حسین نوری همدانی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۴ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

حسین نوری همدانی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی.

حسین نوری همدانی
نوری همدانی 2.jpg
شناسنامه
نام کاملحسین نوری همدانی
زادروز۱۳۰۴
شهر تولدهمدان
کشور تولدایران
دیناسلام
مذهبشیعه
اطلاعات سیاسی
پست‌هانماینده امام‌خمینی در کشورهای پاکستان، هندوستان، بنگلادش، فیلیپین، ایتالیا، اتریش، انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد، نروژ، دانمارک، بلژیک، سوئیس، یونان و هلند؛ رسیدگی به امور سفارت و کنسول‌گری‌های ایران در خارج از کشور
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدسیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، امام‌خمینی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی سیدعلی یثربی، سیدمحمدحسین طباطبایی
تالیفاتمسائل اجتهاد و تقلید، امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه اسلام، خمس، جهاد، ربا، توضیح المسائل، هزارویک مسئله فقهی، اسلام مجسم (شرح حال علمای بزرگ جهان اسلام)، جایگاه بانوان در اسلام، دانش عصر فضا، شگفتی‌های آفرینش، خوارج از دیدگاه نهج البلاغه، بیت‌المال از دیدگاه نهج البلاغه، اقتصاد اسلامی، ما و مسائل روز، منطق خداشناسی، جمهوری اسلامی


حسین نوری همدانی در سال ۱۳۰۴ در همدان به دنیا آمد و پس از طی مقدمات علوم دینی در همدان، در پایان سال ۱۳۲۳ به حوزه علمیه قم رفت و در تحصیلات عالی خود در درس امام‌خمینی هم شرکت کرد.

آشنایی نوری همدانی با امام‌خمینی از همان آغاز ورود وی به قم بود که در درس اخلاق ایشان در مدرسه فیضیه شرکت کرد و مجذوب ایشان شد. فعالیت سیاسی وی نیز با آغاز نهضت امام‌خمینی شروع شد و در مراحل مختلف آن جضور فعال داشت. وی از جمله عالمانی است که در ۱۹ خرداد ۱۳۴۹ همراه با یازده تن از فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیه‌ای اعلمیت امام‌خمینی را تأیید کرد.

قیام نوزده دی ۱۳۵۷ در قم، از خانه نوری همدانی و با سحنرانی او آغاز شد که پس از آن، ساواک وی را بازداشت و چند ماه به خلخال و سپس به سقز کردستان تبعید کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام‌خمینی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ نوری همدانی را به عنوان نماینده خود به کردستان فرستاد تا خواسته‌های آنان را به ایشان گزارش دهد و در خرداد ۱۳۵۸، وی را به عنوان نماینده خود به کشورهای اروپایی اعزام کرد تا از نزدیک با دانشجویان ایرانی دیدار و در رفع مشکلات مذهبی آنان تلاش کند؛ چنان‌که در دی ۱۳۵۸ امام‌خمینی وی را نماینده خود در کشورهای پاکستان، هندوستان و بنگلادش کرد تا با سفر به آنجا از نزدیک اوضاع مسلمانان و مدارس علمیه و کمبودهای آنان را بررسی و با مشورت علمای آن مناطق در رفع نیازمندی‌های مردم تا حد امکان اقدام کند.

معرفی

حسین نوری همدانی در سال ۱۳۰۴ در همدان به دنیا آمد. پدر وی ابراهیم نوری همدانی از علمای همدان و هم‌حجره ملاعلی معصومی همدانی بود.[۱] او از هفت‌سالگی پیش پدر به تحصیل پرداخت و بخشی از دروس مقدمات را نزد وی خواند. نوری همدانی در سال ۱۳۲۱ وارد مدرسه آخوند ملاعلی همدانی شد و در مدت هجده ماه اقامت خود درس‌های مقدمات حوزه را به پایان برد[۲] و در پایان سال ۱۳۲۳ به حوزه علمیه قم رفت[۳] و درس‌های سطح را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، احمد مجاهدی و میرزامهدی تبریزی خواند.[۴] وی پانزده سال در درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و دوازده سال در درس خارج فقه سیدمحمد محقق داماد و پنج سال در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی شرکت کرد. او همچنین در درس‌های خارج فقه و اصول و فلسفه سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و سیدعلی یثربی شرکت کرد[۵] و پنج سال در درس فلسفه و تفسیر سیدمحمدحسین طباطبایی حضور یافت و از آغاز ورود به قم ضمن تحصیل، به تدریس فقه، اصول، کلام و اخلاق پرداخت.[۶]

مبارزات

آشنایی نوری همدانی با امام‌خمینی از همان آغاز ورود وی به قم بود که در درس اخلاق ایشان در مدرسه فیضیه شرکت کرد و مجذوب ایشان شد.[۷] فعالیت سیاسی وی با آغاز نهضت امام‌خمینی آغاز شد.[۸] پس از بازداشت امام‌خمینی در خرداد ۱۳۴۲ نوری همدانی همراه سیدمصطفی خمینی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، سیدمحمدرضا سعیدی و ابوالقاسم خزعلی، نزد برخی مراجع تقلید رفتند و خواستار اقدام آنان برای آزادی امام‌خمینی شدند.[۹] وی پس از آزادی امام‌خمینی، در برگزاری جشن آزادی ایشان در مدرسه فیضیه که به همت طلاب برگزار شد، نقش داشت.[۱۰] در ۲۳ فروردین ۱۳۴۳، امام‌خمینی از نوری که در آن روزگار در نجف حضور داشت، خواست مطلب چاپ‌شده در روزنامه اطلاعات ۱۸ فروردین مبنی بر موافقت روحانیان با اعمال خلاف شرع رژیم پهلوی را تکذیب کند.[۱۱] فروردین ۱۳۴۳ امام‌خمینی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی به توافق رسیدند برای نظم و انضباط طلاب و جلوگیری از مراجعه آنان به مراکز دولتی قم در صورت بروز منازعه، برای هر شهری مسئولی تعیین کنند و نوری همدانی همراه برخی طلاب ازجمله رضا محلاتی مسئول طلاب بروجرد، یزد، اراک و خمین شدند.[۱۲] پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه، وی همراه با گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیه‌ای اقدام رژیم پهلوی را محکوم کرد.[۱۳]

نوری همدانی به سبب ادامه مبارزه، بارها تعقیب و بازجویی شد و یک بار به مدت سه ماه در سلول انفرادی زندان قزل‌قلعه حبس بود.[۱۴] وی به همراه گروهی از علما و اساتید حوزه علمیه قم در مهر ۱۳۴۴ در اعلامیه‌ای انتقال امام‌خمینی از ترکیه به عراق را مایه خوشحالی و ادامه تبعید و دوری ایشان از مردم ایران و حوزه علمیه قم را مایه تأسف و تنفر ملت ایران خواندند[۱۵]؛ چنان‌که در آبان ۱۳۴۴، همراه با علمای دیگر چون سیدمحمدرضا سعیدی، علی حیدری نهاوندی، حسن حسن‌زاده آملی و عبدالرحیم ربانی شیرازی در نامه‌ای به امیرعباس هویدا نخست‌وزیر رژیم پهلوی خواستار رفع تبعید امام‌خمینی شد.[۱۶]

نوری همدانی در ۲۵ اسفند ۱۳۴۴ درس خود را به نشانه اعتراض به تبعید امام‌خمینی تعطیل کرد.[۱۷] در ۱۲ خرداد ۱۳۴۹ هفتاد نفر از یاران امام‌خمینی در تلگرامی درگذشتِ سیدمحسن حکیم را به امام‌خمینی تسلیت گفتند و نوری همدانی از امضاکنندگان آن تلگرام بود.[۱۸] در ۱۹ خرداد ۱۳۴۹ وی همراه با یازده تن از فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیه‌ای اعلمیت امام‌خمینی را تأیید کرد.[۱۹]

در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، نوری همدانی همراه گروه زیادی از علما و فضلای حوزه قم در آبان ۱۳۵۶ در اعلامیه‌ای این مصیبت را به امام‌خمینی تسلیت گفت.[۲۰] نوری همدانی مطابق گزارش ۱۰/۱۰/۱۳۵۶ مردم را به بزرگداشت چهلم درگذشت سیدمصطفی خمینی تشویق و از برگزاری جشن عید غدیر منع کرد و از پخش شیرینی در خانه خود امتناع ورزید.[۲۱] پس از اهانت رژیم پهلوی در ۱۷ دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی و آغاز اعتراضِ مردم قم و روحانیان از ۱۸ دی با حضور در بیت مراجع و علما، در بعد از ظهر ۱۹ دی مردم در خانه نوری همدانی تجمع کردند.[۲۲] در این تجمع نخست داماد وی، سیدحسین موسوی تبریزی در اعتراض به رژیم سخنرانی کرد؛ سپس نوری همدانی با دفاع از شخصیت امام‌خمینی در پاسخی غیر مستقیم به محمدرضا پهلوی شعر «مه فشاند نور و سگ عو عو کند // هر کسی بر طینت خود می‌تند» را خواند[۲۳] و پس از سخنرانی، با تظاهرات مردم همراه شد و به خیابان آمد.[۲۴] همراهی وی با مردم بر شور تظاهرات افزود. نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم برای برهم‌زدن تظاهرات به سمت مردم تیراندازی کردند و بر اثر این تیراندازی شش تن به شهادت رسیدند و نه تن مصدوم شدند[۲۵] (ببینید: نوزده دی) پس از این واقعه کوچه خانه نوری همدانی به کوچه قیام معروف شد.[۲۶] پس از حادثه ۱۹ دی، ساواک وی را بازداشت و چند ماه به خلخال و سپس به سقز کردستان تبعید کرد.[۲۷] پس از انتخاب جعفر شریف‌امامی به نخست‌وزیری و اقدام وی برای کسب وجهه در آزادکردن زندانی‌های سیاسی و تبعیدی‌ها، نوری همدانی نیز از کسانی بود که از تبعید آزاد شد.[۲۸]

در فروردین ۱۳۵۷ نوری همدانی همراه با گروهی از علما و فضلای حوزه قم در نامه‌ای از مرتضی حائری یزدی خواست دربارهٔ تبعید علما، مدرسان حوزه علمیه قم و دیگر حوزه‌ها و ائمه جماعات که درس‌ها و مساجدشان تعطیل شده است، اعلام نظر کند. حائری در پاسخ، تبعید آنان را خلاف قانون اسلامی دانست.[۲۹] در همان سال، نوری همدانی همراه با برخی از استادان ازجمله علی‌اکبر مشکینی، ابوطالب تجلیل، محسن دوزدوزانی و یوسف صانعی در تلگرامی به علمای مشهد، حمله مأموران رژیم به حرم امام‌رضا(ع) را محکوم کرد.[۳۰] در برگزاری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا در سال ۱۳۵۷ علیه رژیم پهلوی در سراسر ایران، نوری همدانی از کسانی بود که در اعلامیه دعوت به این راهپیمایی از سوی استادان و فضلای حوزه علمیه قم و نیز در دعوت به بازگشایی موقت مغازه‌ها همراه علما و مدرسان حوزه علمیه قم مشارکت داشت.[۳۱]

مردم همدان در طوماری از امام‌خمینی خواستار اعزام نوری همدانی به آن شهر شده بودند؛ اما امام‌خمینی در ۹ آبان ۱۳۵۷ از پاریس در نامه‌ای به وی حضور او را در قم برای تربیت طلاب ضروری دانست.[۳۲] وی پس از هجرت امام‌خمینی به فرانسه، برای دیدار ایشان به پاریس رفت[۳۳] و امام‌خمینی در همین سفر در نامه‌ای به او با تأکید به تشکیل شورای انقلاب، از وی خواست دست‌کم ده نفر برای عضویت در شورای انقلاب پس از سقوط رژیم پهلوی به ایشان معرفی کند؛ افرادی که دارای افکار انحرافی، عضویت در دولت‌های فاسد و هر دو مجلس رژیم پهلوی و از سرمایه‌داران معروف نباشند؛ افرادی خوشنام و غیر روحانی، متدین به اسلام، مدیر، مطلع و شایسته کارکردن در وزارتخانه‌ها[۳۴] (ببینید: شورای انقلاب اسلامی)

فعالیتها پس از انقلاب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام‌خمینی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ با قدردانی از مقاومت مردم کردستان در برابر استبداد رژیم پهلوی، نوری همدانی را به عنوان نماینده خود به کردستان فرستاد تا خواسته‌های آنان را به ایشان گزارش دهد[۳۵] و در خرداد ۱۳۵۸، وی را به عنوان نماینده خود به کشورهای اروپایی اعزام کرد تا از نزدیک با دانشجویان ایرانی دیدار و در رفع مشکلات مذهبی آنان تلاش کند[۳۶]؛ چنان‌که در دی ۱۳۵۸ امام‌خمینی وی را نماینده خود در کشورهای پاکستان، هندوستان و بنگلادش کرد تا با سفر به آنجا از نزدیک اوضاع مسلمانان و مدارس علمیه و کمبودهای آنان را بررسی و با مشورت علمای آن مناطق در رفع نیازمندی‌های مردم تا حد امکان اقدام کند، و در صورت مصلحت سفری به فیلیپین کند و در رفع نابسامانی‌های آنجا نیز اقدام لازم را انجام دهد.[۳۷] وی طبق این دستور به کشورهای گفته‌شده رفت و علاوه بر رسیدگی به امور سفارت و کنسول‌گری‌های ایران در آن کشورها، در تبیین و تبلیغ نهضت اسلامی تلاش کرد.[۳۸]

امام‌خمینی همچنین در خرداد ۱۳۵۹ از نوری همدانی خواست برای رسیدگی به مشکلات دینی ایرانیان خارج از کشور به‌ویژه دانشجویان، به کشورهای مختلف مسافرت کرده، با امکاناتی که در اختیار دارد به هر شکل مصلحت می‌داند در رفع مشکلات و سامان‌دادن به وضع آنان اقدام کند.[۳۹] وی بر اساس این فرمان‌ها در سال‌های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ پیاپی به ایتالیا، اتریش، انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد، نروژ، دانمارک، بلژیک، سوئیس، یونان و هلند سفر می‌کرد. او علاوه بر رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی، با مسلمانان آن کشورها ارتباط برقرار می‌کرد و در شهرهای مهم کشورهای یادشده به تبلیغ احکام اسلامی و معرفی انقلاب اسلامی اهتمام می‌ورزید.[۴۰] وی در بهمن ۱۳۵۲[۴۱] و آبان ۱۳۶۳ از امام‌خمینی اجازه در امور حسبیه گرفت.[۴۲]

به عقیده نوری همدانی، امام‌خمینی عالمی بود که موقعیت زمانی را خوب شناخته بود؛ به همین دلیل تحولی بزرگ در مردم ایجاد کرد[۴۳] و برای مهیاکردن و ساختن افراد برای حرکت و پیشبرد انقلاب تلاش کرد و در دفاع از حقوق مردم علاقه داشت[۴۴]؛ همچنین در بلندنظری و بزرگواری و رعایت موقعیت اشخاص اهتمام ویژه داشت و دربارهٔ بیت‌المال حساس بود و از هدررفتن آن منع می‌کرد.[۴۵]

آثار

از نوری همدانی آثاری در موضوعات مختلف منتشر شده است، ازجمله:

مسائل اجتهاد و تقلید، امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه اسلام، خمس، جهاد، ربا، توضیح المسائل، هزارویک مسئله فقهی، اسلام مجسم (شرح حال علمای بزرگ جهان اسلام)، جایگاه بانوان در اسلام، دانش عصر فضا، شگفتی‌های آفرینش، خوارج از دیدگاه نهج البلاغه، بیت‌المال از دیدگاه نهج البلاغه، اقتصاد اسلامی، ما و مسائل روز، منطق خداشناسی و جمهوری اسلامی.[۴۶]

پانویس

  1. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۳۷۸.
  2. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۳۷۸؛ نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۸۸؛ آیت‌الله نوری همدانی، پایگاه اطلاع‌رسانی.
  3. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۳۸۴.
  4. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۳۸۴؛ صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۴؛ محبوبی، حسین نوری، ۶/۴۴۳.
  5. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۴.
  6. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۳؛ محبوبی، حسین نوری، ۶/۴۴۴.
  7. نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۸۸.
  8. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۶.
  9. محفوظی، مصاحبه، ۲/۲۲۴–۲۲۵.
  10. درچه‌ای، مصاحبه، ۱/۳۷۶.
  11. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۸۲.
  12. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۱۳۰–۱۳۱.
  13. نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، ۱/۴۱۱.
  14. نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، ۱/۴۱۲؛ صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۷.
  15. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۶۷–۲۶۸ و ۳۶۹.
  16. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۲۷۴–۲۷۶.
  17. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۵۱–۱۵۲.
  18. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۳۶.
  19. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۳۷۹–۳۸۳.
  20. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۶۹.
  21. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۱۵.
  22. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۲–۱۵۵ و ۱۷۱–۱۷۲.
  23. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۶؛ نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۴۱۴.
  24. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۴۱۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۵.
  25. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۵.
  26. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۴۱۴–۴۱۵.
  27. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۴۱۵؛ صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۷.
  28. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۴۱۵–۴۱۶.
  29. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۲۴۹.
  30. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۳۸–۴۳۹.
  31. محبوبی، حسین نوری، ۶/۴۴۶.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۲۹.
  33. نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۴۱۶.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۱.
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۸۴–۱۸۵.
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۱۳؛ نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۹۴.
  37. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۲.
  38. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۷.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۱۰.
  40. نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۹۵.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱۶.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۰۳.
  43. نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۸۹.
  44. نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۹۶–۹۷.
  45. نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۰۰–۱۰۱.
  46. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۱۵–۵۱۶؛ محبوبی، حسین نوری، ۶/۴۴۵.

منابع

  • آیت‌الله نوری همدانی، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۲۸/۱/۱۳۹۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • درچه‌ای، سیدتقی، مصاحبه، چاپ‌شده در خاطرات ۱۵ خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • محبوبی، مجید، حسین نوری (آیت‌الله نوری همدانی)، چاپ‌شده در گلشن ابرار، قم، نورالسجاد، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • محفوظی، عباس، مصاحبه، چاپ‌شده در خاطرات ۱۵ خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • نوری همدانی، حسین، مصاحبه، آیینه‌داران حقیقت، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • نوری همدانی، حسین، مصاحبه، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.

پیوند به بیرون