غلامحسین حقانی
غلامحسین حقانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
او در سال ۱۳۲۰ش در قم به دنیا آمد. پدرش شیخ محمد حقانی در سلک روحانیت بود و به تبلیغ و تدریس میپرداخت.
غلامحسین حقانی در کودکی همراه با خانواده راهی تهران شد و دوران ابتدایی را در آن شهر گذراند. همزمان به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را در تهران و نزد پدرش و شیخ احمد مجتهدی خواند. او در سال ۱۳۳۳ش به قم بازگشت و به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت و دروس سطح را نزد استادانی چون سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و دیگران به پایان رساند. در کنار تحصیل دروس سطح، در دبیرستان دین و دانش که به مدیریت سیدمحمد حسینی بهشتی اداره میشد، دوره متوسطه را هم گذراند و موفق به اخذ دیپلم متوسطه گردید. سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس آیات امامخمینی، سیدمحمد محقق داماد، شیخ مرتضی حائری یزدی و شیخ عباسعلی شاهرودی بهرهمند شد.
درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امامخمینی گزارشی در دست نیست، ولی به نظر میرسد در سالهای نخست دهه ۱۳۴۰ش و پیش از تبعید امامخمینی در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس ایشان حاضر میشده است (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، هفت ـ هشت [مقدمه]؛ محمدی کرمانشاهی، ۱۳۷۸، ص۱۱-۱۴). او پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، به تحصیل نزد آیتالله محقق داماد ادامه داد و در سال ۱۳۴۴ش از شاگردان ایشان بود (همان، ص۱). وی که در سال ۱۳۴۵ از امامخمینی اجازه تصدی در امور حسبیه وشرعیه (با معرفی سیدهاشم رسولی محلاتی و زمانی نجفآبادی) دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج۱، ص۴۶۰)، مدتی هم در درس شیخ مرتضی مطهری (احتمالاً فلسفه) شرکت کرد. سپس به تدریس درسهایی چون رسایل و مکاسب در حوزه علمیه قم پرداخت (همان، هشت).
او در سال ۱۳۴۳ش به فعالیت در مؤسسه در راه حق که مؤسسهای فرهنگی ـ تبلیغی در قم بود پرداخت و از عناصر فعال آن مؤسسه به شمار میرفت (همان). همزمان در جلسات اسلامشناسی که توسط محمد مفتح دایر میشد، شرکت میکرد و از اعضای اصلی آن جلسات بود و در سال ۱۳۴۴ش کتاب اسلام پیشرو نهضتها را همراه با محمد مصطفوی کرمانی زیر نظر محمد مفتح نگاشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، هشت). در همان سال اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی و در قالب مدرسان حوزه علمیه قم منتشر کرد (سیر مبارزات یاران...، ج۳، ص۴۰۸-۴۱۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۳۵، ۱۷۴، ۱۹۴، ۱۹۷). او با سفر به برخی از شهرها، به سخنرانی و تبلیغ دین میپرداخت. ازجمله در سال ۱۳۴۴ش به سمنان رفت. فعالیتهای او باعث شده بود تحت کنترل ساواک قرار بگیرد و نگاهی به اسناد ساواک نشان میدهد که مأموران آن نهاد امنیتی ـ اطلاعاتی، اقدامات و فعالیتهای حقانی را گزارش میکردند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ص۱-۴). ازجمله گزارشهایی از سخنرانیهای انتقادی او در سمنان تهیه کردند (همان، ص۶). تداوم فعالیت وی علیه حکومت پهلوی باعث شد در بهمن ۱۳۴۴ به ساواک قم احضار شود، ولی او علیرغم احضارهای مکرر، از حضور در ساواک خودداری میکرد (همان، ص۵).
حقانی در فروردین ۱۳۴۵ به شیراز رفت و در توزیع اعلامیه و نوارهای سخنرانی امامخمینی در شیراز فعال بود (همان، ص۲۱؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد ساواک، ج۳، ص۴۵۲). او در شیراز، یکی از افراد را به برگزاری جلسات سری تشویق میکرد و خود اساسنامهای برای آن جلسات تدوین کرد. وقتی ساواک در جریان این نوع فعالیتها قرار گرفت، به اقدامات او مظنون شد و پیشنهاد داد تا وی دستگیر شود و به فعالیتهای او در قم ازجمله برگزاری جلسات سری رسیدگی شود (همان، ص۴۳۹-۴۴۰). پس از آن رفتار او تحت کنترل ساواک قرار گرفت (همان، ص۴۵۵). ساواک در گزارشی درباره توزیع اعلامیههای مدرسین حوزه علمیه قم در شیراز، از او بهعنوان «رهبر عملیات» نام برد و او را در ۱۵ اردیبهشت آن سال به سبب تحریک یکی از روحانیان به ایراد سخنرانی انتقادی علیه حکومت پهلوی و دعا برای امامخمینی دستگیر کرد (همان، ص۴۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ص۳۱). او سپس به ساواک اعزام شد و در آنجا مورد بازجویی قرار گرفت (همان، ص۶۶۴-۶۶۹). حقانی پس از مدتی بهطور موقت آزاد (همان، ص۸۱) و ممنوعالخروج شد (همان، ص۹۰)، ولی پرونده او همچنان مفتوح بود. سپس به همان اتهام محاکمه شد و در نهایت به سه ماه حبس محکوم گردید (همان، ص۱۸۱).
غلامحسین حقانی از سال ۱۳۵۳ش به فعالیت در بندرعباس پرداخت و جلساتی را در روزهای جمعه در مسجد کوفه آن شهر برگزار میکرد. در آن جلسات، بحثهای سیاسی را طرح و از حکومت پهلوی انتقاد میکرد (همان، ص۱۹۴-۱۹۵). یک از اقدامات او در بندرعباس، شرکت و سخنرانی در جلسات انجمن ضد بهاییت بود. آن جلسات به مرکزی برای فعالان مذهبی ـ سیاسی تبدیل شده بود (همان، ص۱۹۶-۱۹۹). او همچنین در اعزام برخی از طلاب علوم حوزوی به سیستان و بلوچستان نقش داشت (دهه پنجاه: خاطرات...، ص۱۳۲). تداوم این فعالیتها باعث شد که ساواک خواستار دستگیری و اعزام او به کمیته مشترک ضدخرابکاری شود (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ص۲۱۵). پیرو آن دستور، حقانی در اول اردیبهشت ۱۳۵۴ دستگیر و به کمیته مذکور اعزام گردید (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ص۲۱۹). کمیته مشترک ضدخرابکاری پس از بازجوییهای مکرر از او در نهایت به این جمعبندی رسیدکه «عضویت و فعالیت او در یک گروه خرابکار و برانداز معتقد به مبارزه مسلحانه با هدف نهایی براندازی رژیم مشروطه سلطنتی و برقراری حکومت واحد اسلامی [و] همچنین کسب، تهیه و جمعآوری اخبار از داخل کشور برای افراد مخرب خارج از کشور محرز و مسلم است» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ص۳۰۹)، بنابراین پس از محاکمه، به دوازده سال حبس محکوم شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ۳۱۰). این حکم در سال ۱۳۵۵ ش به دو سال و چهار ماه تقلیل یافت و او پس از یازده ماه حبس در زندان قصر، آزاد شد (همان، ۳۱۵-۳۱۷).
حقانی در سال ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، در صدور اعلامیههایی علیه حکومت پهلوی فعال بود و نام او ذیل اعلامیههای فوق دیده میشود (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۲۲، ۳۳۱، ۴۳۴، ۴۷۳، ۴۷۶، ۴۷۹). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم را بر عهده گرفت. آنگاه به استان هرمزگان رفت و به سمت حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب اسلامی آن استان منصوب گردید. مدتی هم حاکم شرع و رئیس دادگاههای استان سیستان و بلوچستان بود. سپس به درخواست مردم بندرعباس به امامت جمعه آن شهر منصوب گردید (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، شانزده ـ هفده؛ محمدی کرمانشاهی، ص۱۹) و در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی مردم بندرعباس به نمایندگی برگزیده شد (معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، ص۵۰). وی در سال ۱۳۵۹ش با هدف انجام فعالیتهای فرهنگی ـ تبلیغی و برای مقابله با تبلیغات علیه جمهوری اسلامی، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را همراه با جمعی دیگر تأسیس کرد و سپس با حکم امامخمینی، به عضویت در شورای عالی آن شورا منصوب شد. مدتی هم دبیری شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را بر عهده داشت و همزمان دبیر شورای هماهنگی دفتر تحکیم وحدت نیز بود و در دانشگاه تربیتمعلم نیز تدریس میکرد. وی در هفتم تیر ۱۳۶۰ و در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدو پیکرش در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد (احمدیان، ص۱۳۵).
پانویس
منابع
- احمدیان، مینا (۱۳۸۳)، شیخان قم، زندگینامه بزرگان مدفون در شیخان کبیر (گلزار شیخان)، قم، دلیل ما.
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- دهه پنجاه: خاطرات حسن حسنزاده کاشمری، علی خاتمی، محمدکاظم شکری (۱۳۸۷)، تدوین فرامرز شعاع حسینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۳ و ۴، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- محمدی کرمانشاهی، اسماعیل (۱۳۷۸)، «شهید غلامحسین حقانی (رأیت حق)»، مجموعه ستارگان حرم، دفتر پنجم، زائر.
- معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانونگذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۴)، کتاب ۳۴، شهید حجتالاسلام غلامحسین حقانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.