استعانت
استعانت، به معنای طلب، کمک و یاری خواستن از خداوند.
اهمیت و جایگاه استعانت
استعانت در اصطلاح دینی و تفسیری به معنای آن است که انسان در تمام امور زندگی خود از خداوند یاری بخواهد.[۱] مفسران اسلامی با استناد به برخی آیات الهی به بحث انحصار و عمومیت استعانت در آثار خویش پرداختهاند، مفسران اصل استعانت حقتعالی و انحصار آن را پذیرفتهاند، امّا آن را ادعایی میدانند نه حقیقی؛ زیرا در امور عادی و زندگی معمولی نادیده گرفته میشود.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث استعانت، حقیقت، انحصار و عمومیت آن پرداخته است.[۳]
حقیقت استعانت
اهل معرفت و مفسران بر این باورند که حقیقت استعانت کمک خواستن از حقتعالی برای دریافت قدرت و توان انجام دادن کار است. برخی با استنادبه برخی آیات الهی استعانت از وسایل را جایز شمردهاند؛ زیرا ضرورت اقتضا دارد که انسان در امور زندگی خود از دیگران یاری بخواهد.[۴]
امامخمینی برای بیان حقیقت استعانت در ابتدا با بهرهگیری از قاعده الواحد و قبول وجود منبسط به عنوان صادر نخستین، به تبیین توحید افعالی میپردازد و معتقد است فعل همه پدیدههای هستی به صورت حقیقی به خداوند منسوب است.[۵]
به اعتقاد امامخمینی کسی که توحید فعلی حقتعالی را آنگونه که شایسته است، درک کند و نظام وجود را صورتی از فاعلیت حقتعالی بداند، به برهان مییابد که «لا مؤثر فی الوجود إلا الله» حصر حقیقی دارد و از این جهت عبادت و استعانت را به حقتعالی محصور میداند.[۶] امامخمینی در تحلیل کلام اهل ظاهر در جواز استعانت از غیر با استناد به آیه «استعینوا بالصبرو الصلاة» بر این باور است که اعانت دیگر موجودات صورت و جلوه اعانت حقتعالی است؛ زیرا براساس توحید افعالی، نظام هستی جلوه حقتعالی است.[۷]
انحصار استعانت
برخی اهل تفسیر معتقدند استعانت از خدای سبحان به عبادتش منحصر نمیشود بلکه استعانت و کمک خواستن از او در مطلق امور میباشد.[۸] امامخمینی نیز در بیان انحصار استعانت از خداوند معتقد است استعانت تنها در عبادت نیست بلکه استعانت در مطلق امور است. امامخمینی در بیان دو حصر عبادت و استعانت قائل است که حصر عبادت، حقخواهی، حقبینی و ترک طلب غیر است و حصر استعانت، حقبینی و ترک رؤیت غیر است که در مقامات عارفان و منازل سالکان پس از ترک طلب غیراست بلکه حصر استعانت از مقامات موحدان و سالک نیست؛ زیرا رؤیت عبادت عابد و معبود و مستعان، منافی با توحید است؛ زیرا که در توحید حقیقی این کثرات مستهلک و رؤیت این امور فانی است.[۹]
پانویس
- ↑ رشید رضا، تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵؛ تفسیر مراغی، ج۱، ص۳۴؛ ابن عاشور، التحریر والتنویر، ج۱، ص۱۸۴.
- ↑ فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج۱۸، ص۱۰۵؛ طباطبائی المیزان ج۱۱، ص۱۰۶؛ رشیدرضا، تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵ و ۵۹؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۱، ص۴۴۴.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۷۸ و ۲۸۱؛ سرّالصلاة، ص۹۱؛ شرح چهل حدیث، ۵۳۱.
- ↑ کاشانی، تأویات کاشانی، ج۱، ص۵۱، التأویلات النجمیه ج۱، ص۱۶۰.
- ↑ امامخمینی، الطلب و الاراده، ص۶۴-۶۶؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۸۳-۸۴.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۷۶-۲۷۷.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۷۶-۲۷۷.
- ↑ رشیدرضا، تفسیر المنار، ج۲، ص۲۳؛ زمخشری الکشاف، ج۱، ص۱۵؛ تفسیر مراغی، ج۱، ص۳۴.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۷۸ و ۲۸۱.
منابع
- ابنعاشور، محمد، تفسیر التحریر و التنویر، بیروت، نشر نو، ۱۴۲۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، نشر اسراء، ۱۳۹۹ش.
- رشیدرضا، محمد، تفسیر المنار، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۴ق.
- زمخشری، محمود، الکشاف، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- فخر رازی، محمدبنعمر، تفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ ق.
- کاشانی، عبدالرزاق، تأویلات کاشانی، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- نجم الدین کبری، احمد، التأویلات النجمیه فی التفسیر الاشاری الصوفی، بیروت، دار الکتاب العلمیه، ۲۰۰۹م.
نویسنده: باقر صاحبی