بیست و دو بهمن: تفاوت میان نسخه‌ها

(اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۳: خط ۳:
نهضت اسلامی مردم ایران علیه [[رژیم پهلوی]] که از سال ۱۳۴۲ با رهبری [[امام‌خمینی]] شکل گرفته بود، پس از سال‌ها و با وجود [[تبعید]] رهبر، در [[پاییز]] ۱۳۵۶ اوج گرفت {{ببینید|متن=ببینید| پانزده خرداد | نوزده دی}} و با همت روحانیان و پیشگامان نهضت، دامنه اعتراض‌ها به رژیم پهلوی بالا گرفت {{ببینید|متن=ببینید| عید فطر| هفده شهریور| تاسوعا و عاشورا}}.
نهضت اسلامی مردم ایران علیه [[رژیم پهلوی]] که از سال ۱۳۴۲ با رهبری [[امام‌خمینی]] شکل گرفته بود، پس از سال‌ها و با وجود [[تبعید]] رهبر، در [[پاییز]] ۱۳۵۶ اوج گرفت {{ببینید|متن=ببینید| پانزده خرداد | نوزده دی}} و با همت روحانیان و پیشگامان نهضت، دامنه اعتراض‌ها به رژیم پهلوی بالا گرفت {{ببینید|متن=ببینید| عید فطر| هفده شهریور| تاسوعا و عاشورا}}.
==فرار شاه و دولت موقت==
==فرار شاه و دولت موقت==
[[محمدرضا پهلوی]] و حامیانش در داخل و خارج ایران کوشیدند با خروج وی از کشور، از خشم مردم بکاهند و با مخالفان ملایم رژیم، کنار بیایند {{ببینید|متن=ببینید| فرار شاه | بختیار، شاپور}}؛ اما امام‌خمینی با پافشاری بر ادامه مبارزه، راه هر گونه سازش را بست و با تشکیل [[شورای انقلاب]] و بازگشت به ایران در [[۱۲ بهمن]] ۱۳۵۷، دولتی موقت تعیین کرد. سپس از همه اقشار خواست در سراسر کشور از [[دولت ملی]] حمایت کنند. در ادامه همین راهپیمایی‌ها و اعلام حمایت مردم از نخست‌وزیری [[مهدی بازرگان]]، تعدادی از نیروهای مسلح رژیم پهلوی، همبستگی خود را با [[انقلاب اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی علنی کردند {{ببینید|متن=ببینید| شورای انقلاب اسلامی| بازگشت به ایران| دهه فجر انقلاب اسلامی| همافران| بیعت}}.
[[محمدرضا پهلوی]] و حامیانش در داخل و خارج ایران کوشیدند با خروج وی از کشور، از خشم مردم بکاهند و با مخالفان ملایم رژیم، کنار بیایند {{ببینید|متن=ببینید| فرار شاه | شاپور بختیار}}؛ اما امام‌خمینی با پافشاری بر ادامه مبارزه، راه هر گونه سازش را بست و با تشکیل [[شورای انقلاب]] و بازگشت به ایران در [[۱۲ بهمن]] ۱۳۵۷، دولتی موقت تعیین کرد. سپس از همه اقشار خواست در سراسر کشور از [[دولت ملی]] حمایت کنند. در ادامه همین راهپیمایی‌ها و اعلام حمایت مردم از نخست‌وزیری [[مهدی بازرگان]]، تعدادی از نیروهای مسلح رژیم پهلوی، همبستگی خود را با [[انقلاب اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی علنی کردند {{ببینید|متن=ببینید| شورای انقلاب اسلامی| بازگشت به ایران| دهه فجر انقلاب اسلامی| همافران| بیعت}}.
<br>
<br>
در ۲۰/۱۱/۱۳۵۷، بازرگان [[نخست‌وزیر موقت]]، با حضور در [[دانشگاه تهران]]، برنامه‌های دولت انقلاب را شرح داد <ref>کیهان، روزنامه، ۲۱/۱۱/۱۳۵۷، ۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| دولت موقت}}. نمایندگان «[[شورای مرکزی هماهنگی اعتصابات سازمان‌های دولتی و ملی]]» نیز در دیدار با امام‌خمینی، بر همکاری با دولت بازرگان و آمادگی برای بازسازی کشور تأکید کردند <ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۳/۳۲۶</ref>. امام‌خمینی تمام تلاش‌های صورت‌گرفته را گام نخست دانست که با بیرون‌راندن بیگانگان تمام می‌شود. گام دوم در نگاه ایشان که مهم‌تر هم بود، سازندگی بود. ایشان به نمایندگان اعتصاب‌کنندگان یادآوری کرد دولت به‌تنهایی نمی‌تواند ترمیم خرابی‌ها را بر عهده گیرد و همه اقشار و متخصصان باید دست در دست هم، کشور را بسازند. ایشان از کارمندان نیز خواست که کمبودها و کارشکنی‌ها را به دولت یادآوری کنند تا برطرف شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۱۴ ـ ۱۱۶</ref>.
در ۲۰/۱۱/۱۳۵۷، بازرگان [[نخست‌وزیر موقت]]، با حضور در [[دانشگاه تهران]]، برنامه‌های دولت انقلاب را شرح داد <ref>کیهان، روزنامه، ۲۱/۱۱/۱۳۵۷، ۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| دولت موقت}}. نمایندگان «[[شورای مرکزی هماهنگی اعتصابات سازمان‌های دولتی و ملی]]» نیز در دیدار با امام‌خمینی، بر همکاری با دولت بازرگان و آمادگی برای بازسازی کشور تأکید کردند <ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۳/۳۲۶</ref>. امام‌خمینی تمام تلاش‌های صورت‌گرفته را گام نخست دانست که با بیرون‌راندن بیگانگان تمام می‌شود. گام دوم در نگاه ایشان که مهم‌تر هم بود، سازندگی بود. ایشان به نمایندگان اعتصاب‌کنندگان یادآوری کرد دولت به‌تنهایی نمی‌تواند ترمیم خرابی‌ها را بر عهده گیرد و همه اقشار و متخصصان باید دست در دست هم، کشور را بسازند. ایشان از کارمندان نیز خواست که کمبودها و کارشکنی‌ها را به دولت یادآوری کنند تا برطرف شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۱۴ ـ ۱۱۶</ref>.
<br>
<br>
به‌رغم خواست و کوشش امام‌خمینی برای جابه‌جایی آرام و طبیعی قدرت، یکدندگی و طمع [[شاپور بختیار]]، [[نخست‌وزیر]] و محاسبه نادرست دولت امریکا، موجب شد سران ارتش در صدد اجرای [[کودتا]] و حذف امام‌خمینی و [[شورای انقلاب]] و دولت موقت برآیند و این مهم را با سرکوب هواداران انقلاب در نیروی هوایی آغاز کردند.
به‌رغم خواست و کوشش امام‌خمینی برای جابه‌جایی آرام و طبیعی قدرت، یکدندگی و طمع [[شاپور بختیار]]، [[نخست‌وزیر]] و محاسبه نادرست دولت امریکا، موجب شد سران ارتش در صدد اجرای [[کودتا]] و حذف امام‌خمینی و [[شورای انقلاب]] و دولت موقت برآیند و این مهم را با سرکوب هواداران انقلاب در نیروی هوایی آغاز کردند.
==درگیری در مرکز آموزش هوایی==
==درگیری در مرکز آموزش هوایی==
در شبانگاه ۲۰/۱۱/۱۳۵۷ بنابر اعلام قبلی پس از پایان بخش خبری و در ساعت ۲۱:۱۵ گزارش تصویری ورود امام‌خمینی به کشور از [[تلویزیون ملی ایران]] پخش شد. هنرآموزان و کارمندان [[مرکز آموزش هوایی]] دوشان‌تپه با دیدن تصویر ایشان، صلوات فرستادند. این امر سبب تحریک و اعتراض تند افسران گارد شاهنشاهی و تهدید و تیراندازی در سالن غذاخوری و محوطه مرکز شد. پس از آرامش نسبی، در نخستین ساعات بامداد ۲۱/۱۱/۱۳۵۷ تجمع چند هزار نفری مردمی که از صدای تیراندازی یا خبررسانی تلفنی، متوجه واقعه و تهدید جان سربازان نیروی هوایی شده بودند، به طرفداران انقلاب در داخل مرکز آموزش، روحیه‌ای دوباره داد. بختیار به [[فرمانداری نظامی تهران]] دستور داد که با محاصره مرکز آموزش، مانع ارتباط مردم با داخل شوند. سربازان گارد هم که در چند روز گذشته مترصد فرصتی برای نشان‌دادن ضرب شست به ارتشیانِ پیوسته به انقلاب بودند، با تانک در محوطه مرکز به گردش درآمدند و به سوی معترضان تیراندازی کردند. ساعت ۳ ـ ۵ بامداد، زمان شدت عمل ارتش بود. سربازان فرمانداری نظامی با رگبار هوایی تلاش کردند تجمع‌کنندگان پشت در مرکز آموزش را پراکنده کنند و حدود ۱۵۰ نفر را نیز بازداشت کردند و به مقر کلانتری تهران نو بردند. در این هنگام و با اعزام نیروهای کمکی لشکر گارد شاهنشاهی، به نظر می‌آمد که هدف از محاصره مرکز و دخالت و تقویت بی‌وجه گارد، سرکوب سربازان نیروی هوایی است؛ بنابراین سربازان هم برای دفاع از خود، دست به سلاح بردند. در این درگیری‌ها ۵۲ هنرآموز کشته یا زخمی شدند <ref>کیهان، روزنامه، ۲۱/۱۱/۱۳۵۷، ۸؛ قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۳۱۳ ـ ۳۱۵ و ۳۱۷؛ آذربرزین، فرماندهی و نافرمانی، ۳۴۶ ـ ۳۴۸</ref>.
در شبانگاه ۲۰/۱۱/۱۳۵۷ بنابر اعلام قبلی پس از پایان بخش خبری و در ساعت ۲۱:۱۵ گزارش تصویری ورود امام‌خمینی به کشور از [[تلویزیون ملی ایران]] پخش شد. هنرآموزان و کارمندان [[مرکز آموزش هوایی]] دوشان‌تپه با دیدن تصویر ایشان، صلوات فرستادند. این امر سبب تحریک و اعتراض تند افسران گارد شاهنشاهی و تهدید و تیراندازی در سالن غذاخوری و محوطه مرکز شد. پس از آرامش نسبی، در نخستین ساعات بامداد ۲۱/۱۱/۱۳۵۷ تجمع چند هزار نفری مردمی که از صدای تیراندازی یا خبررسانی تلفنی، متوجه واقعه و تهدید جان سربازان نیروی هوایی شده بودند، به طرفداران انقلاب در داخل مرکز آموزش، روحیه‌ای دوباره داد. بختیار به [[فرمانداری نظامی تهران]] دستور داد که با محاصره مرکز آموزش، مانع ارتباط مردم با داخل شوند. سربازان گارد هم که در چند روز گذشته مترصد فرصتی برای نشان‌دادن ضرب شست به ارتشیانِ پیوسته به انقلاب بودند، با تانک در محوطه مرکز به گردش درآمدند و به سوی معترضان تیراندازی کردند. ساعت ۳ ـ ۵ بامداد، زمان شدت عمل ارتش بود. سربازان فرمانداری نظامی با رگبار هوایی تلاش کردند تجمع‌کنندگان پشت در مرکز آموزش را پراکنده کنند و حدود ۱۵۰ نفر را نیز بازداشت کردند و به مقر کلانتری تهران نو بردند. در این هنگام و با اعزام نیروهای کمکی لشکر گارد شاهنشاهی، به نظر می‌آمد که هدف از محاصره مرکز و دخالت و تقویت بی‌وجه گارد، سرکوب سربازان نیروی هوایی است؛ بنابراین سربازان هم برای دفاع از خود، دست به سلاح بردند. در این درگیری‌ها ۵۲ هنرآموز کشته یا زخمی شدند <ref>کیهان، روزنامه، ۲۱/۱۱/۱۳۵۷، ۸؛ قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۳۱۳ ـ ۳۱۵ و ۳۱۷؛ آذربرزین، فرماندهی و نافرمانی، ۳۴۶ ـ ۳۴۸</ref>.
confirmed، templateeditor
۸۴۸

ویرایش