احمد آذری قمی، شاگرد امامخمینی، روحانی مبارز، عضو مجلس خبرگان رهبری، شورای بازنگری قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
شناسنامه | |
---|---|
لقب | احمد بیگدلی |
زادروز | ۱۳۴۲ق/ ۱۳۰۲ش |
شهر تولد | قم |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۱۳۷۷ش |
آرامگاه | حرم حضرت معصومه(س) |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | نماینده دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی؛ عضو شورای خبرگان رهبری؛ دادستان انقلاب تهران؛ |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سیدحسین بروجردی؛ امامخمینی؛ |
تالیفات | المقالات و الرسالات؛ المكاسب المحرمة (انصاری)؛ شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی(ره) |
معرفی اجمالی
احمد بیگدلی معروف به احمد آذری قمی در ربیعالاول سال ۱۳۴۲ق/ ۱۳۰۲ش در شهر قم به دنیا آمد.[۱] پدرش حسینعلی به شغل کشاورزی مشغول بود؛ ولی فردی آگاه بود و با عالمان بزرگ مانند سیدصدرالدین صدر، سیدمحمد حجت کوهکمرهای و سیدشهابالدین مرعشی نجفی همنشینی و رفت و آمد داشت.[۲]
دوران تحصیل
آذری قمی خواندن قرآن را در ۵سالگی در مکتبخانه را گرفت و در دوره ابتدایی و دبیرستان همواره شاگرد اول بود.[۳] وی که همزمان با تحصیلات دبیرستان در جلسات درس اخلاق امامخمینی شرکت میکرد، تحت تاثیر موعظههای ایشان، پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۲۰ وارد حوزه علمیه قم و در مدرسه فیضیه ساکن شد و به فراگیری علوم دینی پرداخت. ادبیات عرب، منطق، معالم، شرح لمعه و قسمتی از کتاب رسائل شیخمرتضی انصاری را در مدت دو سال به پایان برد.[۴] وی حافظهای بسیار قوی داشت، به گونهای که کتاب شرح امثله را در یک روز و کتاب صرف میر را در سه روز فرا گرفت[۵] و در سال ۱۳۲۲ برای استفاده از درس سیدحسین بروجردی به بروجرد رفت و همراه چند نفر از فضلا ازجمله مرتضی مطهری در مباحث اصولی ایشان شرکت کرد. وی همزمان با تحصیل به حفظ قرآن نیز پرداخت و هر روز یک جزء از قرآن را حفظ میکرد.[۶] آذری قمی پس از طی مراحل درسی در پاییز ۱۳۲۲ برای ادامه تحصیلات به نجف رفت و در حوزه نجف مکاسب و بقیه رسائل را نزد میرزاحسن یزدی، سیدیحیی یزدی و میرزاهاشم آملی که هر سه از شاگردان آقاضیاءالدین عراقی بودند و کفایة الاصول را نزد میرزاباقر زنجانی فرا گرفت و سپس به مدت یک سال و نیم در درس خارج فقه و اصول سیدابوالقاسم خویی شرکت کرد.[۷] وی پس از دو سال و نیم اقامت در نجف به ایران بازگشت تا پس از دیدار با نزدیکان به نجف برگردد؛ اما با مشاهده رونق درسی حوزه علمیه قم از بازگشت دوباره به نجف، صرف نظر کرد و ادامه تحصیلات خود را در قم پی گرفت.[۸] وی حدود ۱۵ سال در درس خارج فقه و اصول بروجردی شرکت کرد و همزمان از درس فقه امامخمینی و اصول سیدمحمد محقق داماد استفاده میکرد.[۹] وی همزمان با تحصیل در حوزههای نجف و قم، تدریس هم میکرد؛ چنانکه در قم نخست به تدریس رسائل و مکاسب و سپس به تدریس خارج فقه پرداخت.[۱۰]
مبارزات سیاسی
آذری قمی مبارزات سیاسی خود را از دوران جوانی و از طریق همراهی با فداییان اسلام و حمایت از سیدابوالقاسم کاشانی در جریان نهضت ملیشدن نفت آغاز کرد[۱۱] و با آغاز نهضت امامخمینی در سال ۱۳۴۲ به حمایت و همراهی با ایشان پرداخت. وی و شماری از علمای مبارز ازجمله حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ابراهیم امینی، سیدعلی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی و علیاکبر مشکینی، در اردیبهشت ۱۳۴۳ برای ساماندهی فعالیتهای سیاسی بر ضد رژیم پهلوی تشکلی منسجم و مخفی زیر پوشش عنوان «اصلاح حوزه» تشکیل دادند که بعدها به «هیئت سری یازدهنفره» معروف شد.[۱۲] ازجمله اهداف این تشکل بر اساس اساسنامه مفصل آن که بعدها در نشریات مخفی «بعثت» و «انتقام» منتشر شد، اجرای کامل احکام اسلامی و مبارزه علیه رژیم پهلوی، به رهبری امامخمینی بود.[۱۳] هنگامی که سیدکاظم شریعتمداری دارالتبلیغ اسلامی را در سال ۱۳۴۳ بنیاد نهاد، آذری قمی و گروهی از علمای مبارز مانند منتظری، ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک و محمدفاضل لنکرانی در حمایت از موضع منفی امامخمینی در این باره، به مخالفت با آن مرکز پرداختند.[۱۴] پس از تبعید امامخمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه، آذری قمی به همراه گروهی از روحانیان مبارز، از برخی از مراجع تقلید ازجمله سیدشهابالدین مرعشی نجفی و سیدمحمدهادی میلانی درباره تبعید ایشان و وظیفه مردم و حوزهها در آن شرایط کسب تکلیف کردند.[۱۵] در گزارش سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال ۱۳۴۳ آذری قمی ازجمله افرادی ذکر شده است که در راهاندازی تظاهرات اعتراضآمیز علیه رژیم پهلوی و تشویق مردم به شرکت در راهپیماییها نقش فعال داشتند.[۱۶] وی در پایان سال ۱۳۴۳ به همراه جمعی از علمای مبارز ازجمله منتظری، ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک و مشکینی برای اعتراض به تبعید امامخمینی و درخواست آزادی ایشان اقدام به تهیه برنامه برای کارهای مبارزاتی خود کردند.[۱۷] آذری قمی که از سکوت برخی از مراجع و حوزه درباره تبعید امامخمینی ناراحت بود، همراه برخی از روحانیان مبارز دیگر تلاش کرد این سکوت را بشکند.[۱۸] همچنین در ۲۳ اسفند ۱۳۴۴ به همراه احمد جنتی، ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، مشکینی، منتظری و برخی افراد دیگر تصمیم گرفت در اعتراض به تبعید امامخمینی اعلامیههایی چاپ و در روزهای عید نوروز در قم و دیگر شهرستانها پخش کند.[۱۹] وی در خیابان ارم قم یک کتابفروشی به نام دارالعلم داشت که در پوشش آن به هماهنگی و ارتباط با نیروهای مبارز و انقلابی و توزیع اعلامیه بر ضد رژیم میپرداخت.[۲۰] در سال ۱۳۴۴ پس از انتقال امامخمینی از ترکیه به عراق، آذری قمی و دیگر علما و طلاب مبارز، نامهای اعتراضی با لحنی شدید به نخستوزیر وقت هویدا نوشتند.[۲۱] در خرداد ۱۳۴۵ ساواک در جریان بازرسی از خانه آذری قمی، اساسنامه جمعیت سری یازده نفره را پیدا و به دنبال آن علی قدوسی را بازداشت کرد؛ ولی آذری قمی و بقیه اعضا پنهان شدند[۲۲] و فعالیتهای جمعیت متوقف شد[۲۳] و مدتی بعد، در همان سال، آذری قمی به دست نیروهای ساواک بازداشت و همراه برخی دیگر از مبارزان در زندان قزلقلعه تهران زندانی شد.[۲۴] در سال ۱۳۵۱ پس از محکومشدن چهار تن از اعضای اولیه سازمان مجاهدین خلق به اعدام در دادگاههای رژیم پهلوی، آذری قمی به همراه شماری از علمای مبارز حوزه علمیه قم ازجمله محمدعلی گرامی، محمد یزدی و احمد جنتی اقدامات و تلاشهایی در جهت آزادی بازداشتشدگان و نیز تخفیف مجازات محکومان انجام دادند؛ ولی نتیجهای نداشت و در همین باره خود آنان نیز بازداشت و به مدت دو ماه زندانی شدند.[۲۵] آذری قمی همچنین در سال ۱۳۵۲ به مدت ۳ سال به شهرهای برازجان و سپس نایین تبعید شد.[۲۶] در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی پس از آنکه دولت شاپور بختیار فرودگاهها را برای جلوگیری از فرود هواپیمای امامخمینی بست، آذری قمی همراه بسیاری از علما در اعتراض به اقدام بختیار در تحصن دانشگاه تهران شرکت کرد.[۲۷]
مسئولیتها پس از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی، در یازدهم تیر ۱۳۵۸ آذری قمی را به سمت دادستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران و حومه آن منصوب کرد و از وی خواست رسیدگی به پرونده متهمان سرعت بگیرد[۲۸]؛ چنانکه در ۱۶/۴/۱۳۵۸ نیز در نامهای به وی بر سرعتگرفتن در رسیدگی به وضع زندانیان تاکید کرد و از او خواست سرعت عمل بیشتری به خرج داده شود تا زندانیان از بلاتکلیفی خارج شوند و آنانی که مجرم نیستند با قید کفالت آزاد شوند؛ زیرا ضعف کادر قضایی مجوز نگهداری متهمان در بلاتکلیفی نیست.[۲۹] وی همچنین مدتی مسئولیت دادگاه انقلاب اسلامی قم و دادستانی دادگاه ویژه روحانیت را بر عهده داشت.[۳۰] او در انتخابات دوره دوم مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۳ از قم به نمایندگی مردم انتخاب شد.[۳۱] وی که از اعضای مؤسس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود، مدتی در سال ۱۳۵۸ ریاست و در سال ۱۳۶۰ دبیری و سخنگویی این تشکل را بر عهده داشت.[۳۲] وی عضو مجلس خبرگان رهبری در دوره اول (۱۳۶۱-۱۳۶۹) و دوم (۱۳۶۹-۱۳۷۷) از استان تهران بود.[۳۳] وی در اردیبهشت ۱۳۶۸ به حکم امامخمینی برای عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی منصوب شد.[۳۴]
ارتباط با امامخمینی
آذری قمی از همان آغاز دوران طلبگی که در جلسات درس اخلاق امامخمینی شرکت میکرد، بهشدت عاشق و مجذوب روح عارفانه و متعبدانه ایشان شده بود؛ به همین دلیل طلبهشدن خود را متاثر از موعظههای ایشان[۳۵] و رابطه خود را با ایشان رابطه مرید و مرادی[۳۶] میدانست و به گفته خودش همین شیفتگی به امامخمینی پس از تبعیدشدن ایشان در سیزده آبان ۱۳۴۳ زندگی وی را تیره و تار کرد.[۳۷] در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عشق و علاقه آذری قمی به امامخمینی باز هم بیشتر شد؛ زیرا وی بهروشنی میدید که حیات اسلام در دست ایشان است و با اقدامهای بنیادین امامخمینی، مسلمانان حیات مجددی مییابند.[۳۸] وی در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بارها در جبهههای جنگ حضور یافت و اعلام کرد برای شهادت و زیر تانک رفتن و در صورت لزوم فدای امامخمینی شدن آماده است و به آن افتخار میکند[۳۹]؛ چنانکه امامخمینی که علاقه بسیار ویژهای به نیروهای رزمنده داشت، در پاسخ کتبی به پیام آنان که از طریق آذری قمی به ایشان داده بودند، از وی خواست سلام ایشان را به آنان برساند و خود را شرمنده خدمات و فداکاریهای آنان شمرد و آنان را مایه افتخار پیامبر اکرم(ص) و امام زمان(ع) دانست و جایگاه آنان در پیشگاه خداوند را مایه غبطه خود شمرد؛ چنانکه آنان را یاوران خدا و اهل بیت(ع) دانست.[۴۰]
راهاندازی روزنامه رسالت
آذری قمی در سال ۱۳۶۴ اقدام به راهاندازی روزنامه رسالت کرد[۴۱]؛ زیرا به گفته خودش روزنامهها، مقالات زیادی را که او پس از پیروزی انقلاب مینوشت، چاپ نمیکردند و از امامخمینی خواسته بود به آنها دستور دهد مقالات وی را چاپ کنند؛ ولی روزنامهها این کار را نمیکردند.[۴۲] وی مقالات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نیز مقالات متعدد دیگری که برای اثبات ولایت مطلقه فقیه مینوشت در روزنامه رسالت منتشر میکرد. به گفته او امامخمینی از این جهت از وی قدردانی کرده بود.[۴۳]
مخالفت با دولت موسوی
با این حال، آذری قمی در هنگام رای اعتماد مجلس به دولت میرحسین موسوی در چهاردهم مرداد ۱۳۶۳ از مخالفان جدی وی بود و درباره تایید امامخمینی از دولت، اظهارات تندی کرد که خالی از تعریض به انقلاب و امامخمینی نبود و نمایندگان به او اعتراض کردند.[۴۴] به نظر وی تایید امامخمینی از نخستوزیری موسوی و تاکید ایشان بر اینکه وی شخصی متدین و متعهد است و در وضع بسیار پیچیده کشور، دولتِ وی را موفق و تغییر آن را به صلاح نمیداند، [۴۵] ارشادی بود و کار نمایندگان مجلس که به استناد تایید ایشان از تشخیص اصلح و اعلام آن کوتاهی کردند، درست نبود.[۴۶] در همین راستا در جریان رایگیری مربوط به نخستوزیری موسوی، آذری قمی و شماری از نمایندگان مجلس که به جمع ۹۹ نفر مشهور شدند، به نخستوزیری موسوی رای اعتماد ندادند.[۴۷] بعدها این مطلب به عنوان مخالفت با نظر امامخمینی از سوی عدهای منتشر شد؛ ولی امامخمینی رای مخالف و ممتنعدادن را حق نمایندگان مجلس میدانست.[۴۸] مخالفت آذری قمی با نظر امامخمینی درباره ادامه کار دولت موسوی که از افراد شاخص و به نوعی سخنگوی جمع ۹۹ نفر بود، گرچه با این توجیه صورت گرفت که امر ایشان ارشادی است و مخالفت با امر ارشادی اشکالی ندارد[۴۹]؛ اما این اقدام وی با نگاه وسیعی که بعدها درباره قلمرو ولایت فقیه ابراز کرد سازگاری نداشت.[۵۰] همچنین روزنامه رسالت که آذری قمی مسئولیت آن را بر عهده داشت، مطالب و انتقادهای تندی به عملکرد دولت منتشر میکرد و به سمت و سویی میرفت که در بسیاری از مواقع امامخمینی را متاثر و نگران میساخت[۵۱]؛ از اینرو امامخمینی برای جلوگیری از تضعیف روحیه رزمندگان، فرستادن روزنامه رسالت را به جبهههای جنگ منع کرد (فرارو) و به گفته برخی از مسئولان اگر ترس این نبود که بگویند روحانیان خودشان را هم تحمل نمیکنند، دستور توقیف آن روزنامه را میداد.[۵۲] همچنین آذری قمی با اصل گرفتن مالیات در نظام جمهوری اسلامی به عنوان حکم اولی مخالف بود و جزوهای هم در همین باره نوشت و پخش کرد.[۵۳] وی معتقد بود در انتخاب مهدی بازرگان به نخستوزیری دولت موقت و نیز تعیین و تایید سیدابوالحسن بنیصدر و صادق قطبزاده نباید تنها به تایید امامخمینی بسنده میشد.[۵۴] امامخمینی در آبان ۱۳۶۷ در نامهای به آذری قمی که گویا نظر ایشان را درباره روزنامه رسالت و جامعه مدرسین جویا شده بود، اعلام کرد نمیتواند درباره این دو حرفی بزند و هر طور خود وی و جامعه مدرسین صلاح دانستند، عمل کنند.[۵۵]
امامخمینی از دیدگاه آذری قمی
آذری قمی، امامخمینی را فردی با ابعاد مختلف که همه صفاتش فوقالعاده بود، میدانست[۵۶] و معتقد بود ایشان فانی در مصلحت اسلام بوده و ابعاد مختلف شخصیت ایشان آن طور که شایسته است، شناخته نشده است.[۵۷] به نظر وی یکی از ویژگیهای مهم امامخمینی که در او بسیار تاثیر گذاشت و او را جذب خودش کرد، اعتقاد و ایمان عمیق به اسلام بود؛ بنابراین برای خدا از درس و مرجعیت و همه چیز صرف نظر کرد و این کار بسیار مهمی بود.[۵۸] وی معتقد بود امامخمینی مردم، مسلمانان و منابع قدرت اسلام را خوب میشناخت و با قدرت معنوی زیادی که داشت، سخن ایشان در اعماق وجود مردم نفوذ میکرد و این نقش بسیار مهمی در پیشرفت نهضت داشت.[۵۹] به نظر وی بزرگترین خدمت امامخمینی که از تاسیس حکومت جمهوری اسلامی نیز مهمتر بود، لحاظکردن نقش زمان و مکان در اجتهاد و جمع میان فقه سنتی و فقه پویا بود؛ زیرا این امر ضامن بقای حکومت اسلامی است.[۶۰] وی خاطرنشان کرده است که ولایت فقیه همدوش با تمدن و زندگی اجتماعی امری ضروری و بدیهی و مهمتر از نماز و روزه و خمس و زکات است، ولی بهلحاظ اینکه در گذشته مبتلابه نبود در کتابهای فقهی مطرح نشده بود و امامخمینی با هوش، ذکاوت، دانش عمیق فقهی و احاطهای که داشت توانست مسئله مهم ولایت فقیه را به طور کامل و خوب تحلیل کند و جا بیندازد.[۶۱]
آذری قمی از دیدگاه امامخمینی
امامخمینی نیز آذری قمی را از چهرههای فاضل، مبارز و دلسوخته انقلاب میدانست که با نوشتن مقالات خوب مردم را به راه صحیح راهنمایی میکرد[۶۲]؛ همچنین با دعا درباره وی اعلام کرد همیشه به وی علاقهمند بوده و هرگز در ذهن ایشان نبوده است که او کاری برخلاف اسلام انجام داده است.[۶۳] ایشان در سال ۱۳۶۷ اجازهنامهای به آذری قمی در امور حسبیه و شرعیه داد.[۶۴]
وفات
آذری قمی ـ که در سالهای پایانی عمر انتقادها و واکنشهایی علنی و عمومی به برخی مسائل داشت و کم و بیش در تنگنا بود ـ سرانجام در پایان سال ۱۳۷۷ پس از تحمل یک دوره بیماری طولانی بر اثر سکته مغزی در ۷۵سالگی درگذشت و در صحن حرم فاطمه معصومه(س) در قم به خاک سپرده شد.[۶۵]
آثار علمی
از وی مقالات علمی متعددی در مجلات و نشریات پیش از انقلاب و پس از انقلاب ازجمله مجله مکتب اسلام، حکمت، مکتب تشیع و روزنامه رسالت به چاپ رسیده است.[۶۶] همچنین کتابهای زیادی از وی بر جای مانده است که احکام زمین و متعلقات آن، الاجتهاد و التقلید، دیه و شطرنج از دیدگاه احکام فقهی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی ـ الهی امامخمینی، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری، ولایت فقیه از دیدگاه قرآن، سیمای زن در نظام اسلامی، جنگ و صلح در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه فقها، خط امام، مکاسب محرمه، پرسش و پاسخ مذهبی، مالکیت در اسلام و احتکار و گرانفروشی ازجمله مهمترینِ آنها هستند.[۶۷]
پانویس
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۵؛ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۵۰.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۳۴۹؛ مرادحاصلی خامنه، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۸۳.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، ۳/۱۵.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۳۴۹؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۵؛ مرکز بررسی اسناد، آیتالله العظمی سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک، ۲۱/۱۵۰.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، ۳/۱۵.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۵.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۶.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۶؛ صالح، یاران صادق آفتاب، ۳۴۹.
- ↑ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۵۰؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۶ - ۱۲۷؛ مرادحاصلی خامنه، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۸۳.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۸.
- ↑ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۵۰.
- ↑ توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۶۹ - ۷۰؛ وفایی، آیتالله مشکینی در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲۸۲ - ۲۸۳؛ صالح، یاران صادق آفتاب، ۶۳ - ۶۵.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۶۳ - ۶۵.
- ↑ ذاکری، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، ۲۶۸ - ۲۶۹؛ ← سیدکاظم شریعتمداری.
- ↑ مرکز اسناد، ۲/۲۶۵.
- ↑ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴.
- ↑ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۳.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۳۰.
- ↑ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۳ و ۶۱.
- ↑ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۴۱؛ منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۶۱.
- ↑ منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۷ - ۲۹.
- ↑ توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۶۹ و ۹۰؛ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۶۲.
- ↑ وفایی، آیتالله مشکینی در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲۸۳.
- ↑ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۴۲.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۱۰۷؛ گرامی، خاطرات آیتالله محمدعلی گرامی، ۳۲۱.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۳۲؛ مرادحاصلی خامنه، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۸۴؛ صالح، یاران صادق آفتاب، ۳۵۰.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۳۵۰؛ ←بازگشت امامخمینی.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۳۵۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۹۲.
- ↑ مرادحاصلی خامنه، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۸۴.
- ↑ مرادحاصلی خامنه، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۸۴.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۱۷۰ - ۱۷۴.
- ↑ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۳۶۳ - ۳۶۴.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۳۴۹؛ دبیرخانه، ۱/۱۲۵.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۹ - ۱۳۰.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۳۰.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۳۰ - ۱۳۱.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۱۳۶.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، ۳/۱۷.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، ۱/۱۲۷ - ۱۲۸.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، ۱/۱۲۷ - ۱۳۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۳، به سوی سرنوشت، ۲۲۳ - ۲۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۹۳.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۳، به سوی سرنوشت، ۲۲۴ - ۲۲۵.
- ↑ علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۱۱/۲۴۷ - ۲۴۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۹۷؛ ← میرحسین موسوی.
- ↑ رهامی، مصاحبه، مجله شهروند امروز، ۱۲/۱۲/۱۳۸۶ش، ۵۶؛ علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۱۱/۲۴۷ ۲۴۸ و ۳۹۰.
- ↑ بیات، مجله شهروند امروز، ۱۲/۱۲/۱۳۸۶ش، ۵۵.
- ↑ بیات، مجله شهروند امروز، ۱۲/۱۲/۱۳۸۶ش، ۵۵.
- ↑ بیات، مجله شهروند امروز، ۱۲/۱۲/۱۳۸۶ش، ۵۵.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۳، به سوی سرنوشت، ۴۳۳.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۳، به سوی سرنوشت، ۳۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۴۱.
- ↑ آذری، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش، ۱/۷۴.
- ↑ آذری، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش، ۱/۷۲.
- ↑ آذری، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش، ۱/۷۲ - ۷۳.
- ↑ آذری، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش، ۱/۷۳.
- ↑ آذری، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش، ۱/۶۲.
- ↑ آذری، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش، ۱/۶۲ - ۶۴ و ۷۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۴۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۴۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۶۶.
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۳۵۰؛ منتظری، ۵۹.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۷ - ۱۲۸.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲۹.
منابع
- آذری قمی، احمد، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بیات، اسدالله، مجله شهروند امروز، ۱۲/۱۲/۱۳۸۶ش.
- توانانیا، مقداد و حسین آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- ذاکری، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
- ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، مهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک شرح مبارزات حضرت آیتالله حاجشیخمهدی ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، عبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک شرح مبارزات حضرت آیتالله حاجشیخعبدالرحیم ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- رهامی، محسن، مصاحبه، مجله شهروند امروز، ۱۲/۱۲/۱۳۸۶ش.
- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- صالح، سیدمحسن، یاران صادق آفتاب، درنگی در پیشینه و تلاشهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، داوود، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، تهران، امید فردا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- فرارو، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۸/۵/۱۳۸۸ش.
- گرامی، محمدعلی، خاطرات آیتالله محمدعلی گرامی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- مرادحاصلی خامنه، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، اعظم، امینی، ابراهیم (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، اسناد انقلاب اسلامی ایران، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، آیتالله العظمی سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- منتظری، محمد، یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجتالاسلام محمد منتظری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- وفایی، آیتالله مشکینی در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مرتضی، آیتالله مشکینی در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۳، به سوی سرنوشت، به کوشش محسنهاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
منبع
نرجس عبدیائی، دانشنامه امام خمینی(ره)، ج۱، ص...