ابوالقاسم مناقب

از ویکی امام خمینی

ابوالقاسم مناقب، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

ابوالقاسم مناقب (خیاطان یزدی) (کاظمینی، ج۲، ۱۴۷۱) در سال ۱۳۱۱ در شهر یزدبه دنیا آمد. او با تشویق شیخ محمد مالمیری، جدی مادری‌اش تحصیل دروس حوزوی را در مدرسه خان یزد آغاز کرد و سپس به تحصیل در مدارس مصلی و شفیعیه یزد پرداخت و از درس‌های آقایان شیخ علی بمان مکبر، آخوند ملا حیدر کوچه بیوکی، شیخ عبدالحسین عجمین،شیخ احمد علومی،سیدمحمدصادق مدرسی و سیدعلیرضا مدرسی خواند. پس از طی دوره‌ی مقدمات و بخشی از دروس سطح در یزد، در سال ۱۳۲۹ ش راهی قم شد و به مدت شش سال در حوزه علمیه قم از محضر اساتید بهره گرفت(همانجا). از جمله فرائد الاصول شیخ انصاری را نزد شیخ محمد صدوقی آموخت(«مصاحبه با حجت‌الاسلام مناقب»، ۱۳۸۷، شاهد یاران، شماره ۳۴، شهریور۱۳۸۷). از دیگر استادان او در آن مقطع می‌توان به شیخ محمد فکور یزدی، شیخ مرتضی حائری یزدی، سیدرضا صدر، میرزا علی مشکینی، شیخ عبدالجواد سدهی اصفهانی، آیت‌الله حسینعلی منتظری و مرتضی مطهری اشاره کرد. سپس وارد درس خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی و امام‌خمینی شد (مدرسی، ج۲، ۷۲۶).

در سال ۱۳۳۵ ش بعد به یزد بازگشت و در سنگر وعظ و خطابه و تدریس مشغول خدمت شد. وی در سال ۱۳۳۷ با دختر شیخ محمد صدوقی ازدواج کرد و در طول مبارزات انقلاب اسلامی از جمله روحانیان سرشناس یزد بود و از نفوذ کلمه زیادی در میان مردم برخوردار بود و همراه با صدوقی یزدی، مبارزات مردم را رهبری می‌کرد. در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ هجری شمسی، نقش مناقب در بیداری و حرکت مردم یزد غیرقابل انکار است. وی عملاً از نظر مردم، نماینده‌ی شهید صدوقی محسوب می‌شد (عابدی اردکانی،ج۱، ۴۱۳). اسناد منتشر شده سازمان اطلاعات و امنیت(ساواک)، نشان از وسعت تلاش‌ها و مبارزات او دارد. در این اسناد، از مناقب به عنوان یکی از روحانیان افراطی طرفدار {امام} خمینی نام برده شده است(سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ج۱۳، ۱۵) و سخنرانی‌های انتقادی علیه از دولت ایراد می-کرد(همان، ج۱۲، ۴۲۰). به سبب همین مبارزات ساواک خواستار تبعید او از یزد شد(عابدی اردکانی، ج۲، ۱۲۰). مناقب از نخستین روحانیان در یزد بود که در مراسم ترحیم آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم در خطابه‌ای در مسجد ملاصفدر یزد علناً از اعلمیت و مرجعیت تامه امام‌خمینی سخن گفت(مصاحبه با حجت‌الاسلام مناقب، همان). پس از آن هم همواره از امام‌خمینی نام می‌برد و در طول سال‌های مبارزه، چندین بار توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد. از جمله ساواک او را در سال ۱۳۴۹ به علت عدم شرکت در مراسم نیایش شاهنشاهی و تقبیح آن سه ماه ممنوع‌المنبر اعلام شکردد(انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ۱۳۰).

به تدریج مناقب به عنوان خطیب اصلی بسیاری از مراسم سیاسی مذهبی یزد معرفی شد و سخنران اصلی تظاهرات و راهپیمایی‌های مردم یزد بود. به عنوان نمونه می‌توان به سخنرانی‌های وی در مراسم یادبود شهدای یزد در ۲۰ فروردین ۱۳۵۷ در مسجد حظیره یزد و نیز مراسم چهلم شهدا در ۱۹ اردیبهشت ۵۷ در همان مسجد اشاره کرد(معزالدینی، ج۱، ۲۶۵). صراحت و جسارت وی تا آن پایه بود که به گزارش ساواک بر منبر اظهار کرده بود: تا ما این را{منظور شاهنشاه} را از تخت پایین نکشیم و سلطنتش را سرنگون نکنیم از پای نخواهیم نشست(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۳، ۴۴۰). نفوذ کلمه‌ی وی در میان مردم یزد تا بدان پایه بود که اعتصابات در ادارات دولتی یزد نیز در مواردی با کسب مشورت و اجازه وی صورت می-گرفت(سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ج ۱۴، ۱۶۵). مناقب همچنین در انتقاد از روحانیان بی‌عمل و به خصوص روحانیت نزدیک به حکومت پهلوی پیشگام و البته بی‌پروا بود(انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک یزد، ج۲، ۲۵۲) و آنان را در منابر با الفاظی چون یزید، بوقلمون‌صفت و خائن به اسلام مورد حمله قرار می‌داد(عابدی اردکانی، ج۲ : ۲۴). علاوه بر آن نام و امضای مناقب تقریباً در تمام بیانیه‌ها یا نامه‌های روحانیان مبارز یزد در طول سال‌های مبارزه انقلاب اسلامی دیده می‌شود(رک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک یزد). این مبارزات، البته برای وی و خانواده‌اش بدون هزینه و خطر نبود. چنان‌که حتی خانه‌اش نیز مورد حمله نیروهای حکومت قرار گرفت(عابدی اردکانی، ج۲، ۲۲۹).

مناقب پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار شهید صدوقی نقش بسیار مهمی در تثبیت انقلاب در یزد و مبارزه و کنترل ضد انقلاب داشت. همچنین مناصب متعددی را در ساختار جدید در شهر یزد به عهده گرفت که از آن میان می‌توان به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی در یزد(تا مهر۱۳۶۱)، نماینده امام در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی یزد، عضویت در هیئت امناء بیمارستان خیریه حضرت سیدالشهدا یزد اشاره کرد. مناقب همچنین تا زمان رحلت، امامت موقت جمعه یزد را نیز بر عهده داشت. همچنین در جمع‌آوری کمک‌ها و اجرای طرح‌های عام‌المنفعه متعددی همچون تجهیز مسجد ابوالفضل در جاده یزد به کرمان برای استراحت مسافرین، ساخت و مرمت تعدادی از مساجد یزد و از همه مهم‌تر ساخت بیمارستان خیریه حضرت سیدالشهدا یزد(که از مجهزترین بیمارستان‌های استان یزد محسوب می-شود) مشارکت داشت(مصاحبه با حجت‌الاسلام مناقب، ۱۳۸۷، شاهد یاران، شماره ۳۴، شهریور۱۳۸۷) و تا زمان رحلت نیز عضو دائمی هیئت امنای این بیمارستان بود.

ابوالقاسم مناقب در فروردین ۱۳۸۸ هجری شمسی در سن ۷۶ سالگی بر اثر عارضه سرطان درگذشت و خلدبرین یزد به خاک سپرده شد. منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان یزد(۱۳۹۳)، ۲ج، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ روحانی، سیدحمید(۱۳۵۸)، ج ۱، قم، انتشارات دارالفکر؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک(۱۳۹۳)، ج ۱۴، موسسه تدوین و نشر آثار خمینی؛ عابدی اردکانی،محمد و محمدحسن میرحسینی(۱۳۸۷)، انقلاب اسلامی در یزد، ۲ج، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ کاظمینی،محمد(۱۳۸۲)، دانشنامه مشاهیر یزد، ۳ج، یزد، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی یزد؛ معزالدینی، محمدحسن(۱۳۸۱)، یادنامه بزرگداشت سومین شهید محراب، ۲ج، یزد، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی یزد؛ مصاحبه با حجت‌الاسلام مناقب(۱۳۸۷)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۳۴، شهریور. مجتبی شهرآبادی