آب حیات
آب حیات، اصطلاحی عرفانی
اهمیت و جایگاه آب حیات
آب حیات در اصطلاح دینی و عرفانی، چشمهای ازلی است که منشأ حیات عالم هستی میباشد.[۱] اهل معرفت در آثار خویش از آب به عنوان رحمت خداوند یاد کرده و یکی از مظاهر و مصادیق این رحمت را آب روان یا علم میدانند[۲] و با تأویلی که درباره آب دارند آن را از حیث بطونی همان نفس رحمانی و وجود منبسط میدانند.[۳] امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث از تأویل بطونی آب حیات پرداخته و آن را به نفس رحمانی تفسیر کرده است.[۴]
حقیقت آب حیات
در نگاه اهل معرفت آب زندگانی، راز حیات و مایه اصل جهان است که از آسمان پاک احدیت نازل شده است و مراد از این آب همان نفس رحمانی و وجود منبسط و فیض مقدسی است که به واسطه آن استعدادها روشن میشوند و در تمام موجودات عالم سریان حیاتی دارد.[۵] امامخمینی نیز معتقد است؛ آب حیات همان رحمت اطلاقی وجود است که از منبع آسمان الهی نازل و تمام اراضی تعینات عالم به آن زنده شدهاند؛ این آب حیات در هر نشهای از نشات وجود و در هر مشهدی از مشاهد غیب و شهود نزول و ظهوری دارد.[۶] این آب رحمانی و حیات در هر موطنی به تمامه حضور دارد؛ یعنی در عالم عقل به اندازه عالم عقل حضور دارد و در عالم مثال به اندازه عالم مثال و در عالم ماده نیز به اندازهای که عالم ماده قابلیت آن را دارد، حضور دارد. پس موجودات عالم هستی، هر کدام به مقدار ظرفیت و قابلیت استعداد خود از این فیض الهی و آب حیات آسمانی بهره میگیرند.[۷] به باور امامخمینی این آب رحمت از آسمان احدیت نازل شده که ذنوب عدمیت ماهیات خارج با آن پاک و طهارت مییابد.[۸]
طهارت آب حیات
اهل معرفت با استناد به برخی آیات الهی، آب حیات را وسیله پاکی و حیات قلب سالک و دوری از وسوسههای شیطانی میدانند.[۹] امامخمینی نیز در بیان طهارت آب حیات با استناد آیات الهی و همچنین قاعده حقیقه و رقیقه، تنزل آب را از جایگاه اصلی آن که همان نفس رحمانی است و در تنزل به شکل آب تجلی کرده موجب تطهیر قلب سالک میداند. ایشان در بحث طهارت ظاهری و باطنی دست به تأویل زده و کوشیده است با ارجاع معنای آب به اصل خود، به اسرار بطونی احکام شریعت بپردازد. ایشان با استفاده به آیه «و جعلنا من الماء کل شیء حی»،[۱۰] معتقد است اگر سالک راهی به این آب و تجلی فیض اطلاق یافت باید خود را تطهیر کند تا به قرب الهی برسد؛ زیرا این آب نازل از سماء احدیت قذارات خُلقی و باطنی را پاک و ذنوب عباد را تطهیر مینماید.[۱۱]
پانویس
- ↑ آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۳۸۱؛ ابنعربی، رحمة من الرحمان، ج۳، ص۱۳۰؛ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۳۳۴.
- ↑ کاشانی، تأویلات کاشانی، ج۲، ص۸۱-۸۲؛ قمی، اسرار العبادت و حقیقة الصلاة، ص۱۷.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۱۱۷؛ حسنزاده آملی، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص۵۳۳.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۶۲-۶۳؛ سرّالصلاة، ص۴۱-۴۲؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۱۱۷-۱۱۸؛ ابنعربی، رحمة من الرحمان، ج۳، ص۱۳۰؛ حسنزاده آملی، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص۵۳۳-۵۳۴.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۶۳.
- ↑ امامخمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۸۶-۸۷؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۳۸؛ صاحبی، انوار حکمت، ص۳۳۴-۳۳۵.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۶۳؛ سرّالصلاة، ص۴۱.
- ↑ آملی، انوار الحقیقه، ص۴۴۳- ۴۴۷.
- ↑ انبیاء: ۳۰
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة، ص۴۱-۴۲؛ آداب الصلاة، ص۶۳.
منابع
- ابنعربی، محییالدّین، رحمة من الرحمان، قم، انتشارات آیت اشراق، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- آملی، سیدحیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، تحقیق هانری کربن، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ش.
- حسنزاده آملی، حسن، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- صاحبی، باقر، انوار حکمت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- صدوق، محمدبنعلی، علل الشرایع، انتشارات مکتبة الداوری، قم، بیتا.
- قمی، قاضی سعید، اسرار العبادات و حقیقة الصلاة، قم، انتشارات آیت اشراق، ۱۳۸۷ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، تأویلات کاشانی، تصحیح عبدالوارث، بیروت، دار الکتاب العلمیة، ۱۴۲۷ق.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.