سلمان رشدی
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | سلمان انیس رشدی |
زادروز | سال ۱۹۴۷ میلادی/ ۱۳۲۶ش |
شهر تولد | بمبئی |
کشور تولد | هند |
دین | اسلام |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
تالیفات | آیات شیطانی، گریموس، لبخند به یوزپلنگ، کودکان نیمهشب و شرم |
سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی و حکم امامخمینی به اعدام او.
سلمان انیس رشدی در سال ۱۹۴۷م / ۱۳۲۶ ش در بمبئی هند متولد شد و در مدرسه مسیحی انگلیسی بمبئی تحصیل خود را آغاز کرد. در سیزده سالگی به انگلستان رفت و تحصیلات خود را در رشته تاریخ در دانشگاه کمبریج تکمیل کرد. او در انگلستان به رمان نویسی پرداخت و در کتاب کودکانه نیمه شب، زندگی اجتماعی، فرهنگی و دینی مردم هند و در کتاب شرم به گونهای مردم پاکستان را مسخره کرد و در کتاب یوز پلنگ که سفرنامه او به نیکاراگوئه بود، انقلاب آنها را بیهوده دانست.
رشدی در حالی که عضو انجمن سلطنتی قلم انگلیس بود، کتاب آیات شیطانی را در نُه فصل نوشتت و انتشارات پنگوئن آن را منتشر کرد. او در این کتاب واقعیت را با تخیل در هم آمیخت و با دستاویز قرار دادن افسانه غرانیق، پیامبر اسلام(ص) را مورد توهین قرار داد.
این کتاب مورد نقد اصحاب قلم قرار گرفت و مردم پاکستان نیز علیه آن تظاهرات کردند که در جریان آن، شش تن از آنها به شهادت رسیدند و یکصد نفر زخمی شدند.
امامخمینی در بهمن ماه ۱۳۶۷ رشدی را به خاطر توطئهای که در آن شرکت داشت، محکوم به اعدام دانست و حتی توبه فرضی او را از این عمل زشت مردود شمرد، این حکم شرعی امامخمینی در داخل ایران و عرصه جهانی واکنشهای گستردهای داشت.
افزون بر اعتراضات گسترده مردمی در سراسر جهان، نقدهایی بر کتاب آیات شیطانی نوشته شد که کتاب نقد توطئه آیات شیطانی سیدعطاءالله مهاجرانی؛ آیات رحمانی در پاسخ آیات شیطانی نوشته محمد صادقی نویسنده تفسیرالفرقان في تفسير القرآن، و ردّ علی الشيطان نوشته مصطفی طلاس سوری؛ از جمله آن میباشد.
معرفی
سلمان انیس رشدی در سال ۱۹۴۷ میلادی/ ۱۳۲۶ش چند هفته پیش از خروج اجباری نیروی استعمارگر انگلیس از هند، در یکی از خانوادههای مرفه و مسلمان کشمیری در شهر بمبئی هند به دنیا آمد. پدرش فردی مطلع، مسلمان، ثروتمند و آگاه به ادبیات ایران و عرب بود؛ گرچه در خانواده به زبان اردو سخن میگفت.[۱] سلمان رشدی با ورود به مدرسه مسیحی انگلیسی بمبئی دوران تحصیل خود را آغاز کرد و پدرش او را در سیزدهسالگی به انگلستان فرستاد. وی آنچه را که در هند از مبلغان مسیحی آموخته بود، در انگلستان نیز زیر نظر استادان غیر مسلمان تکمیل کرد. او در بریتانیا با مسئله نژادپرستی روبهرو بود و به سبب نژاد، رنگ پوست و هندیبودن خود رنجهای بسیاری کشید. وی از دانشگاه کمبریج در مقطع کارشناسی در رشته تاریخ، فارغالتحصیل شد[۲] و در سال ۱۹۶۸م/ ۱۳۴۷ش پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، با توجه به جدایی پاکستان از هند، به پاکستان نزد پدر و مادر خود برگشت و در تلویزیون پاکستان به مدت یک سال، مشغول به کار شد؛ ولی دوباره به انگلستان بازگشت و به تابعیت آن کشور درآمد. او به کمک همسر نخستش که انگلیسی بود، به رماننویسی پرداخت. همسر دوم وی یک نویسنده آمریکایی به نام ماریان ویگینز است که کتابی در تمسخر معتقدات مسیحیان نگاشته است.[۳]
رشدی پیش از نگارش کتاب آیات شیطانی کتابهای دیگری ازجمله گریموس، لبخند به یوزپلنگ، کودکان نیمهشب و شرم را نوشت.[۴] وی در کتاب کودکان نیمهشب که در سال ۱۹۸۱م/ ۱۳۶۰ش منتشر شد، زندگی اجتماعی، فرهنگی و دینی مردم هند را مسخره کرده و تلاش کرده ثابت کند مبارزات مردم هند علیه استعمار بیهوده بوده است و نتیجه گرفته است بچههای نیمهشب فعلی هند باید انقلاب دیگری را به وجود آورند. وی در همین کتاب ایندیرا گاندی نخستوزیر وقت هند را به قتل همسرش متهم کرد و گاندی با شکایت علیه رشدی او را محکوم ساخت و او پس از عذرخواهی و حذف اتهامات و دروغهای دربارهٔ مردم هند اجازه انتشار مجدد کتاب را دریافت کرد.[۵]
نگاشته دیگر رشدی به نام شرم در سال ۱۹۸۳م/ ۱۳۶۳ش منتشر شد. این کتاب دربارهٔ پاکستان و در زمینه امور حکومتی، اجتماعی، فرهنگی و دینی آن کشور است که باز هم به گونهای مردم پاکستان را مسخره کرده است. چاپ این کتاب نیز در پاکستان ممنوع شد. کتاب کودکان نیمهشب جایزه ادبی لندن را از آن خود کرد؛ اما وی در بردن جایزه برای کتاب دوم ناکام ماند.[۶] کتاب یوزپلنگ، در واقع سفرنامه رشدی به نیکاراگوئه است. مردم نیکاراگوئه به مناسبت هفتمین سال پیروزی انقلاب او را به کشور خود دعوت کردند و او در بازگشت به جای قدردانی از پیروزی جبهه ساندینستها بر ضد سلطه خارجی، سفرنامه داستانگونهای تهیه کرد و دربارهٔ بیهودهبودن انقلاب در نیکاراگوئه مطالبی آورد و رژیم جدید اورتگا را دیکتاتوری جدید نامید.[۷] وی که عضو انجمن سلطنتی قلم انگلیس هم بود،[۸] در همه آثار خود ازجمله سه کتاب یادشده تلاشکرده در لباس دلسوزی و رماننویسی با سرزنش تودههای محروم و ستمدیده و محکومکردن انقلاب آنان وظیفه خود را در برابر غرب انجام دهد.[۹]
آیات شیطانی
آیات شیطانی عنوان رمانی از سلمان رشدی است که در نُه فصل با عناوین جبرئیل فرشته، ماهوند، الوون دئوون، عایشه، شهر پیدا و ناپیدا، بازگشت به جاهلیا، عزرائیل فرشته، شکافتن دریای عرب و چراغ شگفتانگیز، تنظیم شده و در ۵۴۷ صفحه در انتشارات وایکینگ، از مجموعه انتشارات پنگوئن، منتشر شد.[۱۰] رشدی با نگارش این رمان که با حمایت مالی یک یهودی صهیونیست به چاپ رسید،[۱۱] جایزه ادبی «وایت برد» را دریافت کرد. او این رمان را بیانگر دیدگاه انسانی ملحد دانسته و در عین حال زبان به دروغ گشوده است.[۱۲] وی در نگارش این رمان اسامی تاریخی را تغییر داده، رویدادها را دگرگون ساخته و تخیل را با واقعیت درآمیخته است؛[۱۳] چنانکه نامها مانند سلمان، حمزه، خالد، بلال و یثرب را در همان شکل تاریخیاش مطرح کرده است، ولی نامهایی مانند ماهوند به جای محمد(ص)، جاهیلیا به جای مکه و ابوسیمبل به جای ابوسفیان، نامهایی ساختگی هستند که نوعی تناسب لفظی یا معنوی با اسامی واقعی دارند؛[۱۴] همچنین در این کتاب به پیامبر اکرم(ص)، زنان حضرت(ص) و اصحاب ایشان بدترین توهینها شده است.[۱۵]
کتاب آیات شیطانی «افسانه غرانیق» را دستاویز توهین به پیامبر اسلام(ص) قرار داده است. غرانیق جمع غرنوق است و غرنوق به معنای مرغ آبی است که گردنی بلند دارد و سپید یا سیاهرنگ است و به معنای جوان سپید زیباروی نیز آمده است. برخی غرنوق را لک لک، بوتیمار ـ غمخورک ـ نیز معنا کردهاند.[۱۶] این افسانه به نخستین سالهای بعثت پیامبر اکرم(ص) بر میگردد که گویی آن حضرت مشغول تلاوت سوره نجم بود و وقتی به تلاوت آیات نوزدهم و بیستم رسید که اسم بتهای مشرکان در آن ذکر شده است، شیطان عبارت «تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترجی: اینها پرندگان زیبای بلندمقامیاند و از آنها امید شفاعت میرود» را بر زبان پیامبر(ص) جاری ساخت! جبرئیل نازل شد و حضرت را از شیطانیبودن این جمله آگاه کرد. مفسران این افسانه را رد کردهاند و آن را برخلاف عصمت پیامبر(ص) و خلاف وحی دانستهاند.[۱۷] مفسران اهل سنت نیز این داستان را ساختگی و مردود شمردهاند.[۱۸] رشدی در این کتاب به ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) اهانت کرده است و پیامبر اسلام(ص) را از نظر اخلاقی ـ نعوذ بالله ـ فاسد و اهل عیش و نوش و جبرئیل را نیز هنرپیشه معرفی کرده است[۱۹] و در نهایت به انقلاب اسلامی و امامخمینی اتهام زده است. این کتاب در چهارم مهر ۱۳۶۷ش/ ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸م در لندن منتشر شد.
بازتابهای اولیه بیرونی
پس از انتشار کتاب آیات شیطانی، بدونفاصله دو مقاله در مجله هفتگی العالم چاپ لندن، شماره ۲۴۵، در ۲۲ اکتبر در صفحات ۲۸ و ۳۱، با عنوان «سلمان رشدی به اسلام اهانت میکند» و «آیههای شیطانی رمانی تبهکارانه در تمسخر اسلام و مقدسات آن» چاپ شد؛ چنانکه سیدهادی خسروشاهی نیز بریدههای مطبوعات غربی دربارهٔ این کتاب را بیدرنگ به کیهان فرهنگی فرستاد که دربارهٔ آن، مطالبی در شماره نهم سال پنجم آذر ۱۳۶۷ این نشریه منتشر شد.[۲۰] رشدی خود به اعتراضهای مسلمانان در لندن و تجمع در برابر خانه و محل کارش اشاره میکند که سبب شد در یک خانه کوچک که دفتر کار همسرش بود، برای مدتی زندگی پنهانی داشته باشد.[۲۱]
از سوی دیگر، دولت هند در ۵ نوامبر ۱۹۸۸م/ چهاردهم آبان ۱۳۶۷ ممنوعبودن فروش کتاب آیات شیطانی را اعلام کرد؛ سپس در پاکستان و چند کشور اسلامی دیگر نیز فروش کتاب مذکور، ممنوع اعلام شد. در ۱۴ ژانویه ۱۳۸۹م/ ۲۴ دی ۱۳۶۷ مسلمانان شهر برادفورد در شمال انگلستان، اقدام به تظاهرات و سوزاندن کتاب آیات شیطانی کردند و در ۱۲ فوریه ۱۳۸۹م/ ۲۳ بهمن ۱۳۶۷ مسلمانان پاکستان در شهر اسلامآباد علیه آن به تظاهرات پرداختند و به طرف مرکز فرهنگی آمریکا حرکت کردند. این تظاهرات که به برخورد نیروهای انتظامی یا افراد مسلح از درون مرکز فرهنگی آمریکا با تظاهرکنندگان انجامید، باعث شهادت شش تن و مجروحشدن بیش از صد تن شد. در ۲۴ بهمن ۱۳۶۷ نیز تظاهرات مردم هند علیه این کتاب یک شهید به جای گذاشت.[۲۲] ۳۵ تن از روحانیان اسلامآباد پاکستان انتشار کتاب را محکوم و از مردم خواستند در راهپیمایی اعتراضآمیزی در ۲۳ بهمن شرکت کنند؛ نیز مجلس پاکستان با صدور قطعنامهای در نوزدهم بهمن ۱۳۶۷ خواستار ممنوعیت انتشار کتاب آیات شیطانی شد و از دولت خواست فشار سیاسی بر دولتهای آمریکا و انگلیس وارد کند؛ همچنین تظاهرات بزرگ مردم در شهر کراچی شهادت شش تن را در پی داشت.[۲۳]
واکنش امامخمینی
امامخمینی در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ در پیامی به همه مسلمانان غیور حکم اعدام سلمان رشدی را صادر کرد و در آن که با کلمه استرجاع «إنا للَّه و إنا إلیه راجعون» آغاز میشد، خطاب به آنان نوشت: «مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام، پیامبر(ص) و قرآن، کتابی چاپ و منتشر کرده است و نیز ناشران مطلع از محتوای کتاب، محکوم به اعدام هستند». ایشان از مسلمانان خواست در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنان را اعدام کنند تا دیگر کسی جرئت توهین به مقدسات اسلام را به خود ندهد و افزود هر کسی در این راه کشته شود، به خواست خدا شهید محسوب میشود. ایشان افزود اگر کسی به مؤلف کتاب دسترسی دارد، ولی قدرت اعدام او را ندارد، وی را به مردم معرفی کند تا به جزای اعمالش برسد.[۲۴] چهار روز پس از صدور حکم اعدام رشدی، ۲۹ بهمن ۱۳۶۷ دفتر امامخمینی با اشاره به نسبت دروغی که رسانههای بیگانه به مسئولان جمهوری اسلامی دربارهٔ لغو حکم اعدام در صورت توبه رشدی، داده بودند، به نقل از امامخمینی یادآور شد سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمانی واجب است جان و مال و تمامی همّ خود را در اعدام وی به کار گیرد و اگر غیر مسلمانی از مکان او مطلع گردد و قادر باشد سریعتر از مسلمانان، او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل میخواهد به عنوان جایزه یا مزد عمل به او بپردازند.[۲۵]
صدور حکم امامخمینی از جهت فقهی به این دلیل بوده است که رشدی در خانوادهای مسلمان متولد شده و از اسلام بازگشته است و افزون بر این پیامبران الهی چون ابراهیم(ع)، اسماعیل(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و پیامبر اکرم(ص) را به شدیدترین وجه سبّ کرده است. از نگاه امامخمینی و بسیاری از فقهای شیعی دو عنوان «ارتداد» و «سابّ النبی» بر رشدی صادق است که هر یک میتواند مبنای صدور حکم قتل او باشد. علمای اهل سنت نیز جرم ناسزاگویی به پیامبر(ص) را از گناه ارتداد بزرگتر و کیفر آن را بدون هیچ شرطی، مرگ دانستهاند؛ ولی دربارهٔ مرتد فطری، برخی طلب توبه و مهلت سهروز را مطرح کردهاند. (ببینید: ارتداد)
واکنشهای داخلی
در داخل کشور واکنشهای بسیاری در برابر انتشار آیات شیطانی و حمایت از حکم امامخمینی صورت گرفت. دولت جمهوری اسلامی ایران اقدام مؤسسه انگلیسی پنگوئن در نشر کتاب آیات شیطانی را محکوم کرد؛[۲۶] همچنین دولت ۲۶ بهمن را عزای عمومی اعلام کرد و مراجع تقلید درسهای خود را تعطیل کردند. مردم در سراسر کشور با راهپیمایی و تظاهرات عظیم مردمی، دانشجویی و دانشگاهی و حوزوی، همچنین ائمه جمعه سراسر کشور انزجار خود از رشدی و حمایت از حکم امامخمینی را اعلام کردند.[۲۷] سیدعلی خامنهای رئیسجمهور وقت، مسلمانان جهان را به هوشیاری و حساسیت در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام فرا خواند و اقدامات مسلمانان جهان را بیانگر عشق به پیامبر(ص) و علاقه به امامخمینی و اجرای حکم ایشان دانست.[۲۸] بنیاد پانزده خرداد با مسئولیت حسن صانعی جایزهای دو میلیون دلاری برای کسی که رشدی را به قتل برساند، تعیین کرد[۲۹] و تعیین جایزه با نظر امامخمینی صورت گرفت؛ جایزهای که در سالهای بعد دو بار با افزایش هشتصد هزار دلار و بار دیگر با افزایش پانصد هزار دلار، در شهریور ۱۳۹۱ به سه میلیون و سیصد هزار دلار رسید.[۳۰] جمهوری اسلامی ایران ورود تمام کتابهای انتشارات سلسلهای پنگوئن را به ایران ممنوع و دعوت خود را از این انتشاراتی برای شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب لغو کرد.[۳۱] مراسم نکوداشت شهدای تظاهرات مردم پاکستان در اعتراض به کتاب سلمان رشدی در ایران برگزار شد؛[۳۲] همچنین سمینار مقدماتی و کنفرانس بینالمللی تبیین حکم تاریخی امامخمینی نیز در همان روزهای صدور فتوای امامخمینی برگزار شد.[۳۳] (ببینید: بنیاد پانزده خرداد)
از سوی دیگر، نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در نطقهای پیش از دستور به افشای توطئه دشمنان پرداختند و اعلام کردند روز عزای عمومی برای همه اقشار مخصوصاً امامخمینی و مراجع است و باید پرچمهای عزا افراشته شود. اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس آن را توطئه سازماندهیشده دانست و سبب آن را سیلیخوردن دشمنان از بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی شمرد و توطئهای برای شکستن تقدس اسلام اعلام کرد.[۳۴] اقلیتهای دینی نیز با انتشار اعلامیههایی، همبستگی خود را با هموطنان مسلمان خود اعلام و کتاب آیات شیطانی را بهشدت محکوم کردند.[۳۵] خلیفه ارامنه کاتولیک ایران از رهبر کاتولیکهای جهان خواستار محکومکردن کتاب شد.[۳۶] دولت جمهوری اسلامی ایران با فرستادن پیام و نامه به کشورهای مسلمان و غیر مسلمان ازجمله پاپ ژان پل دوم خواستار جلوگیری آنان از چاپ و انتشار کتاب آیات شیطانی شد.[۳۷] روز نهم اسفند ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی به دولت انگلیس به سبب موضع غیراصولی دربارهٔ موضوع سلمان رشدی، مهلت یکهفتهای داد تا به اصلاح موضع خود بپردازد و از اقدامات غیراصولی دربارهٔ این ماجرا عذرخواهی کند و تهدید کرد در غیر این صورت دولت جمهوری اسلامی ظرف یک هفته اقدام به قطع رابطه با انگلیس خواهد کرد. وزیر خارجه انگلیس ضمن ابراز تأسف از انتشار کتاب آیات شیطانی، خود و دولت متبوع خود را جدا از مسئولیت این کتاب دانست. در پی این موضعگیری، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران به سبب آنکه این اظهارات فاقد عذرخواهی رسمی و علنی لندن از مسلمانان جهان بود، در شانزدهم اسفند ۱۳۶۷ رسماً روابط سیاسی خود را با انگلیس قطع کرد.[۳۸] در اسفند ۱۳۶۷ دولت جمهوری اسلامی خواستار آن شد که موضوع کتاب آیات شیطانی در دستور کار وزرای خارجه و سران کشورهای عضو کنفرانس اسلامی قرار گیرد. در پایان اسفند ۱۳۶۷، نمایندگان مجلس در نامهای با بیش از ۱۷۰ امضا، خواستار برخورد مناسب کنفرانس بینالمجالس با مسئله انتشار کتاب آیات شیطانی شدند.[۳۹]
واکنش جهانی
حکم امامخمینی در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷، حمایت مسلمانان را با خود همراه کرد. با وجود سکوت دولتهای عربی،[۴۰] مسلمانان در بسیاری از کشورها دست به تظاهرات و حمایت از امامخمینی زدند.[۴۱] از طرفی در برنامه ویژه رادیو ملی اسپانیا خبرنگاری آیات شیطانی را توطئه غرب علیه اسلام و جمهوری اسلامی دانست. یک شیعه اسپانیایی نیز در مصاحبهای حکم امامخمینی را دفاع از مظلومان و بیدفاعان جهان شمرد.[۴۲] مسئولان مراکز مهم اسلامی انگلیس نیز خواستار تقبیح و تحریم آیات شیطانی شدند. تظاهرات گسترده مسلمانان انگلیس مسئولان انگلیس را به وحشت انداخت، به طوری که تلویزیون ای.تی. ان انگلیس، تجمع تظاهرکنندگان در هایدپارک را تجمعی بزرگ دانست و این پارک را بزرگترین مسجد مسلمانان انگلیس خواند. این تظاهرات به طرف محل اقامت مارگارت تاچر، نخستوزیر وقت انگلیس در جریان بود و مردم خواستار تحریم کتاب آیات شیطانی بودند.[۴۳] عبدالله محمد وزیر فرهنگ سودان، با حمایت از حکم قتل سلمان رشدی، برای کشتن رشدی اعلام آمادگی کرد.[۴۴] حافظ اسد رئیسجمهور وقت سوریه در زمینه حکم امامخمینی به مهدورالدم بودن رشدی گفت امامخمینی شخصی عالم است و فتوای یادشده را نیز بر اساس مبانی و اصول اسلامی که به آن اعتقاد دارد، صادر کرده است و رشدی در نوشتن کتاب آیات شیطانی، به آزادی دیگران تجاوز کرده است.[۴۵] مجلس اعلای اسلامی الجزایر نیز ضمن محکومکردن انتشار کتاب آیات شیطانی، خواستار مجازات نویسنده آن شد.[۴۶] چندین بنگاه انتشاراتی نیز در فرانسه، آلمان، سوئیس، ایتالیا و آمریکا از انتشار کتاب آیات شیطانی خودداری و آن را جمع کردند.[۴۷] اما از سوی دیگر، با وجود حمایت گسترده مردمی از حکم امامخمینی در دنیای اسلام، مقامات حکومتی در جهان اسلام، به خصوص کشورهای عربی، به دلیل وابستگی به غرب، موضع دوگانه یا منفی گرفتند؛ ازجمله رهبران مذهبی و شاه اردن با وجود اذعان به توهینآمیزبودن رمان رشدی، در برابر حکم امامخمینی موضع منفی گرفتند. مطبوعات الجزایر نیز صحنه رقابتِ مقالات موافق فتوا و مخالف آن بودند. وزارت اوقاف امارات متحده عربی، خطبا را از هر گونه اظهار نظر دربارهٔ حکم ایشان منع کرد. کشورهای بحرین، تونس، عراق، سازمان آزادیبخش فلسطین، مصر و مراکش نیز شاهد مواضع منفی دربارهٔ فتوای قتل سلمان رشدی بودند. آنان حکم ایشان را مصداق خشونت یا باعث آسیبزدن به چهره اسلام میشمردند.[۴۸]
مقابله کشورهای غربی
حامیان غربی رشدی نیز به دفاع از وی پرداختند. نخست انگلیس تلاش کرد تا ابتکار عمل را به دست بگیرد. این کشور با هماهنگی دوازده کشور عضو جامعه اقتصادی شدیدترین حملات را علیه جمهوری اسلامی و شخص امامخمینی راه انداخت.[۴۹] امریکاییها از رشدی و همسرش، برای مسافرت به ایالتهای مختلف آمریکا به هدف ایراد سخنرانی و دفاع از این کتاب و تصمیم به نشر آن در کشورهایی چون پاکستان، بنگلادش و کشورهای اروپایی و آسیایی دعوت کردند.[۵۰] سنای آمریکا برای بررسی آثار حکم امامخمینی همایشی را تشکیل داد و حکم ایشان را دربارهٔ اعدام رشدی توهین به جامعه متمدن و آن را تروریستی دانست و این اقدام ایران را نشانه مشکلات و اختلافات سیاسی ایران شمرد که هیچیک از رهبران کشورهای اسلامی به استثنای معمر قذافی دیکتاتور لیبی، از این اقدام پشتیبانی نکردند. رئیس الازهر مصر نیز علیرغم محکومکردن انتشار این کتاب، تهدید به قتل را مذموم شمرد.[۵۱] انگلستان حفاظت از جان سلمان رشدی را پذیرفت و برای او مأموران زیادی گماشت؛ چنانکه سالها بعد در روز شنبه ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷م، ملکه بریتانیا در جشن تولد خود، لقب شوالیه را به سلمان رشدی داد که لقبی تشریفاتی است و دربار به مشاهیر آن کشور میدهد.[۵۲]
با اعلام ضرورت مجازات رشدی، فشارها بر ایران و شخص امامخمینی افزایش یافت. از یک سو تبلیغات رسانهها دربارهٔ آزادی بیان و حقوق بشر، از سوی دیگر، فشارهای سیاسی، مانند قطع رابطه و فراخواندن سفرای کشورهای اروپایی، بر این فشارها میافزود.[۵۳] روزنامهها و خبرگزاریها پیشنهاد حمله مشترک آمریکا و انگلیس به ایران را میدادند و بعضی نیز از قطع رابطه با ایران سخن میگفتند. جامعه اروپا خود را برای تحریم بیشتر ایران آماده میکرد.[۵۴]
فشارهای کشورهای قدرتمند جهان نتوانست امامخمینی را از اعلام حکم اعدام رشدی منصرف کند. از طرفی ناشر انگلیسی اعلام کرد که به هیچ وجه قصد توهین به مسلمانان در کار نبوده و این کتاب تنها خیالات یک نویسنده است و رشدی نیز در مخفیگاه خود اعلام توبه کرد.[۵۵]
از سوی دیگر، دولت انگلیس به نیت وادارکردن ایران به عقبنشینی از حکم امامخمینی به فشار اقتصادی و سیاسی روی آورد و پس از آن اعضای پارلمان اروپا در نشستی در غرب فرانسه، از حکم امامخمینی بهشدت ابراز شگفتی کردند. به دنبال آن با ایستادگی امامخمینی بر مواضع خود، جهان اسلام تحرکات جدیدی را آغاز کرد و تظاهرات مسلمانان علیه حامیان رشدی شدت یافت و اعلام حمایت از حکم شرعی امامخمینی جهان اسلام را دربر گرفت. رسانهها و شخصیتها و نویسندگان متعهد اسلامی بهتدریج آغاز به اظهار نظر و مخالفت با این توهین آشکار به پیامبر اکرم(ص) و حمایت از حکم امامخمینی کردند.[۵۶]
پیگیری و تحلیل امامخمینی
امامخمینی در سوم اسفند ۱۳۶۷ در پیام مهم و مفصل خود به روحانیان و مراجع و مدرسان حوزههای علمیه با اشاره به اینکه مسئله کتاب آیات شیطانی کاری حسابشده برای زدن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت بود، امید داد که خداوند به شرط شناخت مسلمانان از مکر دشمنان، حافظ این مشعل بوده و خواهد بود.[۵۷] از نظر ایشان اینکه سران کفر و جهانخواران در پی اعلام حکم شرعی و اسلامی مورد اتفاق همه علما دربارهٔ یک مزدور بیگانه این اندازه برافروخته شده و به تکاپو افتادهاند، بدین خاطر است که آنان از قدرت برخورد عملی مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئههای شوم آنان به هراس افتاده و اسلام امروز مسلمانان را یک مکتب بالنده و متحرک و پر حماسه میدانند که فضای شرارت آنان را محدود کرده است.[۵۸] به اعتقاد ایشان، شگفتانگیز است که وقتی یک نویسنده مزدور با نیش قلم زهرآگین خود احساسات بیش از یک میلیارد انسان و مسلمان را جریحهدار میکند و عدهای در پی اعتراض به آن شهید میشوند؛ غرب آن را عین دمکراسی و تمدن میداند؛ اما واقعیت آن است که غرب در پی دفاع از یک فرد (سلمان رشدی) بر نیامده است، بلکه مسئله اساسی، حمایت از یک جریان ضداسلامی و ضد ارزشی است.[۵۹]
امامخمینی در ریشهیابی این موضوع، نفوذ بیگانگان در فرهنگ و مکتب اسلام را منجر به نتایجی از این دست دانست و تأکید کرد که این همه مسلمانان جهان اعم از عرب، عجم و فارس باید به این مسئله توجه کنند و در صورت غفلت و کوتاهی مسلمانان، استعمار این راه را ادامه خواهد داد و نویسندگان بیشتری را در این مسیر به خدمت خواهد گرفت.[۶۰] ایشان دراینباره اظهار نگرانی کرد که در آینده کسانی بر کرسی قضاوت بنشینند و حکم اعدام سلمان رشدی را دارای پیامدهایی ازجمله موضعگیری غرب علیه ایران بدانند و از کنار اهانتکنندگان به مقام پیامبر اسلام(ص) بگذرند.[۶۱] ایشان در همین پیام اعلام کرد که ضرورتی ندارد که جمهوری اسلامی دنبال مناسبات گسترده با دنیای غرب باشد؛ زیرا این مسئله ممکن بود برای دشمنان اسلام این تصور را به وجود آورد که مسلمانان به دلیل وابستگی و نیاز به آنان، حتی حاضر خواهند شد از اهانتی که متوجه مقدسات اسلامی شده است، بیتوجه بگذرند.[۶۲] از نظر ایشان، جهانخواران و سران کفر و استکبار، از قدرت عملی مسلمانان در مبارزه با توطئههای آنان، دچار ترس و واهمه شدهاند و از بابت این مسئله که مزدورانِ آنان دیگر نمیتوانند مانند گذشته علیه مقدسات اسلام، دست به قلم ببرند، بهشدت مضطرباند.[۶۳]
نقدهای کتاب آیات شیطانی
افزون بر اعتراضات گسترده مردمی در سراسر جهان، نقدهایی نیز بر کتاب آیات شیطانی نوشته شد، ازجمله کتاب نقد توطئه آیات شیطانی اثر سیدعطاءالله مهاجرانی. نویسنده در شش فصل به بررسی زمینههای حکم اعدام رشدی پرداخته و با بررسی رویارویی اسلام و غرب در قرون وسطا،[۶۴] نبردهای صلیبی و دوره استعمار کشورهای جهان سوم به دست غرب پرداخته و ماجرای اهانت سلمان رشدی به اسلام و پیامبر اکرم(ص) را دنباله حرکت گذشته غرب شمرده است.[۶۵] وی حرکت سلمان رشدی را انتقام غرب از اسلام و روحانیت و احیای اسلام با انقلاب اسلامی قلمداد کرده است.[۶۶] وی در فصل دیگر با طرح شبهه جاریشدن کلماتی از سوی شیطان در تأیید بتهای قریش بر زبان پیامبر(ص) (غرانیق) آن را با دلایل تاریخی و قرآنی نقد[۶۷] و مبانی فتوای امامخمینی و پیامدهای آن را از دیدگاه مذاهب فقهی اهل سنت بررسی کرده است.[۶۸]
آیات رحمانی در پاسخ به کتاب آیات شیطانی نوشته محمد صادقی، نویسنده تفسیر ۳۰ جلدی الفرقان فی تفسیر القرآن از دیگر ردّیهها است که در آن، نویسنده به تنزیه پیامبر اکرم(ص) از شبهههای رشدی دربارهٔ ازدواجهای پیامبر و همسران آن حضرت پرداخته است[۶۹]
الرد علی الآیات الشیطانیه نقد دیگری است که سیدهادی مدرسی نوشته است. وی در مقدمه این کتاب مبارزه با ایمان دینی و تردیدکردن در همه پیامبران(ع) را از انگیزههای حرکت رشدی خوانده است و به این نکته پرداخته که غرب نه تنها در پی مبارزه با اسلام که به نام آزادی، اساس دیانت و ادیان آسمانی را هدف گرفته است و دلیل آن را رشد روزافزون اسلامخواهی در جهان شمرده است.[۷۰] نویسنده در فصلی دیگر با گزارشی از دیدگاههای اعتقادی و ویژگیهای اخلاقی و انسانی پیامبر(ص) چون انساندوستی و مودت به محرومان و مستضعفان، به اتهامات رشدی به پیامبر(ص) پاسخ گفته[۷۱] و گزارشی نیز از برخی موضعگیریهای غیر مسلمانان علیه رشدی در این کتاب ارائه کرده است.[۷۲]
مصطفی طلاس وزیر پیشین دفاع سوریه در کتاب ردّ علی الشیطان، افزون بر حمایت از حکم امامخمینی، مخالفت شیوخ الازهر با حکم ارتداد سلمان رشدی را شرمآور خواند و با اصول علمی، اتهامات سلمان رشدی علیه پیامبر اکرم(ص) را نقد کرد.[۷۳] وی هدف رشدی و دیگر نویسندگان دینستیزی مانند توفیق الحکیم، طاهربنجلون و آدونیس از به سخرهگرفتن دیانت و پیامبران خدا(ع) را رسیدن به بهرههای مادی و جوایز غرب نامید و گروه پشتیبان این جایزه را نیز متأثر از نفوذ صهیونیستها در اروپا شمرد.[۷۴] او در فصل سوم با یادکرد از سخنان شخصیتهایی مانند لامارتین، توماس کارلیل، ویل دورانت و کارل مارکس دربارهٔ عظمت حضرت محمد(ص)، تهمتهای رشدی علیه پیامبر اکرم(ص) را بیریشه خواند.[۷۵] نبیل السمان از نویسندگان لبنانی متأثر از حکم امامخمینی در ارتداد سلمان رشدی، کتاب همزات شیطانیه و سلمان رشدی را نوشت و در آن انگیزههای غرب در رویارویی مجدد با اسلام و مسلمانان را ریشهیابی کرد.[۷۶]
عرفان محمود نویسنده دیگر لبنانی برای تبیین رویکرد جدید غرب علیه اسلام و شرح مبانی حکم امامخمینی در ارتداد رشدی، کتاب الافک المعاصر حول المرتد سلمان رشدی را نوشت.[۷۷]
معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی نیز با نوشتن کتاب دسیسه آیات شیطانی، به بررسی تقابل تاریخی اسلام و غرب پرداخت و مقابله فرهنگی غرب با اسلام و تجزیه امت اسلامی را از کارهای غرب علیه مسلمانان شمرده[۷۸] و در بخش بررسی فتوای امامخمینی افزون بر شرح مبانی ارتداد از دیدگاه اهل بیت(ع)، مبانی دیدگاههای دیگر مذاهب اسلامی را نیز آورده و یادآور شده است از نظر ابوحنیفه، مالک، شافعی و احمدبنحنبل نیز توهینکننده به پیامبر(ص) واجبالقتل است و بر پیروان آنان لازم است در صورت توانایی، حکم امامخمینی را اجرا کنند.[۷۹]
سیدمصطفی حسینی طباطبایی در نقد سلمان رشدی کتاب حقارت سلمان رشدی را منتشر کرد و در آن با اشاره به سابقه دشمنی دیرینه غرب و خاورشناسان مغرض با اسلام، کار سلمان رشدی را بازگشت به شیوههای کلیسا در قرون وسطا خواند[۸۰] و حمایت مؤسسات و افراد بدنام غرب از این نویسنده آکنده از عقدههای روانی را نشانه درماندگی و حقارت وی خواند و جنایتهای غرب به نام آزادی را محکوم کرد.[۸۱]
از سوی دیگر، بنیاد پانزده خرداد پس از درگذشت امامخمینی سمینار بینالمللی برای تبیین حکم ایشان را برگزار کرد و برای آشنایی نخبگان و مردم با ابعاد مسئله مجموعهای از مقالات و مصاحبههای شخصیتها را دربارهٔ این پدیده مهم منتشر کرد.[۸۲]
پس از رحلت امامخمینی، در توطئهای جدید غربیها و عوامل آنان با طرح توبه سلمان رشدی قصد ایجاد تفرقه در میان مسلمانانِ حامی حکم امامخمینی را داشتند که رهبری جدید انقلاب، در خرداد ۱۳۶۸ بر لزوم ایستادگی مسلمانان جهان بر این حکم، توطئه آنان را خنثی کرد. وی با تأکید بر بقای حکم و قابلیت اجرای آن یادآور شد این مشکل پیچیدهای نیست؛ یک نفر بنابر دستورهای اسلامی مجرم است و باید مجازات شود.[۸۳]
پانویس
- ↑ شاهینی، ردیهای بر آیات شیطانی، ۱۱.
- ↑ مدرسی، الرد علی الایات الشیطانیه، ۹۵–۹۸؛ طلاس، رد شیطان، ۲۶–۲۹.
- ↑ شاهینی، ردیهای بر آیات شیطانی، ۱۱–۱۲.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۳۳–۳۴.
- ↑ خسروشاهی، مصاحبه، ۲۰.
- ↑ خسروشاهی، مصاحبه، ۲۰–۲۱.
- ↑ خسروشاهی، مصاحبه، ۲۲.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۷۷، پاورقی.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام؛ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۳۴–۳۵.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۵۱–۶۸.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۳۵.
- ↑ مدرسی، الرد علی الایات الشیطانیه، ۹۷.
- ↑ حسینی طباطبایی، حقارت سلمان رشدی، ۲۸.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۸۴.
- ↑ خسروشاهی، مصاحبه، ۲۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۰/۲۸۶–۲۸۸؛ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۵۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۳۹۶–۳۹۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۴/۱۵۶–۱۵۹.
- ↑ قطب، فی ظلال القرآن، ۶/۳۴۲۲؛ شیخزاده، حاشیه محیالدین شیخزاده علی تفسیر القاضی البیضاوی، ۶/۱۲۴–۱۲۵.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۳۵–۳۶.
- ↑ خسروشاهی، مصاحبه، ۱۴ و ۲۴–۲۵.
- ↑ رشدی، مصاحبه، ۲۷۶–۲۷۷.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۱۱۸.
- ↑ سیاسی، پیک، توطئه علیه جهان اسلام در قالب کتاب آیات شیطانی، ۱۸۷–۱۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۶۳.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۶۸.
- ↑ درویشی سهتلانی، سیره عملی امامخمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷–۱۳۶۸)، ۶۱۰.
- ↑ درویشی سهتلانی، سیره عملی امامخمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷–۱۳۶۸)، ۶۱۰–۶۱۱؛ جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۱/۱۳۶۷، ۴؛ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۴۷–۴۸؛ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۱۱۹–۱۲۰.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۶۷، ۱.
- ↑ تابناک، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ تابناک، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۴۸؛ ستاد برگزاری، ابعاد توطئه وتبیین حکم، ۱۰–۱۱.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۶۷، ۱۱.
- ↑ ستاد برگزاری، ابعاد توطئه وتبیین حکم، ۱۱.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۱۱۹–۱۲۰.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۴۹.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳۰/۱۱/۱۳۶۷، ۱۲.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۵۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۵۴۶؛ مؤسسه فرهنگی، آیات شیطانی بارزترین جلوه دشمنی استکبار جهانی با اسلام ناب محمدی، ۵۰–۵۱.
- ↑ مؤسسه فرهنگی، آیات شیطانی بارزترین جلوه دشمنی استکبار جهانی با اسلام ناب محمدی، ۱۴.
- ↑ مؤسسه فرهنگی، آیات شیطانی بارزترین جلوه دشمنی استکبار جهانی با اسلام ناب محمدی، ۲.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۳۸–۸۵.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۱۰۲–۱۰۳.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ طلاس، رد شیطان، ۱۷.
- ↑ طلاس، رد شیطان، ۱۹–۲۰.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۵۵.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۶۷، ۱ و ۱۱.
- ↑ درویشی سهتلانی، سیره عملی امامخمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷–۱۳۶۸)، ۶۱۹–۶۲۲.
- ↑ سیاسی، پیک، توطئه علیه جهان اسلام در قالب کتاب آیات شیطانی، ۱۸۸.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۳۹.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۹۲–۹۳.
- ↑ منتظری، با چشم باز، سلمان رشدی، ۴۶.
- ↑ سیاسی، پیک، توطئه علیه جهان اسلام در قالب کتاب آیات شیطانی، ۱۹۳.
- ↑ سیاسی، پیک، توطئه علیه جهان اسلام در قالب کتاب آیات شیطانی، ۱۹۴.
- ↑ معاونت فرهنگی، دسیسه آیات شیطانی، ۵۱.
- ↑ سیاسی، پیک، توطئه علیه جهان اسلام در قالب کتاب آیات شیطانی، ۱۸۸–۱۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۷۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۹۱–۲۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۹۰.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۱۵–۳۱.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۱۹۳–۲۲۲.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۸۰.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۵۱–۵۴.
- ↑ مهاجرانی، نقد توطئه آیات شیطانی، ۱۱۷–۱۹۱.
- ↑ صادقی، آیات رحمانی درپاسخ به کتاب آیات شیطانی، ۲۶–۴۵.
- ↑ مدرسی، الرد علی الایات الشیطانیه، ۲۳–۴۲.
- ↑ مدرسی، الرد علی الایات الشیطانیه، ۳۹–۷۹.
- ↑ مدرسی، الرد علی الایات الشیطانیه، ۱۱۷–۱۱۹.
- ↑ طلاس، رد شیطان، ۵۷–۸۵.
- ↑ طلاس، رد شیطان، ۸۷–۱۱۴.
- ↑ طلاس، رد شیطان، ۱۱۹–۱۹۵.
- ↑ نبیل السمان، همزات شیطانیه و سلمان رشدی، ۷–۹.
- ↑ عرفان محمود، کتاب الافک المعاصر، ۷–۱۰.
- ↑ معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، دسیسه آیات شیطانی، ۹–۴۸.
- ↑ معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، دسیسه آیات شیطانی، ۱۶۷–۲۱۱.
- ↑ حسینی طباطبایی، حقارت سلمان رشدی، ۹–۲۶.
- ↑ حسینی طباطبایی، سیدمصطفی، حقارت سلمان رشدی، ۳۱–۳۸.
- ↑ ستاد برگزاری، ابعاد توطئه وتبیین حکم، ۱۰–۱۱.
- ↑ ستاد برگزاری، ابعاد توطئه وتبیین حکم، ۱۰.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- تابناک، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۵/۶/۱۳۹۱ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۷/۱۱/۱۳۶۷.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۶۷.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳۰/۱۱/۱۳۶۷ش.
- حسینی طباطبایی، سیدمصطفی، حقارت سلمان رشدی، تهران، سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
- خبرگزاری جمهوری اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی، ۷/۱۱/۱۳۶۷ش.
- خسروشاهی، سیدهادی، مصاحبه، روزنامه اطلاعات، ۹ و۱۰/۱۲/۱۳۶۷ش.
- درویشی سهتلانی، فرهاد، سیره عملی امامخمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷–۱۳۶۸)، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- رشدی، سلمان، مصاحبه، چاپشده در ابعاد توطئه و تبیین حکم، تهران، ستاد برگزاری سمینار تبیین حکم تاریخی حضرت امام، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- ستاد برگزاری سمینار تبین حکم تاریخی حضرت امام، ابعاد توطئه وتبیین حکم، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- سیاسی، پیک، توطئه علیه جهان اسلام در قالب کتاب آیات شیطانی، چاپشده در ابعاد توطئه و تبیین حکم، تهران، ستاد برگزاری سمینار تبیین حکم تاریخی حضرت امام، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- شاهینی، هدایتالله، ردیهای بر آیات شیطانی، قم، الهادی ـ انتشارات خوزستان، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- شیخزاده، محمدبنمصطفی، حاشیه محیالدین شیخزاده علی تفسیر القاضی البیضاوی، تصحیح شاهین محمد عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیه ـ منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۱۴۱۹ق.
- صادقی، محمد، آیات رحمانی درپاسخ به کتاب آیات شیطانی، تهران فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طلاس، مصطفی، رد شیطان، ترجمه سعید خاکرند، تهران، مؤسسه مطلع الفجر، بیتا.
- عرفان محمود، کتاب الافک المعاصر، تهران سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- قطب ابراهیم، سید، فی ظلال القرآن، بیروت، دارالشروق، چاپ سی و پنج، ۱۴۲۵ق.
- مدرسی، سیدهادی، الرد علی الایات الشیطانیه، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، دسیسه آیات شیطانی، فتوای تاریخی امامخمینی و عکس العملهای جهانی، قم، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه چاپ بیست و نهم، ۱۳۸۶ش.
- منتظری، مقداد، با چشم باز، سلمان رشدی، تهران، روزنامه ایران، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، آیات شیطانی بارزترین جلوه دشمنی استکبار جهانی با اسلام ناب محمدی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- مهاجرانی، سیدعطاءالله، نقد توطئه آیات شیطانی، تهران، اطلاعات، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۷ش.
- نبیل السمان، همزات شیطانیه و سلمان رشدی، بیروت، دارعمار، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
پیوند به بیرون
- سمیه تام ـ محمدصادق مزینانی، سلمان رشدی، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۶۲۳–۶۳۲.