احوالات قلبی
احوالات قلبی، هنگام گذر قلب از مقامی به مقام برتر همراه با تغییرات و تبدیلات که بر اثر تجلیات اسمای الهی حاصل میشود.
اهمیت و جایگاه احوالات قلبی
احوال قلبی در اصطلاح عرفانی یعنی قلب سالک در سیر و سلوک همواره در تحول و دگرگونی است و این تحول و تقلب قلبی به سوی خدای سبحان میباشد.[۱]
اهل معرفت بر این باورند که سالک برای وصول به حقتعالی باید به ترتیب منازل سلوکی را طی کند و برای طی کردن این منازل، باید احوال قلبی و عمل مناسب با هر یک از آن منازل را در قلب استقرار دهد. به باور اهل معرفت این سیر صعودی، بیرون از قلب و احوالات قلبی نیست؛ ازاینرو در این زمینه عرفا در آثار خویش فراوان به بحث احوالات و تجلیات قلبی پرداختهاند و همه احوالات قلبی و انتقال انسان از یک عمل قلبی به عمل قلبی دیگر را در دامنه قلب تفسیر میکنند.[۲]
امامخمینی نیز در آثار عرفانی خویش به احوالات قلبی توجه داشته و به مباحثی چون تجلیات قلبی، وجوه قلبی و قابلیت قلبی پرداخته است.[۳]
بیان احوالات قلبی
در نظر عارفان، احوالات قلبی در مرحله اتصاف است، اتصافی که همیشه با سیر در مقامات قلبی رخ میدهد و لازمه آن حرکت اشتدادی در صراط سلوکی است. قلب هنگام گذر از مقامی به مقام سلوکی برتر تغییر و تحولی در آن ایجاد میشود، این تحولات و تغییرات بر اثر تجلیات اسمای ذاتی، صفاتی و افعالی حاصل میشود.[۴] امامخمینی نیز در بیان احولات قلبی معتقد است؛ احوال و تقلب قلبی مهمترین عامل شناخت حقتعالی است، یعنی تنها قلب است که با حق همراه شده او را در هر صورت و مظهری که ظهور کند میشناسد؛ زیرا حقتعالی در هر حالی به نوعی خاص از تجلیات جلوه و ظهور میکند. این قلب سالک است که با تطوّر حق همراهی کرده، او را در هر اسمی که ظهور و تجلی کند میشناسد؛ انسان با احوالات قلبی خود، حق را در عالم ملک و در عالم مثال و دیگر عوالم با تمام اسمای که ظهور کرده میشناسد. به باور امامخمینی، روح سیر و سلوک، احوالات و توجه قلبی است؛ یعنی اقبال تمام رخ قلب به حقتعالی و روی گردانی آن از هر چه انسان را از خدا باز میداند.[۵]
قابلیت قلب
سیر و سلوک انسان در باطن خود به معنای حرکت در مراتب وجود یا ظهور است. انسان در سلوک خود برای ورود به هر مرتبهای از مراتب سلوکی نیازمند قابلیت در مرتبه قبل است. دقت و تأمل در مباحث احوالات قلبی به دست میآید؛ هر جا سخن از احوال قلب به میان آمده، بلافاصله سخن از قابلیت آن نیز مطرح شده است. این قابلیت در احوال قلبی با واژگانی چون «محل»، «مرآة » و «مجلی» بیان شده است.[۶]
امامخمینی در آثار عرفانی خویش، قلب را به آینه تشبیه کرده است. کار آینه این است که شیء مقابل خود را به همان صورتی که هست نشان دهد. در نظر امامخمینی تشبیه قلب به آینه، حاکی از ویژگیهای قابلیت قلب است، قابلیت قلب به معنای حاکی بودن و نشان دادن است. قلب همانند آینه، آنچه را که در آن ظاهر میشود، نشان میدهد و میزان و اندازه نشان دادن و احوالات قلبی بستگی به مرتبه وجود آن دارد. قلب در ابتدای سلوک که هنوز راهی نپیموده، تنها عالم حس و عالم ماده را نشان میدهد، اما زمانی که قلب، سالک کوی حق شود و بخشی از راه را بپیماید، پهنه حکایت آن گستردهتر شده و علاوه بر عالم ملک، عالم مثال و صورتهای مثالی را نیز نشان میدهد. قلب با پیمودن راه سلوک مراتب بالاتر، صحنه وسیعتری را نمایش میدهد تا آنجا که قابلیت پیدا میکند تا همه عوالم حقی و خلقی را جمع کرده و همه را به صورت جمعی حکایت کند. به اعتقاد امامخمینی قلب انسان، جامع تمام قابلیتهاست که از آن به احدیت جمع جمیع قابلیت تعبیر میشود.[۷]
تجلیات قلبی
به اعتقاد امامخمینی قلوب اولیای الهی آینه تجلیات حق و محل ظهور واردات غیبی است؛ البته هر قلبی بسته به احوالات و صفا و نورایتی که کسب کرده، تجلیات حق را دریافت میکند. امامخمینی معتقد است خداوند بر هر یک از اولیاء خود در اسمی که با حال او تناسب دارد تجلی میفرماید؛ ازاینرو قلوب سالکین با توجه به مشارب سلوکیشان به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند:
- قلوب جلالی: قلوبی که از تجلی جلال الهی ظاهر شده و به افق عظمت و هیبت و قدرت الهی نزدیکترند، در این دسته از قلوب، حالت خوف بر رجاء غلبه دارد.[۸]
- قلوب جمالی: قلوبی که از تجلی جمال الهی ظاهر شده و به افق رحمت حق نزدیکترند و از آنها به قلوب حضرت عیسوی تعبیر میشود، در این دسته از قلوب حالت رجاء بر خوف غلبه دارد.[۹]
- قلوب جمعی: قلوبی که در نسبت با تجلیات جلالی و جمالی در حدّ استواءاند. این قلب به قلب جمعی احدی احمدی یاد میشود. صاحب چنین قلبی خاتم دایره کمال و جامع ولایت مطلقه و نبوت مطلقه است.[۱۰]
پانویس
- ↑ قیصری شرح فصوص الحکم، ص۱۳۹؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۱۲۳؛ فضلی، علم سلوک، ص۶۶.
- ↑ جامی، نفحات الأنس، ص۶۴۰؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۸۳؛ گیلانی، الفتح الربانی، ص۲۹؛ فضلی، علم سلوک، ص۶۴.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۱۶۷؛ آداب، ص۱۳-۱۴ و ۲۲۵؛ شرح چهل حدیث، ص۳۶۱-۳۶۲.
- ↑ جندی، نفحة الروح و تحفة الفتوح، ص۱۳۰؛ سلمی، حقایق التفسیر، ج۲، ص۲۷۱؛ فضلی، پیش انگارههای انسانشناختی، ص۶۵-۶۶.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۲۵ و ۳۵۵، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۶۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۶۴.
- ↑ جندی، شرح فصوص الحکم، ص۴۷۶؛ فرغای، مشارق الدراری، ص۱۶۷؛ منتهی المدارک، ج۱، ص۱۹۵ و ۲۰۰؛ پارسانژاد، ویژگیهای حقیقت قلب، ص۱۴.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ۱۶۷-۱۶۸؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۴۷؛ جهاد اکبر، ص۴۳ و۵۹؛ آداب، الصلاة، ص۷۸ و ۱۲۶؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۸-۴۵۹.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۳-۱۴، شرح دعای سحر، ص۲۸؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص ۱۴۷.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۶۱- ۳۶۲؛ شرح دعای سحر، ص۲۸؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱ ص۱۴۸.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۵۴۸؛ شرح دعای سحر ۲۸؛ صاحبی اسرار ملکوت، ج۱، ص۱۴۹.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- پارسانژاد، محسن، ویژگیهای حقیقت قلب در عرفان اسلامی، حکمت عرفانی، ۱۳۹۲ش.
- جامی، عبدالرحمن، نفحات الأنس، نشر لیسی چاپ کلکته، ۱۸۵۸م.
- جندی مؤیدالدین، نفحة الروح وتحفة الفتوح، تحقیق نجیب مایل هروی، تهران، نشر مولی، ۱۳۶۲ش.
- جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم تصحیح آشتیانی قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ۱۳۸۰ش.
- سلمی، عبدالرحمان، حقایق التفسیر، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
- صاجی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشرعروج، ۱۴۰۳ش.
- فرغانی، سعیدالدین، مشارق الدراری، مقدمه آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش.
- فرغانی، سعیدالدین، منتهی المدارک، قم، انتشارات مطبوعات دینی، ۱۳۸۶ش.
- فضلی، علی، پیش انگارههای انسانشناختی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۹۷ش.
- فضلی، علی، علم سلوک، قم، نشر معارف، ۱۳۸۹ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادیزاده، انتشارات حکمت، تهران،۱۳۸۱ش.
- گیلانی، عبدالقادر، الفتح الربانی، تحقیق عبدالرحیم السائح، بیجا، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۶ق.
نویسنده: باقر صاحبی