۲۱٬۳۵۲
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
از نماز شب در زبان عربی به «صلاة التهجد» (نماز شبزندهداری) تعبیر میشود.<ref>جوهری، الصحاح، ۲/۵۵۵؛ زبیدی، تاج العروس، ۵/۳۳۱.</ref> در اصطلاح [[شریعت]]، در میان ۳۴ رکعت [[نماز]] نافله شب و روز، نماز شب به سه صورت بهکار رفته است:<ref>بهایی، مفتاح الفلاح، ۲۹۸.</ref> | از نماز شب در زبان عربی به «صلاة التهجد» (نماز شبزندهداری) تعبیر میشود.<ref>جوهری، الصحاح، ۲/۵۵۵؛ زبیدی، تاج العروس، ۵/۳۳۱.</ref> در اصطلاح [[شریعت]]، در میان ۳۴ رکعت [[نماز]] نافله شب و روز، نماز شب به سه صورت بهکار رفته است:<ref>بهایی، مفتاح الفلاح، ۲۹۸.</ref> | ||
* نمازی که مشتمل بر یازده رکعت است: هشت رکعت نافله، دو رکعت شفع و یک رکعت وتر<ref>طوسی، الخلاف، ۱/۵۳۵؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۵۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۴/۱۶۱؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۲۴۵ و ۳/۴۱۰.</ref>؛ | * نمازی که مشتمل بر یازده رکعت است: هشت رکعت نافله، دو رکعت شفع و یک رکعت وتر<ref>طوسی، الخلاف، ۱/۵۳۵؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۵۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۴/۱۶۱؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۲۴۵ و ۳/۴۱۰.</ref>؛ | ||
* نمازی که مشتمل بر سیزده | * نمازی که مشتمل بر سیزده رکعت است:هشت رکعت نافله، دو رکعت شفع، یک رکعت وتر و دو رکعت نافله فجر<ref>حر عاملی، وسایل الشیعة، ۴/۲۶۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۰/۱۱۹.</ref>؛ | ||
* نمازی که مشتمل بر هشت رکعت است؛ همان هشت رکعت اول نماز شب.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۱؛ صدوق، الخصال، ۲/۶۰۳؛ مفید، المقنعه، ۹۱؛ بهایی، مفتاح الفلاح، ۳۲۲.</ref> [[امامخمینی]] دو اصطلاح اخیر را در کلمات خود به کار برده است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۰–۱۳۱.</ref> | * نمازی که مشتمل بر هشت رکعت است؛ همان هشت رکعت اول نماز شب.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۱؛ صدوق، الخصال، ۲/۶۰۳؛ مفید، المقنعه، ۹۱؛ بهایی، مفتاح الفلاح، ۳۲۲.</ref> [[امامخمینی]] دو اصطلاح اخیر را در کلمات خود به کار برده است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۰–۱۳۱.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
طبق آیه ۷۹ [[سوره اسراء]]<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۸۴؛ زمخشری، الکشاف، ۲/۶۸۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۳/۲۱۰.</ref> و بعضی روایات<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۱۴۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۴/۲۵۹.</ref> خداوند بهجایآوردن نماز شب را بر [[پیامبر(ص)]] واجب کرده است؛ به همین سبب وجوب نماز شب بر پیامبر اکرم(ص) از ویژگیهای آن حضرت محسوب میشود.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۸۴؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۴/۷۵.</ref> البته از برخی [[احادیث]] به دست میآید که نماز شب در اوایل ظهور | طبق آیه ۷۹ [[سوره اسراء]]<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۸۴؛ زمخشری، الکشاف، ۲/۶۸۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۳/۲۱۰.</ref> و بعضی روایات<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۱۴۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۴/۲۵۹.</ref> خداوند بهجایآوردن نماز شب را بر [[پیامبر(ص)]] واجب کرده است؛ به همین سبب وجوب نماز شب بر پیامبر اکرم(ص) از ویژگیهای آن حضرت محسوب میشود.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۸۴؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۴/۷۵.</ref> البته از برخی [[احادیث]] به دست میآید که نماز شب در اوایل ظهور [[اسلام]]، بر همگان واجب بود، اما پس از مدتی وجوب آن رفع گردید و به [[مستحب]] موکّد تبدیل شد.<ref>طبری، جامع البیان، ۲۹/۷۹–۸۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۴/۱۲۲.</ref> برخی از آیات [[قرآن]]<ref>زمر، ۹؛ حدید، ۲۷؛ مزمل، ۵–۶؛ انسان، ۲۶.</ref> در برخی روایات بر نماز شب تطبیق شده، در همه آنها بر عظمت [[نماز شب]] و برپادارندگان آن تأکیده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۳/۴۴۴ و ۴۸۸؛ صدوق، من لایحضر، ۱/۴۷۳؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۳/۶۳–۶۴.</ref> در برخی دیگر از روایات آمده است [[گناه]] موجب محرومیت از نماز شب میشود<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۲.</ref> و اینچنین نیست که هر کسی توفیق بهرهمندی از این عبادت را داشته باشد. | ||
در بحث نمازهای نافله، نماز شب مورد توجه فقها قرار گرفته است.<ref>مفید، المقنعه، ۱۴۱؛ حلی، علامه، مختلف الشیعه، ۲/۳۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۷/۲۴.</ref> | در بحث نمازهای نافله، نماز شب مورد توجه فقها قرار گرفته است.<ref>مفید، المقنعه، ۱۴۱؛ حلی، علامه، مختلف الشیعه، ۲/۳۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۷/۲۴.</ref> علمای اخلاق نیز در کتب خود از فضیلت نماز شب،<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۵۵.</ref> آداب<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۵/۱۱.</ref> و موانع اقامه آن<ref>نراقی، مهدی، ۳/۴۸؛ نراقی، احمد، ۶۷۳.</ref> بحث کردهاند. [[امامخمینی]] نیز در آثار خود به تبیین جایگاه و فضیلت این عبادت الهی پرداخته، آن را از جهات گوناگونی بررسی کرده است. جنبههای معرفتی و اخلاقی نماز شب را بیشتر در [[شرح چهل حدیث (کتاب)|کتاب شرح چهل حدیث]]<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۲۰۲–۲۰۶ و ۴۹۴.</ref> و احکام فقهی آن را در کتابهای [[تحریر الوسیله]]<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۰–۱۳۲.</ref> و [[رساله توضیح المسائل امامخمینی|توضیح المسائل]]<ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۱۲۳–۱۲۴.</ref> میتوان دید. ایشان در برخی سخنرانیها نیز به مناسبت، به این عبادت ویژه اشاره کرده، برپادارندگان آن را ستوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۹، ۹۶ و ۱۷/۱۴۹.</ref> | ||
== اهمیت و فضیلت == | == اهمیت و فضیلت == | ||
قرآن کریم از نماز شب به عظمت یاد میکند؛ تا آنجاکه مزد و [[ثواب]] آن را فوق تصور دانسته است.<ref>سجده، ۱۶–۱۷؛ قمی، تفسیر القمی، ۲/۱۶۸–۱۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۸/۵۱۸.</ref> در [[روایات]] پرشماری نیز از نماز شب سخن به میان آمده، در بعضی از منابع روایی بابی به آن اختصاص داده شده است.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۷۱ و ۴۸۴؛ حر عاملی، وسایل الشیعة، ۴/۹۰.</ref> برخی روایات یکی از عوامل مؤثر در رسیدن [[حضرت ابراهیم(ع)]] به مقام خلّت (دوستی خدا) را نماز شب ذکر کردهاند.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۳۵.</ref> در نگاه امامخمینی مقام خلّت و دوستی خدا مقامی است که تمام [[عقول]] از تصور آن عاجز است و اگر تمام بهشتها را به خلیل بدهند، به آنها نظر نمیکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۴.</ref> [[اهل بیت(ع)]] کسی را که نماز شب به جای نیاورد، از خود ندانستهاند.<ref>مفید، المقنعه، ۱۱۹.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] در سفارشهای خود به امیرمؤمنان(ع) بر نماز شب تأکید فراوان داشت.<ref>کلینی، الکافی، ۸/۷۹؛ ورام، تنبیه الخواطر، ۲/۵۰.</ref> سیره عملی امامان(ع) نیز حکایت از اهمیت این عبادت دارد؛ به گونهای که امیرالمؤمنین(ع) حتی در | [[قرآن کریم]] از نماز شب به عظمت یاد میکند؛ تا آنجاکه مزد و [[ثواب]] آن را فوق تصور دانسته است.<ref>سجده، ۱۶–۱۷؛ قمی، تفسیر القمی، ۲/۱۶۸–۱۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۸/۵۱۸.</ref> در [[روایات]] پرشماری نیز از نماز شب سخن به میان آمده، در بعضی از منابع روایی بابی به آن اختصاص داده شده است.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۷۱ و ۴۸۴؛ حر عاملی، وسایل الشیعة، ۴/۹۰.</ref> برخی روایات یکی از عوامل مؤثر در رسیدن [[حضرت ابراهیم(ع)]] به مقام خلّت (دوستی خدا) را نماز شب ذکر کردهاند.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۳۵.</ref> در نگاه امامخمینی مقام خلّت و دوستی خدا مقامی است که تمام [[عقول]] از تصور آن عاجز است و اگر تمام بهشتها را به خلیل بدهند، به آنها نظر نمیکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۴.</ref> [[اهل بیت(ع)]] کسی را که نماز شب به جای نیاورد، از خود ندانستهاند.<ref>مفید، المقنعه، ۱۱۹.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] در سفارشهای خود به [[امامعلی(ع)|امیرمؤمنان(ع)]] بر نماز شب تأکید فراوان داشت.<ref>کلینی، الکافی، ۸/۷۹؛ ورام، تنبیه الخواطر، ۲/۵۰.</ref> سیره عملی امامان(ع) نیز حکایت از اهمیت این عبادت دارد؛ به گونهای که امیرالمؤمنین(ع) حتی در لیلةالهریر (سختترین شب جنگ صفین) این [[عبادت]] را ترک نکرد.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۲/۲۱۷.</ref> | ||
علمای اخلاق و عرفان، نماز شب و شبزندهداری را یکی از راههای رسیدن به | علمای اخلاق و عرفان، نماز شب و شبزندهداری را یکی از راههای رسیدن به لقاءالله میدانند<ref>کاشانی، مصباح الهدایة، ۳۱۱–۳۱۵؛ جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة، ۱۱–۱۲.</ref> و برای نماز شب اهمیت خاصی در [[سیر و سلوک|سلوک]] قائل بوده، به سالکان در مواظبت بر انجام آن و یادگیری آداب ظاهری و باطنی آن توصیههای فراوانی کردهاند.<ref>کاشانی، مصباح الهدایة، ۳۱۱–۳۱۵.</ref> آنان معتقدند کسانی که در مقامات دینی به جایی رسیدهاند، تنها از شبزندهداران بودهاند.<ref>ملکی تبریزی، اسرار الصلاة، ۴۶۳.</ref> برخی از بزرگان در دستورالعملهای عرفانی خود با تأکید فراوان بر [[شبزندهداری]] و برپایی نماز شب همراه با رعایت آداب و [[حضور قلب]]، توصیه کردهاند افراد با خوراک اندک و خوابیدن در اول شب خود را برای بیداری آخر شب آماده کنند.<ref>بهاری، تذکرة المتقین، ۹۲–۹۳.</ref> | ||
امامخمینی بیداری در آخر شب را با قطع نظر از | امامخمینی بیداری در آخر شب را با قطع نظر از [[عبادت]]، دارای اهمیت دانسته، آن را سیره ائمه(ع) و علمای بزرگ معرفی میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۲.</ref> ایشان، راه دستیابی به حقیقت و سرّ نماز را بیداری در شب میداند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۵.</ref>؛ زیرا بنابر [[تفسیر]] بعضی آیات قرآن کریم<ref>مزمل، ۶–۷.</ref> حضور قلب در سحر بیشتر و توجه به عبادت دقیقتر است<ref>طباطبایی، المیزان، ۲۰/۶۴.</ref>؛ چون انسان گرفتاری اشتغال به کارهای روزانه و خستگی سر شب را ندارد.<ref>جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة، ۱۱.</ref> | ||
== زمان نماز شب == | == زمان نماز شب == | ||
بندگی و عبادت خداوند، اگرچه مقید به زمان خاصی نیست، ولی بعضی از زمانها به سبب ویژگی خاصشان برای ادای مراسم بندگی و تقرب به خدا، مناسبترند که شبهنگام از مهمترین آن اوقات است.<ref>فیض کاشانی، المحجهٔ البیضاء، ۲/۳۷۳.</ref> وقت نماز شب از نیمهشب آغاز میشود و تا [[طلوع فجر]] ادامه دارد.<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۲/۳۱۸؛ حر عاملی، وسایل الشیعة، ۴/۲۴۸؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۳.</ref> در میان ساعات نیمهشب نیز نیمه دوم آن؛ یعنی هنگام سحر از فضیلت بیشتری برخوردار است<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۷۷؛ طوسی، تهذیب الاجکام، ۳/۲۳۳.</ref> که برخی وقت سحر را یکششم آخر نیمه دوم شب میدانند.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۴/۳۳؛ آخوند خراسانی، اللمعات النیرة، ۲/۱۷.</ref> | بندگی و عبادت خداوند، اگرچه مقید به زمان خاصی نیست، ولی بعضی از زمانها به سبب ویژگی خاصشان برای ادای مراسم بندگی و تقرب به خدا، مناسبترند که شبهنگام از مهمترین آن اوقات است.<ref>فیض کاشانی، المحجهٔ البیضاء، ۲/۳۷۳.</ref> وقت نماز شب از نیمهشب آغاز میشود و تا [[طلوع فجر]] ادامه دارد.<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۲/۳۱۸؛ حر عاملی، وسایل الشیعة، ۴/۲۴۸؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۳.</ref> در میان ساعات نیمهشب نیز نیمه دوم آن؛ یعنی هنگام سحر از فضیلت بیشتری برخوردار است<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۷۷؛ طوسی، تهذیب الاجکام، ۳/۲۳۳.</ref> که برخی وقت سحر را یکششم آخر نیمه دوم شب میدانند.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۴/۳۳؛ آخوند خراسانی، اللمعات النیرة، ۲/۱۷.</ref> | ||
فقها در چگونگی محاسبه نیمهشب (اول وقت نماز شب) اختلاف دارند. برخی شب را از اول | فقها در چگونگی محاسبه نیمهشب (اول وقت نماز شب) اختلاف دارند. برخی شب را از اول غروب آفتاب تا طلوع فجر محاسبه کردهاند.<ref>طباطبایی، سیدعلی، ۲/۱۸۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۷/۱۵۳–۱۵۷.</ref> به اعتقاد امامخمینی احتیاط در آن است که شب در نماز شب از اول غروب آفتاب تا اول طلوع آفتاب حساب شود، نه تا اول طلوع فجر و سپس نیمه دوم شب به دست آورده شود.<ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۱۱۸ و ۱۲۳–۱۲۴؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۳.</ref> ایشان همچون علمای دیگر<ref>صدوق، الهدایه، ۱۴۹.</ref> وقت سحر را یکسوم آخر شب میداند<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۱.</ref>؛ همچنین بهجایآوردن نماز شب را هرچه نزدیکتر به طلوع فجر صادق (وقت اذان نماز صبح) باشد، با فضیلتتر میداند.<ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۱۲۴؛ انصاری، مرتضی، ۱/۳۱؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۲۶۵.</ref> ایشان بهترین شیوه گزاردن نماز شب را پخشکردن این هشت رکعت در طول نیمه شب میداند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۱.</ref> | ||
== احکام و آداب == | == احکام و آداب == | ||
نوافل، ازجمله نماز شب جزو عبادات مستحبی هستند؛ بنابراین رعایت بعضی شرایط، مانند توجه به [[قبله]] که در نمازهای واجب در حال حرکت ضروری است، در نوافل واجب نیستند؛ لذا میتوان نوافل و نماز شب را در حال حرکت و بدون توجه به قبله بهجای آورد.<ref>طوسی، المبسوط، ۱/۷۹؛ حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۴۴.</ref> [[امامخمینی]] مانند دیگر فقها<ref>مفید، المقنعه، ۹۱؛ طوسی، النهایه، ۵۷.</ref> ویژگیها و احکامی برای نماز شب ذکر کرده است؛ مانند جواز بهجایآوردن نماز شب در سفر<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۵۳۲؛ صدوق، من لایحضر، ۱/۴۵۵؛ حر عاملی، وسایل الشیعة، ۴/۹۰.</ref> و قضای آن در صورت ترک نماز شب.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۷؛ صدوق، من لایحضر، ۱/۴۹۶.</ref> در [[روایات]] دو زمان برای قضای نماز شب ذکر شده است: | |||
یکی پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب، و دیگری پس از نماز عصر تا غروب آفتاب.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۹۷.</ref> بنابر روایات<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۵۳ و ۴۷۸؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۱۶۸.</ref> کسانی که به هر دلیلی نمیتوانند نماز شب را در نیمه شب بخوانند، میتوانند پس از | یکی پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب، و دیگری پس از نماز عصر تا غروب آفتاب.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۹۷.</ref> بنابر روایات<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۵۳ و ۴۷۸؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۱۶۸.</ref> کسانی که به هر دلیلی نمیتوانند نماز شب را در نیمه شب بخوانند، میتوانند پس از نماز عشا بهجا آورند؛ به همین دلیل امامخمینی<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۲.</ref> مانند دیگر فقها،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۷/۲۰۵–۲۰۷؛ طباطبایی، سیدعلی، ۲/۲۱۷–۲۱۸.</ref> ادای نماز شب در اول شب را برای [[مسافر]] و مریض جایز دانسته است؛ اما قضای نماز شب را بر خواندن آن در زودتر از وقت آن، ترجیح داده است.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۷.</ref> | ||
در متون دینی برای نماز شب، آدابی بیان شده است؛ مانند دعاهایی که هنگام بیدارشدن از خواب خوانده میشود،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۵۳۸؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۱۲۳.</ref> [[غسل]] برای تحصیل نشاط در نماز شب،<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۲/۵۲۱؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۴۱.</ref> گفتن هفت مرتبه | در متون دینی برای نماز شب، آدابی بیان شده است؛ مانند دعاهایی که هنگام بیدارشدن از خواب خوانده میشود،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۵۳۸؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۱۲۳.</ref> [[غسل]] برای تحصیل نشاط در نماز شب،<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۲/۵۲۱؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۴۱.</ref> گفتن هفت مرتبه تکبیر و هفت مرتبه حمد گفتن الهی پیش از ورود به نماز،<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۸۵.</ref> بلندخواندن نماز،<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۱۳۹.</ref> خواندن سورههای طولانی،<ref>حر عاملی، وسایل الشیعة، ۶/۱۳۸.</ref> خواندن سورههای مخصوص در نماز شبهای جمعه،<ref>ابنطاووس، جمال الاسبوع، ۱۳۵.</ref> خواندن دعاهای مخصوص،<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۸۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۴/۲۱۱–۲۱۷.</ref> گفتن هفتاد مرتبه «استغفرالله ربی و اتوب الیه» و هفت مرتبه «هذا مقام العائذ بک من النار» و سیصد بار «العفو» در [[قنوت]] نماز وتر که از اهمیت بیشتری برخوردار است،<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۸۹.</ref> دعا کردن برای چهل مؤمن پس از نماز شب در حال سجده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸۴/۲۲۱.</ref> و نیز کراهت خوابیدن میان نماز شب و نماز صبح.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۱۳۷.</ref> | ||
امامخمینی کمال نماز شب را نیت خالص میداند که تنها باید برای تقرب به خدا و تأسّی به اولیای دین باشد تا آن عبادت، خالصانه تحقق پیدا کرده، آثار نماز شب بر آن مترتب گردد؛ از اینرو خواندن نماز شب برای افزایش روزی، عبادتی خالصانه نخواهد بود؛ بلکه برای آبادانی [[دنیا]] و رسیدن به خواستههای نفسانی و دنیوی است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۶.</ref> ایشان خاطرنشان کرده که نزد اهل معرفت نیز اینچنین نمازی، ارزش نداشته، همانند دیگر کسبهای مشروع، بلکه از آنها نیز کمارزشتر است.<ref>امامخمینی، آدابالصلاة، ۱۶۴.</ref> | امامخمینی کمال نماز شب را نیت خالص میداند که تنها باید برای تقرب به خدا و تأسّی به اولیای دین باشد تا آن عبادت، خالصانه تحقق پیدا کرده، آثار نماز شب بر آن مترتب گردد؛ از اینرو خواندن نماز شب برای افزایش روزی، عبادتی خالصانه نخواهد بود؛ بلکه برای آبادانی [[دنیا]] و رسیدن به خواستههای نفسانی و دنیوی است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۶.</ref> ایشان خاطرنشان کرده که نزد اهل معرفت نیز اینچنین نمازی، ارزش نداشته، همانند دیگر کسبهای مشروع، بلکه از آنها نیز کمارزشتر است.<ref>امامخمینی، آدابالصلاة، ۱۶۴.</ref> | ||
== آثار نماز شب == | == آثار نماز شب == | ||
قرآن کریم نه تنها نماز شب را موجب رسیدن پیامبر اکرم(ص) به | [[قرآن کریم]] نه تنها نماز شب را موجب رسیدن [[پیامبر اکرم(ص)]] به مقام محمود نزد خداوند میشمارد،<ref>اسراء، ۷۹.</ref> مقامی که به اجماع مفسران، مقصود از آن مقام [[شفاعت]] است<ref>عیاشی، التفسیر، ۲/۳۱۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۲/۲۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱/۱۷۵–۱۷۶.</ref>؛ بلکه آن را عامل مهمی برای قرب و حضور به پیشگاه الهی دانسته، حتی پیامبرش را با ترغیب به این [[عبادت]] شبانه آماده میسازد تا آیات عظیم قرآن را بر قلب او القا کند<ref>مزمل، ۵؛ طباطبایی، المیزان، ۲۰/۶۲.</ref>؛ البته عبودیت پیامبر(ص) بالرؤیه و بالتفکر نیست؛ بلکه عبودیت بالتجلی است و نماز شب آن حضرت، معراج اوست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۹.</ref> | ||
در روایات نیز به برخی آثار اخروی و دنیوی نماز شب اشاره شده است؛ ازجمله آثار اخروی آن رسیدن به رضایت | در روایات نیز به برخی آثار اخروی و دنیوی نماز شب اشاره شده است؛ ازجمله آثار اخروی آن رسیدن به رضایت پروردگار،<ref>مفید، المقنعه، ۱۲۰.</ref> از بینرفتن [[گناهان]] روز، دفع عذاب، افزایش حسنات<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۷۲–۴۷۶.</ref> و روشنایی قبر<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۱۹۱.</ref> است. همچنین برخی روایات، نماز شب را موجب شرف مؤمن<ref>حر عاملی، وسایل الشیعة، ۸/۱۴۵.</ref> و زینت [[آخرت]]<ref>حر عاملی، وسایل الشیعة، ۸/۱۵۰.</ref> معرفی کردهاند و خبر از این حقیقت میدهند که نماز شب اگر با [[قلب سلیم]] و نیتی صادق باشد، موجب اقتدای [[ملائکه]] بر نمازگزار میشود.<ref>صدوق، الامالی، ۶۸.</ref> ازجمله آثار دنیوی آن نیز میتوان به رفع کسالت از بدن، نورانیشدن نمازگزار، ضمانت روزی او توسط خداوند، وسعت روزی<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۴۷۲–۴۷۶.</ref> و از میانرفتن همّ و غم<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۱۲۱–۱۲۲.</ref> اشاره کرد. در روایتی از [[امامحسن عسکری(ع)]] نیز آمده است رسیدن به لقای خداوند سفری است که تنها مرکب آن [[شبزندهداری]] و نماز شب است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۵/۳۸۰.</ref> امامخمینی نیز این نماز را سبب شرف و زینت مؤمن در [[آخرت]] و توسعه روزی او در دنیا شمرده است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۴ و ۳۲۶؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴.</ref> | ||
== سیره امامخمینی == | == سیره امامخمینی == | ||
امامخمینی بیش از هر عبادتی به نماز شب علاقهمند بود<ref>خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۵؛ ثقفی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۴؛ توسلی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۵؛ فاضل لنکرانی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۶.</ref> و از آغاز جوانی که مشغول تحصیل بود، در نماز شب جدیت داشت؛ به گونهای که حتی هوای سرد و یخبندان زمستان مانع برپایی نماز شب ایشان نمیشد.<ref>خوانساری، ۵۲.</ref> در سحرگاه پانزده خرداد ۱۳۴۲ شمسی، هنگامی که مأموران [[رژیم پهلوی]]، به خانه ایشان در [[قم]] حمله کردند، در حال بهجایآوردن نماز شب بود که دستگیر و به [[تهران]] منتقل شد.<ref>انصاری، حمید، ۵۳.</ref> ایشان در مسیر راه نیز نماز شب خود را داخل ماشین ادامه داد<ref>خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۸.</ref>؛ همچنین شبی که از تبعید در پاریس به تهران میآمد، نماز شب خود را در طبقه بالای هواپیما به جای آورد و آن را ترک نکرد.<ref>حبیبی، ۴۲۰ داستان، ۱۴۵.</ref> ایشان وقتی برای نماز شب بیدار میشد، چراغی روشن نمیکرد و سعی میکرد مزاحم دیگران نشود.<ref>اشراقی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۳–۱۱۴.</ref> نماز شب ایشان در روزهای پایانی حیاتشان در بیمارستان نیز ترک نشد<ref>کلانتر معتمدی، ۴۲۰ داستان، ۱۶۱؛ فاضل، ۴۲۰ داستان، ۱۶۲.</ref>{{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}} | [[امامخمینی]] بیش از هر عبادتی به نماز شب علاقهمند بود<ref>خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۵؛ ثقفی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۴؛ توسلی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۵؛ فاضل لنکرانی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۶.</ref> و از آغاز جوانی که مشغول تحصیل بود، در نماز شب جدیت داشت؛ به گونهای که حتی هوای سرد و یخبندان زمستان مانع برپایی نماز شب ایشان نمیشد.<ref>خوانساری، ۵۲.</ref> در سحرگاه پانزده خرداد ۱۳۴۲ شمسی، هنگامی که مأموران [[رژیم پهلوی]]، به خانه ایشان در [[قم]] حمله کردند، در حال بهجایآوردن نماز شب بود که دستگیر و به [[تهران]] منتقل شد.<ref>انصاری، حمید، ۵۳.</ref> ایشان در مسیر راه نیز نماز شب خود را داخل ماشین ادامه داد<ref>خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۸.</ref>؛ همچنین شبی که از [[تبعید امامخمینی|تبعید]] در [[پاریس]] به تهران میآمد، نماز شب خود را در طبقه بالای هواپیما به جای آورد و آن را ترک نکرد.<ref>حبیبی، ۴۲۰ داستان، ۱۴۵.</ref> ایشان وقتی برای نماز شب بیدار میشد، چراغی روشن نمیکرد و سعی میکرد مزاحم دیگران نشود.<ref>اشراقی، برداشتهایی از، ۳/۱۱۳–۱۱۴.</ref> نماز شب ایشان در روزهای پایانی حیاتشان در بیمارستان نیز ترک نشد.<ref>کلانتر معتمدی، ۴۲۰ داستان، ۱۶۱؛ فاضل، ۴۲۰ داستان، ۱۶۲.</ref>{{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |