الرسائل العشره، کتابی شامل ده رساله اصولی، فقهی و قواعد فقهی از امامخمینی؛ عربی.
اطلاعات کتاب | |
---|---|
عنوان | الرسائل العشره |
نویسنده | امامخمینی |
موضوع | کتابی شامل ده رساله اصولی، فقهی و قواعد فقهی |
زبان | عربی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی |
محل نشر | تهران |
امامخمینی در ایام تعطیلات تابستان، مباحث علمی کوتاهی برای طلاب تدریس و سپس برخی از آنها را در قالب رسالههای کوتاه نوشته است.کتاب الرسائل العشره حاصل چنین مباحثی است. این کتاب مجموعه ده رساله فقهی ـ اصولی و قواعد فقهی از امامخمینی است و ناشر با این عنوان در یک جلد آن را تدوین کرده است.
این کتاب در چهار بخش سامان یافته است: بخش اول رسالة فی التقیه است که در سال ۱۳۳۳ش نوشته شدهاست.
بخش دوم رسالهای با عنوان «فروع العلم الاجمالی» است. این رساله در سال ۱۳۳۵ش تدریس و تألیف شدهاست.
بخش سوم با عنوان «الفوائد الخمسه» است. این رسالهها عبارتند از: «مَنْ مَلَک شیئاً ملک الاقرار به»؛ «فی تداخل الاسباب»؛ «فی نقد قیاس الاوامر التشریعیة بالعلل التکوینیة و ما یترتب علیه»؛ «فی موضوع علم الاصول» و «فی لزوم تبین الفجر فعلاً فی اللیالی المقمره».
بخش چهارم با عنوان «ضمیمه» شامل سه «فائده» با عناوین «فی شرح حال العقود و الایقاعات» «فی حال الشروط المخالفة للکتاب» و «قاعدة علی الید ما اخذت حتی تؤدی» است. ناشر یقین ندارد که این سه رساله را امامخمینی تألیف کرده یا اینکه تقریرات درس سیدحسین بروجردی است.
الرسائل العشره را نخستینبار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی تدوین و در سال ۱۳۷۸ در ۲۶۰ صفحه منتشر کرد. این کتاب در جلد ۲۰ «موسوعة الامامالخمینی» با عنوان جدید «الرسالات الفقهیة و الاصولیه» در سال ۱۳۹۲ بهچاپ رسیدهاست.
محتوی
امامخمینی بر اساس شیوه رایج حوزههای علمیه، ازجمله در ایام تعطیلات تابستان، مباحث علمی کوتاهی برای طلاب تدریس و سپس برخی از آنها را در قالب رسالههای کوتاه نوشنه است[۱] و کتاب الرسائل العشره حاصل چنین مباحثی است. این کتاب مجموعه ده رساله فقهی ـ اصولی و قواعد فقهی از امامخمینی است که هر کدام در برههای متفاوت نگاشته شدهاند و ناشر با این عنوان در یک جلد آن را تدوین کرده است.
کتاب را مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در چهار بخش سامان داده است: بخش اول و دوم بهترتیب شامل «فی التقیه» و «فروع العلم الاجمالی» است و سایر رسالهها زیر عنوان «الفوائد الخمسه» (پنج فایده) و «ثلاث فوائد» (سه فایده) آمده است. ظاهراً امامخمینی خود، عنوان «فائده» را برای این مباحث برگزیده است و محققان کتاب، آن را مناسب دیده و به کار بردهاند.[۲]
بخش اول رسالة فی التقیه است که امامخمینی به مناسبت بحث از وضوی تقیهای و مسح بر روی کفش، در سال ۱۳۷۳ق/ ۱۳۳۳ش به هنگام تدریس مباحث «کتاب الطهاره» آن را نوشته است. مباحث و مطالب این رساله بر اساس رساله تقیه شیخمرتضی انصاری تنظیم شده است؛[۳] البته امامخمینی در تقسیمات مباحث تقیه نوآوریها و ابتکاراتی دارد. این رساله از صفحه ۷ ـ ۹۵ این کتاب را دربر گرفته است. (ببینید: رسالة فی التقیه)
بخش دوم رسالهای با عنوان «فروع العلم الاجمالی» است. این رساله که بر اساس فروعی از کتاب «العروة الوثقی» نوشته سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی تنظیم شده، حاصل درسهای امامخمینی است که پس از اتمام مباحث الفاظ در سال ۱۳۷۵ق/ ۱۳۳۵ش آنها را تدریس و تألیف کرده است.[۴] در این رساله هفت فرع از ۳۶ صورت فرض فقهی علم اجمالی در مسایل مربوط به نماز بررسی شده است. این رساله در صفحات ۹۵ ـ ۱۵۳ کتاب الرسائل العشره آمده است. (ببینید: فروع العلم الاجمالی (رساله))
بخش سوم با عنوان «الفوائد الخمسه» شامل پنج رساله فقهی و اصولی است که تاریخ نگارش آنها به طور دقیق معلوم نیست، جز آنکه در سنین جوانی امامخمینی نوشته شدهاند[۵] و عبارتاند از:
- قاعده «مَنْ مَلَک شیئاً ملک الاقرار به»: امامخمینی رسالهای ناظر به رساله «من ملک شیئاً ملک الاقرار به» شیخ انصاری تألیف و مباحث این قاعده را تحلیل کرده و مواردی از دیدگاههای شیخ انصاری را ذیل عنوان «قال» مورد بحث و مناقشه قرار داده است. این رساله صفحات ۱۵۵ ـ ۱۷۴ کتاب الرسائل العشره را دربرگرفته است. (ببینید: قاعدة من ملک شیئا ملک الاقرار به (رساله))
- «فی تداخل الاسباب»: عبدالکریم حائری یزدی، نخست قائل به مبنای تداخل چند سبب در مسبب واحد بوده است،[۶] اما در اواخر عمر، از نظر پیشین خود عدول و اصل عدم تداخل اسباب را اختیار کرده است.[۷] امامخمینی با نگارش رساله «فی تداخل الاسباب» مبنای قبلی حائری، یعنی تداخل اسباب در مسبب واحد را استوار دانسته و در مبنای جدید او مناقشه کرده است.[۸] این رساله در کتاب الرسائل العشره، از صفحه ۱۷۷ ـ ۱۸۱ آمده است؛ (ببینید: فی تداخل الاسباب)
- «فی نقد قیاس الاوامر التشریعیة بالعلل التکوینیة و ما یترتب علیه»: موضوع این رساله نقد قیاس اوامر تشریعی با علل تکوینی است که حائری یزدی در کتاب الصلاة آن را مطرح کرده است. ایشان به مضیّقبودن زمان ایفای نمازهای قضاشده حکم کرده و به واجب فوریبودن آن فتوا داده است.[۹] امامخمینی این فتوا را که از قیاس اوامر تشریعی با علل تکوینی و خلط میان آنها ناشی میشود، رد میکند و میگوید این صورت تحلیل و تعلیل صحیحی ندارد.[۱۰] این رساله، صفحات ۱۸۵ ـ ۱۸۸ را در این کتاب دربر گرفته است؛ (ببینید: فی نقد قیاس الاوامر التشریعیة بالعلل التکوینیة و ما یترتب علیه)
- «فی موضوع علم الاصول»: در این رساله موضوع علم اصول بررسی شده است. امامخمینی در این رساله در برابر دیدگاه برخی اصولیان، هر علمی را دارای موضوع میداند و موضوع علم اصول را «الحجة بعنوانها» ذکر میکند. این رساله صفحات ۱۹۱ ـ ۱۹۶ کتاب را شامل میشود؛ (ببینید: فی موضوع علم الاصول)
- «فی لزوم تبین الفجر فعلاً فی اللیالی المقمره»: در این رساله از تعیین وقت طلوع فجر در شبهای مهتابی بحث شده است و اینکه آیا برای امساک در روزه یا اقامه نماز صبح، امکان فعلی رؤیت فجر صادق موضوعیت دارد یا خیر؟ امامخمینی همراه با محقق همدانی، تبیّن و تمیز فعلی فجر را ملاک دانسته[۱۱] و در اثبات رأی خود به کتاب و سنت تمسک جسته است. این رساله در بخش پایانی فوائد الخمسه از صفحه ۱۹۹ ـ ۲۰۵ آمده است< (ببینید: طلوع فجر)
بخش پایانی کتاب با عنوان «ضمیمه» شامل سه «فائده» با عناوین «فی شرح حال العقود و الایقاعات» «فی حال الشروط المخالفة للکتاب» و «قاعدة علی الید ما اخذت حتی تؤدی» از صفحه ۲۰۹ ـ ۲۳۳ است. ناشر یقین ندارد که این سه رساله را امامخمینی تألیف کرده یا اینکه تقریرات درس سیدحسین بروجردی است؛ بنابراین آنها را در بخشی به عنوان «ضمیمه» جای داده است.[۱۲] در فایده نخست، دو مقام فرق عقود و ایقاعات و اینکه آیا اصل در عقود لزوم است یا نه، بررسی شده است.[۱۳] بحث در فایده دوم درباره شروط مخالف کتاب و سنت است و امامخمینی در این رساله مختصر، مراد از «شرط مخالف» را بیان میکند[۱۴] و در فایده سوم، برخی از جهات حدیثی قاعده «علیالید» بیان شده است. ایشان نخست سند روایت را آورده و سپس مفاد جار و مجرور (علیالید) را بازگفته است.[۱۵] در ادامه وجه نامگذاری «الید» بیان شده و درباره اختصاص این حدیث به «ید عدوانی» نیز بحث شده است[۱۶] و در پایان چگونگی ضمان کالای اخذشده در صورتی که کالا از میان رفته باشد، بیان شده است.[۱۷] (ببینید: فی شرح حال العقود و الایقاعات، فی حال الشروط المخالفة للکتاب و المباحث المتعلقة بها، و قاعده علی الید)
الرسائل العشره را ـ که دارای فهرستهای فنی و شرح حال کوتاه صاحبان آراست ـ نخستین بار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی تدوین و در سال ۱۳۷۸ در قطع وزیری و در ۲۶۰ صفحه منتشر کرده و تاکنون سه بار چاپ شده است. از میان رسالههای این اثر، رسالة فی التقیه که طولانیترین رساله است، در سال ۱۳۸۴ق/ ۱۳۴۴ش، به کوشش مجتبی تهرانی، همراه با چند رساله دیگر در کتاب الرسائل چاپ شده است. چاپ مؤسسه به علت فقدان نسخه خطی تقیه بر اساس همان چاپ قبلی آماده شده است.[۱۸] کتاب الرسائل العشره در جلد ۲۰ موسوعة الامامالخمینی، همراه با دو رساله دیگر با عنوان جدید «الرسالات الفقهیة و الاصولیه» در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است.
پانویس
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، ۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، ۲ ـ ۴.
- ↑ انصاری، رسائل فقهیه، ۷۳ ـ ۱۰۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، ۲.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، ۲ ـ ۳.
- ↑ حائری یزدی، درر الفوائد، ۱۷۴.
- ↑ حائری یزدی، کتاب الصلاة، ۵۷۳.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۷۸.
- ↑ حائری یزدی، کتاب الصلاة، ۵۷۳.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۸۵ ـ ۱۸۶.
- ↑ همدانی، مصباح الفقیه، ۹/۱۳۴.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، ۴.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، ۲۰۹ ـ ۲۱۶.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، ۲۱۷ ـ ۲۲۰.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، ۲۲۱ ـ ۲۲۳.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، ۲۲۶ ـ ۲۲۷.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، ۲۲۸ ـ ۲۲۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، ۱.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
- انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- حائری یزدی، عبدالکریم، درر الفوائد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ق.
- حائری یزدی، عبدالکریم، کتاب الصلاة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب الرسائل العشره، تألیف امامخمینی تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
- همدانی، آقارضا، مصباح الفقیه، تحقیق محمد باقری و دیگران، قم، جعفریه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
پیوند به بیرون
- حسین ساعیفر، الرسائل العشره، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۶۰۵–۶۰۷.