نفت، مادهای راهبردی و اثرگذار بر بسیاری از تحولات ایران و جهان.
معنای لغوی و اصطلاحی
نفت خام، مایع سیاهرنگی است که منشأ فسیلی دارد، به طور طبیعی در زیر پوسته زمین تشکیل میشود و در اصطلاح علمی به آن «هیدروکربن» میگویند[۱]. بیشترین منابع نفت جهان در پنج منطقه امریکای شمالی، کشورهای مجاور دریای کارائیب و امریکای جنوبی، خاور دور، خاورمیانه و اتحاد جماهیر شوروی [سابق] واقع شده است[۲].
پیشینه
آشنایی با نفت، قدمتی شش هزارساله دارد. در گوشه و کنار ایرانِ قدیم، چشمههای نفت خام جاری بود و مردم آن روزگار برای روشنایی و مصارف دارویی از نفت بهره میبردند[۳]. در روایتهای دینی نیز نفت (نفط) مادهای معدنی[۴] و افروختنی[۵] است که خمس به آن تعلق میگیرد[۶]. کشف نفت در عصر جدید و در پی آن، پدیدآمدن صنعت نفت، به زمان آشنایی «جرج بیسل» با این ماده در سال ۱۸۵۳م/ ۱۲۲۵ش در امریکا بر میگردد[۷]. وی که در صدد عرضه سوختی روشناییبخش، ارزان و با کیفیت عالی به بازار بود به فکر تأمین روشنایی از آن افتاد و پس از آزمایشها و بررسیهای فراوان به این امر دست یافت[۸].
نخستین چاه نفت ایران در سال ۱۲۸۷ در مسجدسلیمان حفر شد[۹]. پیدایش نفت در منطقه خاورمیانه ازجمله ایران، به دگرگونیهای بزرگ داخلی و خارجی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انجامید، به گونهای که اگر پیدایش نفت در خاورمیانه نبود، این منطقه جایگاه بینالمللی و راهبردی کنونی را نمییافت[۱۰]. گفته شده از میان بیست میدان نفتی بزرگ جهان، سیزده میدان[۱۱]، یعنی دوسوم آن در منطقه خاورمیانه قرار دارد[۱۲]. در قرن بیستویکم نیز باوجود رویآوردن کشورها به منابع طبیعی دیگر برای تأمین انرژی، اقتصاد مدرن جهان به طور فزایندهای به انرژی نفت و گاز وابسته خواهد بود[۱۳]. این نیازهای جهانی، ایران را که یکی از عرضهکنندگان اصلی منابع طبیعی است در جایگاه حساستری قرار داده است[۱۴].
نفت و صنعت آن در ایران
تاریخچه صنعت نفت ایران از توطئههای خارجی آکنده است[۱۵]. پنج سال پس از تولد صنعت نفت در امریکا ۱۸۵۹م/ ۱۲۳۱ش و پیش از کشف نفت در ایران، امتیاز کشف و استخراج آن در سالهای ۱۲۳۶ش/ ۱۸۶۴م[۱۶]، ۱۲۵۱ش/ ۱۸۷۲م[۱۷] و ۱۲۶۳ش/ ۱۸۸۴م به بیگانگان داده شد که هیچیک به انجام نرسید[۱۸]. در سال ۱۲۸۰ش/ ۱۹۰۱م «ویلیام ناکس دارسی» امتیاز استخراج نفت ایران را به مدت شصت سال به دست آورد[۱۹]. پس از فوران نفت از چاه کنده «نفتون» در مسجدسلیمان[۲۰]، نخستین شرکت نفتی ایران و انگلیس تأسیس شد[۲۱] و دولت انگلیس امتیاز «دارسی» را به یک توافقنامه بینالمللی تبدیل کرد[۲۲]. ایران در سال ۱۳۰۰ تمایل داشت امتیاز نفت شمال را به شرکتهای امریکایی واگذار کند که انگلیس مانع این کار شد[۲۳]. در سال ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۳م انگلیس قرارداد نفتی دیگری با ایران بست که در واقع تمدید قرارداد «دارسی» به مدت سی سال بود[۲۴].
با اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ به دست انگلیس، شوروی و سپس امریکا، رقابت این استعمارگران بر سر منافع بهویژه نفت، شدت یافت و شرکتهای امریکایی و انگلیسی و پس از آن هیئتی از شوروی، برای گرفتن امتیازات نفتی به ایران آمدند[۲۵]. شوروی در برابر خروج نیروهای خود از شمال ایران، خواستار امتیاز نفت شمال ایران به مدت پنجاه سال بود که با وجود پذیرش دولت و انعقاد قرارداد، مجلس آن را رد کرد[۲۶]. مجلس در مرحله بعد با تصویبنکردن قرارداد گس ـ گلشائیان که با انگلستان بسته شده بود، گام دیگری در راستای ملیکردن صنعت نفت برداشت[۲۷]. در جریان مذاکرات اعضای کمیسیون نفت مجلس درباره این قرارداد، محمد مصدق پیشنهاد اقدام عملی برای ملیشدن صنعت نفت را داد که پذیرفته نشد[۲۸]؛ ولی سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان و کشتهشدن علی رزمآرا، نخستوزیر وقت که از مخالفان ملیشدن صنعت نفت بود[۲۹]، قانون ملیشدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب شد[۳۰]. پس از تصویب این قانون، دولت انگلیس به تحریم نفتی ایران اقدام کرد[۳۱] و از ایران به شورای امنیت شکایت برد که به نتیجه نرسید[۳۲]. مصدق که در آن زمان به نخستوزیری رسیده بود، در برابر نقشههای امریکا و انگلیس، به اصلاح امور اقتصادی پرداخت و نظریه «اقتصاد بدون نفت» را به اجرا گذاشت[۳۳] (ببینید: ملیشدن صنعت نفت)
پس از بینتیجهماندن تلاشهای انگلیس و امریکا در جلوگیری از ملیشدن صنعت نفت و تشدید بحران نفت در ایران، امریکا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به کودتا دست زد و در پی آن کنسرسیومی متشکل از پنج شرکت امریکایی، یک شرکت انگلیسی، یک شرکت فرانسوی و یک شرکت هلندی تأسیس شد[۳۴]. در سال ۱۳۳۹ش/ ۱۹۶۰م گروهی از کشورهای صادرکننده نفت برای تأمین منافع خود و دردستگرفتن کنترل قیمت نفت، سازمان اوپک را تأسیس کردند. با تأسیس اوپک، درآمدهای نفتی ایران بیش از سهبرابر افزایش یافت[۳۵].
در جریان انقلاب اسلامی به دنبال نارضایتی عمومی مردم و اعتصاب کارکنان شرکت نفت و قطع صدور نفت، یکی از بزرگترین شوکهای نفتی بر کشورهای مصرفکننده نفت وارد شد[۳۶]. در پی این اعتصاب، امامخمینی هیئتی پنجنفره از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی و به ریاست مهدی بازرگان را برای نظارت بر تولید نفت به میزان نیاز داخلی و جلوگیری از دخالت ارتش در امر نفت مأمور کرد[۳۷]. اعتصاب کارکنان شرکت نفت، با شرایطی مانند لغو همه قراردادهای استعماری و حفظ استقلال نفتی ایران پایان یافت[۳۸] (ببینید: اعتصاب کارکنان صنعت نفت) و سرانجام در چهاردهم اسفند ۱۳۵۷ و پس از هفتاد روز قطع صادرات، نخستین محموله نفت ایران صادر شد[۳۹] و پس از آن، ایران راهبرد افزایش قیمت نفت را پیگرفت و در نتیجه قیمت نفت در سال ۱۳۵۹ سهبرابر قیمت اعلامشده نفت پیش از انقلاب شد[۴۰].
اهمیت نفت در معادلات سیاسی
امروزه نفت یک منبع مهم انرژی است که نهتنها یک عامل تعیینکننده اقتصادی و صنعتی، بلکه یک عامل سیاسی و امنیتی نیز قلمداد میشود[۴۱]. نفت برای کشورهای دارنده آن، افزون بر انرژی، سرمایه نیز به شمار میآید و از این دیدگاه، ارزش و اهمیت بسیاری دارد[۴۲] و آن را یکی از مؤلفههای اثرگذار در تولید ثروت و قدرت در جهان کنونی میدانند[۴۳]. نفت عاملی برای تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهای نفتخیز و بهانهای برای سیاستهای مداخلهجویانه کشورهای بزرگ جهان همچون امریکا و شوروی [سابق] بوده است[۴۴]. اما نگاه به مسئله نفت به دو شکل نگاه استعماری و نگاه عدالتخواهانه بوده است.
امامخمینی اهمیت نفت در معادلات جهان و اقتصاد بینالملل را امری بدیهی میدانست[۴۵] و پدیدآمدن بحران در نفت را عامل برهمخوردن همه معادلات اقتصادی و تجاری دنیا به شمار میآورد[۴۶]. ایشان با توجه به اهمیت نفت و منابع زیرزمینی دیگر، برآن بود که استعمارگران انگلیسی، از سیصد سال پیش برای مطالعه و کشف منابع زیرزمینی به سرزمینهای شرقی ازجمله ایران نفوذ کرده و مختصات و مشخصات همه گنجینههای زیرزمینی همچون نفت را در تمام مناطق این کشورها به دست آورده بودند[۴۷]. ایشان پیشرفت کنونی دنیای متمدن را در گروی نفت کشورهای شرقی و مسلمان میدید[۴۸].
از نظر تاریخی، کنترل مناطق سرشار از نفت، هدف راهبردی قدرتهای بزرگ بوده است[۴۹]. میل این قدرتها بهویژه امریکا برای تسلط بر منابع نفتی خاورمیانه که بخش مهمی از جهان اسلام است، تابعی از هدفهای کلی این کشورها برای دستیابی به منافعشان قلمداد میشود؛ منافعی چون تضمین امنیت متحدان منطقهای خود بهویژه رژیم اسرائیل، جلوگیری از تقویت دولتهای معارض با رژیم اسرائیل و تضمین تداوم انتقال انرژی ارزان که از راه مقابله با اسلامگرایی به دست میآمد[۵۰].
امامخمینی همواره خطر جهانخواران شرق و غرب بهویژه امریکا و اسرائیل و طمع آنان بر منابع زیرزمینی جهان اسلام و غارت این منابع با گماردن عوامل دستنشانده خود را گوشزد میکرد و مسلمانان را به ایمان و اتحاد برای کوتاهکردن دست آنان از کشورهای اسلامی فرا میخواند[۵۱]. ایشان، علت اصلی حمایت ابرقدرتها از محمدرضا پهلوی را چپاول منابع و نفت ایران میدید[۵۲] و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همواره درباره خطر دشمنان[۵۳] و طمع آنان به منابع نفتی و به دست آوردن بازار ایران هشدار میداد[۵۴]. امامخمینی شوروی را نیز مانند امریکا، دولتی چپاولگر، خواهان سلطه بر ایران و منابع و ذخایر کشور بهویژه گاز میشمرد[۵۵]. امروزه نیز جهان غرب، به سبب برخورداری کشورهای حوزه خلیج فارس از بیشترین ذخایر نفتی، از تمام توان خود در نهادهای بینالمللی، شرکتهای نفتی و نیروهای نظامی برای رویکارآوردن دولتهای حامی غرب و در نتیجه تسلط بر نفت این منطقه استفاده میکند[۵۶]
جایگاه نفت در تحولات ایران
خاطره تلخ ایرانیان از سلطه قدرتهای بزرگ که به طمع منابع نفتی و غیر نفتی به ایران رویآورده بودند به صورت مبارزه با امتیازات و قراردادها ظهورکرد و از سرچشمههای اصلی قیام و نهضت مشروطیت شد[۵۷]؛ همچنانکه اشغال ایران در جنگ جهانی دوم که نفت از علتهای اصلی آن بود، انگیزه مردم را برای مبارزه بر ضد امتیازات نفتی[۵۸] تا حد لغو این امتیازات و ملیکردن صنعت نفت، بیشتر کرد[۵۹]. در جریان ملیشدن صنعت نفت و پس از کودتای ۲۸ مرداد، دولت امریکا از یک واسطه و میانجی به یک رقیب نفتی برای انگلستان و مدافع ایران برای رهایی از چنگال کمونیسم درآمد[۶۰].
درآمد نفت در دوران حکومت پهلوی موجب پدیدآمدن دولت رانتخوار و استقلال آن از طبقات اجتماعی شد و این امر، افزایش خودکامگی محمدرضا پهلوی و ایجاد استبداد نفتی را به ارمغان آورد[۶۱]. در سال ۱۳۵۲ افزایش درآمدهای نفتی به افزایش رفاه مصرفی در حکومت، تشدید وابستگی به امریکا و گسترش و تجهیز نیروهای نظامی و نیز تهاجم فرهنگی انجامید و این امور، همراه با سیاست استبدادی پهلوی، زمینهساز نارضایتی عمومی و تحولات پس از آن شد[۶۲]. استفاده از درآمد نفت برای نوسازی و توسعه اقتصادی کشور و بیتوجهی به توسعه سیاسی، عامل دیگری در ایجاد تحولات سیاسی و اجتماعی به دست مردم بود[۶۳].
امامخمینی معتقد بود علت تأیید سرکوب و کشتار مردم به دست رژیم پهلوی از سوی قدرتهای استعماری، همچنین تلاش این رژیم برای اغفال مردم و دور نگهداشتن آنان از اسلام و روحانیون، چپاول نفت و گاز ایران است[۶۴] و برای تغییر این رویه، باید نظامی قدرتمند و مستقل با تکیه بر مردم ایجاد کرد[۶۵]. ایشان در بیان علتهای نارضایتی مردم اشاره کرده است که مردم میخواهند نفت به طور منطقی استخراج شود، به فروش برسد و درآمد به دست آمده از آن، صرف ملت شود[۶۶].
استفاده از ابزار نفت بر ضد دشمنان
کشورهای اسلامی هفتاددرصد اندوختههای نفت جهان را در اختیار دارند[۶۷]. افزایش اهمیت نفت پس از جنگ جهانی اول و افزودهشدن آن به انگیزههای قدرتهای استعماری، کشورهای اسلامی را در موقعیت ویژهای قرار داده است[۶۸]. امامخمینی نفت را عامل قدرت کشورهای اسلامی و رگ حیات ابرقدرتها میشمرد و معتقد بود بستن نفت به روی ابرقدرتها حتی در مدتی کوتاه، آنان را به عقبنشینی و تسلیم وادار خواهد کرد[۶۹]. ایشان از مسلمانان میخواست با سلاح نفت به مقابله با امریکا و اسرائیل بپردازند[۷۰]؛ همچنانکه در جریان انقلاب اسلامی از کارکنان شرکت نفت خواست با اعتصاب خود، مانع صدور نفت به امریکا و اسرائیل شوند[۷۱]. ایشان پس از پیروزی انقلاب و در هنگامههای حساس جنگ نیز از تهدید به استفاده از سلاح نفت در برابر کمک دشمنان به صدام حسین و عقبراندن آنان استفاده میکرد[۷۲]. برای نمونه ایشان در سیویکم شهریور ۱۳۶۲ و در پی درخواست عراق از فرانسه برای دریافت سلاحهای ویرانگر و حمله به منابع اقتصادی ایران، همه کشورهای منطقه و کشورهای استفادهکننده از نفت را به بستن تنگه هرمز و قطع صادرات نفت تهدید کرد[۷۳].
سیاستهای نفتی در رژیم پهلوی
افزایش شگفتانگیز قیمت نفت در سالهای ۱۹۷۳ ـ ۱۹۷۴م/ ۱۳۵۲ ـ ۱۳۵۳ش به یک دگرگونی بنیادین در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت خاورمیانه انجامید و این کشورها، به بیشترین رشد اقتصادی تاریخ خود رسیدند[۷۴]. قیمت نفت در دسامبر ۱۹۷۳م در مقایسه با نیمه اول سال ۱۹۷۳م، حدود چهاربرابر شد[۷۵]. درآمد نفتی ایران که در سال ۱۳۴۹ش/ ۱۹۷۰م، ۹۵۰ میلیون دلار بود، در سال ۱۳۵۳ش/ ۱۹۷۲ ـ ۱۹۷۳م، به ۵/۱۸میلیارد دلار و در سال ۱۳۵۴ش/ ۱۹۷۵م به ۹/۱۸میلیارد دلار رسید[۷۶].
با افزایش بهای نفت، گرچه گفته شده بخش زیادی از درآمدهای نفتی صرف توسعه اقتصادی کشور شد اما این نوسازی سریع، مشکلات بسیاری[۷۷] مانند افزایش واردات بیرویه، گسترش صنایع مونتاژ و گرایش جامعه به مصرفگرایی را پدید آورد[۷۸]؛ همچنین تمایل فراوان پهلوی به خرید سلاحهای پیشرفته، سبب برگرداندن دلارهای نفتی به امریکا و وابستگی بیشتر ایران به ابرقدرتها شد[۷۹].
امامخمینی همواره بر این نکته تأکید داشت که سیاست رژیم پهلوی درباره نفت نادرست بوده است[۸۰]؛ زیرا در برابر بهیغمادادن اندوختههای نفتی و معادن کشور[۸۱] و استخراج و فروش بیرویه نفت، ایران را به پایگاه نظامی، انبار اسلحه و محل استقرار مستشاران امریکایی تبدیل کرده بود[۸۲]. امامخمینی بر آن بود که رژیم پهلوی با بهرهگیری از درآمدهای نفتی حتی به تبلیغ و تقویت بهائیت و اسرائیل میپردازد[۸۳] و در زمینه اقتصادی افزون بر نابودی زراعت و کشاورزی[۸۴]، موجب وابستگی، عقبماندگی و از میانرفتن استقلال کشور نیز[۸۵] شده است.
سیاستهای نفتی در جمهوری اسلامی ایران
توجه به نقش اساسی نفت در اقتصاد کشورهای نفتخیز و استفاده از این منبع برای رشد اقتصادی کشور و جلوگیری از فروش بیرویه نفت، از پیش از انقلاب اسلامی ایران، از مؤلفههای اصلی مورد نظر امامخمینی بود[۸۶]. ایشان نفت را ثروت ملی و میراث نسلهای آینده میدانست[۸۷] و معتقد بود نفت را باید عاقلانه و بر اساس نیاز و ضرورت و با رعایت مصالح مردم و استقلال کشور تولید کرد، فروخت و هزینه کرد[۸۸]. ایشان تأکید میکرد درآمد نفت باید صرف ملت[۸۹]، رفع مشکلات اقتصادی مردم[۹۰]، تأمین رفاه آنان[۹۱] و نوسازی اقتصاد کشور[۹۲] شود. ایشان فروش نفت به همه کشورهای جهان ـ غیر از رژیم اشغالگر فلسطین و دولت نژادپرست [سابق] آفریقای جنوبی با حفظ منافع ملی، استقلال کشور و مراعات عدالت ـ را روا میدانست[۹۳]. امامخمینی معتقد بود، ایران با توجه به امکانات و ظرفیتهای فراوان و نیروهای انسانی مستعد و خلاقی که دارد، بدون نفت هم توان رشد اقتصادی و غلبه بر فقر را دارد[۹۴]. از دیدگاه ایشان بهرهمندی از نفت به معنای صدور همیشگی آن نیست؛ بلکه کشور میتواند با افزایش تولیدات داخلی و تأمین نیازهای خود، صدور نفت را قطع کند یا به کمترین مقدار برساند[۹۵].
با توجه به دیدگاههای امامخمینی درباره حفظ ثروت عمومی نفت، تولید نفت بر اساس نیاز ارزی کشور و با توجه به اصل صیانت مخازن صورت گرفت[۹۶]. در آن دوران، امامخمینی بر اهتمام نظام و دولت برای اصلاح و بازسازی سراسر کشور بهویژه روستاها و مناطق نفتخیز[۹۷] و اختصاص درآمد یک روز نفت به همه استانهای کشور برای ساختن و بازسازی مدارس و مساجد و برآوردن نیازهای دیگر[۹۸] تأکید کرد. در دوران جنگ تحمیلی نیز ایشان، ضمن تأکید بر ادامه تولید و صادرات نفت و اکتشاف منابع نفتی جدید و ترمیم مراکز آسیبدیده در جنگ[۹۹]، نوید راهاندازی کامل صنایع نفت، گاز و پتروشیمی را به مردم داد[۱۰۰]؛ از اینرو دولت، پس از جنگ به بازسازی پالایشگاههای نفتی و صنایع پتروشیمی و هدایت نفت و گاز در مسیر تولید فرآوردههای پتروشیمی روی آورد[۱۰۱].
امامخمینی در سال ۱۳۶۷ یکی از سیاست کلی نظام در دوران بازسازی را گسترش صادرات کالاهای غیر نفتی و مبادی صدور کالا و تکیهنکردن بر صادرات نفت اعلام کرد[۱۰۲]. ایشان به مسئولان گوشزد میکرد با استفاده بهینه از نفت این گنج و اندوختههای خدادادی دیگر را بهدقت پاسداری و نیازهای جامعه بهویژه مناطق محروم را برطرف کنند[۱۰۳].
جمهوری اسلامی برای بهرهوری بهینه از صنعت نفت و گاز، به سیاستهایی چون در پیشگرفتن راهکارهای مناسب برای گسترش اکتشاف نفت و گاز، افزایش ظرفیت تولید صیانتشده نفت متناسب با اندوختههای موجود و برخوردارکردن کشور از قدرت اقتصادی، امنیتی و سیاسی، گسترش پژوهشهای بنیادی و توسعهای، تربیت نیروهای انسانی متخصص و تلاش برای ایجاد مرکز جذب و صدور دانش و خدمات فنی ـ مهندسی در زمینه انرژی روی آورده است[۱۰۴]؛ همچنین بهینهسازی مصرف، جایگزینی صادرات فرآوردههای نفت و گاز و پتروشیمی به جای صدور نفت خام و گاز طبیعی و بهرهبرداری از موقعیت منطقهای و جهانی کشور برای خرید، فروش، فرآوری، پالایش، معاوضه و انتقال نفت و گاز منطقه به بازارهای داخلی و جهانی، بخش دیگری از سیاستهای این صنعت در جمهوری اسلامی ایران است[۱۰۵].
مالکیت نفت و احکام شرعی آن
از دیدگاه امامخمینی انفال، اموالی است که به پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به سبب منصب امامت آنان اختصاص دارد. بخشی از این اموال، معدنهایی است که مالک خاصی ندارد[۱۰۶]. از نگاه کلّی ایشان گرچه انفال در زمان غیبت برای عموم شیعیان، اعم از فقیر و غنی مباح است و آنان مالک آن به شمار میآیند[۱۰۷]؛ ولی نفت، گاز و معدنهایی که در عرف، خارج از حدود املاک شخصی شمرده میشود، تابع املاک نیست و اگر بر فرض در حدود املاک شخصی قرار بگیرد ـ از آنجاکه این گونه معدنها به ملتهای حال و آینده تعلق دارد ـ از تبعیت خارج میشود و دولت اسلامی میتواند با خریداری یا اجاره آن املاک، به استخراج معادن اقدام کند[۱۰۸] (ببینید: انفال)
پانویس
- ↑ میرترابی، درآمدی براقتصاد سیاسی و مسائل نفت ایران، ۱۴.
- ↑ فاتح، پنجاه سال نفت ایران، ۲۷.
- ↑ موحد، خواب آشفته نفت روایت از روزگاران کهن، ۱۱۷ ـ ۱۱۸.
- ↑ مفضل، التّوحید، ۱۵۲.
- ↑ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱/۳۲۵.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۴۱.
- ↑ موحد، خواب آشفته نفت روایت از روزگاران کهن، ۱۲۱.
- ↑ یرگین، نفت، پول، قدرت، ۱/۱۰.
- ↑ نصیری، نفت و اهمیت حیاتی آن در دنیای امروز، ۸۴.
- ↑ احمدی، تحولات تاریخی متأثر از نفت در خاورمیانه، ۵.
- ↑ قنبری، جایگاه خاورمیانه در بازار جهانی نفت، ۷.
- ↑ قنبری، جایگاه خاورمیانه در بازار جهانی نفت، ۷؛ بورس، منابع جهانی نفت، ۶۵.
- ↑ ترکان، گاز طبیعی و امنیت ملی، ۶۴.
- ↑ ترکان، گاز طبیعی و امنیت ملی، ۶۴.
- ↑ میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی، ۱۸۰.
- ↑ موحد، خواب آشفته نفت روایت از روزگاران کهن، ۱۲۵.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۴۷ ـ ۴۴؛ شوادران، خاورمیانه، نفت و قدرتهای بزرگ، ۱۲؛ نصری، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۷۹.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۴۳؛ ماسلی، نفت، سیاست و کودتا در خاورمیانه، ۵۵.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۶۳؛ نصری ۸۱.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۶۸.
- ↑ میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی، ۱۸۰.
- ↑ نصری، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۸۱.
- ↑ نصری، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۸۴.
- ↑ نصری، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۸۷؛ کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۲۱۸.
- ↑ حسینیان، بازخوانی نهضت ملی ایران، ۶۹ ـ ۷۱.
- ↑ نصری، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۸۹ ـ ۹۰؛ کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ ازغندی، روابط خارجی ایران، ۱۵۲ ـ ۱۵۳.
- ↑ حسینیان، بازخوانی نهضت ملی ایران، ۸۲ ـ ۸۴.
- ↑ راسخی، تاریخ نفت ایران، ۱۴۶.
- ↑ عِلم، قدرت و اصول، ۱۳۸ ـ ۱۳۹.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۳۲۷.
- ↑ فخیمی، سی سال نفت ایران، ۱۳۴.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۲۸۲.
- ↑ مقدم، تاریخ جامع ملیشدن نفت، ۴۰۸ ـ ۴۰۹.
- ↑ وزارت نفت، نفت از آغاز تا امروز، ۱۸؛ ازغندی، روابط خارجی ایران، ۲۵۵.
- ↑ نصری، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۶۱.
- ↑ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا، ۶۴ ـ ۶۵؛ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۱۶۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۰۲ ـ ۳۰۳.
- ↑ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا، ۶۷.
- ↑ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا، ۶۹.
- ↑ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا، ۶۹ ـ ۷۰.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۲۲.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۲۲.
- ↑ واعظی، دیپلماسی انرژی ایران و قدرتهای بزرگ در خلیج فارس، ۱۲۲.
- ↑ اودل، نفت و کشورهای بزرگ جهان، ۲۰۲ ـ ۲۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۴.
- ↑ تخشید و متین، تسلط بر منابع نفتی استراتژیک خلیج فارس، ۲۱۰.
- ↑ تخشید و متین، تسلط بر منابع نفتی استراتژیک خلیج فارس، ۲۱۰ ۲۱۰ ـ ۲۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۱؛ ۱۲/۲۰۲؛ ۱۵/۵۹؛ ۱۹/۲۸ و ۲۰/۳۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۹۷ و ۳۵۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۹۵ و ۱۴/۱۷۷، ۴۹۷.
- ↑ جهرمی و رضایی، سلطه بر نفت، ۲۵۱.
- ↑ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۱۰۳ ـ ۱۰۴.
- ↑ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۱۱۶.
- ↑ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۱۰۴.
- ↑ ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۲۹۳.
- ↑ کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۲۸۹.
- ↑ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۱۴۱.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۲۴ ـ ۵۲۵؛ زیباکلام، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، ۱۴۳ ـ ۱۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۹۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۶۷.
- ↑ حشمت زاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۷۹.
- ↑ حشمت زاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۸۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۹۰؛ ۱۶/۳۳۰ و ۱۸/۵۴ ـ ۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۹۸ و ۵/۷۶، ۳۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۶ و ۱۸/۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۳۱ و ۱۴۷.
- ↑ حاجییوسفی، نفت و توسعه اقتصادی در ایران، ۹۸.
- ↑ طلوعی، بازی قدرت، جنگ نفت در خاورمیانه، ۲۴۲.
- ↑ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۴۱۳.
- ↑ کدی، ریشههای انقلاب ایران، ۲۱۹.
- ↑ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۱۳۵ ـ ۱۳۷.
- ↑ کدی، ریشههای انقلاب ایران، ۲۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۰۴؛ ۱۱/۹ و ۱۵/۴۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۵۱ و ۵/۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۶ ـ ۲۷، ۲۰۷ و ۱۱/۹، ۱۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۵ ـ ۵۶ و ۶/۸۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۹؛ ۶/۸۵ و ۲۱/۴۳۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰۹؛ ۵/۱۵۷ و ۱۷/۲۷۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۹ و ۴/۵۵ ـ ۵۶، ۱۳۷؛ موسایی، امامخمینی، دولت و اقتصاد، ۴۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۰، ۶۷ و ۴۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۳۳ و ۵/۳۹۷، ۴۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۴.
- ↑ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۱۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۸۴ ـ ۴۸۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۱۸ و ۴۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۳۲.
- ↑ حشمتزاده، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران، ۳۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸ ـ ۱۵۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۳۳.
- ↑ سیدجوادین و دیگران، نقش توسعه منابع انسانی در دستیابی به چشمانداز ۱۴۰۴ صنعت نفت، ۸۹.
- ↑ سیدجوادین و دیگران، نقش توسعه منابع انسانی در دستیابی به چشمانداز ۱۴۰۴ صنعت نفت، ۸۹. ۹۰ ـ ۹۱.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۴۷.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۴۸.
- ↑ امامخمینی، استفتائات، ۲/۵۸۸ـ۵۸۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۰۲.
منابع
- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب؛ درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گلمحمدی و محمد ابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نشر نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
- احمدی، حمید، تحولات تاریخی متأثر از نفت در خاورمیانه، مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره ۱۴۱، ۱۳۸۸ش.
- ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دستنشانده) ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، تهران، قومس، چاپ نهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- امامخمینی، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- اودل، پیتر، نفت و کشورهای بزرگ جهان، ترجمه امیرحسین جهانبگلو، تهران، خوارزمی، چاپ اول، ۱۳۵۱ش.
- بورس، مجله، منابع جهانی نفت، شماره ۹، ۱۳۴۳ش.
- تخشید، محمدرضا و مهدی متین، تسلط بر منابع نفتی استراتژیک خلیج فارس و تهاجم نظامی ایالات متحده به عراق، مجله مطالعات جهان، شماره ۱، ۱۳۹۰ش.
- ترکان، اکبر، گاز طبیعی و امنیت ملی، چاپشده در مجموعه مقالات همایش ملی نفت و سیاست خارجی، تهران، پژوهشکده تحقیقات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- جهرمی، سیدجواد و محسن رضایی صدرآبادی، سلطه بر نفت، مجله راهبرد توسعه، شماره ۲۴، ۱۳۸۹ش.
- حاجییوسفی، امیرمحمد، دولت، نفت و توسعه اقتصادی در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- حسینیان، روحالله، بازخوانی نهضت ملی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- حشمتزاده، محمدباقر، ایران و نفت، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران (۱۳۷۵ ـ ۱۳۵۷)، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- ذوقی، ایرج، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، تهران، دانشپور، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- راسخی لنگرودی، احمد، موج نفت، تاریخ نفت ایران از امتیاز تا قرارداد، تهران، اطلاعات، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
- راوندی، قطبالدین سعیدبنهبةالله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه اماممهدی(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- زیباکلام، صادق، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، تهران، روزنه، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
- سیدجوادین، سیدرضا و دیگران، نقش توسعه منابع انسانی در دستیابی به چشمانداز ۱۴۰۴ صنعت نفت، مجله مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت، شماره ۸، ۱۳۸۸ش.
- شوادران، بنجامین، خاورمیانه، نفت و قدرتهای بزرگ، ترجمه عبدالحسین شریفیان، تهران، فرانکلین، ۱۳۵۴ش.
- صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- طلوعی، محمود، بازی قدرت، جنگ نفت در خاورمیانه، تهران، علم، ۱۳۷۱ش.
- علم، مصطفی، نفت، قدرت و اصول، مترجم، غلامحسین صالحیار، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- فاتح، مصطفی، پنجاه سال نفت ایران، تهران، پیام، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- فخیمی، قباد، سی سال نفت ایران از زمان ملیشدن نفت تا انقلاب، تهران، مهراندیش، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- قنبری، علیرضا، جایگاه خاورمیانه در بازار جهانی نفت، مجله اقتصاد انرژی، شماره ۱۱۵، ۱۳۸۸ش.
- کاتوزیان، همایون، اقتصاد سیاسی ایران، از مشروطیت تا پایان سلسه پهلوی، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران، مرکز، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
- کدی، نیکی آر، ریشههای انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- ماسلی، لئونارد، نفت، سیاست و کودتا در خاورمیانه، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، رسام، چاپ اول، ۱۳۶۵ش.
- مفضلبنعمر، توحید المفضل، تحقیق کاظم مظفر، قم، کتابفروشی داوری، چاپ سوم، بیتا؛ مقدم، احمد خلیلالله، تاریخ جامع ملیشدن نفت، تهران، قومس، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت روایت از روزگاران کهن، مجله بخارا، شماره ۸۷ ـ ۸۸، ۱۳۹۱ش.
- موسایی، میثم، امامخمینی، دولت و اقتصاد، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۳۰۰ ـ ۱۳۵۷ش، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- میرترابی، سعید، درآمدی براقتصاد سیاسی و مسائل نفت ایران، تهران، قومس، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- میلانی، محسن، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطاردزاده، تهران، گام نو، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- نصری، قدیر، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- نصیری، فرزین، نفت و اهمیت حیاتی آن در دنیای امروز، نفت ایران، مجله بورس، شماره ۳۲، ۱۳۴۵ش.
- نوازنی، بهرام، الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷ ـ ۱۳۸۰)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- واعظی، محمود، دیپلماسی انرژی ایران و قدرتهای بزرگ در خلیج فارس، چاپشده در مجموعه مقالات همایش ملی نفت و سیاست خارجی، تهران، پژوهشکده تحقیقات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- وزارت نفت، نفت از آغاز تا امروز، ۱۳۶۱ش.
- یرگین، دانیل، نفت، پول، قدرت، ترجمه منوچهر غیبی ارطهای، تهران، روابط عمومی شرکت ملی نفت ایران، ۱۳۷۳ش.
پیوند به بیرون
مرضیه کافی، نفت، دانشنامه امام خمینی، ج ۱۰، ص۴۱۴۸-.