بعد با روی کارآمدن دولت محمد مصدق، این رابطه لغو و سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس تعطیل شد.[۲۳]

در پی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدق و قدرت‌یابی دوباره محمدرضا پهلوی، به‌تدریج مناسبات ایران و رژیم اشغالگر در حوزه‌های امنیتی و اقتصادی برقرار و رو به گسترش نهاد.[۲۴] در میانه دهه ۱۳۵۰ و آغاز دهه شصت میلادی، در سایه بروز اختلاف میان پهلوی و جمال عبدالناصر، مناسبات ایران و رژیم اشغالگر بیش از پیش تقویت شد. رژیم پهلوی از طریق همکاری‌های گسترده میان موساد (سازمان اطلاعات رژیم اسرائیل) و سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران (ساواک)، توانست امنیت داخلی خویش را تضمین کند.[۲۵] امام‌خمینی دربارهٔ رابطه رژیم پهلوی و رژیم اشغالگر قدس معتقد بود محمدرضا پهلوی در رأس عاملان صهیونیست‌ها قرار داشت[۲۶] و رژیم اسرائیل در شئون و مسائل کشور دخالت می‌کرد[۲۷] تا جایی که ایران به پایگاه نظامی آن رژیم تبدیل شده بود[۲۸] و به سوی وابستگی به صهیونیست‌ها[۲۹] به‌ویژه از لحاظ اقتصادی[۳۰] پیش می‌رفت.

امام‌خمینی در آغاز نهضت اسلامی و در آذر ۱۳۴۱ در نامه‌ای استقلال و اقتصاد ایران را در قبضه صهیونیست‌ها ـ که معتقد بود در ایران از طریق فرقه بهائیت فعالیت می‌کنند ـ دانست[۳۱] و به همین دلیل، بهائیان را «حزب یهود» خواند.[۳۲] به باور ایشان، برنامه‌ریزی‌های رژیم پهلوی را اسرائیلی‌ها انجام می‌دادند[۳۳] و بر اثر این برنامه‌ها، بازرگانان ایرانی دچار ورشکستگی شده و ایران به بازار سیاهی برای آمریکا و اسرائیل تبدیل شده بود[۳۴] و پهلوی به اسم ملی‌کردن جنگل‌ها، مراتع، رودخانه‌ها و دیگر منابع ملت ایران، بهترینِ آنها را به مقامات و شرکت‌های بیگانه ازجمله صهیونیست‌ها می‌داد[۳۵] و برای هموارکردن مسیر رژیم اشغالگر، مخالفان آنها را سرکوب کرد.[۳۶] ایشان یکی از شواهد این وابستگی را سکوت رژیم پهلوی در زمان به‌آتش‌کشیدن مسجد الاقصی در سی‌ام مرداد ۱۳۴۸/ ۲۱ آگوست۱۹۶۹م به دست صهیونیست‌ها می‌دانست. در آن هنگام، رژیم پهلوی نهایت همکاری را با رژیم اشغالگر کرد تا این جنایت در ایران بازتابی نداشته باشد.[۳۷] افزون بر این، در زمانی که کشورهای عربی، با رژیم اشغالگر در حال جنگ بودند، رژیم پهلوی به آن رژیم کمک می‌کرد[۳۸] و قسمت مهمی از نفت این رژیم را پهلوی تأمین می‌کرد.[۳۹]

ماهیت و اهداف توسعه‌طلبانه رژیم اشغالگر

امام‌خمینی دشمنیِ رژیم صهیونیستی را به مسلمانان فلسطین محدود نمی‌دانست، بلکه آنان را دشمن سرسختِ جهان اسلام و انسانیت برمی‌شمرد؛[۴۰] زیرا اسلام مانع جدی چپاولگری آنان است.[۴۱] به عقیده ایشان، رژیم اشغالگر قدس هیچ دینی حتی یهودیت را نیز قبول ندارد و تنها از این دین بهره‌برداری ابزاری می‌کند؛[۴۲] چنان‌که خود یهودیان نیز صهیونیسم را قبول ندارند و آن را جنبشی ارتدادی و کاملاً ضد یهود به‌شمار می‌آورند[۴۳] و از آن رژیم متنفرند.[۴۴] امام‌خمینی رژیم صهیونیستی را غاصب، دشمن اسلام، متجاوز به حقوق مسلمانان، غیرقانونی، نژادپرست، جرثومه فساد و غده سرطانی می‌دانست.[۴۵]

صهیونیست‌ها توسعه‌طلبی را به شکل‌های مختلف دنبال کرده‌اند. پس از رأی سازمان ملل متحد به ایجاد کشوری یهودی‌نشین در سرزمین فلسطین[۴۶] آنان بر دو سوم فلسطین دست یافتند و با شکست عرب‌ها در جنگ شش‌روزه (پنجم تا دهم ژوئن۱۹۶۷م/ پانزدهم تا بیستم خرداد ۱۳۴۶)، شهر قدس را نیز ضمیمه فلسطین اشغالی کردند؛ در حالی‌که مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ۱۸۱ بیت‌المقدس را شهری بین‌المللی اعلام و با صدور قطعنامه‌های ۱۹۴ (یازدهم دسامبر ۱۹۴۸م/ بیستم آذر ۱۳۲۷) و ۳۰۳ (نهم دسامبر ۱۹۴۹م/ هجدهم آذر ۱۳۲۸) بر آن تأکید کرده بود. در سال‌های بعد نیز توسعه‌طلبی این رژیم حتی پس از برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در مادرید (سی‌ام اکتبر ۱۹۹۱م/ هشتم آبان ۱۳۷۰) و آغاز مذاکرات مختلف میان عرب‌ها و رژیم صهیونیستی (اسلو، قاهره، الخلیل، وادی ریور، وادی عربه و…) گسترش یافت.[۴۷] در این سال‌ها بناکردن شهرک‌های صهیونیست‌نشین و دیوار حایل از دیگر شیوه‌های توسعه‌طلبی رژیم صهیونیستی است.[۴۸]

امام‌خمینی از گذشته وظیفه شرعی خود می‌دانست[۴۹] که دربارهٔ زیاده‌خواهی‌های صهیونیست‌ها اعلام خطر کند[۵۰] و همواره این مهم را به همه مسلمانان گوشزد می‌کرد؛[۵۱] چنان‌که نخستین هدف صهیونیست‌ها تأسیس کشور بزرگ اسرائیل از رودخانه نیل تا فرات و تسلط بر جهان اسلام اعلام شده است؛ اما طبق چکیده پروتکل‌های ۲۴گانه دانشورانِ صهیون، آنان تسلط بر جهان را از طریق حکومتی یهودی در سر می‌پرورانند و برای رسیدن به این آرمان در پی ویران‌کردن «روسیه ارتودکس»، «اروپای کاتولیک» و «قلمرو پاپ» هستند.[۵۲]

امام‌خمینی معتقد بود صهیونیست‌ها هرچند آشکارا جرئت سخن‌گفتن از گستره جغرافیایی آینده خود ندارند،[۵۳] اما راهبرد آنان بی‌تردید ایجاد اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات است.[۵۴] ایشان یکی دیگر از اهداف این رژیم را اجرای نیت‌های استعمارگران در چیرگی بر کشورهای اسلامی[۵۵] و خوار و اسیر دست تجاوزکاران بین‌المللی کردن مسلمانان و محروم‌ساختن آنان از استقلال، آزادی، آسایش و امنیت[۵۶] و سرانجام نابودکردن این مسلمانان ضعیف‌شده[۵۷] می‌دانست.

شدت‌بخشیدن به اختلاف‌ها و جلوگیری از وحدت کشورهای اسلامی، یکی دیگر از برنامه‌ها و سیاست‌های مهم رژیم اشغالگر قدس است.[۵۸] امام‌خمینی همواره دربارهٔ دسیسه‌های تفرقه‌افکنانه رژیم اشغالگر، حامیان خارجی و خدمتگزاران منطقه‌ای آن هشدار می‌داد؛[۵۹] چنان‌که در سال ۱۳۴۳ در نامه‌ای به سیدمحمدهادی میلانی خاطرنشان ساخت که برخی مغرضان یا فریب‌خوردگان در قم و تهران شعار «الکفر ملة واحدة» و یکسان‌شمردن یهودیان و مسیحیان که نتیجه آن شناسایی رژیم اسرائیل است، مطرح ساخته‌اند ولی با توجه به اندک‌بودن آنان، ناکام مانده‌اند.[۶۰] ایشان هدف نهایی دشمنان را از میان‌بردن اسلام، حتی به نام اسلام و مذهب می‌دانست و معتقد بود این مهم تنها با تفرقه‌انداختن میان مسلمانان ممکن است.[۶۱] به عقیده ایشان با وحدت مسلمانان می‌توان تمامی مشکلات موجود در جهان اسلام را حل کرد[۶۲] و بدین هدف باید کشورهای اسلامی دست از اختلاف‌ها بردارند و در پرتو اهداف و تعالیم اسلام حرکت کنند[۶۳] تا در سایه وحدت بتوانند با بسیج نیروهایشان مجاهدان فلسطینی را یاری کنند.[۶۴] (ببینید: وحدت)

دولت‌های اسلامی و رژیم اشغالگر

امام‌خمینی مسئله آزادسازی قدس شریف را مسئولیت همه یکتاپرستان جهان می‌دانست[۶۵] و مخالفت با به‌رسمیت‌شناختن رژیم اشغالگر را فریضه بزرگ الهی برمی‌شمرد.[۶۶] (ببینید: روز جهانی قدس) حامیان رژیم اسرائیل همواره تلاش می‌کردند دولت‌های وابسته به غرب به‌ویژه دولت‌های مسلمان و عرب را وادار به شناسایی این رژیم کنند، تا از یک سو، حساسیت مسلمانان به این رژیم کاهش پیدا کند و از سوی دیگر، رژیم اشغالگر در منطقه احساس آرامش و امنیت بیشتر کند. ایشان از همان آغاز تشکیل این رژیم در برابر این تفکر نیز موضع‌گیری کرد و با آن به مبارزه برخاست. ایشان حکومت‌های به‌ظاهر اسلامی اما در واقع پشتیبان رژیم اسرائیل و تلاش آنها برای به‌رسمیت‌شناختن این رژیم را مصیبتی برای جهان اسلام به‌شمار می‌آورد[۶۷] و نتیجه سازش با رژیم صهیونیستی را حاکمیت رژیم اشغالگر بر تمام منطقه و هلاکت خود سازشکاران و مسلمانان[۶۸] و قتل‌عام بی‌گناهان[۶۹] می‌دانست. امام‌خمینی همواره از دولت‌ها و ملت‌های منطقه می‌خواست با اراده جمعی خود، رژیم اشغالگر را که مانند یک غده سرطانی در حال رشد است، از میان بردارند.[۷۰] ایشان مسلمانان جهان را به مبارزه با این رژیم فرا می‌خواند[۷۱] و از همه آنان به‌خصوص مردم مبارز فلسطین می‌خواست با وحدت کلمه و استفاده از سلاح گرم و زیر پا گذاشتن خط مذاکره و سازش، با این رژیم مبارزه کنند.[۷۲] ایشان نابودی رژیم صهیونیستی را وابسته به تکیه بر خداوند و بهره‌گیری از قدرت معنوی مسلمانان می‌دانست.[۷۳]

امام‌خمینی یکی دیگر از راهکارهای مهم دولت‌های اسلامی در برابر توسعه‌طلبی‌های رژیم صهیونیستی را تحریم سیاسی و اقتصادی این رژیم می‌دانست.[۷۴] ایشان بر تحریم‌هایی مانند به‌رسمیت‌نشناختن رژیم اشغالگر و نداشتن روابط دیپلماتیک و سیاسی پنهان و آشکار با آن،[۷۵] نیز تحریم فروش نفت و تحریم کالاهای ساخت اسرائیل و حامیان آن[۷۶] تأکید می‌کرد و هر گونه مذاکره با رژیم اشغالگر را توطئه‌ای جهت مشروعیت‌بخشی بر تجاوزگری‌های این رژیم می‌دانست[۷۷] و آن را اشتباهی بزرگ می‌شمرد.[۷۸]

ملت‌های مسلمان و رژیم اشغالگر

امام‌خمینی برای مقاومت و مقابله با زیاده‌خواهی‌های رژیم اشغالگر قدس، مردم فلسطین را به مبارزه با اسرائیل تشویق می‌کرد[۷۹] و معتقد بود که شهادت، بهتر از ذلت زیر دست صهیونیسم و امریکاست.[۸۰] (ببینید: فلسطین) ایشان همچنین در حمایت از مردم فلسطین آخرین جمعه ماه رمضان را روز قدس نامید و برای کوتاه‌کردن دست متجاوزان از حقوق قانونی مردم فلسطین، از همه ملت‌های مسلمان می‌خواست که در راهپیمایی روز قدس حضور پیدا کنند.[۸۱] با این حال، ضمن اعتقاد به اثربخشی روز قدس[۸۲] آن را کافی نمی‌دانست و معتقد بود ملت‌ها باید تکلیف خود را با حکومت‌های وابسته مشخص کنند و در صورت بازنگشتنِ آنها به اسلام، باید مانند مردم ایران با حکومت‌های خود رفتار کنند.[۸۳] (ببینید: روز جهانی قدس)

از سوی دیگر، امام‌خمینی اجتماع بزرگ مسلمانان در مناسک حج را فرصت مناسبی برای ملت‌های مسلمان در جهت اهداف مقدس اسلام و ازجمله ریشه‌کن‌کردن رژیم اشغالگر قدس ارزیابی می‌کرد[۸۴] و اساساً هدف اعلام برائت از مشرکان در حج ابراهیمی[۸۵] را آزاد کردنِ نیروی متراکم جهان اسلام تعریف می‌کرد[۸۶] (ببینید: حج ابراهیمی) و در قالبی نمادین بر این باور بود که اگر مسلمانان مجتمع و متحد شوند و هر کدام یک سطل آب بر رژیم اشغالگر بریزند، این رژیم از میان می‌رود.[۸۷]

جمهوری اسلامی ایران و رژیم اشغالگر

روابط ایران و رژیم اشغالگر قدس بی‌درنگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سی‌ام بهمن ۱۳۵۷/ ۱۹ فوریه ۱۹۷۹م قطع شد.[۸۸] به باور صهیونیست‌ها سیاست‌ها و ارزش‌هایی که جمهوری اسلامی ایران دنبال‌می‌کند، خطر مهمی برای رژیم اشغالگر است. از مهم‌ترین دلایل خصومت این رژیم با نظام جمهوری اسلامی ایران، ماهیت مذهبی نظام ایران و موضع‌گیری‌های جمهوری اسلامی ایران در برابر این رژیم است.[۸۹] موضع‌گیری‌های جمهوری اسلامی ایران در سه زمینه به‌طور مشخص و عمده، موجب خشم مقامات رژیم صهیونیستی است: حمایت از گروه‌های ضد اسرائیلی خاورمیانه و مشخصاً گروه‌های مبارز فلسطینی و لبنانی، مخالفت با مذاکرات صلح عرب‌ها و اسرائیل و رهبری حرکت‌های ضد اسرائیلی در مجامع جهانی و صحنه‌های بین‌المللی.[۹۰]

با توجه به آرمان‌های امام‌خمینی و انقلاب اسلامی در حمایت از مسلمانان جهان،[۹۱] مردم مسلمان ایران و هیچ مسلمانی و بلکه هیچ آزاده‌ای هیچ‌گاه رژیم اشغالگر را به رسمیت نمی‌شناسد[۹۲] و زمینه‌سازی برای رهایی فلسطینی‌ها از ظلم و ستم صهیونیست‌ها و نابودی رژیم اشغالگر[۹۳] در صدر اهداف جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است؛ چنان‌که بر اساس قرآن کریم،[۹۴] اصل ۱۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز همه مسلمان‌ها را یک امت دانسته و در اصول ۱۵۲ و ۱۵۴ نظام سیاسی را موظف به دفاع از حقوق همه مسلمانان و حمایت از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفان در برابر مستکبران کرده است؛ همچنان‌که مسئولیت دینی[۹۵] و وجدان انسانی[۹۶] حکم می‌کند.

امام‌خمینی که از آغاز نهضت و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مخالف رژیم اشغالگر بود[۹۷] و یکی از موارد اختلاف خود با محمدرضا پهلوی را روابط دوستانه او با اسرائیل می‌دانست،[۹۸] شایعات دربارهٔ ارتباط جمهوری اسلامی با رژیم اشغالگر را پوچ و بی‌اساس خواند[۹۹] و همواره بر لزوم نابودی اسرائیل تأکید می‌کرد.[۱۰۰]

پانویس

  1. محجوب و یاوری، گیتاشناسی کشورها (جغرافیای طبیعی، سیاسی، اقتصادی و تاریخی)، ۲۲۱.
  2. لطفیان، دیدگاه راهبردی اسرائیل و برآورد تهدید امنیتی آن برای خاورمیانه، ۱۸۸.
  3. ← قنبری آلانق، بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی، ۶۲–۶۸.
  4. احمدی، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، ۳.
  5. احمدی، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، ۷.
  6. ماضی، سیاست و دیانت در اسرائیل‏، ۵۵ و ۱۳۵.
  7. گارودی، پرونده اسرائیل، ۲۴–۲۵.
  8. حلاق، نقش یهود و قدرت‌های بین‌المللی در خلع سلطان عبدالحمید از سلطنت (۱۹۰۸–۱۹۰۹م)، ۲؛ زیدآبادی، دین و دولت در اسرائیل، ۱۲۰.
  9. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۲۶.
  10. حمیدی، تاریخ اورشلیم (بیت‌المقدس)، ۲۴۸.
  11. اینگرامز، ذرهای توطئه، ۱۴؛ چامسکی، مثلث سرنوشت: آمریکا، اسرائیل و فلسطینی‌ها، ۱۶.
  12. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۲۷.
  13. شریعت، قدس و قطعنامه‌های بین‌المللی، ۶۱.
  14. فیندلی، فریب‌های عمدی: حقایقی دربارهٔ روابط آمریکا و اسرائیل، ۲؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۲۲.
  15. رحمانی، جنایت جهانی، ۲۲۳؛ اسعدی، بیت‌المقدس، تهران، ۱۱۰.
  16. رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۶۵؛ چامسکی، مثلث سرنوشت: آمریکا، اسرائیل و فلسطینی‌ها، ۱۴۱؛ صفاتاج، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، ۳/۶۷۰؛ رحمانی، جنایت جهانی، ۷۴.
  17. اوبرین، سازمان‌های یهودیان آمریکا و اسرائیل‏، ۱۵۵–۱۵۷؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۲۸.
  18. زارع، ارتباط ناشناخته: بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل (۱۳۵۷–۱۳۲۷)، ۶۲.
  19. فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۰۲–۱۱۰.
  20. فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۱۳–۱۱۴.
  21. حاجی‌یوسفی، ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه، ۱۲۰–۱۲۴.
  22. فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۱۴–۱۱۷.
  23. حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.
  24. حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.
  25. ترابیان، سراب یک ژنرال، تهران، ۱۱۹–۱۲۰؛ حسینی، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل، ۲۱۲.
  26. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۷.
  27. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۰، ۲۶۱ و ۲/۳۲۴، ۴۸۳.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۴.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.
  30. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰، ۲۶۱، ۲۶۷ و۴۱۳–۴۱۴.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰ و ۲۱۶.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۰۰.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۴.
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۱۰.
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۴۹ و ۴۸۳.
  37. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۶.
  38. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۱.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۶.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲–۳۲۳؛ ۵/۷۶؛ ۱۵/۵۱۸ و ۱۹/۲۸.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹–۲۹۰ و ۱۱/۴.
  43. گارودی، محاکمه صهیونیسم، ۲۷–۲۸.
  44. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۹۰.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۷ و ۱۵/۵۱۸–۵۱۹.
  46. سلیمانی، یهودیت، ۲۹۹.
  47. شریعت، قدس و قطعنامه‌های بین‌المللی، ۱۹.
  48. عابد، شهرک‌سازی در سرزمین اشغالی، ۷۲.
  49. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰.
  50. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۷.
  51. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰، ۱۸۶، ۲۲۱، ۲۳۰، ۳۵۳؛ ۲۰/۳۲۰ و ۲۱/۵۴۲.
  52. نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ۳۲.
  53. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۲.
  54. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۵.
  55. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷، ۴۸۲؛ ۴/۴۵۸ و ۱۹/۲۸؛ شیرودی، ۳۳–۳۴.
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۸۸.
  57. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۹ و ۱۶/۵۳.
  58. شفایی، نقش دولت‌های اسلامی در اتحاد مسلمانان، ۶۸.
  59. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۴؛ ۷/۱۹۸ و ۱۵/۱۷۰، ۴۵۳.
  60. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۴۴–۵۴۵.
  61. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۶ و ۱۹/۲۸.
  62. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۵۸؛ ۱۴/۱۸۱ و ۱۵/۱۷۱، ۵۱۸.
  63. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳.
  64. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱.
  65. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۰.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۳.
  67. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۸–۳۰۹.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۸۳.
  69. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۵۲۰.
  70. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۹۴–۱۹۵؛ ۱۶/۳۳۰ و ۲۰/۳۱۹.
  71. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۹–۶۰.
  72. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷۲.
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۸ و ۲۰/۳۲۱.
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹ و ۲۷۸.
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۰۷، ۳۰۵–۳۰۶، ۳۹۷ و ۱۶/۲۹۳.
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹؛ ۳/۲ و ۵/۱۹۵.
  77. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۶.
  78. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۱.
  79. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۰، ۱۷۲ و ۱۶/۳۸۲.
  80. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۲.
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۶۷.
  82. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۰.
  83. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۹.
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲.
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۷–۳۱۸ و ۲۱/۲۲.
  86. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۸۰.
  87. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۴.
  88. ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) ۱۳۵۷–۱۳۲۰، ۴۲۰؛ فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، ۱۹۸–۱۹۹؛ رضوی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، ۹۱.
  89. شمس، تهدیدهای نظامی، امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۶–۱۷۷.
  90. شمس، تهدیدهای نظامی، امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۶–۱۷۷.
  91. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۴ و ۱۵/۲۹۲.
  92. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۳۹.
  93. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹–۱۳۰ و ۱۶/۱۶۴–۱۶۵، ۴۹۰.
  94. سوره انبیاء، آیه ۹۲.
  95. سوره نساء، آیه ۷۵.
  96. نهج البلاغه، ۵۳، ۴۵۳.
  97. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۷۷؛ ۱۵/۱۲۹، ۱۷۰، ۴۴۱ و ۱۶/۳۷.
  98. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷۰ و ۴۴۱.
  99. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹.
  100. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۹–۱۳۰ و ۱۶/۱۶۴–۱۶۵، ۴۹۰.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش.
  • احمدی، حمید، ریشه‌های بحران در خاورمیانه، تهران، کیهان، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
  • ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) ۱۳۵۷–۱۳۲۰، تهران، قومس، چاپ نهم، ۱۳۸۸ش.
  • اسعدی، مرتضی، بیت‌المقدس، تهران، بنیاد دائرهٔ المعارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • اوبرین، لی، سازمان‌های یهودیان آمریکا و اسرائیل‏، ترجمه علی ناصری، تهران، نور، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • اینگرامز، دورین، بذرهای توطئه، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  • ترابیان، صفاءالدین. سراب یک ژنرال، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • چامسکی، نوام، مثلث سرنوشت: آمریکا، اسرائیل و فلسطینی‌ها، ترجمه هرمز همایونپور، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • حاجی‌یوسفی، امیرمحمد، ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه، تهران، دانشگاه امام‌صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • حسینی، سیده‌مطهره، پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسرائیل. مجله پانزده خرداد. شماره ۲۹. ۱۳۹۰ش.
  • حلاق، حسان، نقش یهود و قدرت‌های بین‌المللی در خلع سلطان عبدالحمید از سلطنت (۱۹۰۸–۱۹۰۹م)، ترجمه حجت‌الله جودکی و احمد درویش، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم (بیت‌المقدس)، ج۲، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • رحمانی، شمس‌الدین، جنایت جهانی، تهران، پیام نور، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
  • رضوی، مهدی، نیرنگ‌سازی صهیونیسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • زارع، رضا، ارتباط ناشناخته: بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل (۱۳۵۷–۱۳۲۷). تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • زیدآبادی، احمد، دین و دولت در اسرائیل، تهران، دورنگار، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، قم، آیت عشق، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • شریعت، محمدصادق، قدس و قطعنامه‌های بین‌المللی، تهران، اندیشه سازان نور، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • شفایی، امان‌الله، نقش دولت‌های اسلامی در اتحاد مسلمانان، تهران، مجله اندیشه تقریب، شماره ۱۴، ۱۳۸۷ش.
  • شمس، مرتضی، تهدیدهای نظامی، امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، مجله مطالعات راهبردی، پیش‌شماره ۲. ۱۳۷۷ش.
  • شیرودی، مرتضی، فلسطین و صهیونیسم، قم، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • صفاتاج، مجید، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، تهران، آرون، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • عابد، خالد، شهرک‌سازی در سرزمین اشغالی، ترجمه عبدالکریم جادری، تهران، دوره عالی جنگ دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • فلاح‌نژاد، علی، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی‏، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • فیندلی، پل، فریب‌های عمدی: حقایقی دربارهٔ روابط آمریکا و اسرائیل، ترجمه محمدحسین آهویی، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • قنبری آلانق، محسن، بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • گارودی، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمة نسرین حکمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
  • گارودی، روژه، محاکمه صهیونیسم اسرائیل، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • لطفیان، سعیده، دیدگاه راهبردی اسرائیل و برآورد تهدید امنیتی آن برای خاورمیانه، تهران، مجله سیاست، دوره چهل و هفتم، شماره ۱، ۱۳۹۶ش.
  • ماضی، محمد، سیاست و دیانت در اسرائیل‏، ترجمه غلامرضا تهامی، تهران، سنا، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • محجوب، محمود و فرامرز یاوری، گیتاشناسی کشورها (جغرافیای طبیعی، سیاسی، اقتصادی و تاریخی)، تهران، گیتاشناسی، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
  • نویهض، عجاج، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.

پیوند به بیرون