سیدمحمدتقی خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
*غلامرضا گلی زواره، [https://books.khomeini.ir/books/10005/279/ خوانساری، سیدمحمدتقی]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۲۷۹-۲۸۴.
*غلامرضا گلی زواره، [https://books.khomeini.ir/books/10005/279/ خوانساری، سیدمحمدتقی]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۲۷۹-۲۸۴.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]

نسخهٔ ‏۲۴ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۳۸

سیدمحمدتقی خوانساری
S.mtaghi khansari.jpg
اطلاعات فردی
نسبامام‌کاظم(ع)
تاریخ تولدرمضان ۱۳۰۵ق/ اردیبهشت ۱۲۶۷ش
زادگاهخوانسار
تاریخ وفات۷ شهریور سال ۱۳۳۱/ ۷ ذیحجه ۱۳۷۱ق
محل دفنقم - حرم حضرت معصومه(س)
شهر وفاتهمدان
اطلاعات علمی
استادانمحمدکاظم آخوند خراسانیسیدمحمدکاظم طباطبایی یزدیمیرزامحمدحسین نایینیآقاضیاءالدین عراقی
شاگردانامام‌خمینیمحمدعلی اراکیمرتضی حائریسیدمحمدباقر طباطبایی سلطانیمحمد صدوقی
محل تحصیلنجف • قم
اجازه روایت ازآقاضیاءالدین عراقی
اجازه اجتهاد ازآقاضیاءالدین عراقی
تألیفاتمنتخب الاحکام (رساله عملیّه) • حاشیه بر عروة الوثقی • رساله تقویم الصلوة • حاشیه بر ذخیرة العباد • حاشیه مختصر الاحکام
سایرمرجع تقلید • تدریس در حوزه علمیه
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با انگلیسی‌ها • حمایت از نهضت ملی‌شدن صنعت نفت • اعتراض به موضوع کشف حجاب
اجتماعیبرپایی نماز جمعه در قم • برپایی نماز باران در قم


سیدمحمدتقی خوانساری، مرجع تقلید مبارز و استاد امام‌خمینی.

زندگی‌نامه و تحصیلات

سیدمحمدتقی خوانساری در رمضان ۱۳۰۵ق/ اردیبهشت ۱۲۶۷ش در خوانسار به دنیا آمد.[۱] نسب وی با سی واسطه به امام‌کاظم(ع) می‌رسد و خاندانش از شخصیت‌های برجسته در علم و تقوا بودند.[۲] پدر او سیداسدالله از فقها، مبلغان و زاهدان مشهور خوانسار به شمار می‌رفت.[۳]

تحصیل در نجف

سیدمحمدتقی مقدمات علوم اسلامی را در زادگاهش خوانسار فرا گرفت و در سال ۱۲۸۳ برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفت. وی پس از فراگیری سطوح عالی، در درس محمدکاظم آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی شرکت کرد و پس از درگذشت این دو به درس‌های میرزامحمدحسین نایینی، شیخ‌الشریعه اصفهانی، علی قوچانی و آقاضیاءالدین عراقی راه یافت.[۴] خوانساری از شاگردان برجسته و مورد توجه عراقی بود و از وی اجازه اجتهاد و نیز اجازه روایت دریافت کرد و عراقی در اجازه اجتهادی که برای وی صادر کرد، او را سید محققان، افتخار فقها و تجسم تقوا دانست.[۵]

شرکت در جنگ علیه انگلیسی‌ها

با آغاز جنگ جهانی اول و اشغال بخش‌هایی از عراق به دست استعمارگران انگلیسی و به دنبال صدور فتوای جهاد میرزامحمدتقی شیرازی از مراجع تقلید و رهبر انقلاب عراق، گروه زیادی از علما و طلاب و هزاران نفر از مردم به جبهه جنگ در منطقه جنوب عراق رفتند و به جهاد با اشغالگران در اطراف شهر بصره پرداختند.[۶] خوانساری نیز که در آن زمان حدود ۲۸ سال داشت، ازجمله طلاب مجاهدی بود که به همراه دوست و همرزمش سیدابوالقاسم کاشانی در سال ۱۳۳۳ق/ ۱۲۹۳ش در جنگ شرکت کرد.[۷] وی که در سنگرهای خط مقدم جبهه مستقر شده بود، با ملاحظه سستی و تزلزل گروهی از مجاهدان برای ادامه نبرد، به ترغیب و تشویق مبارزان پرداخت و اعلام کرد عقب‌نشینی در مقابل دشمن حرام است.[۸]

اسارت و تبعید به سنگاپور

با پیروزی متفقین و اشغال بغداد در سال ۱۳۳۵ق/ ۱۲۹۵ش انگلیسی‌ها بازداشت‌های گسترده‌ای انجام دادند و گروه زیادی از مبارزان ازجمله سیدمحمدتقی خوانساری که از ناحیه پا مجروح شده بود، بازداشت شدند و به اسارت اشغالگران درآمدند.[۹] خوانساری پس از اسارت در دست انگلیسی‌ها و زندانی‌بودن چهار ماه درون کشتی، به جزیره سنگاپور برده شد و در آنجا چهار سال تمام به حالت اسارت و تبعید به سر برد.[۱۰]

وی در شرایط سخت اسارت به فردی که جزو اسیران بود، حکمت و فلسفه آموزش داد و در مقابل، زبان انگلیسی را از وی فرا گرفت و چون این فرد از اسارت رهایی یافت برای آزادی خوانساری تلاش کرد و در نتیجه وی در سال ۱۲۹۷ آزاد شد.[۱۱]

بازگشت به ایران و حضور در قم

وی پس از آزادی به خوانسار رفت و مدتی بعد برای ادامه تحصیل رهسپار حوزه اراک شد. وی هم‌زمان با تحصیل برای جمعی از طلاب به تدریس فقه، اصول و حکمت پرداخت و در سال ۱۳۰۱ همراه گروهی از علما همراه با عبدالکریم حائری یزدی به قم رفت.[۱۲] وی با اینکه پس از برگشتن از نجف بی‌نیاز از حضور در درس بود و بنا داشت دیگر در هیچ درسی شرکت نکند، ولی برای تقویت حائری و یاری‌رساندن به وی در تأسیس حوزه علمیه قم، بی‌وقفه در درس ایشان حضور می‌یافت.[۱۳] به گفته امام‌خمینی وی در همین زمان در درس میرزاعلی‌اکبر حکمی یزدی نیز شرکت می‌کرد.[۱۴]

شاگردان

خوانساری در حوزه علمیه قم به تدریس فقه و اصول و حکمت پرداخت و جمع زیادی از علما و فضلا ازجمله ابراهیم خویی، محمدعلی اراکی، سیدمحمد موسوی یزدی معروف به محقق داماد، مرتضی حائری، سیدمحمدباقر طباطبایی سلطانی، محمد صدوقی، مجتبی عراقی و میرزاابوالقاسم دانش آشتیانی در درس وی شرکت می‌کردند.[۱۵] امام‌خمینی طبق نوشته خود، شاگرد خوانساری بود و بخشی از درس‌های سطح (قوانین، رسائل، مکاسب و کفایة الاصول) را نزد ایشان فرا گرفت.[۱۶] ایشان علاوه بر این در درس خارج فقه خوانساری در بحث «نماز جمعه» به طور جدی شرکت می‌کرد و به وی که معتقد بود نماز جمعه در عصر غیبت واجب است و وجوب آن هم عینی است، در جلسه درس زیاد اشکال می‌کرد.[۱۷]

اعتراض به موضوع کشف حجاب

خوانساری در موضوع کشف حجاب به دست رضاشاه پهلوی همگام با سیدحسین طباطبایی قمی رهبر قیام گوهرشاد، به مبارزه با توطئه پهلوی پرداخت و فتوایی روشنگرانه در لزوم مقابله با آن و تأکید بر ضروری‌بودنِ حجاب صادر کرد.[۱۸]

پس از درگذشت عبدالکریم حائری یزدی در ۱۰ بهمن ۱۳۱۵ وی همراه سیدصدرالدین صدر و سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای که از علمای بزرگ آن روز قم بودند، مسئولیت حوزه و رهبری دینی مردم را برعهده گرفتند و به «مراجع ثلاث» معروف شدند.[۱۹]

نماز باران

در شهریور ۱۳۲۳ش/ ۱۳۶۳ق که در جریان جنگ جهانی دوم نیروهای اشغالگر متفقین در مناطق مختلف ایران ازجمله قم حضور داشتند، در شهر قم و اطراف آن خشکسالی شدیدی شد و مردم به‌شدت در تنگنا قرار گرفتند. خوانساری به درخواست مردم نماز باران را اقامه کرد، اندکی بعد هوا ابری شد و در میان شگفتی مردم و نظامیان اشغالگر باران زیادی بارید. این در حالی بود که کارشناسان اروپایی که در ارتش متفقین بودند، با بررسی اوضاع جوی هیچ نشانه‌ای از باران نمی‌دیدند.[۲۰] خبر این رویداد مهم به‌سرعت در سراسر ایران پیچید و گفته شده حتی افسران و فرماندهان نیروهای اشغالگر که خود ناظر آن صحنه بودند، آن را در رسانه‌های اروپایی و امریکایی مطرح ساختند.[۲۱]

واقعه نماز باران به‌قدری مهم بود که پس از باریدن باران فرماندهان نیروهای اشغالگر از خوانساری درخواست کرده بودند وی که پیش خدا محبوبیت دارد و دعایش مستجاب می‌شود دعا کند زودتر جنگ تمام شود تا آنان به کشور خود و خانه‌هایشان برگردند.[۲۲]

مرجعیت

پس از درگذشت حائری یزدی، سیدابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید معروف حوزه نجف در پاسخ به استفتای برخی از علاقه‌مندان به خوانساری، رجوع مقلدان در مسائل احتیاطی به وی را جایز شمرد و این مسئله، دامنه مرجعیت خوانساری را تا حدود زیادی گسترش داد.[۲۳] در سال ۱۳۲۳ گروهی از علما با محوریت امام‌خمینی تصمیم گرفتند برای ساماندهی بهتر امور حوزه از سیدحسین بروجردی برای آمدن به قم و اقامت در این شهر دعوت کنند.[۲۴] خوانساری نیز به همراه صدر و حجت برای حفظ وحدت رهبری دینیِ مردم و زدودن گمان تفرقه، بروجردی را به قم فرا خواندند و با اینکه خود عنوان مرجعیت داشتند با اصرار زیاد ایشان را بر مسند زعامت حوزه و مرجعیت شیعه نشاندند.[۲۵] (ببینید: سیدحسین بروجردی)

برپایی نماز جمعه در قم

خوانساری در مدرسه فیضیه نماز جماعت اقامه می‌کرد و از سال ۱۳۲۰ نماز جمعه را نیز در همین مدرسه برگزار می‌کرد و بعدها به سبب اینکه مدرسه فیضیه گنجایش جمعیت را نداشت، محل اقامه نماز جمعه به مسجد امام‌حسن عسکری(ع) انتقال یافت.[۲۶]

حمایت از گروه فداییان اسلام در موضوع فلسطین

پس از اشغال سرزمین فلسطین به دست صهیونیست‌ها و تشکیل دولت غاصب اسرائیل، گروه فداییان اسلام با گشایش دفتری در مدرسه دارالشفا اقدام به جمع‌آوری نیرو و ثبت نام از طلاب و افراد داوطلب دیگر برای اعزام به فلسطین و مبارزه با اشغالگران کردند. خوانساری از این اقدام فداییان اسلام حمایت می‌کرد.[۲۷] وی با صدور حکمی بر لزوم مبارزه با صهیونیست‌ها تأکید کرد و کمک و حمایت همه مسلمانان را در قضیه فلسطین واجب شمرد.[۲۸]

وی از جمعیت فداییان اسلام در مبارزه با رژیم پهلوی برای برقراری حکومت اسلامی نیز حمایت می‌کرد و رهبران آن را در شرایطی که برخی از علما به آنان بی‌مهری و از مدرسه فیضیه بیرونشان کرده بودند، در خانه خویش پناه می‌داد و از آنان حمایت می‌کرد.[۲۹]

امام‌خمینی با خوانساری رفت و آمد داشت و گاهی خوانساری برای بررسی مسائل سیاسی و گفتگو با ایشان و بزرگان حوزه در خانه ایشان حضور می‌یافت؛ ازجمله در جلسه‌ای در سال ۱۳۲۸ برای رایزنی در امری سیاسی شرکت داشت که ظاهراً موضوع مجلس مؤسسان بوده‌است و جلسه با شرکت ایشان، صدر، حجت و بروجردی در خانه امام‌خمینی تشکیل شده بود. ایشان در این دیدار به آنان یادآور شد پیش از هر اقدامی باید فکری برای مقدس‌نماهای داخل حوزه و روحانیت بکنند که مانع هر گونه کار سیاسی و انقلابی هستند.[۳۰]

حمایت از نهضت ملی‌شدن صنعت نفت

خوانساری در سال ۱۳۲۹ به همراه عده‌ای از علمای قم به زیارت خانه خدا رفت و در روزهای اقامت در آنجا با علمای مصر و نیز قاضیان مکه و مدینه دیدار کرد و درباره مسائل و مشکلات جهان اسلام با آنان به گفتگو پرداخت. وی پس از پایان مراسم حج برای زیارت عتبات به عراق رفت و در هنگام ورود به نجف، علما از او استقبال کردند. وی پس از توقفی کوتاه در ۱۳۲۹/۹/۱۹ به قم بازگشت.[۳۱]

خوانساری در نهضت ملی‌شدن صنعت نفت با اعلام نظر کتبی خود، از ملی‌شدن نفت و اقدامات سیدابوالقاسم کاشانی حمایت کرد و در هنگام برگزاری انتخابات مجلس هفدهم که پس از پیروزی نهضت ملی‌شدن صنعت نفت انجام گرفت با صدور پیامی دیگر در ۹ آذر ۱۳۳۱ از اقشار گوناگون خواست با توجه به خطرهایی که دیانت و استقلال مملکت را تهدید می‌کند، شرکت در انتخابات را وظیفه شرعی خود بدانند و برای دفاع از استقلال کشور و تأمین مصالح مردم با کمال جدیت در انتخابات مجلس شورای ملی شرکت کنند.[۳۲]

علاقه امام خمینی به خوانساری

امام‌خمینی علاقه زیادی به خوانساری داشت و مقید بود در نماز جماعت و جمعه وی در مدرسه فیضیه شرکت کند و گاهی به جای وی اقامه جماعت می‌کرد.[۳۳] ایشان بارها از خوانساری به بزرگی یاد کرده و شجاعت وی را ستوده‌است[۳۴] و او را مرجع تقلید و مجاهد بزرگی خوانده که با نیروهای انگلیس که عراق را اشغال کرده بودند، جنگید و انگلیسی‌ها وی را بازداشت و اسیر کردند و همراه عده دیگری به منطقه‌ای در خارج از کشور به اسارت بردند و شرایط بسیار دشواری داشتند.[۳۵] ایشان با اشاره به خونخواری‌های دشمنِ اشغالگر و سختی‌هایی که خوانساری در دوران اسارت دیده بود، از وی نقل کرده‌است انگلیسی‌ها آنان را در هنگام اسارت می‌شمردند و تحویل مأموران می‌دادند؛ زیرا نگران بودند که افراد آدم‌خوار آنان را بخورند![۳۶]

درگذشت

پس از بیماری خوانساری در سال ۱۳۳۱ مردم همدان از ایشان دعوت کردند که در تعطیلات تابستان، اوقات خود را در آب و هوای ییلاقی و معتدل این منطقه سپری کند و وی همراه عده‌ای ازجمله محمدعلی اراکی و مجتبی محمدی عراقی به آنجا رفت.[۳۷] امام‌خمینی نیز که پیش از آن همراه خانواده به همدان رفته بود، به خوانساری ملحق شد و چند روزی وی را همراهی کرد.[۳۸] اما خوانساری هفتم شهریور سال ۱۳۳۱/ هفتم ذیحجه ۱۳۷۱ق در آن شهر درگذشت[۳۹] و پیکرش را برای تشییع و دفن به قم بردند.

با تلاش و پیگیری امام‌خمینی، بروجردی عده‌ای را برای استقبال از جنازه فرستاد و پس از تشییع باشکوه و نماز خواندن بروجردی بر وی، در حرم فاطمه معصومه(س) در کنار عبدالکریم حائری یزدی به خاک سپرده شد.[۴۰] درگذشت خوانساری خسارتی بزرگ برای حوزه بود و امام‌خمینی بیش از همه سوگوار و غمگین این ضایعه بود و به‌شدت گریه کرد.[۴۱]

آثار

خوانساری آثار و تألیفات چندی دارد که ازجمله می‌توان به منتخب الاحکام (رساله عملیّه)، حاشیه بر عروة الوثقی، رساله تقویم الصلوة، حاشیه بر ذخیرة العباد (رساله عملیه) و حاشیه مختصر الاحکام اشاره کرد.[۴۲]

فرزندان

از سیدمحمدتقی خوانساری فرزندان صالح و برومندی ازجمله سیدمحمدباقر به یادگار ماند.

سیدمحمدباقر خوانساری: سیدمحمدباقر خوانساری فرزند ارشد سیدمحمدتقی خوانساری از شاگردان درس اخلاق امام‌خمینی (ببینید: شاگردان امام‌خمینی) و از علمای مبارزی بود که از حامیان جدی نهضت امام‌خمینی به شمار می‌رفت و اقدامات زیادی را برای پیشبرد اهداف نهضت انجام داد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فراوانی داشت.[۴۳] وی به اشاره امام‌خمینی نامزد مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در دوره‌های اول، دوم و سوم نمایندگی مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری را بر عهده داشت.[۴۴] وی که علاقه شدیدی به امام‌خمینی داشت، معتقد بود ایشان در این روزگار مردی بی‌نظیر است.[۴۵]

امام‌خمینی در آغاز پیروزی انقلاب در دوازدهم اسفند ۱۳۵۷در پاسخ به نامه بازاریان تهران که تعیین سیدمحمدباقر خوانساری را برای امام جماعت مسجد شاه (مسجد امام‌خمینی) تهران خواستار شده بودند، ضمن اظهار کمال علاقه‌مندی به وی، به مؤمنان توصیه کرد که از برکات نامبرده استفاده کنند.[۴۶] همچنین ایشان در ۱۳۵۸/۱۰/۲۴ در حکمی با تأکید بر اینکه خوانساری به علم و امانت و وثاقت موصوف است، وی را به امامت آن مسجد گمارد و مسئولیت تولیت موقوفات و متعلقات آن را بر عهده وی گذاشت.[۴۷] وی در ۱۳۹۴/۱۱/۲۷ در تهران درگذشت و بر اساس وصیت وی جنازه او به نجف اشرف منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.[۴۸]

پانویس

  1. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱.
  2. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۴/۱.
  3. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۳۲۱/۱.
  4. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۴۵/۱.
  5. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱؛ شمس الفقها، ۶۸.
  6. فهد نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، ۷۲ ـ ۷۵.
  7. رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۸.
  8. نور علم، مجله نجوم امت، ۹۹ ـ ۱۰۰.
  9. اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۴۱؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱.
  10. ابن‌الرضا، مصاحبه، ۱۲؛ عراقی، مصاحبه، ۳۵ ـ ۳۶.
  11. نور علم، مجله، نجوم امت، ۱۰۰ـ ۱۰۱.
  12. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱.
  13. خوانساری، زندگی‌نامه آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۴.
  14. امام‌خمینی، تفسیر سوره حمد، ۱۸۷.
  15. اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۵۹ ـ ۶۰؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴/۱ ـ ۱۵۵.
  16. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۲۷/۱۹.
  17. بدلا، مصاحبه، ۹۶ ـ ۹۷.
  18. اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۱۴۶؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۵/۱.
  19. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۲/۱.
  20. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱ ـ ۱۵۰؛ جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۶۱/۳.
  21. رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۱۲۹.
  22. استادی، شرح احوال حضرت آیت‌الله العظمی اراکی، ۶۰۲ ـ ۶۰۳؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۹/۱.
  23. واعظ خیابانی، علمای معاصر، ۳۳۱؛ ایدرم، آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.
  24. ذاکری، طلوع خورشید، ۱۱۵.
  25. اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۵۷؛ ایدرم، آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.
  26. استادی، شرح احوال حضرت آیت‌الله العظمی اراکی، ۲۲۱؛ گلی زواره، سیاحت خوشید، ۲۹.
  27. سلطانی طباطبایی، مصاحبه، ۴۹.
  28. اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۱۳۶.
  29. استادی، شرح احوال حضرت آیت‌الله العظمی اراکی، ۶۰۷.
  30. امام‌خمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، ۱۴۴؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۱۲۷.
  31. رجبی، شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۱۶۸ ـ ۱۷۰.
  32. رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۹ ـ ۱۵۰؛ علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۱۰۳ ـ ۱۰۶ و ۱۱۵ ـ ۱۱۹.
  33. اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۸۷؛ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۷.
  34. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳ و ۵۳۷/۹.
  35. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳؛ نعیمی اراکی، شمس الفقها، ۴۲| عراقی، مصاحبه، ۳۵ ـ ۳۶.
  36. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳.
  37. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۵؛ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵ ـ ۱۹۶.
  38. عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵ ـ ۱۹۶.
  39. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱.
  40. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۷؛ سلطانی طباطبایی، مصاحبه، ۵۵.
  41. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۶۱؛ گلی زواره، سیاحت خوشید، ۶۸.
  42. جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۶۲/۳؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، ۶۰ ـ ۶۱.
  43. مدرسی، مصاحبه، ۱۰.
  44. خوانساری، زندگی‌نامه آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۲۵.
  45. دیبایی، مصاحبه، ۲۲.
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۵۴/۶.
  47. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱۷/۱۲.
  48. خوانساری، زندگی‌نامه آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۲۷.

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌الرضا، محمد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸، ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
  • استادی، رضا، شرح احوال حضرت آیت‌الله العظمی اراکی، اراک، انجمن علمی فرهنگی و هنری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • اسدی مبرهن، شکرالله، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله خوانساری، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • ایدرم، حسن، آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری، چاپ‌شده در گلشن ابرار، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • بدلا، سیدحسین، مصاحبه، چاپ‌شده در چ‍ش‍م و چ‍راغ م‍رج‍عیت، ب‍ه ک‍وش‍ش م‍ج‍ت‍بی اح‍م‍دی و دیگ‍ران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • جواهر کلام، عبدالحسین، تربت پاکان قم، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • خوانساری، سیدمحمدکاظم، زندگی‌نامه آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸ ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
  • دیبایی، محسن، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸ ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
  • ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
  • رجبی، محمدحسن، علمای مجاهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر، مصاحبه، چاپ‌شده در چ‍ش‍م و چ‍راغ م‍رج‍عیت، ب‍ه ک‍وش‍ش م‍ج‍ت‍بی اح‍م‍دی و دیگ‍ران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۳۲ش.
  • شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تصحیح سیدهدایت‌الله مسترحمی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
  • عراقچی، علی، پرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت‌الله حاج‌شیخ‌علی عراقچی، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول ۱۳۸۹ش.
  • عراقی، مجتبی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۶، ۱۳۶۸ش.
  • فهد نفیسی، عبدالله، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • گلی زواره قمشه‌ای، غلامرضا، سیاحت خوشید، تهران، هستی‌نما، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • مدرسی، سیداحمد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸ ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
  • نعیمی اراکی، داود، شمس الفقها (یادواره آقاضیاءالدین عراقی)، اراک، شرف، چاپ اول، بی‌تا.
  • نور علم، مجله، نجوم امت، شماره ۶، ۱۳۶۳ش.
  • واعظ خیابانی، علی، علمای معاصر، به کوشش عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.

پیوند به بیرون