سیدعباس مهری روحانی مبارز و نماینده امامخمینی در کویت.
زندگینامه
سیدعباس مُهری در سال ۱۳۳۳ق/ ۱۲۹۳ش در شهر مُهر از توابع استان فارس در خانوادهای روحانی زاده شد.[۱] اجداد وی از منطقه احساء عربستان به این ناحیه مهاجرت کرده بودند و نسب وی از طریق مادرش سیدهخدیجه به سیدهاشم بحرانی صاحب البرهان فی تفسیر القرآن میرسد. سیدعباس مهری پس از وفات پدرش سیدحسن، در دوازدهسالگی تحت سرپرستی برادرش سیدهاشم قرار گرفت. او همواره خود را مدیون محبتهای برادرش میدانست.[۲]
تحصیلات
مهری دروس مقدماتی را در زادگاهش خواند[۳] و در سال ۱۳۰۹، عازم نجف شد. وی در حوزه نجف دروس سطح را نزد سیدمحمود شاهرودی، سیدمحمدباقر محلاتی و سیدمحمدتقی بحرالعلوم فرا گرفت.[۴] وی با دعوت شیعیان کویت و اصرار استاد خود محلاتی به کویت رفت[۵] و تابعیت آن کشور را گرفت[۶] و متصدی امامت جماعت مسجد شعبان که به همت مؤمنان کویت برای وی بنا شده بود گردید. او ضمن ارشاد دینی و برگزاری کلاسهای آموزشی و تدریس، به حل مشکلات مردم و گفتگوهای علمی با علما میپرداخت [۷]
سیدعباس مهری پس از شنیدن ویژگیهای امامخمینی از سیدمحمدرضا سعیدی و ابوالقاسم خزعلی که برای تبلیغ به کویت رفته بودند، به ایشان علاقهمند شد.[۸] وی در سفر خود به ایران، امامخمینی را در بیت سیدحسین بروجردی ملاقات کرد؛ در حالیکه نمایندهای از طرف دولت آمده بود تا موافقت بروجردی را درباره موضوعی جلب کند. بروجردی پس از مشورت با امامخمینی نظرش را به دولت ابلاغ کرد و این مشورت توجه مهری را جلب کرد.[۹] مهری با اقامت سهماهه در قم در درس امامخمینی شرکت کرد و علاقهاش به ایشان بیشتر شد.[۱۰] وی که از آغاز نوجوانی انسانی ظلمستیز بود و نگاه منفی به سلطنت داشت، محمدرضا پهلوی را فردی ظالم و غاصب حق میدانست و بر این باور بود که قدرت باید در دست مرجع تقلید یا کسی باشد که او تعیین کردهاست.[۱۱]
(ببینید: سیدمحمدرضا سعیدی و ابوالقاسم خزعلی)
پس از مخالفت امامخمینی و علما با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ مهری نخستین روحانی خارج از کشور بود که در کویت درباره حوادث ایران و مسائل آن سخنرانی کرد و با حمایت از رهبری امامخمینی، رژیم پهلوی را ضد دین خواند.[۱۲] در فروردین ۱۳۴۲، وی طی تلگرامی به علمای قم ازجمله امامخمینی حادثه مدرسه فیضیه را مایه تأسف خواند[۱۳] و از سکوت برخی مراجع نجف در برابر حوادث ایران اظهار تأسف کرد و آن را موجب اندوه مسلمانان دانست.[۱۴]
(ببینید: انجمنهای ایالتی و ولایتی و حمله به مدرسه فیضیه)
فعالیتهای مهری در کویت که پس از نهضت امامخمینی و حمایت از این نهضت، نماینده امامخمینی در این کشور بود،[۱۵] حساسیت سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران (ساواک) را برانگیخت. بر اساس گزارش ساواک سخنرانی امامخمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ در قم، به زبان عربی در عراق چاپ و به همراه روزنامههایی که علیه دولت ایران منتشر میشد، برای مهری فرستاده شده بود.[۱۶] در ادامه گزارش آمدهاست مهری مشغول تهیه طوماری شده؛ اما با دخالت پلیس کویت موفق به فرستادن آن به ایران نشد.[۱۷] پس از بازداشت امامخمینی، مهری در مرداد ۱۳۴۲، طی تلگرامی به مرجع تقلید وقت سیدمحمدرضا گلپایگانی، آزادی امامخمینی و جمعی دیگر از علما را خواستار شد.[۱۸] مهری پس از آن در فروردین ۱۳۴۳، طی پیامی به امامخمینی آزادی ایشان را از زندان رژیم پهلوی تبریک گفت و ایشان نیز از او تشکر کرد و توفیق علمای اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار شد.[۱۹] ساواک همچنین در آذر ۱۳۴۳ از تلگرام مهری به امامخمینی در ترکیه گزارش دادهاست.[۲۰] در گزارش تیر ۱۳۴۴ این سازمان آمدهاست که مهری در سازماندهی روحانیانی که به کویت میآیند اهتمام میورزد تا علیه دولت شاهنشاهی در شیخنشینهای خلیج فارس و ایران سخنرانی کنند.[۲۱] ساواک در پی کارگر نیافتادن فشارها و تهدیدها تلاش کرد مردم را از اطراف مهری پراکنده کند[۲۲] و در گزارشی وی را شخصی طماع و متقلب معرفی کرد.[۲۳]
پس از تبعید امامخمینی از ترکیه به عراق، مهری به دیدار ایشان به نجف رفت و پس از بازگشت به کویت، خانه وی کانون مبارزه و مرکزی برای ارتباط یاران امامخمینی در ایران، امریکا و اروپا شد.[۲۴] وی برای کسب راهنماییهای لازم در جهت پیشبرد نهضت اسلامی همهساله به دیدار امامخمینی به نجف میرفت[۲۵] و با دریافت اعلامیهها، پیامها و نوارهای صوتی ایشان و پخش آنها و برپایی جلسات عمومی و خصوصی و نیز پخش رساله ایشان در پیشبرد نهضت نقشآفرینی میکرد.[۲۶] بر اساس گزارش آذر ۱۳۴۶ ساواک، مهری در کشورهای عراق، عربستان سعودی، اردن، سوریه و لبنان مأموریتهایی علیه رژیم پهلوی انجام دادهاست؛ از اینرو دولت کویت و برخی ایرانیان مقیم در آن کشور، به وی تذکر دادهاند که فعالیت خود را متوقف کند.[۲۷] مهری در کویت از موقعیت سیاسی و اجتماعی برخوردار بود و یکی از روحانیان شیعه عراقی در تیر ۱۳۴۸، از وی خواست که به کمک نمایندگان مجلس ملی و امیر کویت از دولت بعثی عراق بخواهد سیدحسن شیرازی و سیدجعفر بحرالعلوم را آزاد کند و همچنین با سفیر عراق تماس بگیرد و به رفتار غیر انسانی دولت عراق اعتراض کند.[۲۸]
مهری حدود سال ۱۳۵۲ طی نامهای به امامخمینی از تأسیس مدرسهای دخترانه جهت حفظ دختران مسلمان از فساد و انحراف در کویت خبر داد و از ایشان خواست در دعوت مردم کویت به ساخت این مدرسه وی را یاری کند.[۲۹] امامخمینی در پاسخ ضمن تشکر از تلاشهای پسندیده و دینی وی در کویت در راستای حراست فرزندان و نسل مسلمان از ویرانی اخلاقی و تربیت صحیح و اسلامی آنها، از مردم آن سامان خواست تلاش خودشان را در راه گسترش فرهنگ اسلامی به کار گیرند و با همکاری مادی و معنوی با مهری، فرزندانشان را با تربیت صحیح اسلامی از اخلاقیات ناروا دور کنند.[۳۰]
در گزارش ساواک آمدهاست در بهمن ۱۳۵۴ امامخمینی، طی نامهای مهری را با عنوان سیدالاعلام، مورد اعتماد و امین خود خواند و از وی خواست به سبب مشکلاتی که در فرستادن رسیدهای سهم امام از عراق به ایران وجود دارد، آنها را از طریق کویت به ایران بفرستد.[۳۱] نیز مهری در هنگام مراسم حج در منا با برخی ایرانیان طرفدار امامخمینی دیدار کرد و رساله ایشان را در اختیار آنان قرار داد و خواست جلد آن را عوض کنند تا کسی متوجه نام ایشان نشود.[۳۲]
پس از اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶،[۳۳] مهری همراه محمدمهدی آصفی از علمای ایرانی معروف مقیم کویت، از امامان مساجد شیعه آن کشور درخواست کرد در اعتراض به دولت پهلوی از برگزاری نماز جماعت در مساجد خودداری کنند.[۳۴] با اوجگیری انقلاب اسلامی در ایران پس از مرداد ۱۳۵۷، و محاصره خانه امامخمینی در عراق به دست رژیم بعث بر اثر فشار رژیم پهلوی، مهری با برخی از عالمان و شخصیتهای داخل و خارج تماس گرفت و از آنان خواست با فرستادن تلگرام، حمایت خودشان را از امامخمینی اعلام کنند تا رژیم بعثی بداند که ایشان تنها نیست و طی تلگرامی به امامخمینی ضمن محکومکردن ایجاد محدودیت برای ایشان اعلام کرد جهت انجام هر گونه اقدامی منتظر دستور ایشان است.[۳۵] در مهر ۱۳۵۷، فرزند وی سیداحمد مهری با ارسال دعوتنامه از کویت به امامخمینی جواز ورود ایشان را به کویت آماده کرد[۳۶] و مهری تظاهراتی را برای استقبال امامخمینی به راه انداخت که تا آن تاریخ در کویت بیسابقه بود؛[۳۷] اما مأموران مرزی آن کشور از ورود امامخمینی به کویت جلوگیری کردند.[۳۸] این اقدام، اعتراض مهری را در پی داشت. وی با پخش اعلامیهای با عنوان یاران امامخمینی، شیخجابر احمد الصباح، امیر کویت را عامل دربار رژیم پهلوی خواند و اقدامات او را خلاف مبانی استقلال و حاکمیت کویت و دور از اخلاق و خصلت عربی دانست.[۳۹] امامخمینی پس از بازگشت از مرز کویت به عراق و سپس هجرت به پاریس، به اسماعیل فردوسیپور دستور داد با مهری تماس بگیرد و اطلاع دهد که ایشان در سلامتی کامل به پاریس رسیدهاست.[۴۰]
(ببینید: هجرت امامخمینی)
دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۵۷، مهری به همراه دویستوهفتاد تن از علاقهمندان انقلاب اسلامی در کویت، به دیدار امامخمینی در تهران رفت و ایشان در این دیدار ضمن تشریح روند هجرت خود از عراق به فرانسه، ازجمله سفر به مرز کویت به قصد مهاجرت به سوریه، تغییر مسیر مهاجرت خود را تقدیر الهی دانست که منجر به شناساندن انقلاب اسلامی به سراسر دنیا شد.[۴۱] ایشان در مهر ۱۳۵۸ مهری را امامجمعه شیعیان کویت کرد و تأکید کرد با توجه به وضع فرهنگی زمان و نیاز مسلمانان به آشنایی با مسائل روز و اطلاع از همدیگر لازم است نماز جمعه را در کویت اقامه کند و از مردم مؤمن کویت نیز خواست تا او را در انجام فریضه الهی با مشارکت خودشان همراهی کنند.[۴۲] پس از صدور این فرمان، مهری بدون اینکه نماز جمعهای اقامه کند، همراه اعضای خانوادهاش از سوی دولت کویت سلب تابعیت شد[۴۳] و فرزند وی سیداحمد مهری به سبب فعالیتهای سیاسی و انتقاد از رژیم کویت بازداشت شد.[۴۴] حسینعلی منتظری طی تلگرامی به امیر کویت شیخجابر احمد الصباح به بازداشت وی، اعتراض کرد. سیداحمد مهری پس از هفده روز از زندان آزاد شد[۴۵] سیدعباس مهری در زمستان ۱۳۵۸، با تمام افراد خانوادهاش از کویت اخراج شد و به ایران آمد.[۴۶] رژیم کویت دلیل اخراج وی را تحریک شیعیان کویت، شکایت مردم از مهری به سبب ایجاد اختلال در امنیت آن کشور و مخالفت دیرینه وی با دولت کویت اعلام کرد.[۴۷]
مهری تأکید کردهاست که امامخمینی به دنبال قدرت و شهرت نبود و پس از آنکه به حسب ظاهر به قدرت رسید، تغییری در رفتارش مشاهده نشد و به مصارف شخصی ایشان چیزی اضافه نگردید و حالت برتریجویانه به خود نگرفت و خضوع ایشان بیشتر شد؛ همچنین به کسی اجازه نداد از ایشان ستایش کند. به باور وی، امامخمینی انسانی عالی و ممتاز بود و او در تمام عمرش کسی مانند ایشان که مشی او بر اساس مشی امامان معصوم(ع) باشد ندیدهاست.[۴۸]
رحلت
سیدعباس مهری سرانجام در بهمن ۱۳۶۶ در ۷۵سالگی بر اثر بیماری طولانی در تهران از دنیا رفت و با انتقال به قم در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) دفن شد.[۴۹]
آثار و تألیفات
از سیدعباس مهری کتابها و رسالههایی منتشر شدهاست، ازجمله کتاب شعاع من التاریخ، شعاع من سیرتنا و سنتنا، دروس فی الدین، تفسیر سوره عصر، رسالة فی حرمة لحم الخنزیر و رسالة فی الحجاب.[۵۰] وی همچنین بنیاد معارف اسلامی را در سال ۱۳۶۳ در قم تأسیس کرد که آثار چندی را تحقیق و منتشر کردهاست.[۵۱]
منابع
امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش؛ بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری، قم، آرشیو بنیاد معارف اسلامی؛ خمینی، سیدمصطفی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش؛ روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش؛ همو، نهضت امامخمینی، ج۳، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۲ش؛ فردوسیپور، اسماعیل، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش؛ همو، همگام با خورشید از ایران تا ایران، خاطرات اسماعیل فردوسیپور، قم، مجتمع فرهنگی اجتماعی امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛ مسعودی خمینی، علیاکبر، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، آرشیو بریده روزنامهها درباره اخراج سیدعباس مهری از کویت؛ همو، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش؛ مهری، سیدعباس، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش؛ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء علی سیرة سماحة آیةالله السیدعباس الحسن المهری، بیروت، دارالمرتضی قم، منشورات مؤسسة المعارف الاسلامیه، ۱۴۳۲ق؛ همو، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۲۱؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۲۱ ـ ۲۳.
- ↑ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.
- ↑ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.
- ↑ بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰ ـ ۳۳؛ مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۹۸.
- ↑ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۱۵.
- ↑ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۷.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۵ و ۳۸.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۷۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۷۵.
- ↑ مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۹۹؛ فردوسیپور، خاطرات، ۸۶.
- ↑ بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.
- ↑ بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۱۴.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۵۱.
- ↑ بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۵.
- ↑ بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۴۳.
- ↑ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۶.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۴۴ ـ ۴۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۴۹ و ۴۱۷.
- ↑ بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۴۴ ـ ۴۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۴۹ و ۴۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰؛ روحانی، نهضت امام خمینی، ۳/۷۵۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۰ ـ ۲۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۰/۳۰۳، ۳۱۸ و ۳۳۶.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲۰/۲۳۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۵.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، پابهپای آفتاب، ۶/۶۱.
- ↑ فردوسیپور، خاطرات، ۲۰۵ ـ ۲۰۶ و ۲۱۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۵۳ و ۴۸۴.
- ↑ مؤسسه تنظیم، آرشیو.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۴۲، ۴۵۳ و ۴۸۴ ـ ۴۸۵؛ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۸ ـ ۶۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۸۸.
- ↑ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۷۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۶ ـ ۲۲۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۹۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، آرشیو.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۵۷ ـ ۵۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، آرشیو.
- ↑ خمینی، ۳۱۶ ـ ۳۱۷؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۶۲ ـ ۶۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۶/۶۸ و ۷۰.
- ↑ خمینی، ۳۱۷؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۶۱.
- ↑ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۵۵.