عالم مثال
عالم مثال، عالمی است که از جهت رهایی از ماده، مشابه عالم عقل و مجرد است و از جهت شکل و اندازه و رنگ، مشابه عالم ماده میباشد. امامخمینی عالم مثال را واسطه بین عالم عقل و عالم ماده میداند و با استناد به قاعده امکان اشرف، به اثبات آن میپردازد.
اهمیت و جایگاه عالم مثال
عالم مثال در اصطلاح فلسفی به معنای عالمی است که واسطه بین عالم عقل و عالم ماده است. این عالم، به جهت رهایی از ماده، مشابه عالم عقل و مجرد و از جهت شکل و اندازه و رنگ، مشابه عالم ماده میباشد.[۱] بحث از عالم مثال، تبیین، ویژگیها و تقسیمات آن از مسائلی است که برخی حکمای الهی نظیر شیخ اشراق و ملاصدرا، با الهام از متون دینی و کلام عرفا در نظام فلسفی خویش پیش کشیدهاند. در مقابل، برخی دیگر از حکمای اسلامی به شدت وجود عالم مثال را انکار کردهاند. ملاصدرا، ریشه انکار این گروه را نپرداختن به ریاضت نفس، سیر و سلوک و کشف و شهود میداند.[۲] امامخمینی نیز به بحث عالم مثال، حقیقت، ویژگیها و جایگاه آن اشاره کرده و با استناد به قاعده امکان اشرف به اثبات آن پرداخته است.[۳]
حقیقت عالم مثال
به باور حکمای الهی فیض وجودی پس از عالم عقل در تنزل بعدی، به عالم مثال میرسد که مهمترین نشانه آن تجرد مثالی و برزخی است. عالم مثال واسطه میان عالم عقل و عالم ماده است و موجودات آن، هم صورت مجردات عقلی دارند و هم صورت موجود مادی؛ بدین معنا که در این عالم، صورتهای مثالی وجود دارد که بدون ماده موجودند، هر چند که تجرد محض نیز نمیباشند. حکما به عالم مثال، عالم منفصل و خیال منفصل نیز میگویند.[۴]
امامخمینی نیز در آثار خویش به حقیقت علم مثال پرداخته و معتقد است عالم مثال واسطهای بین عالم عقل و عالم ماده است. به باور ایشان، عالم مثال به دو قسم نزولی و صعودی تقسیم میشود که در قوس نزولی به آن، عالم مثال و در قوس صعودی به آن، عالم برزخ گویند. عالم مثال نزولی با مثال و بزرخ صعودی، اگرچه وحدت نوعی دارند ولی وحدت شخصی ندارند و دو عالم به حساب میآیند، بنابراین، دو مسیر نزولی و صعودی عین هم نیستند؛ ازاینرو، برزخ نزولی را غیب امکانی و برزخ صعودی را غیب محالی گویند. به اعتقاد امامخمینی، عالم مثال مظهر تفصیلی عالم ارواح و محل اخذ عهد و میثاق ربوبیت است. همچنین به اعتقاد ایشان، عالم مثال با مُثل افلاطونی فرق دارد؛ زیرا مثل افلاطونی همان عالم عقول عرضی و ارباب انواع هستند که فوق عالم مثال واقع شدهاند، اما عالم مثال یا مُثُله معلقه هویت نیمه تجردی دارند.[۵]
اثبات عالم مثال
حکمای الهی برای اثبات عالم مثال به شهودات عرفانی، ادله نقلی و استدلالات عقلی تمسک کردهاند، هرچند برخی از فیلسوفان اثبات عالم مثال را چندان آسان نمیدانند. شیخ اشراق از طریق قاعده امکان اشرف به اثبات عالم مثال پرداخته است.[۶]
امامخمینی نیز در اثبات عالم مثال با تمسک به قاعده امکان اشرف پرداخته و بر این باور است که در سلسله نزولی، ابتدا از مبدأ اعلی یک امر مجرد عقلانی بسیط و پس از آن، دیگر عقول مجرده صادر شوند و این عالم طبیعت با جنبه طبیعی خود لایق صدور از آن مقام نبوده و ممکن نیست از آن مقام صادر شود. ایشان بر این نظر است که چون بین عالم عقل و عالم طبیعت ظلمانی، هیچ تناسب و ارتباطی نیست؛ ازاینرو، متوسطی باید بین آنها باشد که واسطه فیض به عالم طبیعت است. بنابراین، باید در سلسله علتها و در قوس نزول، عالم مثال و مُثُل معقله وجود داشته باشد تا ارتباط میان عالم عقل و عالم طبیعت برقرار گردد؛ زیرا طبق قاعده امکان اشرف، وجودات امکانی از اشرف شروع و به اخس که عالم ماده باشد منتهی میشود.[۷]
پانویس
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۳۴؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۳، ص۵۰۲؛ اردکانی، مرآت الاکوان، ص۵۱۹؛ غفاری، فرهنگ اصطلاحات الشیخ اشراق، ص۴۴.
- ↑ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ص۴۷۹؛ میرداماد، جذوات و مواقیت، ج۶۲؛ لاهیجی، گوهر مراد، ص۶۰۱-۶۰۵؛ آشتیانی، شرح بر زاد المسافر، ص۳۸۲-۳۸۵؛ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۳۴؛ ملاصدرا، العرشیه، ۲۳۷-۲۳۸؛ الحکمة المتعالیه، ج۸، ص۱۷۸؛ ج۹، ص۱۹۱؛ الحاشیة علی الالهیات شفا، ص۱۳۲، بنایی، تأثیر عرفان نظری بر نظام حکمت صدرایی، ص۲۸۷-۲۹۰.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳ می ۳۲۷ و ۴۱۷؛ مصباح الهدایه، ص۶۱؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۳.
- ↑ قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ص۴۹۱؛ لاهیجی، رساله نوریه در عالم مثال، ص۵؛ طباطبائی، رسایل توحیدی، ص۹۲؛ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ص۵۲۹؛ سهرودی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۳۴.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۵۶، ۲۸۴-۲۸۵، ۶۰۸؛ ج۳، ص۳۲۷، ۴۱۷ و ۵۱۹؛ مصباح الهدایه، ص۶۱؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۴۴-۳۴۶؛ حکمت معنوی، ص۶۷۶-۶۷۸.
- ↑ پارسائی، رابطه عالم مثال و عالم طبیعت از دیدگاه علامه طباطبائی و شیخ اشراق، ص۲۸؛ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج۲، ص۲۱۲؛ سهروری، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۳۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۷، ص۱۰۸؛ سبزواری، اسرار الحکم، ص۱۰۵.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۳؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۲۵-۳۲۶ و ۴۱۷؛ ج۲، ص۶۰۸؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۷۷-۶۷۸.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- پارسائی، جواد، رابطه عالم مثال و عالم طبیعت از دیدگاه علامه طباطبائی و شیخ اشراق، آموزههای فلسفه اسلامی، ۱۳۹۹ش.
- حسینی اردکانی، احمد، مرآت الاکوان، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۵ش.
- سبزواری، ملاهادی اسرار الحکم، تهران، نشر مولی، ۱۳۹۶ش.
- سهروردی، شهابالدّین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشرعروج، ۱۳۹۸ش.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشرعروج، ۱۴۰۱ش.
- طباطبائی، محمدحسن، رسائل توحیدی، بیروت، نعمان، ۱۴۱۹ق.
- غفاری، محمد خالد، فرهنگ اصطلاحات، شیخ اشراق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
- قطبالدین شیرازی، محمودبنمسعود، شرح الحکمة الاشراق، تهران، انجمن مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
- لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
- لاهیجی، محمدبنمحمد، رساله نوریه در عالم مثال، قم، تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۴ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحاشیه علی الهیات شفاء، قم انتشارات بیدار؛ ۱۳۷۸ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، العرشیه، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۰ق.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۵۴ش.
- میرداماد، محمدباقر، جذوات و مواقیت، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۰ش.
- یزدانپناه، یدالله، مبانی و اصول عرف عرفان نظری، قم، مؤسسه آموزش و پژوهش امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
نویسنده: باقر صاحبی