میرزااحمد آشتیانی
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | میرزااحمد آشتیانی |
تاریخ تولد | 1300ق/ 1261ش |
زادگاه | تهران |
تاریخ وفات | 1354ش/ 1395ق |
محل دفن | صحن عبدالعظیم حسنی |
شهر وفات | تهران |
خویشاوندان سرشناس | میرزامحمدحسن آشتیانی |
اطلاعات علمی | |
استادان | میرزاهاشم گیلانی، میرزاحسن کرمانشاهی، محمدرضا نوری، سیدمحمد یزدی، مسیح طالقانی، عبدالکریم لاهیجی، آقامیرشهاب نیریزی، میرزاهاشم اشکوری، میرزامحمدحسین نایینی، آقاضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی، عبدالکریم حائری یزدی و سیدحسین بروجردی |
شاگردان | میرزامحمدباقر آشتیانی، سیدعباس طباطبایی، سیدجلالالدین آشتیانی و حسن حسنزاده آملی |
محل تحصیل | تهران، نجف، قم |
اجازه روایت از | عبدالکریم حائری یزدی و سیدحسین بروجردی |
اجازه اجتهاد از | عبدالکریم حائری یزدی و سیدحسین بروجردی |
تألیفات | رساله قول ثابت، نامه رهبران، مقالات احمدیه، طرائف الحکم، لوامع الحقایق فی اصول العقاید |
سایر | مدرس علوم معقول و منقول، متصدی مدرسه علمیه مروی، آشنایی با پزشکی قدیم، ریاضیات و خوشنویسی |
میرزااحمد آشتیانی، فقیه، اصولی، فیلسوف، حکیم و وکیل تامالاختیار امامخمینی.
معرفی اجمالی
میرزااحمد آشتیانی در سال 1300ق/ 1261ش در تهران متولد شد.[۱] وی چهارمین فرزند و کوچکترین پسر میرزامحمدحسن آشتیانی است.[۲] میرزامحمدحسن از علمای بنام تهران و از شاگردان شیخمرتضی انصاری بود و تبحّر و احاطه فوقالعادهای به علم اصول داشت و شرح او بر کتاب فرائد الاصول شیخ انصاری با نام بحر الفوائد گواه این مطلب است.[۳] او همچنین در عصر قاجار، در مبارزه با استبداد و نهضت تحریم تنباکو علیه سلطه انگلستان نقش مؤثّری داشت.[۴] امامخمینی ضمن ستایش از قیام علما در نهضت تنباکو، از میرزامحمدحسن آشتیانی به عنوان راس علمای ایران در تهران یاد کرده که نهضت و فتوای میرزای شیرازی را پیگیری کردند و دولت ساقطشده ایران را زنده کردند. [۵] (ببینید: نهضت تحریم تنباکو)
دوران تحصیل و تدریس
میرزااحمد آشتیانی پس از فراگرفتن مقدمات علوم اسلامی، دوره میانی فقه و اصول را نزد پدرش فرا گرفت و پس از درگذشت پدرش در سال 1319ق/ 1280ش درسهای خود را نزد میرزاهاشم گیلانی، میرزاحسن کرمانشاهی، محمدرضا نوری، سیدمحمد یزدی، مسیح طالقانی و عبدالکریم لاهیجی در مدرسه خان مروی تهران ادامه داد.[۶] وی فلسفه را از میرزاحسن کرمانشاهی و آقامیرشهاب نیریزی و عرفان نظری را از میرزاهاشم اشکوری[۷] و بخشی از طب و نجوم را از میرزاعلیاکبر ناظمالاطبا و عبدالغفار نجمالدوله[۸] آموخت. آشتیانی در سال 1340ق/ 1300ش، در چهلسالگی به منظور تکمیل آموختههای فقهی خود به عراق رفت و در حوزه نجف با شرکت در درسهای میرزامحمدحسین نایینی، آقاضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و از آنان و در ادامه در قم از عبدالکریم حائری یزدی و سیدحسین بروجردی، اجازه اجتهاد و اجازه نقل حدیث دریافت کرد.[۹] وی در هنگام حضور در نجف در کنار تحصیل، تدریس هم میکرد و شماری از فضلای درجه اول آن روزگار نجف که برخی از آنان مانند سیدمحمدحسین طباطبایی مجتهد مسلم بودند، در درس اسفار او شرکت میکردند.[۱۰] آشتیانی در سال 1350ق/ 1310ش به تهران بازگشت و مدیریت مدرسه خان مروی[۱۱] را بر عهده گرفت و تا زمان درگذشت در سال 1395ق/ 1354ش همچنان متصدی مدرسه بود.[۱۲] وی که استادی مسلم و ماهر در فلسفه و عرفان بود، در تهران به تدریس فقه و اصول و فلسفه پرداخت.[۱۳] وی همچنین استاد اخلاق و ضربالمثل تقوا و پارسایی بود و شاگردان زیادی تربیت کرد که فرزندش میرزامحمدباقر آشتیانی، سیدعباس طباطبایی (داماد او)، سیدجلالالدین آشتیانی و نیز حسن حسنزاده آملی ازجمله برجستهترین شاگردان او به شمار میروند.[۱۴] وی همچنین در فنون ریاضی فردی پیشتاز و در طب قدیم استاد یگانه زمان خود بود و بهخوبی از عهده تدریس کتاب قانون ابنسینا و دیگر کتابهای طبی قدیم بر میآمد.[۱۵] در هنر خوشنویسی نیز مهارت داشت و با تخلص «واله» شعر نیز میسرود و به نگارش کتاب و کارهای تبلیغی نیز میپرداخت[۱۶]؛ چنانکه در همین راستا مجمعی را با عنوان «تدریس اصول عقاید» برای عموم طبقات علاقهمند تشکیل داد.[۱۷]
فعالیتهای سیاسی - اجتماعی
آشتیانی به دخالت مستقیم در امور سیاسی تمایلی نداشت؛ ولی گاهی در برابر پارهای از حوادث سیاسی و دینی، واکنش ملایمی از خود نشان میداد. وی نامهای را که در دی 1300 گروهی از روحانیان در اعتراض به قانون صدیدوازده برای گرفتن مالیات از املاک وقف، به رئیس وقت مجلس شورای ملی نوشته بودند امضا کرد.[۱۸] امامخمینی در پایان اسفند 1341 در نامهای خطاب به محمدتقی فلسفی، از وی، میرزااحمد آشتیانی و محمدتقی آملی از علمای تهران درخواست کرد در اعلامیهای، صدمات استبداد پهلوی بر اسلام را افشا و اعمال فریبنده دولت را محکوم کنند. محتوای اعلامیه پیشنهادی از سوی امامخمینی، اعلام عزای عمومی نوروز 1342 به دلیل صدماتی بود که در سال 1341 رژیم پهلوی به اسلام وارد کرده بود.[۱۹] از سوی دیگر، در سال 1342 به دنبال سخنان حسن پاکروان رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) علیه امامخمینی و سیدحسن قمی و ادعای توافق و همراهی علما با دولت، میرزااحمد آشتیانی و محمدتقی آملی در اطلاعیهای در تکذیب این ادعا، اتحاد تمام علمای اسلام در قم، نجف، مشهد و دیگر شهرها را در دفاع از اسلام متذکر شدند و اندکی پس از قیام پانزده خرداد سال 1342 با انتشار اعلامیهای به طور تلویحی از امامخمینی و سیدحسن قمی حمایت کردند و نسبت به بازداشت علما هشدار دادند و درباره تعرّض ماموران رژیم پهلوی به مردم و جرح و قتل آنان ابراز تاسف و تالم کردند. [۲۰] (ببینید: پانزده خرداد) پس از تبعید امامخمینی به ترکیه در آبان 1343 آشتیانی در خانه خود با حضور سیداحمد خوانساری، محمدرضا تنکابنی و محمدتقی آملی با حسین قدس نخعی وزیر وقت دربار پهلوی دیدار کرد و خواسته علما را درباره آزادی امامخمینی به وی یادآور شد. [۲۱] (ببینید: تبعید امامخمینی) پس از تبعید امامخمینی به ترکیه، برخی از مبارزان برای سفر به ترکیه و دیدار با ایشان در خانه آشتیانی گرد آمدند[۲۲] و وی در نامهای به مرجع تقلید وقت، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، به تشریح تلاشهای خود و گروهی از علما برای بازگرداندن امامخمینی به ایران از طریق وزیر دربار پرداخت[۲۳]؛ همچنین سیدمحسن حکیم از مراجع تقلید نجف نیز تلگرامی در باره اعتراض به رفتارهای رژیم مخابره کرد که نشاندهنده موقعیت سیاسی ـ اجتماعی او بود.[۲۴]
علمای نجف و قم به مناسبتهای مختلف سیاسی مانند نهضت پانزده خرداد 1342، (ببینید: پانزده خرداد) تبعید امامخمینی، شهادت سیدمحمدرضا سعیدی (ببینید: سیدمحمدرضا سعیدی) در سال 1349 در زندان و حمله ماموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در سال 1354 (ببینید: هفده خرداد) بارها با فرستادن نامه، از آشتیانی خواسته بودند که به رفتارهای رژیم اعتراض کند؛ ولی پاسخ وی محتاطانه بود.[۲۵] پس از تبعید امامخمینی و محدودیتهایی که ساواک در پرداخت شهریه ایشان پدید آورد، (ببینید: شهریه امامخمینی) میرزااحمد آشتیانی که روحانی و عالم درجه یک تهران و از موقعیت برجستهای برخوردار بود، مسئولیت پرداخت شهریه ایشان را بر عهده گرفت که این اقدام وی در آن زمان نقش مهمی در تقویت نهضت اسلامی داشت و به همین دلیل بسیاری از اسناد، پیگیری جدی ساواک در این موضوع را نشان میدهد.[۲۶]
امامخمینی با توجه به اینکه آشتیانی فیلسوف و فقیهی معروف و تقریباً بیست سال از ایشان بزرگتر بود، نامهای بسیار محترمانه به وی نوشت و به ایشان اجازه گرفتن و پرداخت شهریه داد.[۲۷] به گفته سیداحمد خمینی این موضوع در تهران بازتاب بسیار گستردهای داشت. مخالفان امامخمینی این وکالت را دون شان آشتیانی شمردند و تبلیغات منفی کردند؛ اما آشتیانی به این تحریکات و تبلیغات منفی که تا پایان عمر وی ادامه یافت، توجه نمیکرد.[۲۸] (ببینید: شهریه امامخمینی) امامخمینی با توجه به اینکه وضعیت جسمی آشتیانی خوب نبود، با مشورت با وکیل تامالاختیار خود سیدمحمدصادق لواسانی، میرزامحمدباقر فرزند آشتیانی هم که تقریباً همسن امامخمینی بود، وکالت داد تا در صورت حادثه برای آشتیانی، فرزندش کار پدر را در دادن شهریه امامخمینی ادامه دهد[۲۹]؛ از اینرو شهریه امامخمینی که به نام آشتیانی داده میشد و ساواک هم از آن اطلاع داشت، قطع نشد و پس از درگذشت آشتیانی به دست میرزامحمدباقر آشتیانی پرداخت میشد.[۳۰]
امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1358 به میرزامحمدباقر اجازه در امور حسبیه داد[۳۱] و در 16 شهریور 1363 در پیام تسلیتی درگذشت وی را به حوزههای علمیه، علما و نیز خاندان وی تسلیت گفت و با ستایش از خاندان آشتیانی، خاطرنشان کرد وی را از جوانی میشناخته و آنچه در وی یافته تقوا، صفای باطن، اخلاق کریمانه و اشتغال به علم و عمل بوده است.[۳۲]
وفات
میرزا احمد آشتیانی در سوم تیر سال 1354ش/ 1395ق، در 93سالگی از دنیا رفت و در صحن عبدالعظیم حسنی در شهر ری به خاک سپرده شد.[۳۳] وی از ازدواج با دختر میرزاآقاخان نوری صاحب دو پسر و چهار دختر شد. پسران او میرزامحمدصادق و میرزامحمدباقر مانند پدر در لباس روحانیت بودند و میرزااحمد آشتیانی در پایان عمر خود کارها را به پسرش محمدباقر رجوع میداد یا با مشورت او به انجام میرسانید. نویسنده معروف سعید نفیسی فرزند میرزاعلیاکبرخان ناظمالاطبّا کرمانی (نویسنده فرهنگ نفیسی)، میرزاابوالحسن طباطبایی نواده سیدمحمد طباطبایی مجتهد معروف مشروطیت، سیدعباس طباطبایی فرزند سیدمحمد طباطبایی فشارکی و سیدمحمدرضا غفوری دامادهای آشتیانی هستند.[۳۴]
آثار علمی
از میرزااحمد آشتیانی، 62 عنوان کتاب، رساله و حاشیه در موضوعات گوناگون اخلاقی، فقهی، فلسفی، عرفانی و کلامی، ادب، نجوم و ریاضیات باقی مانده است که حدود نیمی از آنها به چاپ رسیده است. رسالهها و کتابهای نامه رهبران، لوامع الحقائق فی اصول العقاید، طرائف الحکم، مقالات احمدیه، مناسک حج و تذکرة الغافلین و نیز قصیدههایی در میلاد پیغمبر اکرم(ص) و میلاد حضرت مهدی(ع) از مهمترین آثار چاپشده وی به شمار میروند؛ همچنین دو مجموعه از آثار وی که تعدادی از آنها پیش از این نیز چاپ شده است، با عنوان چهارده رساله فارسی و یکصد و بیست حدیث و چهار رساله فلسفی و عرفانی به کوشش رضا استادی به چاپ رسیده است.[۳۵]
پانویس
- ↑ استادی، چهل مقاله، 604.
- ↑ 1248-1319ق/ 1211- 1280ش.
- ↑ آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، 3/44.
- ↑ استادی، مقدمه بیست رساله، 12 - 13.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 3/241.
- ↑ سلیمانی آشتیانی، جلال حکمت، 53/121- 122؛ پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، 1/169.
- ↑ صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفا متاخرین صدرالمتالهین، 66.
- ↑ پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، 1/169.
- ↑ پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، 1/169.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 14/539.
- ↑ بزرگترین حوزه علمیه در تهران.
- ↑ استادی، چهل مقاله، 611؛ اطلاعات، روزنامه، 5/4/1354ش، 1 و 4؛ شریف رازی، اختران فروزان، 180.
- ↑ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، 93؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 14/539.
- ↑ استادی، گروهی از دانشمندان شیعه، 285- 286 و 295؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 14/539.
- ↑ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، 93.
- ↑ پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، 1/169.
- ↑ استادی، مقدمه بیست رساله، 18- 19.
- ↑ حائری، اسناد روحانیت و مجلس، 2/72- 77.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 1/155.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، 4 -3/399؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/79.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/124- 125.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/124.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/124.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، 6-5/116.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 1/142، 321، 338 و 393.
- ↑ مؤسسه تنظیم، 14/512 و 15/43، 611؛ 18/526 - 535، 537 - 539، 541 - 543.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 2/192، پاورقی.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 2/192، 2/192، پاورقی و 333.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 2/192.
- ↑ همان؛ مؤسسه تنظیم، 16/50 - 51؛ 17/427-428؛ 18/53 و 19/117 - 118، 144-148.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 11/168.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 19/53.
- ↑ استادی، چهل مقاله، 611؛ اطلاعات، روزنامه، 5/4/1354ش، 1 و 4؛ شریف رازی، اختران فروزان، 182.
- ↑ استادی، مقدمه بیست رساله، 25-26.
- ↑ استادی، گروهی از دانشمندان، 287-289؛ استادی، چهل مقاله، 609-611؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، 4/365-366.
منابع
- آشتیانی، سیدجلالالدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، 1380ش.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، 1403ق.
- استادی، رضا، چهل مقاله: کتابنامه ـ کتابشناسی ـ شرح حال، قم، کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی، 1371ش.
- استادی، رضا، گروهی از دانشمندان شیعه، قم، رضا استادی، چاپ اول، 1383ش.
- استادی، رضا، مقدمه کتاب بیست رساله میرزااحمد آشتیانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، 1388ش.
- اطلاعات، روزنامه، 5/4/1354ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، 1389ش.
- پرتوی مقدم، عباس، احمد آشتیانی، چاپشده در فرهنگ نامآوران معاصر ایران، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1381ش.
- حائری، عبدالحسین، اسناد روحانیت و مجلس، تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، چاپ اول، 1375ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1377ش.
- سلیمانی آشتیانی، مهدی، جلال حکمت، مجله حضور، شماره 53، 1384ش.
- شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و تهران، قم، مکتبة الزهرا (سلاماللهعلیها)، بیتا.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تصحیح سیدهدایتالله مسترحمی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1352ش.
- صدوقیسها، منوچهر، تاریخ حکما و عرفا متاخرین صدرالمتالهین، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1359ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، 1374ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، 1386ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش.
پیوند به بیرون
غلامرضا گلی زواره، دانشنامه امامخمینی(ره)، ج1، ص...