سینما
سینما، رسانهای تصویری، آمیزهای جذاب و مؤثر از هنر و صنعت.
واژهشناسی
سینما برگرفته از واژه یونانی kinema به معنای حرکت و جنبش است و از آن جهت به این نام خوانده شده که تصاویر متحرک را نشان میدهد[۱]؛ در واقع فن و هنر تهیه و نمایش منظرهها، اشیا و اشخاص بر روی پرده بهوسیله دستگاهی مخصوص است.[۲] سینما در اصطلاح به معنای مکان نمایش فیلم است؛ اما به معنای هنر یا صنعت نیز میآید.[۳]
پیشینه
نخستین کوششها در پیدایی سینما، مربوط به سال ۱۸۲۴م است که فرضیهای در باب تصاویر و رابطه آنها با اشیای متحرک اعلام شد.[۴] کار برادران لومیر در سال ۱۸۹۵م در فرانسه که دستگاه فیلمبرداری نسبتاً کاملی به نام سینماتوگراف ساختند که تصاویر متحرک را روی پرده میانداخت، نقطه عطفی در تاریخ سینما بهشمار میآید. بسیاری تولد واقعی سینما را در همین سال میدانند[۵]؛ ولی سینما به عنوان یک صنعت، محصول قرن بیستم میلادی است.[۶]
در سالهای آغازین قرن بیستم بهتدریج سالنهای متعددی در شهرهای اروپا و آمریکا دایر شد و پدیدهای نو در جهان بین علم، هنر و صنعت پدید آمد. کارگردانان و تهیهکنندگان سینمایی، نیروهای انسانی و مادی را در هم آمیختند و پدیدهای پویا، خلّاق و تأثیرگذار به نام فیلم را پدیدآوردند و عمومی کردند.[۷] در نخستین دهه پیدایش سینما، در بسیاری از کشورهای جهان، فیلم نمایش داده میشد؛ اما تولید فیلم بهطور عمده در سه کشور فرانسه، انگلستان و ایالات متحده بود.[۸] در سال ۱۹۲۷م سینما از مرحله فیلمهای صامت گذشت و عصر فیلمهای ناطق شروع شد.[۹]
ورود فنآوری سینما به ایران نیز در سال ۱۲۷۹/ ۱۹۰۰م مقارن با دوران حکومت قاجار و سلطنت مظفرالدینشاه است که به دستور او یک دستگاه دوربین تصویربرداری از اروپا برای تهیه فیلمهای خصوصی و خانوادگی و پخش در کاخ خریداری شد.[۱۰] نخستین سالن سینما نیز در سال ۱۲۸۴ (۱۹۰۵م) در تهران پدید آمد[۱۱] و نخستین فیلم ناطق به زبان فارسی به نام «دختر لُر» در سال ۱۳۱۱ ساخته شد.[۱۲] پیدایش صنعت سینما در ایران پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۵ بود.[۱۳] پس از جنگ، فیلمهای آمریکایی بازار جهانی را در اختیار داشتند،[۱۴] شاید در آن دوران سینما مهمترین ابزار آمریکا جهت نفوذ و سیطره فرهنگی بر ملل جهان ازجمله ایران بود.[۱۵]
اهمیت و جایگاه
سینما هنر هفتم بهشمار میرود؛ هنری که اسلوب، روش و گاه محتوای خود را از شش هنر قبل خود (نقاشی، موسیقی، معماری، ادبیات، تئاتر و تندیسگری) گرفته و به شکل هنری مستقل با زبان و اسلوب خود حرف میزند.[۱۶] در حقیقت سینما هنری فنّاورانه[۱۷] و پدیدهای ارتباطی و القاگر، متشکل از ۲۴ تصویر در ثانیه، از حضور، حرکت و تحول واقعیت بکر یا پیش پرداخته شده به انتخاب فیلمساز برای ایجاد ارتباط با انسانهای دیگر است.[۱۸] سینما یکی از ابزارهای مهم ارتباطی، تبلیغی، تفریحی و اطلاعرسانی شناخته میشود[۱۹] که با استفاده از تکنیکهای گوناگون و ابزارهای پیشرفته،[۲۰] نقش مؤثری در پیدایی و پرورش افکار و در تعیین خط مشیها و رفتارهای مخاطبان دارد[۲۱] و میتوان از آن همچون عنصری فرهنگساز در جامعه بهرهبرداری کرد[۲۲]؛ زیرا تماشاگران با تأثیرپذیری از فیلمها و از طریق فرآیندی روانشناختی با شخصیتها و قهرمانان فیلم همذاتپنداری میکنند،[۲۳] امیال ناخودآگاه آنان بروز مییابد[۲۴] و حتی گاه احساسات تماشاگران یکدست و همگون میشود.[۲۵] به این دلایل، کاربرد نادرست از سینما میتواند آثار نامطلوب و حتی خطرناکی بر اخلاق و حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع داشته باشد.[۲۶]
امامخمینی با توجه به جایگاه و اهمیت سینما و تأثیرگذاری آن بر جامعه، با سینما با این عنوان که ابزاری ارتباطی است و میتواند با استفاده صحیح منافع عُقلایی داشته و برای جامعه و رشد و تربیتی فرزندان مفید باشد، موافق بود.[۲۷] در واقع ایشان برای تمام رسانههای ارتباطی ازجمله سینما و تئاتر جایگاه آموزشی و ماهیت تربیتی قائل بود و حتی آن را در کنار دیگر ابزارهای تربیتی همچون مدرسه و معلم قرار میداد.[۲۸]
به اعتقاد امامخمینی رسانههای گروهی مراکز آموزش و پرورش عمومیاند و میتوانند خدمات ارزندهای به فرهنگ اسلام و ایران کنند؛ بنابراین باید از ابتذال و بدآموزی دور باشند.[۲۹] ایشان به عمق ضررهای عملکرد سوء رسانههای گروهی همچون سینما واقف بود و این ضررها را از تخریب بمبها بسیار بدتر و ویرانگرتر میدانست؛ زیرا ضررهای فرهنگی ماندگارترند و به نسلهای بعدی نیز انتقال مییابند.[۳۰] مخالفت امامخمینی با سینمایی بود که در خدمت بیگانگان و برای عقب نگهداشتن جوانان و از میانبردن نیروی انسانی باشد.[۳۱]
سینما در عصر پهلوی
خاندان پهلوی در طول بیش از نیم قرن حکمرانی در ایران با حمایت بیگانگان دست به غربیسازی نهادهای قدیمی و ایجاد نهادهای مدرن به سبک غربی زد.[۳۲] یکی از این پدیدههای نوظهور سینما بود که رژیم پهلوی برای انحراف اذهان عمومی و تثبیت پایههای فرهنگی و سیاسی حکومت خود برای نفی ارزشهای دینی، بیشترین بهره را از این وسیله تبلیغی و فرهنگی میبرد.[۳۳] سینما بستر مناسبی را برای تغییر باورهای سنتی و اعتقادی جامعه فراهم کرده بود[۳۴] و آن سالها شاهد اوج حضور زنان در عرصه سینما[۳۵] و ورود رقص و موسیقی به فیلمهای سینمایی است[۳۶] و بهویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دولت از سینما همچون وسیلهای بیدرد سر و سرگرمکننده بهره برد.[۳۷] با ورود به دهه چهل و پنجاه شمسی، فیلمهای سینمایی بیحجابی را در طبقه اعیان، مجاز نشان دادند و زن مثبت در فیلمهای فارسی، زنی نشان داده شد که در هر صحنه لباسهای مختلف و نامناسب میپوشید و مشروب میخورد[۳۸] که از آن جمله میتوان به فیلمهای سینمایی عشق کولی، ازدواج ایرانی، تهران میرقصد، شراره و هوس اشاره کرد.[۳۹]
در سال ۱۳۵۱، حدود ۴۳۷ سینما در ایران فعالیت میکردند که ۱۱۹سینما در تهران و ۳۱۸ سینما در شهرستانها وجود داشت و در آنها تعداد زیادی از فیلمهای خارجی نیز نمایش داده میشد.[۴۰] در دوره پهلوی سینما یکی از مراکز مهم ترویج فساد و فحشا بود[۴۱] و دو نوع سینمای روشنفکرزده بیتوجه به اوضاع مردم و سینمای تجاری در آن دوره مشغول فعالیت بودند.[۴۲] یکی از ویژگیهای مورد اذعان صاحبنظران سینمایی در این دوره، سطحیبودن و ابتذال در آثار سینمایی آن دوره است.[۴۳] سینمای ایران واردکننده فیلمهای خارجی بود و برای جذب تماشاگر، فیلمهای مستهجن فرانسوی و ایتالیایی را انتخاب و به زبان فارسی دوبله و پخش میکرد.[۴۴]
به باور امامخمینی، رژیم پهلوی با توسل به وسایل تبلیغی مانند سینما عامل انحراف جوانان بود و با سرگرمکردن آنان به این مقوله، امکان تفکر دربارهٔ مسائل مهم کشوری را از آنان سلب میکرد.[۴۵] در آن رژیم محتوای همه چیز بهویژه فرهنگ و هنر عوض شده بود و سینما و تئاتر هم ازجمله این موارد بود؛ به همین دلیل سینمای رژیم پهلوی تداعیگر مرکز فساد و سوء اخلاق بود.[۴۶] به باور ایشان استفاده بیمحابای رژیم از سینما برای تخریب فرهنگ کشور باعث مخالفت مردم مسلمان ایران با سینما شده بود و مردم به نقش تخریبی سینما و اهداف دولت برای سرگرمکردن و انحراف توجه جوانان از مسائل مهم کشور، آگاه شده بودند[۴۷]؛ از اینروست که امامخمینی ویژگی بارز سینمای دوره پهلوی را جنبه ضد فرهنگی آن میدانست[۴۸]؛ البته جریانها و کارگردانهای معدودی در همان زمان بودند که راهی متفاوت از سینمای رایج طی میکردند[۴۹]؛ چنانکه برای نمونه امامخمینی فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی در پیش از انقلاب را فیلمی خوب و آموزنده خواند.[۵۰]
یکی دیگر از ویژگیهای سینما در عصر پهلوی همسویی آن با برنامههای استعماری بود،[۵۱] تا آنجاکه فیلمهای مبتذل آمریکایی و اروپایی، سینماهای ایران را اشغال کرده[۵۲] و گروهی از فیلمسازان آمریکایی برای تعلیم ایرانیها در زمینه فیلمسازی و تأسیس لابراتوارهای ظهور فیلم به ایران آمده بودند.[۵۳] به اعتقاد امامخمینی سینما به نام آزادی، به محلی برای تباهی جوانان[۵۴] و تخدیر ملتها بهویژه نسل جوان[۵۵] تبدیل شده بود تا جوانانی از خود بیگانه و غافل از وضع کشور بهوجود بیاورند[۵۶]؛ برای مثال در دوره انقلاب سفید که سیاستهای رژیم پهلوی باعث بیکاری جوانان شده بود، دولت تلاش کرد از سینما در جهت تخدیر افکار جوانان و سرگرمسازی آنان استفاده کند.[۵۷] به باور امامخمینی، سینما و تئاتر دوران پهلوی در صدد نابودی اسلام و تسلط آمریکا بر کشور[۵۸] و مبلّغ و خدمتگزار استعمارگران شرق و غرب و به دنبال درستکردن بازاری برای کالاهای تجملی آنان و رواج غربگرایی بود؛ به طوری که فرنگیمآبی در تمام شئون زندگی، افتخاری بزرگ بهشمار میرفت.[۵۹] بر اساس اسناد موجود، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، بر نظارت و ممیزی فیلمهای سینمایی بسیار حساس بود و مقرراتی مرتبط با مسائل امنیتی برای جلوگیری از نمایش فیلمهای انتقادی و مخالف حکومت تدوین کرده بود و در عوض مانع نمایش فیلمهایی مبتذل و بیمحتوا نمیشد.[۶۰]
عوامل انحراف سینما در دوره پهلوی
امامخمینی دو عامل مهم را بر انحراف سینمای دوران پهلوی مؤثر میدانست. به اعتقاد ایشان نقش بیگانگان در انحراف سینما بسیار پررنگ بود. غربیها برای جلوگیری از رشد نیروهای انسانی دست به اقدامات زیادی میزدند؛ ازجمله اینکه سعی داشتند با تسلط بر این مراکز و ابزارهای آن و گماشتن نیروهای موافق خود، به اهداف خود برسند.[۶۱] ایشان هدف این نوع سینما را انحراف جوانان و غارت منابع کشور میدانست.[۶۲] به باور ایشان با اینکه مظاهر تمدن و تجدد مانند سینما، در ممالک پیشرفته، برای مقاصد صحیح هم به کار میرود، اما همین ابزارها وقتی به ممالک دیگری مانند ایران وارد میشد، ابزاری در جهت گسترش فساد با هدف مهار و تباهی نسلها و خیانت به مملکت میگردید.[۶۳]
از نگاه امامخمینی عامل دیگر انحراف سینما، خود حکومت بود. رژیم پهلوی میخواست مردم را از آنچه دارند تهی سازد و فکر آنان را از توجه به مسائل اساسی کشور بازدارد تا نتوانند از خیانت به کشورشان آگاه شوند و در نتیجه از دخالت در مقدرات مملکت و مسائل روز جامعه بازمانند و علیه حکومت عصیان نکنند.[۶۴]
سینمای پس از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سینما نخست آثار خارجی با مضمون فکری و عقیدتی و بهطور عمده ضد آمریکایی رواج یافت[۶۵]؛ سپس آثاری با جهتگیری محتوایی بر ضد سیاستهای رژیم پهلوی ساخته شد[۶۶]؛ اما پس از سخنان مکرر امامخمینی دربارهٔ هنر، بهویژه سینما[۶۷] سیاستگذاری در این عرصه نمود دیگری یافت.
بر اساس نظرها و سخنان امامخمینی، بهطور کلی دو گونه سینما را میتوان از یکدیگر تفکیک کرد: سینمای فاسد و غیراخلاقی که از شاخصههای سینمای رژیم پهلوی است و امامخمینی سخت با آن مخالف بود و سینمای آموزنده و اخلاقی و در خدمت صلاح ملت، که سینمای مطلوب و مورد نظر ایشان بود.[۶۸]
ایشان برای دستیابی به سینمایی مطلوب همواره نکات و راهکارهایی مطرح میکرد:
۱. مبارزه با فساد و فحشا: امامخمینی تأکید داشت در حکومت اسلامی باید مبارزه با فساد و فحشا در همه زمینهها ازجمله سینما انجام شود و دستگاهها و ابزارهایی از قبیل سینما و تئاتر در خدمت اسلام و تربیت صحیح اسلامی و دینی جوانان قرار گیرند.[۶۹]
۲. تغییر در فرم و محتوا: امامخمینی تأکید میکرد سینماها باید از وضع سابق خارج شوند[۷۰] و به شکل و محتوای اسلامی درآیند،[۷۱] تا در خدمت کشور[۷۲] و رشد و تقویت نیروی انسانی باشند. این رسانهها باید دارالتبلیغ و دستگاه سازنده برای تربیت افرادی امین، صالح و ملی و اسلامی باشند[۷۳] و در تربیت و رشد سیاسی جوانان بکوشند و آنان را به میدان عمل سیاسی وارد کنند.[۷۴]
۳. داشتن استقلال فکری و نفی غربزدگی: امامخمینی در راستای تأکید بر ضرورت استقلال فکری و نفی غربزدگی در عرصههای مختلف، برداشتن سینمای مستقل نیز تأکید میکرد و معتقد بود در تولید فیلمها باید استقلال فکری داشت و مقلد روشهای غربی نبود.[۷۵] کمبود نیروی انسانی در این عرصه را نیز به دلیل وجود افکار وابسته میدانست و معتقد بود باید ذهنها را به گونهای تغییر داد که وابسته نباشند و باور کنند که خود دارای یک فرهنگ بزرگ انسانی با ارزشهای اسلامی هستند.[۷۶] به اعتقاد ایشان فیلمهای ایرانی اغلب بهتر از فیلمهای خارجیاند.[۷۷]
۴. ضرورت نظارت و بررسی: امامخمینی دربارهٔ فیلمها بهویژه فیلمهای خارجی تأکید میکرد باید محتوای آنها بهدقت بررسی و نظارت شود؛ مبادا با هدف فساد جوانان تولید شده باشند[۷۸] و نباید فیلمهای خارجی بهویژه فیلمهای آمریکایی و اروپایی که بیشتر استعماری و همراه با فساد و بیبند و باریاند وارد شوند، مگر اینکه صد در صد صحیح باشند.[۷۹] ایشان راهکارهای مشابه و افزونی را دربارهٔ تولید فیلمها و تئاترهای تلویزیونی نیز مطرح کردهاست که میتواند در ساخت فیلمهای سینمایی نیز مد نظر قرار گیرد (ببینید: تلویزیون).
به دنبال سخنان امامخمینی دربارهٔ سینمای مطلوب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی جوانانِ علاقهمند به سینما تلاشهایی را برای ساختن سینمایی باهویت و بر اساس رهنمودهای امامخمینی آغاز کردند و در ادامه، مراکز هنری مانند حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد سینمایی فارابی تولد یافتند.[۸۰] قانونگذاران نیز بر اساس رهنمودهای امامخمینی، در پاکسازی فضای رسانهها از مطالب خلاف اخلاق و عفت عمومی و اشاعه فحشا تلاش کردند و مجازاتهایی برای آن در نظر گرفتند.[۸۱]
دیدگاههای فقهی امامخمینی در مسائل مربوط به سینما و فیلم مانند حکم استفاده از این گونه ابزارها[۸۲] نگاه به تصویر نامحرم،[۸۳] گریم[۸۴] و غیر آن اغلب با برنامههای تلویزیون و فیلمهای تلویزیونی مشترک است (ببینید: تلویزیون).
پانویس
- ↑ آیتو، فرهنگ ریشهشناسی انگلیسی، ۲۵۰.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ۲/۱۹۸۵.
- ↑ Oxford Dictionary, "Cinema".
- ↑ رود، تاریخ سینما، ۱۴.
- ↑ بوردول و تامسون، تاریخ سینما، ۳۲.
- ↑ بوردول و تامسون، تاریخ سینما، ۲۶.
- ↑ ساروخانی، جامعهشناسی ارتباطات، ۱۶۲.
- ↑ بوردول و تامسون، تاریخ سینما، ۳۷.
- ↑ بوردول و تامسون، تاریخ سینما، ۲۵۱–۲۵۲.
- ↑ امید، تاریخ سینمای ایران، ۲۰–۲۱.
- ↑ ساروخانی، جامعهشناسی ارتباطات، ۱۶۹.
- ↑ ساروخانی، جامعهشناسی ارتباطات، ۱۷۰.
- ↑ ساروخانی، جامعهشناسی ارتباطات، ۱۷۰.
- ↑ بوردول و تامسون، تاریخ سینما، ۲۴.
- ↑ رزاقی، عوامل فساد و بدحجابی، ۴۱.
- ↑ رفیعا، ماهیت سینما، ۱/۱۰.
- ↑ آوینی، آینه جادو، ۱/۱۴۶.
- ↑ رفیعا، ماهیت سینما، ۱/۳۳.
- ↑ ساروخانی، جامعهشناسی ارتباطات، ۱۶۱.
- ↑ بازن، سینما چیست؟، ۷۱–۷۳.
- ↑ معتمدنژاد، وسایل ارتباط جمعی، ۱/۹۴.
- ↑ ناول اسمیت، تاریخ تحلیلی سینمای جهان، ۸.
- ↑ بازن، سینما چیست؟، ۶۹؛ ایندیک، سینما و روح بشر، ۲۰.
- ↑ ایندیک، سینما و روح بشر، ۲۰.
- ↑ بازن، سینما چیست؟، ۶۹.
- ↑ ساروخانی، جامعهشناسی ارتباطات، ۱۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۴–۳۵، ۵۴، ۴۲۷ و ۶/۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۵ و ۹/۱۵۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۹۸ و ۱۹/۱۵۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۴؛ ۵/۵۰۰، ۵۲۴ و ۶/۱۵.
- ↑ بیات، سیاستهای خیابانی، ۷۲.
- ↑ نگارش، راههای تقویت باورهای دینی پاسداران و خانوادهها، ۱۳۶.
- ↑ سالار سمنانی، نقش سینما در عصرما، ۸۴.
- ↑ بهارلو، تاریخ تحلیلی صد سال سینمای ایران، ۷۶.
- ↑ رهبری و محمدزاده، سینما و وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ۹۱.
- ↑ بهارلو، تاریخ تحلیلی صد سال سینمای ایران، ۱۲۵.
- ↑ بهارلو، تاریخ تحلیلی صد سال سینمای ایران، ۹۰ و ۱۰۲.
- ↑ رهبری و محمدزاده، سینما و وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ۹۳.
- ↑ پهلوان، برنامهریزی فرهنگی در ایران، ۶۴.
- ↑ نظرپور، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲۲۹.
- ↑ آوینی، آینه جادو، ۳/۵.
- ↑ کشانی، فرایند تعامل، ۱۱۴.
- ↑ معتضد، شب ژنرالها ارتشبد قرهباغی، ۳۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۱۵–۲۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳.
- ↑ دهباشی، یادنامه سهراب شهید ثالث، ۱۵و ۱۸؛ محقق، بزرگداشت علمی حاتمی، ۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۱–۲۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۱ و ۵/۲۶۲.
- ↑ بهارلو، تاریخ تحلیلی صد سال سینمای ایران، ۱۰۷.
- ↑ ناول اسمیت، تاریخ تحلیلی سینمای جهان، ۷۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۱.
- ↑ کشانی، فرایند تعامل، ۸۱–۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۰ و ۲۱/۴۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۳ و ۲۱/۴۳۴.
- ↑ شاهدی، ساواک، ۴۹۲–۴۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۵۵–۱۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۵؛ شیرمحمدی، سیاستگزاران یا سیاستبازان سینمای بعد از انقلاب، ۸۲–۸۳ و ۱۰۵؛ میرسلیم، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب، ۲۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۶۲؛ ۶/۱۵ و ۸/۴۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۹۴–۴۹۵؛ ۹/۱۹۹–۲۰۰، ۲۴۱–۲۴۲ و ۱۰/۲۰.
- ↑ کشانی، سینمای دینی، ۱۶۷.
- ↑ کشانی، سینمای دینی، ۱۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۳۷ و ۱۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۴، ۵۴ و ۴۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۷۶ و ۱۰/۲۱–۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷ و ۶/۲۷۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۹۸–۴۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۱۵–۲۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۱–۲۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۶ و ۴۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۱–۲۹۲.
- ↑ آذین، چشمانداز سینمای ایران، ۳۲۷.
- ↑ فخار طوسی، ۱۲۴–۱۲۵.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۹۸؛ امامخمینی، توضیح المسائل، ۴۶۹–۴۷۰.
- ↑ امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۵۹–۲۶۰ و ۲۶۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۴۶.
منابع
- آذین، جبار، چشمانداز سینمای ایران، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش.
- آوینی، سیدمرتضی، آینه جادو، جلد اول، تهران، ساقی، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- آوینی، سیدمرتضی، آینه جادو، جلد سوم، تهران، ساقی، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
- آیتو، جان، فرهنگ ریشهشناسی انگلیسی، ترجمه حمید کاشانیان، تهران، فرهنگ نشر نو ـ معین، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امید، جمال، تاریخ سینمای ایران، تهران، روزنه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- ایندیک، ویلیام، سینما و روح بشر: نظریههای روانکاوان بزرگ در ارتباط با فیلم، ترجمه ابوالحسن علوی طباطبایی، تهران، دانژه، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- بازن، اندره، سینما چیست؟، ترجمه محمد شهبا، تهران، هرمس، چاپ ششم، ۱۳۹۰ش.
- بوردول، دیوید و کریستین تامسون، تاریخ سینما، ترجمه روبرت صافاریان، تهران، نشر مرکز، چاپ سوم، ۱۳۸۸ش.
- بهارلو، عباس، تاریخ تحلیلی صد سال سینمای ایران، تهران، دقتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- بیات، آصف، سیاستهای خیابانی: جنبش تهیدستان در ایران، ترجمه سیداسدالله نبوی چاشمی، تهران، شیرازه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- پهلوان، چنگیز، برنامهریزی فرهنگی در ایران، مجله فرهنگ و زندگی، شماره ۱۵، ۱۳۵۳ش.
- دهباشی، علی، یادنامه سهراب شهید ثالث، تهران، شهاب ثاقب سخن، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- رزاقی، احمد، عوامل فساد و بدحجابی و شیوههای مقابله با آن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۱ش.
- رفیعا، بزرگمهر، ماهیت سینما، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- رود، اریک، تاریخ سینما از آغاز تا ۱۹۷۰، ترجمه حسن افشار، تهران، مرکز، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- رهبری، مهدی و سعید محمدزاده، سینما و وقوع انقلاب اسلامی در ایران، مجله متین، شماره۵۰، ۱۳۹۰ش.
- ساروخانی، باقر، جامعهشناسی ارتباطات، تهران، اطلاعات، چاپ بیست و چهارم، ۱۳۸۹ش.
- سالار سمنانی، محمد، نقش سینما در عصرما، قم، کمیل، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
- شاهدی، مظفر، ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور ۱۳۳۵–۱۳۵۷)، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- شیرمحمدی، جمال، سیاستگزاران یا سیاستبازان سینمای بعد از انقلاب، تهران، ناوک، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- فخار طوسی، جواد، امامخمینی و رسانههای گروهی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- کشانی، علیاصغر، سینمای دینی پس از انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- کشانی، علیاصغر، فرایند تعامل سینمای ایران و حکومت پهلوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- محقق، محمدرضا، بزرگداشت علمی حاتمی، تهران، مجله نقد سینما، شماره ۴۵، ۱۳۸۳ش.
- معتضد، خسرو، شب ژنرالها ارتشبد قرهباغی، تهران، علمی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
- معتمدنژاد، کاظم، وسایل ارتباط جمعی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ش.
- میرسلیم، سیدمصطفی، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- ناول اسمیت، جفری، تاریخ تحلیلی سینمای جهان، ترجمه گروه مترجمان، تهران، بنیاد سینمایی فارابی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- نظرپور، مهدی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، زمزم هدایت، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- نگارش، حمید، راههای تقویت باورهای دینی پاسداران و خانوادهها، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- Oxford Advanced Learners Dictionary, jungle publication,Tehran,2010.
پیوند به بیرون
- سیدهفاطمه فقیه خلجانی، سینما، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۲۹۳–۲۹۸.