مکتب خواهران

از ویکی امام خمینی

مکتب خواهران مرکزی حوزوی برای تعلیم و تربیت دینی بانوان.

معرفی اجمالی

شکوفایی جامعه در گرو رشد و تلاش زنان دانا و متعهد است. نگاه اسلام به زنان و مردان همانند نگاه به مردان، همه‌سونگرانه است. اسلام زن و مرد را در علم، ایمان، معرفت و کمال همسنگ و همسنگر می‌شناسد.[۱] و علم‌آموزی را بر هر مسلمانی لازم می‌داند.[۲] سابقه تشکیل جلسات آموزشی و تربیتی زنان در اسلام به عصر پیامبر اکرم(ص) بازمی‌گردد؛ چنان‌که آن حضرت روزی را برای وعظ و تعلیم به زنان اختصاص داده بود؛[۳] از این‌رو در کتاب‌های رجال و تراجم، اسامی زنانِ بسیاری با عنوان صحابه و راویان احادیث پیامبر اکرم(ص) ذکر شده[۴] و از عصر ائمه(ع) تاکنون زنان راوی و دانشمند بسیاری وجود داشته است.[۵]

(ببینید: زن)

در رژیم پهلوی با اجرای سیاست‌های دیکته‌شده غرب، بخش زیادی از بانوان به‌خصوص در محیط‌های آموزشی و دانشگاهی دچار از خود بیگانگی و انحرافات فرهنگی شدند. رژیم با ایجاد مراکز و کانون‌هایی ازجمله کانون بانوان و برگزاری کنگره‌هایی تلاش کرد زنان را از فرهنگ اسلامی جدا و فرهنگ غربی را در میان آنان رواج دهد. نمونه روشن آن قانون کشف حجاب بود.[۶] پهلوی اول و دوم، چنان‌که امام‌خمینی خاطرنشان کرده است، به اسم آزادی شخصیت، عزت و شرافت زن را هدف گرفتند و مفاسد اخلاقی را در میان زنان رواج دادند و انسانیت زن را از او گرفته، از دید مادی و حیوانی به او نظر کردند؛ حال آنکه زن، انسانی بزرگ و مربی جامعه است و سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود اوست.[۷]

در برابر این تهاجم، مؤمنان و علمای متعهد حوزه‌های علمیه، احساس تکلیف کردند و مراکزی را برای تعلیم و تربیت اسلامی زنان تأسیس کردند. بانوی مجتهد نصرت امین در اصفهان با تأسیس مدرسه اسلامی و مکتب فاطمیه در دهه چهل و برگزاری جلسات تفسیر و تدریس معارف اسلامی برای زنان گام‌های مؤثری دراین‌باره برداشت.[۸] مدرسه‌های دینی و حوزه‌های علمیه دیگری نیز در شهرهای مختلف کشور مخصوص بانوان در بین سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۶ تأسیس شد، ازجمله مدرسه زهرای اطهر (س) در تهران (۱۳۴۰)، فاطمیه (س) در فسا (۱۳۴۰)، الزهراء (س) در شیراز (۱۳۴۳)، مرکز علوم اسلامی در آبادان (۱۳۴۵)، کوثر در کاشان (۱۳۴۵) و مکتب نرجس (س) در زاهدان (۱۳۴۶).[۹] مدرسه عصمتیه سمنان (۱۳۵۴) و الزهراء (س) خمینی‌شهر اصفهان (۱۳۵۶) نیز در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب تأسیس شدند.[۱۰] در شهر مشهد نیز مکتب عصمتیه (۱۳۴۰)، مکتب حضرت رقیه (۱۳۴۵) و مکتب نرجس (۱۳۴۵) مشغول فعالیت بودند.[۱۱] مکتب نرجس با مدیریت فاطمه خاموشی معروف به طاهایی و حمایت مرجع تقلید وقت، سیدمحمدهادی میلانی راه‌اندازی و شعبه‌هایی از آن در سبزوار و زابل در سال ۱۳۴۷، در تربت جام در سال ۱۳۴۸، در زاهدان و کاشمر در سال ۱۳۴۹ تشکیل شد.[۱۲] در قم نیز مکتب توحید، مکتب قدسیه، مکتب علی(ع) و مکتب الزهراء(س) مشغول فعالیت بودند.[۱۳]

نخستین گام‌ها برای تأسیس مدارس علوم دینی دخترانه در قم را سیدمحمدرضا گلپایگانی از مراجع تقلید برداشت و سیدکاظم شریعتمداری نیز مدرسه الزهراء (س) را تأسیس کرد. این مدرسه وابسته به «دارالتبلیغ» بود.[۱۴] در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) آمده است که مدرسه گلپایگانی، حدود هفتاد دانش‌آموز دختر از شهرهای کرمان، قم، یزد و مشهد را پذیرفته و به صورت شبانه‌روزی فعالیت می‌کند.[۱۵]

برخی از شاگردان امام‌خمینی در حوزه علمیه قم با مدیریت علی قدوسی که در تربیت طلاب در مدرسه حقانی تجربه موفقی داشت، مکتب توحید خواهران را در قم در سال ۱۳۵۲ با هزینه عبدالله توسلی از تجار تهران به صورت شبانه‌روزی بنیان گذاشتند.[۱۶] مکتب توحید در کنار کار اصلی‌اش، محلی برای تربیت بانوان طلبه همسو با اندیشه‌های امام‌خمینی شد. دستگاه اطلاعاتی رژیم پهلوی که به تأثیرگذاری این مدرسه بر رشد و تقویت عقاید مخالف با رژیم واقف شده بود، به فعالیت‌های آن حساسیت نشان داد و به بهانه‌های گوناگون، برای اخلال در نظم و تعطیلی آن تلاش کرد. قدوسی در همین باره به ساواک احضار شد و در سال ۱۳۵۶ مدرسه تعطیل گردید.[۱۷] اسناد ساواک در سال ۱۳۵۶، با نام‌بردن از مدراس سه‌گانه یادشده، این مدارس را بدون امتیاز و دیپلم رسمی معرفی کرده که هیچ وابستگی به آموزش و پرورش ندارند و برنامه‌های مصوب آن را اجرا نمی‌کنند؛ از این‌رو باید از ادامه فعالیت آنها جلوگیری شود.[۱۸] (ببینید: علی قدوسی)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام‌خمینی برای ارتقای علمی و دینی بانوان اهتمام ویژه‌ای داشت. ایشان که بارها ازجمله در ۱۷ مهر ۱۳۵۸ در دیدار محصلان مکتب توحید بر نقش بانوان در نهضت اسلامی و نیز نقش آنان در سازندگی کشور تأکید کرده،[۱۹] در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ پس از اشاره به اینکه با انقلاب اسلامی و همت بانوان، بسیاری از حقوق پایمال‌شده زنان احیا شده است، به نقش مؤثر آنان در موفقیت‌های انقلاب اشاره کرد[۲۰] و از آنان خواست فاطمه زهرا(س) را الگوی خود قرار دهند و برای دستیابی به علم و تقوا تلاش کنند؛ زیرا علم و تقوا به هیچ‌کس انحصار ندارد. از مسئولان نیز خواست برای ارتقای علمی و فرهنگی بانوان برنامه‌ریزی کنند.[۲۱]

تأسیس مکتب خواهران و جامعةالزهراء (س)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی شوق به تحصیل علوم دینی در میان خواهران افزایش یافت و مراکز تحصیلی حوزوی بانوان که «مکتب» نام گرفته بود، یکی پس از دیگری در حال پیدایش بود؛ ولی دو نگرانی وجود داشت: یکی افرادی بودند که صلاحیت لازم برای تأسیس چنین مدارسی را نداشتند و دیگری عدم امکان نظارت کامل مراجع و علما بود که ممکن بود برنامه‌های درسی و تربیتی نامناسبی در این مکتب‌ها به اجرا درآید؛[۲۲] از این‌رو پس از گذشت ده سال از تأسیس مکتب توحید، امام‌خمینی در ۳۱ مرداد ۱۳۶۳ علی‌اکبر مشکینی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، احمد جنتی، محمد فاضل، محمدعلی شرعی، محمدرضا توسلی و حسن صانعی را هیئت مؤسس مکتب خواهران تعیین کرد تا برای تعیین هیئت‌مدیره و تنظیم اساسنامه و تعیین نام مکتب و سایر امور مؤسسه اقدامات مقتضی را انجام دهند.[۲۳] ایشان در این حکم به این نکته اشاره کرد که علوم مطلقاً، به‌ویژه علوم اسلامی، ویژه قشر خاصی نیست و بانوان ایران در طول انقلاب ثابت کردند که همدوش مردان می‌توانند حتی در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی خدمت‌های ارزشمندی به اسلام و مسلمانان کنند و در تربیت و تعلیم جامعه پیشتاز باشند.[۲۴]

پس از حکم امام‌خمینی، مکتب خواهران با نام جامعةالزهراء(س) کار خود را آغاز کرد. در ۱۹/۶/۱۳۶۳ هیئت مؤسس آن در نامه‌ای به امام‌خمینی دربارهٔ دیگر مدارس و مراکز علوم دینی بانوان که در قم با برنامه‌های مختلف مشغول فعالیت بودند، کسب تکلیف کردند. نظر مشورتی هیئت مؤسس این بود که این مدارس و مراکز با برنامه‌ای هماهنگ و زیر نظر هیئت مؤسس جامعةالزهراء (س) اداره شوند.[۲۵] امام‌خمینی در ۲۹ شهریور ۱۳۶۳ در پاسخ، نظر مشورتی هیئت مؤسس را پذیرفت و متذکر شد پیش از اتمام ساختمان جامعةالزهراء (س)، تمام مدارس بانوان در قم با برنامه‌ای واحد زیر نظر هیئت مؤسس جامعةالزهراء (س) به کار خود ادامه دهند تا مشکلی پیش نیاید و اختلاف سلیقه‌ها موجب تشتت و تفرقه نشود و پس از اتمام آن، تمام بانوان در آنجا به تحصیل خود ادامه می‌دهند.[۲۶]

ساختار

هیئت مؤسس پس از تهیه و تصویب اساسنامه، محمود محمدی عراقی، علی رازینی، محمدعلی نظام‌زاده، مصطفی پورمحمدی، کمال‌الدین خدامی، سیدمحمدرضا طباطبایی، فریده مصطفوی، مرضیه معینی و معصومه گل‌گیری را به‌عنوان هیئت‌مدیره این مرکز برگزید. پس از آن هیئت مؤسس و هیئت‌مدیره در جلساتی مشترک، برنامه‌های درسی و ضوابط و آئین‌نامه‌های اجرایی را تنظیم و تصویب کردند. بررسی اجرای کارها و برنامه‌ها و پیشرفت امور نیز بر عهده آنان بود.[۲۷] هیئت مؤسس و هیئت‌مدیره اولیه سیدمحمدرضا طباطبایی را برای مدیریت جامعةالزهراء (س) برگزیدند. وی اداره این حوزه را در روزگار امام‌خمینی و پس از رحلت ایشان بر عهده داشت.[۲۸] پس از ارتحال امام‌خمینی، رهبر انقلاب، ضمن تأکید بر ضرورت ادامه کار جامعةالزهراء (س)، هیئت مؤسس را ابقا کرد.[۲۹] شورای عالی حوزه علمیه قم در ۱۰/۱۲/۱۳۷۵ مرکز مدیریت حوزه‌های خواهران را با هدف مدیریت واحد در امر ساماندهی، اداره و توسعه حوزه‌های علمیه خواهران تأسیس کرد و جامعةالزهراء (س) و دیگر مکاتب در سراسرکشور زیر نظر این مرکز قرار گرفتند.[۳۰]

جامعةالزهراء (س) از چهار معاونت آموزشی، پژوهشی، بین‌الملل و فرهنگی ـ تبلیغی تشکیل شده است. برنامه علمی و آموزشی این مؤسسه به صورت حضوری و غیرحضوری در دو سطح عمومی و تکمیلی ارائه می‌گردد. دوره عمومی حضوری در سه بخش «تمام‌وقت»، «نیمه‌وقت» و «پاره‌وقت» است و دوره عمومی غیرحضوری به دو صورت رسمی و آزاد تنظیم شده است. برنامه تحصیلات تکمیلی در دو مقطع «سطوح عالیه» و «خارج» ارائه می‌شود.[۳۱] «دبیرستان دخترانه هدی» و «دانشکده هدی» نیز زیر نظر این مؤسسه اداره می‌شوند.[۳۲]

هدف تأسیس

بر اساس ماده ۵ اساسنامه جامعةالزهراء (س)، هدف از تأسیس آن، معرفی و اشاعه فرهنگ و معارف اسلام ناب محمدی با استفاده از روش‌های تعلیم و تربیت اسلامی است تا زنانی اندیشمند، اسلام‌شناس، صاحب نظر، وارسته و الگو برای دیگر زنان مسلمان در داخل کشور و سایر کشورها تربیت کند.[۳۳] آشنایی مستقیم، ریشه‌ای و برنامه‌ریزی‌شده بانوان با معارف اسلامی و سپس نشر آن در میان دیگر زنان مسلمان در ایران و جهان و هدایت غیر مسلمانان به اسلام از اهداف این مؤسسه است.[۳۴] برای تحقق اهداف یادشده، در سال‌های آغازین تأسیس جامعةالزهراء (س)، هیئت‌مدیره منتخب از سوی هیئت مؤسس، که بیشتر از میان شاگردان سیدمحمد حسینی بهشتی و علی قدوسی بودند، تنظیم برنامه‌ای جامع، روزآمد و متناسب با ویژگی‌ها و رسالت‌های بانوان را به هیئت مؤسس پیشنهاد کردند. در نتیجه دو دوره عمومی و تخصصی برای آموزش بانوان تنظیم شد.[۳۵]

بر اساس بند ۶ اساسنامه وظایف اساسی جامعةالزهراء (س) عبارت است از: آموزش علوم اسلامی در مقاطع مختلف تحصیلی به خواهران طلبه، تربیت رفتاری و اخلاقی مناسب، برنامه‌ریزی‌های مناسب به منظور تحقیق و تألیف در علوم اسلامی، تربیت مبلغ معارف اسلامی و مدرس و محقق علوم حوزه‌ای، تأسیس مراکز وابسته آموزشی در مقاطع مختلف ابتدایی، متوسطه و عالی، پاسخگویی به سؤالات و شبهات دینی و نشر فرهنگ و معارف اسلامی در میان قشر جوان و تحصیل کرده.[۳۶]

بودجه

در آغاز تأسیس جامعةالزهراء (س) افزون بر هزینه ساخت‌وساز، هزینه جاری نیز در کار بود. در هر دو مورد از امام‌خمینی درخواست یاری شد. ایشان در دهم مرداد ۱۳۶۳ پیش از انتصاب هیئت مؤسس، در پی کسب اجازه رئیس بنیاد مستضعفان برای پرداخت مبلغ پنجاه میلیون تومان از دارایی‌های بنیاد مستضعفان، برای تأمین هزینه ساختمان مرکز تعلیمات خواهران (جامعةالزهراء (س)) با آن موافقت کرد[۳۷] و در سی‌ام اردیبهشت ۱۳۶۴ به رئیس بنیاد مستضعفان دستور داد همه مخارج جامعةالزهراء (س) را از دارایی‌های بنیاد مستضعفان تأمین کند.[۳۸] (ببینید: بنیاد مستضعفان)

کارنامه

جامعةالزهراء (س) از زمان تأسیس، برای رشد و توسعه علوم دینی در میان بانوان فعالیت‌های مؤثر و مفیدی انجام داده است؛ برای مثال می‌توان به ایجاد دوره‌های تحصیلی در رشته‌های مختلف اسلامی و ایجاد بستر مناسب پژوهشی برای فعالیت بانوان و اندیشمندان حوزوی و نیز پاسخگویی به سؤالات و شبهات مطرح در مبحث مسائل دینی بانوان در کانون‌های فقه، حقوق، تاریخ، سیره، کلام، فلسفه و… اشاره کرد.[۳۹] همچنین با استقبال بانوان غیر ایرانی از تحصیل علوم و معارف دینی، معاونت بین‌الملل برای بانوان از سال ۱۳۶۶ در جامعةالزهراء (س) تأسیس شد که صدها نفر از چهل کشور جهان به صورت شبانه و روزانه در آن مشغول به تحصیل شدند.[۴۰] با توجه به اینکه امکان مهاجرت به شهر قم برای تمامی بانوان وجود ندارد، حوزه علمیه خواهران با تأسیس شعبه‌هایی در مناطق مختلف کشور به‌ویژه مناطق محروم، به بالابردن سطح علمی بانوان کمک‌های شایانی کرده است و نیز با فرستادن مربیان احکام به مدارس و پرکردن اوقات فراغت بانوان و دانش‌آموزان از طریق کلاس‌های تربیتی و احکام، نقش بزرگی در آشنایی بانوان با احکام و معارف دینی داشته است.[۴۱]

پانویس

  1. احزاب، ۳۵؛ شهید ثانی، منیة المرید فی آداب المفید و المستفید، ۹۹–۱۱۴؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹–۳۰۱.
  2. کلینی، الکافی، ۱/۳۰.
  3. احمدابن‌حنبل، المسند، ۳/۳۴؛ ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ۱/۲۱۹.
  4. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۸/۵–۴۹۸.
  5. حسون و مشکور، اعلام النساء المومنات، ۷۳–۶۶۱؛ موحد ابطحی، آشنایی با حوزه‌های علمیه شیعه در طول تاریخ، ۱/۷۲–۷۵.
  6. بامداد، انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ۹۲؛ صلاح، کشف حجاب، زمینه‌ها، واکنش‌ها، پیامدها، ۹۱–۲۴۱.
  7. امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۸–۳۳۹.
  8. موحد ابطحی، ریشه‌ها و جلوه‌های تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ۱/۶۵۰؛ رضاپور، ۶۳.
  9. رضاپور، ۶۵.
  10. رضاپور، ۶۵.
  11. رضاپور، ۶۵.
  12. عیسی‌نژاد، نقد و بررسی فعالیت حوزویان در رویارویی با فمینیست‌ها، ۱۷۷.
  13. رضاپور، ۶۵.
  14. موسوی آشان، زندگی‌نامه شهید آیت‌الله علی قدوسی، ۶۰.
  15. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۷/۳۴۱.
  16. موسوی آشان، زندگی‌نامه شهید آیت‌الله علی قدوسی، ۶۱.
  17. موسوی آشان، زندگی‌نامه شهید آیت‌الله علی قدوسی، ۶۰–۶۲.
  18. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۷/۳۳۹–۳۴۲.
  19. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۲–۲۴۷؛ مقاله زن.
  20. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۳.
  21. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۴–۱۸۵.
  22. طباطبایی، مصاحبه، ۱۲.
  23. امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۷.
  24. امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۷.
  25. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۵.
  26. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۵.
  27. طباطبایی، مصاحبه، ۱۳؛ جامعةالزهراء (س)، پایگاه اطلاع‌رسانی.
  28. رضاپور، ۶۷.
  29. طباطبایی، مصاحبه، ۱۳.
  30. رضاپور، ۷۳.
  31. غروی، گزارشی از حوزه علمیه جامعةالزهراء (س)، ۱۱۹.
  32. غروی، گزارشی از حوزه علمیه جامعةالزهراء (س)، ۱۱۹.
  33. جامعةالزهراء (س)، پایگاه اطلاع‌رسانی.
  34. طباطبایی، مصاحبه، ۱۳.
  35. طباطبایی، مصاحبه، ۱۴.
  36. جامعةالزهراء (س)، پایگاه اطلاع‌رسانی.
  37. امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۲۷.
  38. امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۶۵.
  39. رضاپور، ۶۹–۷۳.
  40. غروی، گزارشی از حوزه علمیه جامعةالزهراء (س)، ۱۲۱.
  41. میرحسینی، مصاحبه، ۸۰–۸۲.

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • ابن‌طاووس، سیدعلی‌بن‌موسی، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، تصحیح علی عاشور، قم، خیام، چاپ اول، ۱۴۰۰ق. *احمدابن‌حنبل، احمد، المسند، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • بامداد، بدر الملوک، انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، ابن‌سینا، ۱۳۴۷ش.
  • جامعةالزهراء (س)؛ پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱۲/۱۰/۱۳۹۷ش.
  • حسون، محمد و ام‌علی مشکور، اعلام النساء المومنات، تهران، اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • رضا پور، مهتاب، انقلاب اسلامی بستر رویش سبز حوزه‌های علمیه خواهران، مجله پیام زن، شماره ۱۵۸، ۱۳۸۴ش.
  • شهید ثانی، زین‌الدین‌بن‌علی، منیة المرید فی آداب المفید و المستفید، تحقیق رضا مختاری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • صلاح، مهدی، کشف حجاب، زمینه‌ها، واکنش‌ها، پیامدها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدرضا، مصاحبه، مجله نامه جامعه، شماره ۱، ۱۳۸۳ش.
  • عیسی‌نژاد، سیدمحمد، نقد و بررسی فعالیت حوزویان در رویارویی با فمینیست‌ها، مجله حوزه، شماره ۱۶۷، ۱۳۹۲ش.
  • غروی، سعیده، گزارشی از حوزه علمیه جامعةالزهراء (س)، مجله بانوان شیعه، شماره ۱، ۱۳۸۳ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. *موحد ابطحی، سیدحجت، آشنایی با حوزه‌های علمیه شیعه در طول تاریخ، اصفهان، حوزه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۶۵ش.
  • موحد ابطحی، سیدحجت، ریشه‌ها و جلوه‌های تشیع و حوزه علمیه اصفهان، اصفهان، دفتر تبلیغات المهدی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. *موسوی آشان، مسعود، زندگی‌نامه شهید آیت‌الله علی قدوسی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
  • میرحسینی، مصاحبه، مجله نامه جامعه، شماره ۴، ۱۳۸۳ش.

پیوند به بیرون