جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
جهاد در فقه به جهاد ابتدایی با کفار و جهاد دفاعی تقسیم شده است و جهاد دفاعی به معنای دفع هجوم دشمن، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، به جان، مال، آبرو و کیان مسلمانان و حمایت از آنان است. از نظر عقلی و شرعی بر هر مکلفی واجب است با هر وسیلهای از جامعه اسلامی دفاع کند؛ چنانکه هر کس در آن کشته شود، شهید است. (ببینید: جهاد و دفاع) پس از پیروزی انقلاب اسلامی، صدام حسین که در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ رئیسجمهور عراق شد و موقعیت ایران را ضعیف میپنداشت، به بهانه اشکال به قرارداد الجزایر، آن را در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹، در مجلس عراق و برابر دیدگان مجامع بینالمللی به طور یکجانبه لغو و پاره کرد و در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، حملهای سراسری را به مرزهای غربی و جنوب غربی ایران آغاز کرد (ببینید: مرزنشینان) و در داخل خاک ایران پیشروی کرد. امامخمینی انگیزه تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران را نگرانی و ترس دشمنان از اتحاد مسلمانان و برقراری حکومت اسلامی، استقرار نظام جمهوری اسلامی به جای سلطنت و صدور انقلاب اسلامی دانسته است. (ببینید: صدور انقلاب و جنگ تحمیلی) امامخمینی اگرچه با معرفی صدام حسین و ماهیت حزب بعث، همواره بر لزوم ایستادگی در برابر تجاوز تا استیفای حقوق ایران پای میفشرد؛ با این حال وقتی ادامه جنگ را به زیان کشور دید، مذاکره درباره آن را پذیرفت. گزیدهای از مواضع ایشان در این موضوع عبارت است از:
صدام حسین و حزب بعث
امامخمینی در طول جنگ به فراوانی از صدام حسین و اقدامات جنایتکارانه او سخن گفته است و او را فردی دیوانه، عاری از تفکر، مجنون قدرت، اغواشده و دارای خصلت درندگی و نیز زنگی مست خوانده که امریکا تیغ به دست او داده است. ایشان حتی در وصیتنامه خود افتخار کرده که دشمن ایشان صدام حسین است که دوست و دشمنْ او را با صفاتی مانند جنایتکار، ناقض حقوق بینالملل و ناقض حقوق بشر میشناسند. (ببینید: صدام حسین) از سوی دیگر، امامخمینی همنظر با مراجع بزرگ تقلید عراق، مانند سیدمحسن حکیم، (ببینید: سیدمحسن حکیم) حزب بعث عراق را کافر و ملحد خطاب میکرد که هدفی جز ایجاد اختلاف میان مسلمانان ندارد و در ادعای طرفداری از خلق عرب نیز صادق نیست (ببینید: حزب بعث عراق)؛ چنانکه ایشان حزب بعث و صدام حسین را جنایتکاران جنگی میدانست که با جنگ هشتساله افزون بر ویرانیهای بسیار، انسانهای بسیاری را از دو طرف به کشتن دادند. رژیم بعثی عراق همچنین در تجاوز به ایران از انواع سلاحهای شیمیایی استفاده کرد؛ چنانکه به ملت خود نیز رحم نکرد و با بمباران شیمیایی حلبچه، یکی از بزرگترین جنایات جنگی دوره معاصر را رقم زد. (ببینید: جنایات جنگی) امامخمینی کشورهای اسلامی را نیز که در برابر جنایات رژیم بعث بیاعتنا یا موافق و مشوّق بودند، در جنایتهای جنگی رژیم عراق شریک میدانست.
حمایت ابرقدرتها و اتحادیه عرب
از نگاه امامخمینی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دو جبهه باطل و حق در برابر هم قرار گرفتند. از یک سو، در طول جنگ همه قدرتهای جهان در کنار رژیم عراق قرار داشتند. اتحاد جماهیر شوروی و بیشتر کشورهای غربی و اروپایی بهویژه امریکا، انگلستان و فرانسه حمایتها و کمکهای نظامی، تبلیغاتی و اطلاعاتی خود را در اختیار عراق قرار دادند. (ببینید: جنگ تحمیلی) امریکا در اواخر جنگ پس از بههمخوردن توازن جنگی به سود ایران، به صورت مستقیم وارد جنگ شده و با هدف قراردادن هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران، تمام ۲۹۱ سرنشین آن را کشت. (ببینید: حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران) از سوی دیگر، اتحادیه عرب و به صورت خاص عربستان، (ببینید: عربستان سعودی) مصر، امارات، یمن و تعدادی از کشورهای عرب قاره افریقا نیز، آشکارا از عراق حمایت میکردند و متعهد به کمکهای مالی و نظامی به عراق بودند. (ببینید: جنگ تحمیلی)
نقش مردم
در سوی دیگر جنگ تحمیلی، مردم و رزمندگان ایرانی قرار داشتند. امامخمینی با بهصحنهآوردن مردم، توان رزمی و روحیه مشارکت آنان در دفاع از کشور را زنده کرد و جنگ را مردمی ساخت؛ چنانکه با خواست ایشان صحنههای نبرد از نیروهای داوطلب آکنده میشد و ارتش متجاوز عراق از روزهای نخست تا پایان جنگ، با مقاومت مردمی روبهرو بود. افزون بر حضور مستقیم، ابعاد و شواهد دیگری از حضور مردم نیز قابل اشاره است:
حمایت مادی و معنوی
مردم ایران با اجتماعات انبوه خیابانی در مراسمی چون ۲۲ بهمن و روز قدس افزون بر دلگرمیدادن به رزمندگان، اتحاد و همبستگی ملت را به نمایش میگذاشتند. در طول دوران دفاع کاروانهای کمکهای مالی مردم همواره به سوی جبههها روان بود و در وقت نیاز از خوندادن برای مجروحان جنگی استقبال میکردند. (ببینید: جنگ عراق علیه ایران)
استقبال از شهادت
شاهد مردمیبودن دفاع مردم ایران، تقدیم بیش از دویست هزار شهید، پانصد هزار جانباز و حدود چهل و پنج هزار اسیر، در طول جنگ تحمیلی است. امامخمینی که رسیدن به شهادت را توفیق و عزت همیشگی میدانست، (ببینید: شهادت) شهدا را نزد خداوند زنده میخواند و باور داشت خون آنان است که انقلاب و اسلام را بیمه کرده است (ببینید: شهدا)؛ چنانکه از نظر ایشان انقلاب اسلامی، مرهون حماسهآفرینی جانبازانی است که شرافت انسانی ملت ایران را بیمه کرده و صاحب حقی بزرگ بر ملت ایراناند. (ببینید: جانباز) ایشان همچنین اسیران ایرانی را گرفتاران در دست جانیترین دژخیم زمان میدانست که با خود، شگفتی آفریدهاند. (ببینید: اُسرا) امامخمینی همواره قدردان فداکاریهای مردم در جبهه و پشت جبهه بود و از روحیه بلند خانوادههای شهدا، بهویژه مادران، خواهران و همسران شهیدان در جنگ تحمیلی ستایش کرده و تربیت چنین فرزندانی را به آنان تبریک گفته است. (ببینید: جنگ تحمیلی)
حضور چشمگیر زنان
زنان مسلمان ایران، همپای مردان، در برابر متجاوزان ایستادند. آنان افزون بر سهم بزرگ آمادهکردن رزمندگان برای نبرد، خود نیز چهار هزار جانباز و آزاده و ۴۳۶۳ شهید داشتند؛ برخی از آنان در شهرهای مورد هجوم، مانند خرمشهر در نگهبانی، سنگرکندن و رسیدگی به زخمیها فعالیت میکردند. نقش زنان بهویژه در پشتیبانی از جبهه، پررنگ است؛ چنانکه در عرصههای تبلیغ و سرکشی به خانوادهای شهدا و ایثارگران نیز حضور داشتند. امامخمینی همراهی بانوان با مردان در دفاع مقدس را در تاریخ اسلام بینظیر و موجب افتخار میخواند. (ببینید: زن)
همراهی هنرمندان و کادر درمانی
امامخمینی در میان اقشار مختلف مردم، بهویژه از نقش هنرمندان، فیلمبرداران، پزشکان و پرستاران در جنگ یاد کرده است که در پیروزی رزمندگان اسلام مؤثر بودهاند؛ چنانکه شاعران در ادبیات دفاع مقدس نقش بلندی ایفا کردند و برخی عنوان شاعر جنگ و شاعر انقلابی به خود گرفتند. امامخمینی نیز به شاعران دفاع مقدس سفارش میکرد با سرودههای حماسی روحیه رزمندگان را تقویت کنند. (ببینید: جنگ تحمیلی) ستاد تبلیغات جنگ، سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم از نهادهای نوپایی بودند که در پشتیبانی معنوی جنگ و جذب نیرو نقش بسزایی ایفا کردند.
مشارکت فعال روحانیان
نقش روحانیان در جنگ ممتاز بود. برگزاری نماز جمعه در شهرهای نزدیک به جبهه مانند آبادان، اهواز و دزفول، بر روحیه رزمندگان مؤثر بود و امامخمینی به آن مباهات میکرد. روحانیان همچنین با حضور خود در جبهههای مختلف، افزون بر برپایی نماز جماعت و بیان مسائل شرعی، در نبرد نیز شرکت داشتند و بیش از ۲۵۰۰ تن شهید دادهاند؛ چنانکه امامخمینی با یادکرد از خدمات روحانیان در دفاع مقدس، رقم شهدا، جانبازان و مفقودان حوزهها را به نسبت، بیش از دیگر قشرها دانست. (ببینید: روحانیت)
رزمندگان اسلام
در میان ادارهکنندگان دفاع در طول هشت سال جنگ، نیروهای رزمنده نقش اصلی و مستقیم را به عهده داشتهاند:
ارتش
ارتش جمهوری اسلامی شامل نیروی زمینی، هوایی، دریایی و هوانیروز از مهمترین سازمانهای ادارهکننده جنگ بود. یک روز پس از آغاز تجاوز سراسری رژیم عراق، نیروی هوایی ارتش با اعزام ۱۴۰ فروند هواپیمای جنگی، مراکز نظامی و فرودگاهی دشمن را بمباران کرد؛ چنانکه نیروی زمینی توانست با ایجاد خاکریزی سراسری در جنوب، دشمن را متوقف کند و نیروی دریایی ضربات کاری به دشمن وارد ساخت و این نقش تا پایان جنگ، با قوت ادامه داشت و بارها مورد ستایش امامخمینی بوده است. امامخمینی روحیه شهادتطلبی و شجاعت آنان در دفاع را غرورانگیز و ستودنی خواند و خواهان انتقال ـ تجربیات این نیروها به نسلهای بعدی بود. (ببینید: قوای مسلح)
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نیروی نوپای سپاه پاسداران نیز با بهکارگیری نیروهای داوطلب مردمی، در طول جنگ حضور فعال داشت. پاسداران در آغاز بدون بهره از رزم کلاسیک و بیاطلاع از جنگافزارهای سنگین درکنار نیروهای ارتش، با عملیات نامنظم و چریکی دشمن را وادار به عقبنشینی کردند. گسترش حوزه مسئولیت و عملکرد سپاه با امکان برخورداری از سه نیروی هوایی، دریایی و زمینی که به فرمان امامخمینی در شهریور ۱۳۶۴ تحقق یافت، امکان بهتری برای دفاع از کشور در اختیار سپاه قرار داد. سپاه در طراحی عملیاتهای مهمی مانند فاو و خیبر ابتکار عمل فراوان به خرج داد و نقش ممتازی در امنیت کشور ایفا کرد. (ببینید: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امامخمینی سپاه پاسداران را بسیار گرامی داشت و شغل پاسداری را حرفهای شریف و سپاه را از نهادهای بنیادین و جوشیده از متن ملت و مدافع ارزشهای الهی نظام اسلامی خواند و تضعیف آن را خیانت به کشور دانست. ایشان که ورود به سیاست را سم مهلک برای نیروهای مسلح میدانست، آنان را به صورت مؤکد از ورود به دستهبندیهای سیاسی منع کرده است. (ببینید: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
بسیج مستضعفان
در طول جنگ تحمیلی بیش از هفتاد درصد جبهه را نیروهای سازمانیافته بسیج مردمی تشکیل میدادند که زیر نظر سپاه پاسداران، نیازهای جبهه را برطرف میکردند. در میان نهادهای جمهوری اسلامی، بسیج از ارزشمندترین یادگارهای امامخمینی است. (ببینید: بسیج مستضعفین و بسیج عمومی) امامخمینی با توجه و تکریم ویژه به بسیجیان، آنها را ازجمله بهترین همراهان خود میشمرد و به صفا و خلوص آنان غبطه میخورد. ایشان به بسیجیبودن خود افتخار میکرد و از خدا میخواست با بسیجیان محشور شود. ایشان بسیج را آینه مجسم رشادتهای مردم ایران در صحنه نبرد، تاریخ مصور انقلاب، پرچمداران عزت مسلمانان و سپر حوادث کشور خوانده است. (ببینید: بسیج مستضعفین) سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد نیز تشکیلاتی سازمانیافته از مردم بومی کُرد و زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در جنگ تحمیلی و مقابله با شورشهای غرب کشور نقش ارزندهای ایفا کرد. امامخمینی آنان را سپاه پیامبر اسلام(ص) خوانده و علاقه خود را به آنان، علاقه مسلمان با مسلمان و پدر با فرزند نامیده و برای آنان دعا کرده است. (ببینید: سازمان پیشمرگان مسلمان کرد)
نیروهای انتظامی
حضور در دفاع در دوران جنگ تحمیلی محدود به نیروهای نظامی نبوده است و سایر نیروهای مسلح در بخش انتظامی مانند کمیته انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری افزون بر تامین امنیت داخلی کشور، در جبهههای جنگ نیز حضور فعالی داشتند و شماری از آنها شهید، جانباز و اسیر شدند. (ببینید: کمیته انقلاب اسلامی ، قوای انتظامی ، و جنگ تحمیلی)
جهاد سازندگی و نهادهای خدماتی
یکی از نهادهایی که در صحنههای مختلف جنگ، ازجمله خطوط مقدم و ساختن نخستین سنگرها برای رزمندگان و آمادهسازی خطوط مواصلاتی و سایر خدمات در خطوط مختلف حضور داشت، جهاد سازندگی است که در نگاه امامخمینی در جنگ نقشی کمتر از نیروهای مسلح نداشتند. امامخمینی جهادگران را سنگرسازان بیسنگر خوانده است. (ببینید: جهاد سازندگی) از سوی دیگر، کمیته امداد امامخمینی در پشتیبانی از جنگ و جنگزدگان و ایثارگران (ببینید: کمیته امداد امامخمینی) و بنیاد شهید انقلاب اسلامی در خدمت به بازماندگان شهدا و جانبازان، (ببینید: بنیاد شهید انقلاب اسلامی) حضور فعال داشتند؛ چنانکه نقش ستاد تبلیغات جنگ، بهویژه رادیو و تلویزیون (ببینید: ستاد تبلیغات جنگ) و نیز نقش فعال ستاد امور جنگزدگان بسیار حائز اهمیت است.
فرماندهی عالی جنگ
فرماندهی کل نیروهای مسلح بنابر اصل ۱۱۰ قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸، بر عهده ولی فقیه و رهبری نظام قرار گرفته و رهبری میتواند همه یا بخشی از اختیارات خود در حوزه فرماندهی را ازجمله در فرماندهی جنگ به فرد یا گروهی تفویض کند.
- نقش فرماندهی امامخمینی: تاثیرپذیری مردم و نیروهای نظامی و انتظامی بهویژه فرماندهان عالیرتبه از فرمانهای امامخمینی به عنوان تکلیف شرعی و جدی تلقیشدن دفاع و پذیرش آن به عنوان مسئله اول کشور از سوی مردم، مسئولان نظام و نیروهای مسلح، از نتایج مهم فرماندهی امامخمینی بود که نمود بارز این فرماندهی را در آزادسازی شهر پاوه، شکست حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر میتوان دید. (ببینید: غائله پاوه ، شکست حصر آبادان ، و آزادسازی خرمشهر)
- تفویض فرماندهی: امامخمینی در سال نخست پیروزی انقلاب اسلامی، فرماندهی کل نیروهای مسلح را بر عهده داشت؛ ولی به پیشنهاد مسئولان نظام، فرماندهی کل نیروهای مسلح را به سیدابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور، تفویض کرد.
پس از گذشت حدود شانزده ماه از تفویض فرماندهی و گذشت حدود نه ماه از آغاز جنگ، امامخمینی بنیصدر را از فرماندهی برکنار کرد. ایشان از بهمن ۱۳۶۲هاشمی رفسنجانی را به فرماندهی جنگ برگزید و سرانجام در ۱۲ خرداد ۱۳۶۷ به پیشنهاد سیدعلی خامنهای، رئیسجمهور وقت، هاشمی را با تمام اختیارات به جانشینی فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب کرد. (ببینید: فرماندهی کل نیروهای مسلح و جنگ تحمیلی)
- شورای عالی دفاع: شورای عالی دفاع مرکب از هفت نفر از مسئولان سیاسی و نظامی، به عنوان ستادی بالادستی، نقش بسزایی در جنگ تحمیلی داشت. با آغاز جنگ و لزوم فرماندهی واحد، امامخمینی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹ افزون بر وظایفی که در قانون اساسی آمده بود، همه امور مربوط به جنگ و هماهنگی تمام نیروهای مسلح را به این شورا واگذار کرد و با توجه به وضع موجود افراد دیگری را نیز به عضویت آن درآورد. این شورا با هدایت امامخمینی از سال ۱۳۵۹ تا زمان جایگزینی شورای عالی امنیت ملی در قانون اساسی مصوب ۱۳۶۸، طی جلسات فراوانی امور کلی و سیاستگذاری جنگ را هدایت کرده است. (ببینید: شورای عالی دفاع)
پایان جنگ
تجاوز آشکار و همهجانبه عراق به ایران، بیتوجهی و مسئولیتناشناسی سازمان ملل متحد و رکن شورای امنیت در معرفی متجاوز و سرانجام واکنش قدرتهای بزرگ و حکومتهای منطقه در مقابل ایران، دولت و ملت ایران را قانع کرد که علت جنگ، دشمنی با حاکمیت اسلام است. بر این اساس درخواست آتشبس و صلح، بدون شناسایی و تنبیه متجاوز، صلحی تحمیلی برای تضعیف بیشتر ایران به شمار میرفت و امامخمینی صلحطلبی حامیان صدام حسین را فراهمسازیِ فرصت تجهیز صدام میدانست و بر همین مبنا موضع جنگ تا رفع فتنه از عالم را بر اساس مبانی قرآنی و عمل به تکلیف صیانت از اسلام تبیین میکرد. اما پس از حدود هشت سال، عواملی چون تحریم و تضعیف بنیه نظامی و اقتصادی ایران، تلفات بیتناسب و کمبود نسبی نیروی داوطلب در جبههها، تاثیر و حمایت مستقیم قدرتهای بزرگ در معادلات بینالمللی به نفع عراق، ورود غیر رسمی امریکا در جنگ علیه ایران و حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران که اوج دشمنی امریکا با ایران بود، موجب تغییر نظر ایران درباره ادامه جنگ شد و در پی آن امامخمینی با توجه به نظر برخی کارشناسان و فرماندهان اصلی که ادامه جنگ را متوقف بر امکانات غیر قابل دسترسی و در یک بازه زمانی بسیار طولانی میدانستند، در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۶۷، با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که نسبت به قطعنامههای پیشین، محتوای بهنسبت منصفانهای درباره جنگ ایران و عراق داشت، به جنگ پایان داد. (ببینید: قطعنامه ۵۹۸)