ابزارهای معرفتی
ابزارهای معرفتی، سه روش عقل، شهود و وحی در تبیین معارف اسلامی است.
اهمیت و جایگاه ابزارهای معرفتی
یکی از بحثهای مهم فلسفی و عرفانی، بحث از ابزارهای معرفتی است. ارکان کسب معرفت و تولید نظریه و تحلیل در آثار حکمای الهی و اهل معرفت عبارتاند از: عقل، شهود و نقل این سه عنصر اصلی در همه اضلاع فلسفه صدرایی و عرفان اسلامی حضور مهم و تامین کنندهای دارد. حکمای الهی به این سه عنصر توجه ویژهای دارند.[۱] در عرفان اسلامی، کوشش عارفان بر آن است که نظام هستی را مطابق با مشهودات خود ترسیم کنند، ریشههای اصلی این کشف و شهود با الهام از آموزههای قرآنی و روایات به دست آمده است؛ البته عرفا از راه عقل و استدلال نیز به عنوان تأیید و ابزار تدوین و تبیین معارف شهودی بهره بردهاند.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش به ابزارهای معرفتی توجه داشته و از سه روش عقل و استدلال، کشف و شهود و روش نقل (وحی) بهره برده است. در نگاه امامخمینی با هر یک از این سه طریق میتوان به واقعیت دست یافت، هرچند درجه یقین و گستره واقعیت مشهود آنها از جهت معرفتشناختی متفاوت است؛ زیرا معرفت کشفی و شهودی، حضوری و وجودی است و عارف از این طریق بدون واسطه به متن واقع رسیده و با آن متحد میشود و این بالاترین درجه یقین است، امّا برهان و استدلال به مرتبه ذوقی و کشفی نمیرسد. امامخمینی بر این امر تصریح دارند که در درجه نخست معارف وحیانی قرار دارند، زیرا کشف اتم میباشند.[۳]
روش عقل
مکتب مشاء، عقل را تنها ابزار معتبر در هستیشناسی و تحصیل معرفت به واقعیات هستی میداند. در حکمت متعالیه عقل ملاک حقیقت و پذیرش معرفت دانسته شده است.[۴] اهمیت عقل در اندیشه امامخمینی در حدی است که حتی ایمان به معارف الهی و اصول عقاید دینی را در مرحله نخست، منوط به تفکر و تعقل میداند و در مرحله دوم، نفوذ آن معارف عقلی به قلب را از طریق ریاضتهای قلبی بر میشمارد؛ ازاینرو به باور ایشان، استدلال و براهمین عقلی، مقدمه رسیدن به حقایق الهی است تا انسان به واسطه آن حقایق را به قلب برساند و نور ایمان در قلب او جلوه کند؛[۵] البته امامخمینی در نفی نقش عقل از درک حقایق بر این باور است که عقل، توان درک تفصیلی حقایق شرع را ندارد و نمیتواند به تفصیل همه آموزههای دینی و وحیانی دست یابد؛ همچنین عقل به مرز کشف و شهود دسترسی ندارد.[۶] با این حال ایشان معتقد است عقل راه رسیدن به مقصود و اطلاع بر عالم غیب است و برای عقل جایگاه ویژهای قائل است.[۷]
روش کشف و شهود
به اعتقاد امامخمینی، کشف و شهود تنها راه نیل به تحصیل علوم حقیقی است و حقیقت حکمت جز با علم لدنی بدست نمیآید. ایشان نسبت میان مشاهده حضوری و امر عقلی را مانند نسبت میان رؤیت بصری و خیالی میداند؛ زیرا رویت خیالی دورنمایی از شیء است نه خود شیء، در حالی که در مشاهده و مکاشفه، وجدان و شهود است.
به اعتقاد امامخمینی، مکاشفات و مشاهدات از نتایج اعمال قلبیه هستند که به تجلی اسما و صفات متحقق میباشند؛[۸] البته امامخمینی به تعاضد عرفان و برهان قائل است و اساساً برهان حقیقی را، مخالف شهود نمیداند و معتقد است که هرچند سخنان عرفا از طوری واری طور عقل نشأت گرفته و منشأ آن شهودات قلبی است که رتبه و جایگاه معرفتی برتری نسبت به یافتههای عقلی دارند، لکن رهآوردهای معرفتی شهودی، هیچگاه مخالف عقل صریح و برهان نیست. عقل و قلب، برهان و شهود دو راه معرفت به واقع میباشند که اگر به درستی و با رعایت شرایط پیموده شوند نتایج حاصل از آنها نافی یکدیگر نیست.[۹]
روش وحیانی
امامخمینی درباره دو عنصر عقل و شهود دو گونه موضعگیری کرده و هر کدام را با قیدهایی، معتبر و مورد اعتماد میشمارد. اما روش وحیانی را بهترین روش شناخت میداند؛ زیرا بهترین روش آن است که انسان به عین مقصد برسد و هرگز در آن شک نکند، در نظر امامخمینی دادههای دینی بهترین مواد برای ترتیب دادن معرفت است؛ زیرا دین دارای برترین معرفت است. وحی و کلام معصوم طریق کسب معرفت است، این طریق با نور نبوی روشن میشود، همان راهی که انبیا مأمور نشان دادن آن به بشر بودهاند.
امامخمینی با فرق گذاشتن بین شناخت علمی و شناخت شهودی بر این باور است که دو گونه شناخت از وحی امکانپذیر است. در معرفت عقلی و فلسفی، فقط میتوان به شمهای از این پدیده پی برد؛ ولی در شناخت شهودی، میتوان با خودِ واقعیت ارتباط داشت به این معنا که انسان باید از عوالم امکانی خارج شود و به مقام فنا برسد و از حالت جذبه و فنا به مقام بقا ترقی کند.[۱۰]
به اعتقاد امامخمینی رابطه وحی و مکاشفه، رابطه تشکیکی است؛ یعنی هر دو از سنخ علم حضوری میباشند؛ اما درجه و شدت وجودی وحی بیشتر از مکاشفه و شهود است. وحی نوعی کشف تام است که منحصر به پیامبر است؛ ازاینرو ادراک و دریافت حقیقت وحی، تنها از طرق مکاشفه تامه الهی برای پیامبر(ص) در مرتبه «قاب قوسین أو أدنی» که دست بشر از آن کوتاه است حاصل میشود . امامخمینی، عقل و کشف را به خدمت وحی و نقل در آورده و راه کشف حقایق را به روی آوری به مکتب انبیا و معصومین مشروط میکند.[۱۱]
پانویس
- ↑ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۱۶۰؛ ج۷، ص۱۰ و ۳۲۷؛ ایقاظ النائمین، ص۱۶ و ۴۰؛ الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۲۸۴، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۳۱۸؛ قیصری شرح فصوص الحکم، ص۶۹-۷۰؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ج۱، ص۱۵-۱۸.
- ↑ قیصری، رسائل، ص۷؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۴۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۷۳.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵، آداب الصلاة، ص۹۵، ۱۱۸ و ص۳۲۲، سرّ الصلاة، ص۱۲؛ الطلب و الاراده، ص۱۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۷۳-۴۷۴.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۱۶۰؛ العربیة، ص۱۰۲؛ کسر اصنام الجاهلیة، ص۱۰۲؛ پناهیآزاد، فلسفه حکمت صدرایی، ص۲۱۷-۳۱۸.
- ↑ (امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۹؛ شرح چهل حدیث، ص۱۹۱؛ تفسیر سوره حمد، ص۱۱۰؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۷۴)
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲؛ آداب الصلاة، ص۹۳-۹۴؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵۹.
- ↑ (امامخمینی، تنقیح الاصول، ج۱، ص۲۳۴؛ آداب الصلاة، ص۹۳-۹۵ و ۱۳۱؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۹.
- ↑ (امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵۸؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۴۸؛ شرح چهل حدیث، ص۳۹۵-۳۹۶)
- ↑ (امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۶۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۷۹؛ حکمت معنوی، ص۶۸.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵؛ آداب الصلاة، ص۳۲۲؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۸۰.
- ↑ امامخمینی، سرّ الصلاة، ص۱۲؛ آداب الصلاة، ص۱۳۸ و ۱۸۱؛ صحیفه، ج۲۱، ص۳۹۵؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۱؛ الطلب والاراده، ص۱۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۸۰-۴۸۱.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی،۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- پناهیآزاد، حسن، فلسفه حکمت صدرایی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۹۴ش.
- جوادی، عبدالله، رحیق مختوم، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۵ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، رسائل قیصری، تهران، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۱ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، العرشیه، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۶۱ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، ایقاظ النائمین، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۱ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، کسر اصنام الجاهلیة، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۲ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۹ق.
نویسنده: باقر صاحبی