سیدحسن طاهری خرمآبادی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عضو مجالس خبرگان رهبری و قانون اساسی و شورای بازنگری آن.
سیدحسن طاهری خرمآبادی در سال ۱۳۱۷ در خرمآباد به دنیا آمد و پس از اتمام دوره ابتدائی، از سال ۱۳۳۰ تحصیلات حوزوی را آغاز کرد و دو سال در مدرسه کمالیه خرمآباد به تحصیل ادبیات عرب پرداخت. وی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت و تا پایان سطح را فراگرفت و در ادامه به درس خارج سیدحسین بروجردی و امامخمینی راه یافت و پس از درگذشت بروجردی برای طرح مرجعیت امامخمینی در لرستان تلاش بسیاری کرد.
او پس از تبعید امامخمینی در درس دیگر مراجع شرکت کرد و سالها در حوزه علمیه قم به تدریس سطح و خارج اشتغال داشت.
او در نهضت امامخمینی از حامیان و همراهان ایشان بوده است و در این سالها بازداشت و زندان حکومت شاه را هم تجربه کرده است. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده مردم لرستان در خبرگان قانون اساسی شد و با حکم امامخمینی در سال ۱۳۶۰ به همراه چند نفر برای رسیدگی به کار حجاج منصوب شد و در سال ۱۳۶۰ به پیشنهاد حسینعلی منتظری و با حکم امامخمینی برای تطبیق قوانین و مقررات شورای سپاه با قوانین اسلام منصوب شد که این مسئولیت مجدد در سال ۱۳۶۷ تکرار شد. امامخمینی در سال ۱۳۶۱ طاهری را جهت رسیدگی امور مذهبی مردم پاکستان منصوب کرد.
طاهری خرمآبادی در سال ۱۳۹۲ در ۷۵ سالگی درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
تولد و تحصیلات
سیدحسن طاهری خرمآبادی در اول خرداد ۱۳۱۷ در خرمآباد به دنیا آمد.[۱] پدرش سیدحیدر که تربیتیافته حوزه علمیه اصفهان بود، همزمان با هجرت عبدالکریم حائری یزدی به قم، به جمع شاگردان او پیوست و با امامخمینی دوستی استواری پیدا کرد.[۲] سیدحیدر همچنین از شاگردان آقاضیاءالدین عراقی در حوزه نجف بود و از وی اجازه اجتهاد داشت.[۳]
سیدحسن طاهری خرمآبادی از کودکی تحت تعلیم پدر قرار گرفت و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان پانزدهم بهمن خرمآباد آغاز کرد[۴] و در هشتسالگی که همراه پدر در سفری یکماهه به قم رفته بود، به فراگیری علوم دینی علاقهمند شد. وی حتی پیش از طلبگی لباس روحانیت پوشید و همراه پدر برای زیارت به عتبات رفت.[۵] او در نهسالگی پدر خود را از دست داد و عموی وی، سیداحمد طاهری، سرپرستی او را بر عهده گرفت.[۶] طاهری خرمآبادی با تمامکردن دوره ابتدایی در سال ۱۳۳۰، به فراگیری علوم دینی پرداخت و در دو سال در مدرسه علمیه کمالیه خرمآباد که تحت سرپرستی روحالله کمالوند، عالم بزرگ لرستان بود، جامع المقدمات و سیوطی را آموخت[۷]؛ سپس برای ادامه تحصیل همراه مادر خود ذکری رحمتی[۸] به قم رفت. او حاشیه ملاعبدالله را نزد اکبر هاشمی رفسنجانی خواند، معالم الاصول و مطوّل را نزد حسین شبزندهدار و قسمتهایی از شرح لمعه و قوانین را نزد حسین جزائری و محمدتقی ستوده و رسائل را نزد ناصر مکارم شیرازی، حسین شبزندهدار و علی مشکینی و مکاسب را نزد جعفر سبحانی و ابوالقاسم خزعلی آموخت.[۹] وی کفایة الاصول را در درس عبدالجواد جبلعاملی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی به پایان برد؛ سپس بهطور همزمان در درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و امامخمینی شرکت کرد[۱۰] و با درگذشت بروجردی، برای طرح مرجعیت امامخمینی، در منطقه لرستان تلاش بسیاری کرد.[۱۱]
طاهری خرمآبادی پس از تبعید امامخمینی به ترکیه در آبان ۱۳۴۳ در درس خارج سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدمحمدمحقق داماد، مرتضی حائری یزدی و حسن فرید اراکی حاضر شدهاست.[۱۲] وی شرح منظومه را نزد سیدمصطفی خمینی، اشارات را نزد عبدالله جوادی آملی و اسفار را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی و مرتضی مطهری خواند[۱۳]؛ همچنین به توصیه امامخمینی[۱۴] از طریق مباحثه با محمد مؤمن، حسین راستی کاشانی، مهدی ربانی املشی و حسن تهرانی بر دانش خود افزود و سالها در حوزه علمیه قم و مدرسه حقانی تدریس کرد[۱۵] و سفرهای تبلیغی بسیاری به شهرهای مختلف انجام داد.[۱۶]
نقشآفرینی در نهضت امامخمینی
در جریان مخالفت علمای حوزه به رهبری امامخمینی با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱، طاهری رابط میان تصمیمات حوزه علمیه قم و روحانیان خرمآباد بود و نامهنگاریهایی با روحالله کمالوند داشت.[۱۷] همزمان با رفتن کمالوند از تهران به قم در سال ۱۳۴۱، پس از دیدار او به سفارش برخی علمای تهران، مانند میرزااحمد آشتیانی و سیدمحمدبهبهانی، با محمدرضا پهلوی، طاهری زمینه دیدار وی با امامخمینی را در خانه خود فراهم کرد.[۱۸] کمالوند مورد اعتماد امامخمینی و همراه ایشان در روند مبارزه با رژیم پهلوی بود و در اردیبهشت ۱۳۴۳ درگذشت[۱۹] (ببینید: روحالله کمالوند).
طاهری در جریان مبارزه با همهپرسی انقلاب سفید از سوی رژیم پهلوی، از سوی امامخمینی مأمور تکثیر و پخش اعلامیههای ایشان در لرستان و تشویق علما به واکنش در برابر سیاستهای دولت شد و در نتیجه اقدامات وی شهر خرمآباد در آستانه تعطیلی قرار گرفت؛ ولی وی با دخالت مقامات استان و تدابیر امنیتی مجبور به ترک خرمآباد شد.[۲۰] او سپس به مناسبت ماه مبارک رمضان سفری تبلیغی به کاشان کرد[۲۱] و در خرداد ۱۳۴۲ نیز به مناسبت دهه محرم به کاشان رفت و در این سفر وی و علی حجتی کرمانی ازجمله روحانیان پیشرو و انقلابی در کاشان بودند و با توجه به اوضاع سیاسی آن روز بهویژه حادثه حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین همان سال، سخنرانی تندی علیه دولت کرد که منجر به بازداشت وی شد؛ ولی با کمک علما و متنفذین کاشان آزاد شد و در عصر عاشورا پنهانی به قم بازگشت.[۲۲] پس از حادثه حمله به مدرسه فیضیه، طاهری به همراه برخی از شاگردان برای محافظت از امامخمینی، شبها در کنار ایشان بودند.[۲۳]
در موضوع بازداشت امامخمینی در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، طاهری از نخستین افرادی بود که در صحن حرم فاطمه معصومه(س) شعار «یا مرگ یا خمینی» سر داد و در جمع سخنرانان ظهر آن روز، مردم را علیه رژیم پهلوی برانگیخت.[۲۴] وی سپس به خرمآباد گریخت و کمالوند و سیدعیسی جزایری را برای مهاجرت به تهران در اعتراض به بازداشت امامخمینی تشویق کرد. وی سپس در سیام تیر ۱۳۴۲ در سخنرانی در حوزه علمیه کمالیه خرمآباد به معرفی شخصیت امامخمینی پرداخت و با تندی از بازداشت ایشان انتقاد کرد.[۲۵] وی در جریان مهاجرت علما به تهران برای حمایت از امامخمینی، در کنار علمای لرستان حضور داشت.[۲۶]
طاهری خرمآبادی در اردیبهشت ۱۳۴۳ در سفری تبلیغی برای آگاهکردن مردم، با محمد مفتح به آبادان رفت.[۲۷] وی که در هر فرصتی به تبلیغ و روشنگری میپرداخت و علیه رژیم موضع میگرفت،[۲۸] در سخنرانی امامخمینی علیه کاپیتولاسیون، چهارم آبان ۱۳۴۳ در بیت ایشان حضور داشت و از سخنان ایشان ستایش کرد.[۲۹] پس از تبعید امامخمینی به ترکیه، خانه طاهری محل تجمع علما و مراجع برای بررسی اوضاع جاری بود که خود در تشکیل جلسه نقش داشت. وی در ماه رمضان همان سال همراه با روحانیان مبارز به تهران رفتند و در خانه محمدجواد باهنر تجمع و برای استفاده از فرصت تبلیغی ماه رمضان برنامهریزی کردند.[۳۰] او در دی ۱۳۴۳ به سبب تبلیغ نهضت در ماه رمضان و دعا برای امامخمینی در شهر محلات بازداشت شد و تا اسفند این سال زندانی بود.[۳۱] با نخستوزیر شدن حسنعلی منصور، طاهری ازجمله کسانی بود که در تلگرامی خواستار آزادی امامخمینی شد.[۳۲] وی سال ۱۳۴۷ همراه با خانواده خود به عراق سفر کرد و حدود سه ماه که در نجف ساکن شده بود، در درس امامخمینی در مسجد شیخ انصاری شرکت کرد.[۳۳] به دنبال درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، طاهری خرمآبادی همراه جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم برای امامخمینی پیام تسلیت فرستاد[۳۴] و در پی درج مقاله توهینآمیز در هفدهم دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات علیه امامخمینی، وی در شمار مدرسانی بود که در جلسهای مشورتی در خانه حسین نوری همدانی تصمیم گرفتند برای مقابله با عملکرد رژیم بهطور همزمان دروس حوزه را تعطیل کنند[۳۵] و او همراه با محمد مؤمن و سیدحسین موسوی تبریزی مسئولیت اطلاعرسانی به مراجع تقلید را بر عهده گرفت.[۳۶] پس از مقابله خشونتآمیز رژیم پهلوی با تظاهرکنندگان و به وجودآمدن رویداد خونبار نوزده دی ۱۳۵۶ در شهر قم، طاهری همراه گروهی از استادان و فضلای قم با صدور اعلامیهای، انزجار خود را از برخورد رژیم با تظاهرکنندگان اعلام کرد[۳۷] (ببینید: نوزده دی). وی همچنین برای رساندن پیام امامخمینی دربارهٔ تحریم جشن نیمه شعبان در سال ۱۳۵۷[۳۸] همراه با محمدرضا توسلی به مشهد سفر کرد و نتیجه فعالیت خود را به سیداحمد خمینی در نجف گزارش داد.[۳۹] وی در سیام آذر ۱۳۵۷ همراه با تنی چند از استادان و فضلا اعلامیه خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت را امضا کرد.[۴۰] او در روزهای آغازین بهمن ۱۳۵۷ از اعضای کمیته استقبال از امامخمینی بود.[۴۱]
مسئولیتها پس از پیروزی انقلاب
طاهری خرمآبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو هیئتمدیره جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شد،[۴۲] در تابستان ۱۳۵۸ نماینده مردم لرستان در مجلس خبرگان قانون اساسی شد[۴۳] و در خرداد ۱۳۶۰ به حکم امامخمینی به همراه سیدعبدالمجید ایروانی، سیدعلی هاشمی گلپایگانی، محمدرضا توسلی و حیدرعلی جلالی عضو هیئت رسیدگی به کار حجاج ایرانی شد.[۴۴] وی به پیشنهاد حسینعلی منتظری در آذر ۱۳۶۰ از سوی امامخمینی برای رسیدگی به وضع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد تا با کمال دقت در تطبیق قوانین و تصمیمات شورای سپاه با احکام اسلام کوشش کند و بر خط فکری و اعتقادی سپاه در سراسر کشور نظارت دقیق و از انحرافات و تخلفات با کمال قاطعیت جلوگیری کند.[۴۵] همچنین امامخمینی در مهر ۱۳۶۱ طاهری خرمآبادی را به نمایندگی خود جهت رسیدگی به امور مذهبی مردم پاکستان نصب کرد تا همراه با عهدهدار شدن آنچه مربوط به ولی فقیه است در رفع مشکلات حوزههای علمیه و سرپرستی طلاب آن منطقه نیز اقدام کند و در این راستا به وی اجازه در اخذ و صرف وجوه شرعی را داد.[۴۶] وی در حدود ده ماهی که در پاکستان بود، مدارس و مسائل مذهبی شیعیان پاکستان را بهخوبی سامان داد و بهرغم علاقه به ماندن در پاکستان بنا بر ضرورتی که برای حضور او در سپاه احساس میشد، برگشت.[۴۷] امامخمینی همچنین در دوم خرداد ۱۳۶۲ با پیشنهاد حسینعلی منتظری و تأیید شورای عالی قضایی با عضویت طاهری در ستاد اصلاح امور زندانها موافقت کرد.[۴۸]
امامخمینی در ۸ تیر ۱۳۶۲ در حکمی دوباره طاهری خرمآبادی را به مسئولیت سابق وی در سپاه منصوب کرد تا با کمال دقت و ظرافت به آنچه در اساسنامه سپاه برای نماینده ایشان آمدهاست، عمل کند. ایشان در این حکم با اشاره به سفر طاهری به پاکستان و جایگزینی محمد فاکر که از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود و در غیاب وی به حکم امامخمینی جانشین طاهری شده بود،[۴۹] با سپاسگزاری از زحمات فاکر، اظهار امیدواری کرد که طاهری با همراهی فاکر و نیز فضلالله محلاتی، دیگر نماینده ایشان در سپاه و وزیر و فرمانده سپاه، هر چه بهتر به وضع آن رسیدگی کند. ایشان در این حکم بر لزوم پیروی مسئولان سپاه از طاهری در قلمرو وظایف وی تأکید کرد.[۵۰]
طاهری نقش اساسی در ساماندهی امور فرهنگی و تشکیلاتی سپاه ایفا کرد، به گونهای که فرماندهان این نهاد با وجود وی احساس امنیت و آرامش میکردند و انتصاب دوباره او به فرماندهی سپاه نیز به اصرار آنان بود.[۵۱] در دوران بیماری امامخمینی، فرمانده سپاه برای پیشگیری از حمله احتمالی سازمان مجاهدین خلق از غرب کشور، از طاهری درخواست نیرو کرد و او با آنکه آن زمان، در سپاه مسئولیت رسمی نداشت، ولی علما و مردم لرستان بنا به سفارش وی نیروی کافی به خط مرزی کرمانشاه با عراق فرستادند.[۵۲] وی در بهار ۱۳۶۸ به حکم امامخمینی به عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی درآمد.[۵۳]
طاهری خرمآبادی از همان نخستین روز اقامت در قم که در صحن بزرگِ حرم فاطمه معصومه(س)، با امامخمینی آشنا و شیفته وقار و آرامش وجود ایشان شد، از هر فرصتی برای شناخت و دوستی هرچه بیشتر با امامخمینی بهره برد.[۵۴] وی از ۲۵سالگی تا آخر عمر خود در حمایت از انقلاب و خط امامخمینی به مبارزه پرداخت[۵۵] و همواره به آرمانهای امامخمینی وفادار بود.[۵۶] او علاقه ویژهای به امامخمینی و آرمانهای ایشان داشت و از هیچ تلاشی برای پیشبرد انقلاب فروگذار نکرد. وی شخصیت علمی امامخمینی را در ابعاد مختلف فقهی، اصولی، فلسفی و عرفانی، شخصیتی استثنایی شمرده و جامعیت علمی ایشان را ستودهاست[۵۷] و خاطرنشان کردهاست که امامخمینی از نظر اجتماعی، از دوران جوانی، شخصی منزوی نبود و در عین اجتماعیبودن، کاملاً پایبند به احکام شرع بود. وی تقوای امامخمینی را ستوده و تأکید کردهاست که رفتار و کردار ایشان نشان میداد که سالها به خودسازی پرداختهاست و بر هوای نفس، کاملاً تسلط دارد و در بعد عرفان عملی کمنظیر بود؛ چنانکه تهجد و تقید ایشان از دوران جوانی و حضور در شهر اراک، مشهور بودهاست[۵۸]؛ همچنین طاهری سادهزیستی و نظم در زندگی امامخمینی را ستودهاست و مصادیقی از نظم ایشان را در زمان حضور در شهر قم و نجف خاطرنشان کردهاست.[۵۹] وی دوری امامخمینی از تشریفات و مطرحنکردن خود را از نکات برجسته در شخصیت ایشان ذکر کرده و پرهیز از حضور در تشییع بروجردی و خودداری از برگزاری مراسم ختم برای ایشان را از مصادیق آن شمردهاست.[۶۰]
امامخمینی نیز به طاهری خرمآبادی علاقه داشت و در متن اجازهنامه امور حسبیهای که در خرداد ۱۳۴۰ برای وی صادر کرد، او را شخصی شمرد که مدتی از عمر خود را در تحصیل علوم شرعیه صرف کرده و به صلاح و سداد موصوف است.[۶۱] نیز در حکم انتصاب وی به نمایندگی خود در پاکستان در سال ۱۳۶۱، بر آن اوصاف تأکید و ابراز امیدواری کرد علمای اعلام، مبلغین و دیگر اقشار منطقه و مسئولان جمهوری اسلامی ایران در کشور پاکستان، با وی همکاری کرده و از رهنمودهای او بهرهمند گردند.[۶۲]
آثار علمی
طاهری خرمآبادی افزون بر تدریس بسیاری از کتابهای درسی دوره سطح و نیز دروس خارج فقه و اصول، آثار علمی بسیاری را ازجمله در نشریات منتشر کردهاست؛ ازجمله: جهاد در قرآن، تقریرات درس فقه امامخمینی که با عنوان کتاب البیع در دو جلد منتشر شدهاست، ولایت فقیه و حاکمیت ملت، الحکومة الاسلامیة و ولایة الفقیه، تقریرات درس فقه سیدمحمد محقق داماد و تقریرات درس مرتضی حائری یزدی.[۶۳] نیز شبهات وهابیت در پنج جلد، منابع مالی اسلام در حکومت اسلامی، الخمس و ذبایح اهل الکتاب.[۶۴] همچنین خاطرات وی در دو جلد در سال ۱۳۷۷ و ۱۳۸۴ به وسیله مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد.
درگذشت
طاهری خرمآبادی در هجدهم شهریور ۱۳۹۲ پس از یک دوره بیماری سخت و طولانی در بیمارستان شهید بهشتی شهر قم در ۷۵سالگی درگذشت و پس از تشییع باشکوه در حرم فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.[۶۵] از فرزندان وی، سیدعلی طاهری خرمآبادی، مدرس حوزه و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف است[۶۶] و خاطرات فرزند دیگر وی سیدمهدی را که در سال ۱۳۸۹ بر اثر سکته قلبی درگذشت[۶۷] مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کردهاست.
پانویس
- ↑ طاهری، سیدعلی، زندگانی آیتالله، ۲۰؛ فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۱/۲۰۰.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۲۱–۲۴.
- ↑ طاهری، سیدمجتبی، مصاحبه، ۹.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۲–۳۳.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۰–۳۲.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۴–۳۷؛ طاهری، سیدعلی، زندگانی آیتالله، ۲۰.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۵.
- ↑ طاهری، سیدعلی، زندگانی آیتالله، ۲۵.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۹.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۹.
- ↑ دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۱۵–۱۶.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۴۰؛ مهدوی کنی، خاطرات، ۲۳۷.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۴۰–۴۱.
- ↑ یزدی، خاطرات، ۳۴۲–۳۴۳.
- ↑ ←ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۰۴.
- ↑ فلسفی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۵۸۸؛ طاهری، سیدعلی، زندگانی آیتالله، ۳۷ و ۴۰.
- ↑ دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۲۷–۲۸.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۱۶۰–۱۶۱ و ۱۶۴–۱۶۵.
- ↑ دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۳۰–۳۶ و ۷۵.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۱۵۲–۱۵۶.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۱۵۹–۱۶۰ و ۱۹۹.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۱۹۹–۲۰۸.
- ↑ طاهری، سیدحسن، برداشتهایی از، ۳/۱۱۸؛ طاهری، سیدحسن، حریم امام، ۸.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۲۲۵–۲۳۰.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۲۳۸–۲۴۴.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۲۴۷.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۲۷۹.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۲۷۹ و ۲۹۹.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۱۲–۳۱۴.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۲۰–۳۲۱ و ۳۳۸–۳۳۹.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۴۲–۳۵۰؛ دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۹۲.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۵۴۱–۵۴۲.
- ↑ طاهری، سیدمهدی، خاطرات، ۲۵–۲۶.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹.
- ↑ طالبی دارابی، جایگاه قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۷۶–۷۷.
- ↑ طالبی دارابی، جایگاه قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۷۷.
- ↑ طالبی دارابی، جایگاه قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۱۳۶–۱۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۲۷.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۲/۱۹۳–۱۹۴.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۰۷.
- ↑ مهدوی کنی، خاطرات، ۱۹۲.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۱۱۱–۱۱۲.
- ↑ اداره کل، صورت مشروح مذاکرات مجلس، ۴/۳۷۳؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۳۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰–۲۱.
- ↑ رضایی، مصاحبه، ۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۱۰–۵۱۱.
- ↑ رضایی، مصاحبه، ۶.
- ↑ رضایی، مصاحبه، ۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۴.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۳۷.
- ↑ استادی، گزارش، ۱۶.
- ↑ شبزندهدار، مصاحبه، ۱۳.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۹۰.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۹۲–۹۳.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۹۳–۹۵.
- ↑ طاهری، سیدحسن، خاطرات، ۱/۱۱۶–۱۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۵ و ۱۷/۲۰.
- ↑ ←مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۸.
- ↑ رجائینژاد، یادداشت، مجله حریم امام، ۳؛ طاهری خرمآبادی، سیدعلی، حریم امام، ۱۶.
- ↑ رجائینژاد، یادداشت، مجله حریم امام، ۴.
- ↑ طاهری، سیدعلی، حریم امام، ۱۴.
- ↑ مهر، پایگاه اطلاعرسانی، ۱/۸/۱۳۸۹ش.
منابع
- اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- استادی، رضا، گزارش، مجله حریم امام، شماره ۸۸، ۲۵/۷/۱۳۹۲ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- دالوند، حمیدرضا، انقلاب اسلامی در لرستان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- ربانی املشی، مهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک روایت پایداری شرح مبارزات حضرت آیتالله حاجشیخمهدی ربانی املشی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- رجائینژاد، محمد، یادداشت، مجله حریم امام، شماره ۸۸، ۲۵/۷/۱۳۹۲ش.
- رضایی، محسن، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۸۸، ۲۵/۷/۱۳۹۲ش.
- شبزندهدار، مهدی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۸۸، ۲۵/۷/۱۳۹۲ش.
- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدحسن، خاطرات آیتالله سیدحسن خرمآبادی، ج۱، تدوین محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدحسن، خاطرات آیتالله سیدحسن خرمآبادی، ج۲، تدوین محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدحسن، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، به کوشش غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدحسن، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۸۸، ۲۵/۷/۱۳۹۲ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدعلی، زندگانی آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، چاپشده در عالم مجاهد، یادمان اولین سالگرد آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، تدوین کانون نویسندگان قم، قم، نور مطاف، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدعلی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۸۸، ۲۵/۷/۱۳۹۲ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدمجتبی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۸۸، ۲۵/۷/۱۳۹۲ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدمهدی، خاطرات حجتالاسلام و المسلبمین سیدمهدی طاهری خرمآبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مرجعیت امامخمینی تا تبعید، قم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- فلسفی، محمدتقی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، زبان گویای اسلام، حجتالاسلام و المسلمین محمدتقی فلسفی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- مشکینی، علیاکبر، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله حاجمیرزا علیاکبر فیض مشکینی اردبیلی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات و دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجهسروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- مهر، خبرگزاری، پایگاه اطلاعرسانی، ۱/۸/۱۳۸۹ش.
- یزدی، محمد، خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
پیوند به بیرون
- معصومه احمدی بینش، سیدحسن طاهری خرمآبادی، دانشنامه امامخمینی، ج۷، ص۸۱–۸۸.