اعتصاب کارکنان صنعت نفت، تعطیلی تولید و صدور نفت ایران با هدف مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷.
اعتصاب صنایع نفتی در جهان
در قرن اخیر، در ایران و جهان کارگران و کارکنان صنایع نفتی بارها برای رسیدن به حقوق خود از اعتصاب استفاده کردهاند؛ ازجمله در مبارزات ملیشدن صنعت نفت ایران در سال ۱۹۵۱م/ ۱۳۳۰ش کارگران این صنعت برای رهایی صنعت نفت ایران از سلطه انگلیس از اعتصاب بهره گرفتند.[۱]
اعتصاب کارگران پالایشگاههای نفت آمریکا در آوریل ۱۹۵۲م/ ۱۳۳۱ش سبب بستهشدن یکسوم پالایشگاههای این کشور شد.[۲] در سال ۱۹۶۸م/ ۱۳۴۷ نیز توزیعکنندگان نفت ساحل شرقی آمریکا اعتصاب کردند که اعتصاب سراسری اتحادیه کارگری نفت و بخش شیمیایی و اتمی را در پی داشت که سبب افزایش قیمت نفت شد.[۳]
اعتصاب کارکنان در ایران
در روند انقلاب اسلامی نیز اعتصاب از شیوههای مبارزه علیه رژیم پهلوی بود. هرچند برخی از اعتصابها در آغاز سال ۱۳۵۷ به عنوان مطالبات صنفی مطرح بود، با گسترش روند مبارزه بهویژه پس از استقرار امامخمینی در فرانسه، اعتصابها با انگیزه سیاسی و به پیروی از دستورهای ایشان بود.[۴] مبارزات و اعتصابات مردم هرچند ارکان حکومت پهلوی را متزلزل کرده بود، محمدرضا پهلوی همچنان به حکومت خود ادامه میداد و نفت مهمترین محصول صادراتی ایران به خارج بود. این روند با اعتصاب کارکنان صنعت نفت کشور تغییر یافت و بحران کشور جهانی شد و ضربهای ویرانگر بر پیکر رژیم وارد آمد.[۵] (ببینید: اعتصاب)
یک روز پس از کشتار هفده شهریور ۱۳۵۷ که به جمعه سیاه معروف شد. (ببینید: هفده شهریور) کارکنان پالایشگاه تهران اعتصاب کردند. دو روز بعد، کارگران و کارکنان پالایشگاههای تبریز، آبادان، اصفهان و شیراز به اعتصاب پیوستند. مهمترین گام اعتصاب صنعت نفت در زمانی اتفاق افتاد که اعتصاب در آبادان و اهواز به صورت گسترده آغاز شد.[۶] نخست کارگران میدانهای نفتی اهواز و چند روز بعد با اعتصاب کارکنان پالایشگاه آبادان در بیستوهفتم مهر همه کارگران و کارکنان میدانهای نفتی اهواز به اعتصاب پیوستند.[۷]
اهداف و خواستهها
اعتصاب در آغاز، سازماندهی وسیعی نداشت؛ ولی نیروهای انقلابی صنعت نفت که به تأثیر اعتصاب خود بر رژیم پهلوی و حامیان غربی آن واقف بودند، در اواخر مهر ۱۳۵۷ برای هماهنگی، کمیتهای هدایتگر تشکیل دادند،[۸] و افزون برخاستهای صنفی و اقتصادی، لغو حکومتنظامی، پایاندادن به حکومت استبدادی، بازگشت امامخمینی، آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی، بازگشت تبعیدشدگان، ایرانیکردن صنعت نفت، خروج کامل کارکنان خارجی، انحلال سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، مجازات وزیران و کارمندان عالیرتبه فاسد دولت، ازجمله درخواستهای آنان بود.[۹] افزون بر اینها دخالتنکردن شرکتهای نفتی و دولتهای استعماری در امور سیاسی کشور و دردستگرفتن کنترل صنعت نفت و اداره و توسعه آن به دست یک حکومت ملی[۱۰] و ادغام شرکت ملی نفت ایران و شرکت سهامی خاص خدمات نفتی[۱۱] از اهداف و خواستههای اعتصابکنندگان صنعت نفت بود.
حمایتها از اعتصاب
اعتصابهای نفت بهسرعت تبدیل به مسئله نخست کشور و بحران بزرگی برای رژیم پهلوی شد و حمایتهای گسترده تشکلها و مجامع صنفی و سیاسی از اعتصابکنندگان، این فرایند را دوچندان کرد. جامعه روحانیت ایران با انتشار اعلامیهای حمایت قاطع خود را از اعتصابهای شرکت نفت اعلام کرد.[۱۲] استادان حوزه علمیه قم[۱۳] دانشگاهیان، فرهنگیان، اصناف مشهد[۱۴] و جامعه روحانیت اهواز[۱۵] از اعتصابها پشتیبانی کردند. حمایت روحانیان از اعتصاب کارکنان نفت برای رژیم پهلوی و حامیان او بسیار نگرانکننده بود. ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران پیش از انقلاب اسلامی، در گزارشی به وزارت خارجه آمریکا از اعلامیه حمایت روحانیان از اعتصاب کارکنان اظهار نگرانی کرده بود.[۱۶]
اقدامات اعتصابکنندگان
در برابر تهدیدهای گوناگون عوامل رژیم پهلوی[۱۷] برخورد انقلابی با مدیرعامل صنعت نفت اسکو و ترور بروجردی سرپرست ایرانی شرکت نفت جنوب در اهواز به دست انقلابیان، همگی بر تداوم اعتصابها و دلگرمی کارکنان نفت تأثیر زیادی داشت.[۱۸] اعتصابکنندگان برای روشنشدن مواضع خود دربارهٔ رهبری انقلاب و رساندن رهنمودهای لازم به دیگر کارکنان اعتصابی و اطلاع عمومی، اقدام به انتشار خبرنامه کردند که در روند اعتصاب بسیار مؤثر بود.[۱۹] کارکنان اعتصابی صنعت نفت با هر گرایش مذهبی، مسائل سیاسی و مبارزاتی خود را با روحانی مبارز سیدمحمد موسوی جزایری که نماینده امامخمینی شناخته میشد مطرح میکردند و سیدمحمد حسینی بهشتی نیز رابط خبری میان اعتصابکنندگان و امامخمینی بود.[۲۰]
واکنش رژیم پهلوی
رژیم پهلوی در دوران نخستوزیری جعفر شریفامامی و غلامرضا ازهاری برای جلوگیری از اعتصابها، بهویژه اعتصاب کارکنان نفت، افزون بر تشویق و تهدید از روشهای دیگری استفاده کرد.[۲۱]
راهحلهای رژیم برای پایان اعتصاب
در هجدهم مهر ۱۳۵۷ دولت وعده داد حقوق کارمندان را ۲۵ درصد افزایش خواهد داد. با وجود این وعده، هر روز شمار بیشتری از کارمندان وزارتخانهها و کارگران کارخانهها به اعتصابکنندگان میپیوستند. در اواخر مهر و اوایل آبان، روند اعتصابها گسترش یافت. یکی از موارد گفتگوی محمدرضا پهلوی با سفیران آمریکا و انگلیس یافتن راه حل برای مقابله با اعتصاب کارکنان شرکت نفت برای جلوگیری از قطع صدور نفت بود.[۲۲] رژیم پهلوی در آغاز تلاش کرد از طریق مذاکره هوشنگ انصاری مدیرعامل شرکت ملی نفت با نمایندگان اعتصابکنندگان، اعتصاب را خاتمه دهد،[۲۳] حتی نمایندگان اعتصابکنندگان ازجمله سیدعبدالحسین موسوی بهبهانی برای بیان خواستههای خود به مجلس شورای ملی دعوت شدند،[۲۴] اما به دلیل پافشاری اعتصابکنندگان برخواستههای سیاسی، مذاکرات به شکست انجامید[۲۵] و رژیم برای شکستن اعتصاب، کارکنان اعتصابی مناطق نفتی را تهدید به اخراج از کار و بیرونراندن از خانههای شرکتی کرد،[۲۶] اما این تهدیدها هم کاری از پیش نبرد و دولت با دستگیری، منزویکردن رهبران اعتصابکنندگان[۲۷] ربودن کارکنان، ایجاد وحشت[۲۸] و ترور فعالان سرشناس به دست ساواک در مناطق جنوبی ازجمله گچساران و بهبهان، سعی در شکستن اعتصاب کرد.[۲۹]
توقف کوتاه و ازسرگیری اعتصاب
رژیم پهلوی با هدف شکستن اعتصاب و به بهانه جلوگیری از خرابکاریهای احتمالی و حفاظت از کارکنان و تأسیسات نفتی، نیروهای نظامی را در مناطق نفتی مستقر کرد تا با زور و فشار کارگران را به سر کار ببرد. رژیم بهخوبی میدانست به غیر از کارکنان صنعت نفت در جنوب، کسی توانایی راهاندازی صنعت نفت را ندارد.[۳۰]
با دستگیری شمار زیادی از کارگران مناطق نفتی[۳۱] و استقرار نیروی نظامی در مناطق نفتی و بهکارگیری کارمندان نیروی دریایی ایران[۳۲] و اعزام کارشناسانی از سوی دولتهای انگلیس و آمریکا[۳۳] ابتکار عمل به صورت موقت از دست کارگران و مهندسان ایرانی گرفته شد و تکنیسینهای آمریکایی و نیروی دریایی توانستند در دهه نخست آذر ۱۳۵۷ تولید نفت را به بیش از پنج میلیون بشکه در روز برسانند؛ ولی از دهه دوم این ماه، کارگران ایرانی با همبستگی بیشتر، تولید را از یازدهم آذر به پایینترین حد ممکن رساندند و به شرکت آمریکایی اسکو با صراحت گفتند اعتراضهای آنان جنبه مذهبی دارد نه صنفی.[۳۴]
بنا به تحلیل سفارت آمریکا نیز ازسرگیری اعتصاب در بخش نفت تنها به دعوت امامخمینی بود و نشانهای از انگیزههای مادی و صنفی در آن دیده نمیشد.[۳۵]
از دیگر اقدامات رژیم
از دیگر اقدامات رژیم برای مقابله با این اعتصاب کارشکنیهای مداوم تعدادی از عاملان حکومت ازجمله اخلال در نفترسانی به مردم، جلوگیری از پرداخت حقوق کارکنان، ایجاد کمبود مصنوعی نفت و بنزین[۳۶] و فرستادن نفت استخراجشده برای مصرف داخلی، به اسرائیل بود.[۳۷]
موضع امامخمینی
امامخمینی هدف اصلی انقلاب اسلامی را برچیدهشدن نظام سلطنتی شمرد و ادامه اعتصابها در تمامی دستگاههای دولتی و پشتیبانی از اعتصاب کارمندان دولتی خصوصاً کارمندان و کارگران نفت را از عوامل رسیدن به این هدف دانست.[۳۸]
خواست امام بر ادامه اعتصاب
ایشان که در سال ۱۳۴۳ نیز در پاسخ به نامه به علمای شوشتر از احساسات دینی و تعظیم شعائر مردم خوزستان و ایستادگی در برابر رژیم جبار ستایش و به حساسیت آن محیط کارگری اشاره کرده بود[۳۹] با صدور پیامی در ۲۴ آبان ۱۳۵۷ از کارکنان شرکت نفت خواست تا به اعتصاب خود ادامه دهند و یادآور شد دولت نظامی غیرقانونی بر آن است که با زور سرنیزه کشور را به حالت عادی برگرداند، غافل از آنکه با سرنیزه نمیتوان رضایت مردم را جلب کرد. ایشان در همین پیام تهدید کرد دولت آمریکا اگر بخواهد با فشار و ارعاب، کارگران انقلابی و اعتصابیِ شرکت نفت را که خواستار رفتن محمدرضا پهلوی هستند زیر فشار قرار دهد، با طرحهایی مخازن نفت را برای نسلهای آینده کشور نگه خواهد داشت.[۴۰] ایشان در ادامه پیام پس از ستایش از اعتصاب کارمندان شرکت نفت، هر روز و هر ساعت اعتصاب آنان را باارزش و کوبنده و خدمت به خداوند و اسلام دانست و کسانی را که به زور قصد شکستن اعتصاب را داشتند خائن به ملت و خدمتگزار اجانب نامید.[۴۱] ایشان معتقد بود کارگران محروم و کارمندان صنعت نفت برای خواستههای سیاسی مشروع خود اعتصاب کردهاند و از مردمخواست تا از آنان حمایت کنند[۴۲]
تعطیل عمومی کشور
مدرسان حوزه علمیه قم در پاسخ به سخنان امامخمینی در نهم آذر ۱۳۵۷ با صدور اطلاعیهای ضمن تحلیل وضعیت ایران و تشریح فشارهای دولت نظامی بر کارگران اعتصابی صنعت نفت، روز سهشنبه چهاردهم آذر ۱۳۵۷ را روز همبستگی ملت ایران با کارگران و کارمندان اعتصابی صنعت نفت خواندند و تعطیل عمومی اعلام کردند.[۴۳] مردم با تعطیل عمومیِ سرتاسری، حمایت خود را از اعتصابکنندگان نفت اعلام کردند و متعاقب آن در ۲۴ آذر تولید نفت به یک میلیون و صد و پنجاه هزار بشکه در روز کاهش یافت.[۴۴]
تهدید دولتهای حامی رژیم پهلوی
امامخمینی در پیامها و سخنرانیهای خود دولت نظامی شاهنشاهی را نظامی یاغی و برخلاف شرع و قانون نامید و از عموم مردم خواست تا با آن مخالفت کنند و از کارمندان و کارگران صنعت نفت مجدداً خواست تا از خروج نفت که ذخیره حال و آینده کشور است جلوگیری کنند.[۴۵] ایشان با اشاره به خرید سلاح از پول نفت برای کشتن مردم و فروش نفت به اسرائیل، تهدید کرد در صورت ادامه خیانت و فشار دولت یاغی به کارکنان نفت، تکلیف نفت برای همیشه معین خواهد شد.[۴۶]
ایشان پس از راهپیماییهای گسترده مردم علیه رژیم پهلوی در تاسوعا و عاشورا[۴۷] با اشاره به روشنشدن نامشروعبودن سلطنت محمدرضا پهلوی برای جهانیان، دولتهای حامی رژیم پهلوی را تهدید کرد چنانچه پس از این، از او حمایت کنند، همه قراردادهای آنان را با دولت ایران لغو خواهد کرد و یک قطره نفت به آنان داده نخواهد شد.[۴۸]
پیام امام به مردم و کارکنان
امامخمینی به دنبال جنایات محمدرضا پهلوی در شهرهای اصفهان و نجفآباد در ۲۱ و ۲۲ آذر ۱۳۵۷ با صدور پیامی به ملت ایران یادآور شد به حکم اسلام و قانون از اطاعت پهلوی سرپیچی کنند و مالیات به او نپردازند و همه اعتصابها بهویژه اعتصاب شرکت نفت را تا رفتن او ادامه دهند و مردم نیز با گسترش اعتصابها از آنان پشتیبانی کنند.[۴۹]
ایشان در ۲۵ آذر ۱۳۵۷ ضمن پاسخگویی به سخنان کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، یادآور شد طبق اطلاع برخی از علمای قم، محمدرضا پهلوی با سوء استفاده از اجازه تولید برای مصرف داخل کشور، بخشی از نفت تولیدی را به اسرائیل فرستادهاست[۵۰] که در صورت آگاهی کارکنان نفت از این موضوع ادامه کار بر آنان حرام است و ملت ایران حاضر است سرما بخورد و نفتش را اسرائیل و آمریکا نبرد.[۵۱]
ایشان به کارمندان و کارگران شرکت نفت اعلام کرد گسترش اعتصابها واجب شرعی است و از آنان خواست تا بدون هراس از دولت، از صدور نفت به خارج جلوگیری کنند.[۵۲] ایشان در ادامه به مردم سفارش کرد به نیازمندان اعتصابی شرکت نفت کمک کنند و اجازه داد برای این منظور از سهم امام و سادات استفاده کنند.[۵۳] امامخمینی ضمن تأکید بر رعایت حقوق هموطنان یهودی و مسیحی و سفارش به عدم تعرض به آنان و هشدار دربارهٔ شیطنت دولت یادآور شد اگر اسرائیلیها برای کمک به صدور نفت به ایران بیایند، بر همگان لازم است که آنان را بیرون کرده و از میان ببرند.[۵۴]
نتایج پیام امام
با پیام امامخمینی[۵۵] اعتصاب در شرکت نفت فراگیرتر و موجب نگرانی سفارت آمریکا شد[۵۶] به گزارش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) سپهبد محمد مقدم، پس از پیام امامخمینی موج تبلیغات تازهای به سود کارکنان صنعت نفت به حرکت درآمد. روحانیان با صراحت هرچه بیشتر کارگران صنعت نفت را به ادامه اعتصاب تشویق کردند[۵۷] به گزارش سولیوان در روز ۲۷ آذر برخی از مناطق تولیدی نفت، کارگران کمتری در اختیار داشتهاند و برخی دیگر تهدید به اعتصاب کردهاند.[۵۸] تکنیسینهای آمریکایی بهویژه شرکت آمریکایی «اسکو» که بزرگترین تولیدکننده نفت بود تلاش میکردند به تولید نفت ادامه دهند. گروه موحدین از نیروهای مذهبی استان خوزستان، در روز دوم دی ۱۳۵۷ «پل گریم» مدیر عملیات اسکو را کشتند. پل گریم شهروندی آمریکایی بود که موقتاً مأمور خدمت در اسکو شده بود.[۵۹] پس از قتل وی تولید نفت که روزانه شش میلیون بشکه بود[۶۰] به پانصد هزار بشکه کاهش پیدا کرد و تا هفتم دی بیشتر کارکنان خارجی شرکتهای مناطق نفتی، ایران را ترک کردند و تولید نفت به ۳۴۰ هزار بشکه کاهش یافت.[۶۱]
در همین روزها محمدرضا پهلوی با نماینده «والری ژیسکاردستن» رئیسجمهور وقت فرانسه که به ایران آمده بود، از فلج اقتصادی و محرومبودن کشور از درآمد نفت و نبود گاز و برق سخن گفت و یادآور شد تولید نفت به ۳۵۰ هزار بشکه در روز کاهش پیدا کرده که پاسخگوی نیاز داخلی نیست، خزانه کشور نیز خالی است و مالیاتها هم قطع شدهاست. با این وضعیت اداره کشور و پرداخت حقوق ارتشیان بسیار مشکل است. برای خروج از این بنبست دولت بر آن است که دستگاه چاپ اسکناس را راهاندازی کند؛ ولی آنها هم در اعتصاباند.[۶۲]
تشکیل کمیته سوخت
رهبری و هدایت فعالیتهای سیاسی در میان کارکنان صنعت نفت جنوب تا سال ۱۳۵۷ بیشتر در اختیار نیروهای چپ بود؛ ولی از مهر ۱۳۵۷ سازماندهی جدیدی برای هدایت فعالیتهای سیاسی و اعتصابها شکل گرفت. در این میان نقش امامخمینی بسیار مهم و برجسته بود.[۶۳]
ایشان با تشکیل هیئتی ضمن هدایت و رهبری اعتصاب، از اعتصابکنندگان خواست تا سقوط کامل رژیم پهلوی به اعتصاب ادامه دهند.[۶۴] این هیئت که کمیته سوخت نامیده شد، ازجمله هیئتهای مهمی بود که با حکم امامخمینی برای برنامهریزی دربارهٔ سوخت مورد نیاز کشور و تنظیم اعتصابها تشکیل شد.[۶۵] با اوجگیری اعتصاب کارکنان شرکت نفت، مردم برای مصرف داخلی کشور دچار مشکل شدند. برای اعلام حمایت از اعتصابکنندگانِ صنعت نفت و ابراز پشتیبانی از درخواستهای آنان، گروهی از روحانیان تهران ازجمله اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدجواد باهنر، مرتضی مطهری، محمد امامی کاشانی و حسین انواری در اعلامیهای اعلام کردند با اجازه رهبری نهضت و همکاری اعتصابکنندگان، مسئولیت تأمین نیازهای داخلی را برعهده خواهند گرفت؛ ولی رژیم پهلوی این پیشنهاد را نپذیرفت.[۶۶]
در این مقطع (هفتم دی ۱۳۵۷) امامخمینی به پیشنهاد مرتضی مطهری[۶۷] و جمعی از اعضای شورای انقلاب، برای حل و فصل مشکلات سوخت داخلی[۶۸] در هشتم دی ۱۳۵۷ مهدی بازرگان را که در صنایع نفتی سابقه و تجربه داشت مأمور کرد تا یک هیئت پنجنفره متشکل از اکبر هاشمی رفسنجانی و مصطفی کتیرایی و دو نفر دیگر با نظر و مشورت آنان تشکیل دهد و از مناطق نفتی بازرسی و بر تولید نفت نظارت کنند.
امامخمینی در این پیام شرایطی را نیز برای استخراج نفت به اندازه نیاز داخل معین کرد؛ از جمله آن شرایط خروج نظامیان از مناطق نفتی و عدم دخالت آنان در امور مربوط به این مناطق، تولید نفت تنها به اندازه مصرف داخلی، عدم صدور نفت تا سقوط کامل رژیم و عدم احتکار مواد نفتی به دست ارتشیان و نظامیان بود.[۶۹] ایشان از این هیئت خواست ضمن تشکر از کارگران و کارمندان شرکت نفت آنان را برای بازگشت به سر کار تشویق کنند.[۷۰] این هیئت برای انجام هماهنگیهای لازم جلساتی را در تهران با حضور سیدمحمد حسینی بهشتی، مرتضی مطهری و چند تن دیگر تشکیل داد. در این جلسات مقرر شد گزارشها و اعلامیههای هیئت به صورت منظم به اطلاع امامخمینی برسد.[۷۱]
نخستین جلسه هیئت منتخب امامخمینی با عبدالله انتظام مدیرعامل شرکت نفت در خانه مهدی بازرگان انجام شد و متن پیام امامخمینی به اطلاع وی رسید،[۷۲] همچنین این هیئت با مدیر پخش شرکت نفت و چند نفر از کارکنان این شرکت دیدار کردند،[۷۳] و در زمینه میزان تولید و ذخایر موجود و نارساییهای فعلی و بررسی شیوههای جلوگیری کامل از صدور نفت نیز اطلاعات لازم را گرد آوردند.[۷۴] انتظام و مدیر پخش شرکت ملی نفت برای تحقق شرایط امامخمینی اعلام آمادگی کردند.[۷۵] با توجه به اینکه امامخمینی تأمین مصرف داخلی را مشروط بر عدم صدور نفت کرده بود، هیئت منتخب در آغاز برای اطمینان از عدم صدور نفت به جزیره خارک سفر کردند و در آنجا هفتاد کشتی عظیم نفتکش را که برای دریافت نفت وارد آبهای ایران شده بودند، در حال انتظار دیدند و مطمئن شدند هیچ صادراتی انجام نمیشود.[۷۶]
اکبر هاشمی رفسنجانی برای ابلاغ نظر امامخمینی در میان اعتصابکنندگان چند سخنرانی کرد و نظر ایشان را برای شکستن قسمتی از اعتصاب برای تولید نفت به میزان مصرف داخلی ابلاغ کرد و یادآور شد در مبارزه با استعمار و استبداد باید به گونهای برنامهریزی شود که به ملت مسلمان ایران صدمهای وارد نشود.[۷۷] پس از این سخنرانیها و گفتگوهای خصوصی هیئت با اعضای شرکت نفت، زمینه کار مساعد شد و اعتصابکنندگان صمیمانه با آنان همکاری کردند.[۷۸]
تلاشهای هیئت اعزامی امامخمینی به مناطق نفتخیز (از ۱۰ تا ۲۰ دی ۱۳۵۷) موجب شد در کنار قطع صدور نفت به خارج، نفت برای مصرف داخلی استخراج شود.[۷۹] این هیئت افزون بر جنوب کشور برای هماهنگی به شهرهای گوناگون کشور سفر میکرد و مردم در همه جا با شعار علیه رژیم پهلوی از آنان استقبال میکردند. محتوای شعارها غارت نفت به دست آمریکا و گاز به دست شوروی و حیف و میل پول دریافتی آن در رژیم پهلوی بود.[۸۰] امامخمینی با تعیین این کمیته و کمیته تنظیم اعتصابها[۸۱] عملاً حوزه نفوذ انقلاب را افزایش داد و قدرت مدیریت انقلاب را در برابر رژیم و حامیان آن به نمایش گذاشت.[۸۲] (ببینید: نفت)
دستاوردها
اعتصاب کارکنان شرکت نفت در تسریع روند انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت. در اوایل آبان تولید نفت از پنج میلیون و هشتصد هزار بشکه به یک میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز رسید که با تهدیدها و فشارهای دولت دچار افت و خیز میشد. پس از آن به ۳۵۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت و در روز دوم دی ۱۳۵۷ تولید نفت بهطور کلی متوقف شد،[۸۳] و ایران دومین صادرکننده نفت را از بازار جهانی نفت خارج کرد.[۸۴]
قیمت نفت در بازار جهانی از بشکهای سیزده دلار به ۳۴ دلار افزایش یافت[۸۵] و بهرغم افزایش تولید نفت عربستان، کویت و عراق نیازهای بازار جهانی نفت تأمین نشد،[۸۶] از سوی دیگر، با قطع کامل صادرات نفت، درآمد نفتی رژیم پهلوی که بین ۶۵ تا ۶۸ میلیون دلار در هر روز بود از میان رفت[۸۷] و باعث لغو سفارشهای تسلیحاتی و عدم پیگیری برنامه احداث نیروگاه اتمی و غیره توسط رژیم شد،[۸۸] در نتیجه رژیم نه تنها از مهمترین ابزار قدرت خود یعنی درآمدهای نفتی محروم شد، بلکه امکان استفاده بلندمدت از ارتش را نیز برای مقابله با مردم از دست داد[۸۹] به دلیل اعتصابات در حوزههای نفتی ایران، دلار بیش از پیش در معرض تهدید قرار گرفت و بر قیمت آن در سطح جهان تأثیر گذاشت.[۹۰]
مشکلات اقتصادی ایران ناشی از کاهش تولید و صدور نفت، باعث بروز مشکلاتی مثل ناتوانی در پرداخت حقوق نظامیان،[۹۱] لغو قرارداد نظامی یازده میلیارد دلاری ایران با آمریکا و دیگر قراردادهای تجاری و اقتصادی شد،[۹۲] از سوی دیگر، موفقیت کارکنان شرکت نفت در اعتصاب باعث شد دیگر بخشهای اقتصادی و اداری جرئت بیشتری برای تداوم اعتصاب بیابند و تداوم اعتصابها بهکلی رژیم پهلوی را فلج کرد.[۹۳]
موضع امریکا
جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا در نهم آبان ۱۳۵۷ در دیدار با رضا پهلوی فرزند محمدرضا پهلوی دوباره از او حمایت کرد. مقامات آمریکایی این دیدار را در روز اعتصاب نفت، حمایت از پهلوی تلقی کردند.[۹۴] دولتهای آمریکا و انگلیس برای راهاندازی صنعت نفت ایران، کارشناسانی را به ایران فرستادند[۹۵] که با تهدید و ارعاب کارگران صنعت نفت، موقتاً تولید را افزایش دادند.[۹۶]
جیمز شلزینگر قطع صدور نفت خام ایران به غرب را خطرناکتر از تحریم صدور نفت عربها در سال ۱۹۷۳م دانست[۹۷] زیرا بر اثر قطع صدور نفت ایران، کشورهای آمریکای جنوبی، اروپای غربی، ژاپن و رژیم اسرائیل که از خریداران نفت خام ایران بودند، دچار بحران و مجبور به استفاده از ذخایر نفتی خود شدند.[۹۸] بر اثر قطع صدور نفت ایران، آسیب شدیدی به آفریقای جنوبی وارد شد[۹۹] رژیم اسرائیل نیز از جهت تأمین نفت، عمیقاً نگران شد؛ زیرا بیش از نیمی از نفت این رژیم را ایران تأمین میکرد،[۱۰۰] وحشت بیشتر اسرائیل از تأثیر قطع صدور نفت ایران بر عربستان سعودی بود؛ زیرا رژیم صهیونیستی بر این باور بود که عربستان همانند رژیم پهلوی، در مقابل تعصبگرایی اسلامی ضربهپذیر است.[۱۰۱]
آمریکا برای تأمین سوخت مورد نیاز دولت ایران و جلوگیری از بحران، یک نفتکش را روانه سواحل ایران کرد.[۱۰۲] مایل بلومنتال وزیر خزانهداری آمریکا در سفرش به خاورمیانه، کشورهای تولیدکننده نفت را ترغیب میکرد قیمت نفت را افزایش ندهند تا دنیای صنعت بتواند بهبودی اقتصادی خود را حفظ و تقویت کند.[۱۰۳]
پایان اعتصاب
فلسفه وجودی اعتصاب با پیروزی انقلاب اسلامی از میان رفت؛ ولی برخی از جریانها ازجمله گروههای چپ خواهان ادامه اعتصاب بودند و در برابر درخواست دولت موقت برای شکستن اعتصاب کارشکنی میکردند. مهدی بازرگان رئیس دولت موقت برای حل این مشکل از امامخمینی درخواست کمک کرد.[۱۰۴] امامخمینی در ۲۵ بهمن در پیامی با اشاره به ضرورت راهاندازی چرخهای اقتصاد و ترمیم خرابکاریها و احیای تولیدات، ادامه اعتصاب را به ضرر کشور دانست و از همگان خواست که ضمن همکاری با دولت، روز شنبه ۲۸ بهمن به اعتصابها پایان دهند و فعالیتها و کارهای خود را آغاز کنند.[۱۰۵] امامخمینی در ۲۶ بهمن نیز در دیدار با جمعی از بازرگانان با قاطعیت اعلام کرد اعتصابها باید شکسته شود و این یک حکم است. همان گونه که اعتصاب خدمت به کشور بود، ادامه اعتصاب خیانت به کشور است،[۱۰۶] و در ۲۷ بهمن در پیامی ادامه اعتصاب را برخلاف مسیر انقلاب دانست و با تشکر از کارکنان شرکت نفت خواست تا اعتصاب خود را شکسته، به سر کار خود برگردند.[۱۰۷]
پس از پیام و سخنان امامخمینی همگان پیروی خود را از امامخمینی اعلام کردند و کارشکنیها خاتمه یافت؛ ازجمله دانشگاه جندیشاپور در اطلاعیهای وظیفه همگان را حضور در محل کار به پیروی از امامخمینی دانست.[۱۰۸] بازرگان نیز در سخنرانی روز یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ از تمامی مردم، بهویژه کارکنان دولت، برای تأمین مخارج مردم و مملکت از طریق راهاندازی چرخهای اقتصادی کشور، خصوصاً صادرات نفت، تقاضای همکاری کرد.[۱۰۹] دولت موقت، حسن نزیه را به ریاست جدید شرکت ملی نفت برگزید و بازرگان او را به اعضای شرکت ملی نفت معرفی کرد.[۱۱۰]
امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سخنان خود همواره قدردان زحمات کارکنان شرکت نفت بود و به دلیل نقش بیشترشان از دیگر اقشار در شکست رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، به آنان بیشتر ارج مینهاد.[۱۱۱]
پانویس
- ↑ نجاتی، جنبش ملیشدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲، ۹۰.
- ↑ شرکت کارگزاری بهمن، بررسی تاریخچه شوکهای بزرگ در قیمت نفت، ۱۰.
- ↑ شرکت کارگزاری بهمن، بررسی تاریخچه شوکهای بزرگ در قیمت نفت، ۱۲.
- ↑ بصیرتمنش، امامخمینی از هجرت به پاریس تا بازگشت به ایران، ۲۶۳.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۷۶؛ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۱۹۳.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۷۶؛ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۱۹۳–۱۹۴.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۷۶–۷۷؛ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۱۹۴.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۱۹۵؛ قیدر، از بستن شیر نفت تا سقوط پهلوی، ۲.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۱۹۶–۱۹۷؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۳۸–۶۳۹؛ قیدر، از بستن شیر نفت تا سقوط پهلوی، ۲؛ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۸۹–۹۰.
- ↑ کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۵۷، ۵.
- ↑ اطلاعات، ۸/۸/۱۳۵۷، ۱۷.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۶۰۳.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۳۳–۴۳۴؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۸/۱۹–۲۰.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۷/۴–۵.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۰۵؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۲۴.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۰۶ و ۲۱۲–۲۱۳؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۲۶۲.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۰۹.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۱۰.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۵۳–۲۵۴.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۴۶–۲۴۷.
- ↑ بصیرتمنش، امامخمینی از هجرت به پاریس تا بازگشت به ایران، ۲۶۳.
- ↑ بصیرتمنش، امامخمینی از هجرت به پاریس تا بازگشت به ایران، ۲۶۳.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۴۵–۲۴۶؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۷/۱۰۳–۱۰۴؛ اطلاعات، ۱۷/۱۰/۱۳۵۷، ۶.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۲۳۸.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۷/۱۰۴.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۷/۴۵۲.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۷/۴۸۰.
- ↑ جمی، خاطرات، ۱۳۸.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۸/۲۹۳.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۸۸–۹۸؛ اطلاعات، ۱۰/۱۰/۱۳۵۷.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۲۶۸.
- ↑ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۲۷.
- ↑ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۲۷؛ خبرگزاری فارس، ۴۰.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۲۸۲؛ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۲۸.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۲۷۸.
- ↑ کیهان، ۲/۱۱/۱۳۵۷، ۶؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۸/۲۹۳؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۸/۵۰۷.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۸/۵۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۰۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۵۴۲–۵۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۹۸–۴۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۹۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۶۷ و ۴۹۸.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۴۷–۴۵۰؛ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۲۸.
- ↑ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۴۸–۲۴۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۱۱–۲۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۲۷–۲۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۴۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۵۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۵۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۵۰ و ۲۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۵۱–۲۵۲.
- ↑ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۲۷.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۲۸۳.
- ↑ مؤسسه مطالعات تاریخ، ۳۵۲–۳۵۳.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۲۸۵.
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۸۸.
- ↑ موسوی و امینی، نفت، سیاست، اقتصاد، ۲۴۵.
- ↑ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۳۰.
- ↑ کیهان، ۱۹/۱/۱۳۶۱، ۱۰.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۱۹۵–۱۹۶.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۱۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۳۰۲–۳۰۳ و ۴۹۴–۴۹۵؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۳۲۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۳۳.
- ↑ بازرگان، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، ۲/۲۸۲.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۳۳–۱۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۳۰۲–۳۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۳۰۲–۳۰۳.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۳۶.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۹/۲۴۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۳۶.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۳۷.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۳۶؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۹/۲۴۸.
- ↑ اطلاعات، ۲/۱۱/۱۳۵۷، ۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۳۸–۱۴۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۴۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۴۰.
- ↑ بازرگان، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، ۲/۲۸۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۴۹۴–۴۹۵.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۴۱.
- ↑ کیهان، ۱۹/۱/۱۳۶۱، ۱۰.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۱۰۵.
- ↑ یرگین، تاریخ جهانی نفت، ۲/۱۱۶۱؛ شیرخانی و قوام ملکی، اوپک و شوکهای نفتی، ۲۱۴–۲۱۵.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۱۰۵؛ امینی، تاریخ روابط خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۹۱.
- ↑ اطلاعات، ۱۰/۱۰/۱۳۵۷، ۱ و ۲۰.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۱۱۴–۱۱۶.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۱۱۲.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۷/۵۰۴.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۱۱۴–۱۱۵.
- ↑ خبرگزاری فارس، ۲۶۲/۳.
- ↑ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۱۱۲.
- ↑ کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۹۷۸.
- ↑ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، ۵۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۹۸–۴۹۹.
- ↑ کیهان، ۱۹/۱۱/۱۳۵۷، ۳.
- ↑ خبرگزاری فارس، ۲۸۵/۱۳–۱۴.
- ↑ اطلاعات، ۱۱/۱۰/۱۳۵۷، ۲.
- ↑ خبرگزاری فارس، ۲۸۴/۲۴.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۹/۳۴۹؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشها، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۷/۲۷.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۹/۳۴۹؛ تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، ۱۵۰.
- ↑ خبرگزاری فارس، ۲۴۰/۴–۵.
- ↑ بازرگان، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، ۲/۲۸۶؛ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۴۶۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۴۱–۱۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۴۹.
- ↑ علم، انقلاب اسلامی در اهواز، ۲/۴۶۲.
- ↑ کیهان، ۳۰/۱۱/۱۳۵۷، ۲.
- ↑ کیهان، ۱/۱۲/۱۳۵۷، ۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۴۱۸–۴۱۹.
منابع
- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب.
- درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
- اطلاعات، روزنامه، ۸/۸/۱۳۵۷؛ ۱۰/۱۰/۱۳۵۷؛ ۱۰/۱۰/۱۳۵۷؛ ۱۱/۱۰/۱۳۵۷؛ ۱۷/۱۰/۱۳۵۷؛ ۲/۱۱/۱۳۵۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امینی، علیرضا، تاریخ روابط خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، صدای معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- بازرگان، مهدی، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، تدوین غلامرضا نجاتی، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- بصیرتمنش، حمید، امامخمینی از هجرت به پاریس تا بازگشت به ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- تائب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، سعید، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- جمی، غلامحسین، خاطرات، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- حسینیان، روحالله، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- خبرگزاری فارس، بولتن محرمانه، شمارههای، ۴۰؛ ۲۴۰؛ ۲۶۲؛ ۲۸۵.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج۹، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج۸، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج۷، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- شرکت کارگزاری بهمن، بررسی تاریخچه شوکهای بزرگ در قیمت نفت، ۱۳۹۰ش.
- شیرخانی، محمدعلی و حمیدرضا قوام ملکی، اوپک و شوکهای نفتی، مجله سیاست، دوره ۲۹، شماره ۲، ۱۳۸۸ش.
- علم، محمدرضا، انقلاب اسلامی در اهواز، اهواز در فجر انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- قیدر، علیرضا، از بستن شیر نفت تا سقوط پهلوی، مجله پنجره، شماره ۶۸، ۱۳۸۹ش.
- کرباسچی، غلامرضا، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کیهان، روزنامه، ۲، ۱۵، ۱۸، ۱۹ و ۳۰/۱۱/۱۳۵۷؛ ۱/۱۲/۱۳۵۷؛ ۱۹/۱/۱۳۶۱ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، در آستانه انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- موسوی، میرطیب و علیرضا امینی، نفت، سیاست، اقتصاد، تهران، خط سوم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- نجاتی، غلامرضا، جنبش ملیشدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سالهای ۱۳۵۷–۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- یرگین، دانیل، تاریخ جهانی نفت، ترجمه غلامحسین صالحیار، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
پیوند به بیرون
- فرشته کوشکی، «اعتصاب کارکنان صنعت نفت»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۱۲۴–۱۳۳.