توحید افعالی
توحید افعالی، یعنی این که خداوند تنها فاعل مستقل در جهان است و هر فعلی که در جهان انجام میشود به اراده و اختیار خداوند است.
اهمیت و جایگاه توحید افعالی
توحید افعالی در اصطلاح کلام و فلسفه، یعنی هر فعلی که در نظام هستی اتفاق میافتد، فعل خداست.[۱]
یکی از مباحث مهم کلام و فلسفه، بحث از توحید افعالی است، فهم مسئله توحید افعالی و مباحث مربوط به آن از دشوارترین مسائل اعتقادی است که فکر اندیشمندان مسلمان را به خود مشغول کرده است. اقوال و نظریات گوناگونی درباره توحید افعالی بیان شده است.[۲] امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث توحید افعالی، ادلّه بر اثبات آن و شبهات مربوط به آن را مورد بحث و تحلیل قرار داده است.[۳]
اقوال در توحید افعالی
اقوال و نظریات گوناگونی درباره توحید افعالی مطرح شده است. گروهی مانند اشاعره برای حفظ توحید افعالی از شائبه شرک، همه تأثیرات را به خدا نسبت داده و قائلند که تنها فاعل و مؤثر در عالم هستی خداوند است، قول اشاعره در بیان توحید افعالی همراه با انکاه سببیت از علتهای میانی است. آنان توحید افعالی را به گونهای تفسیر میکنند که موجب سلب اختیار از انسان میشود.[۴]
در مقابل گروهی مانند معتزله برای تنزیه خدا و نسبت ندادن گناهان و افعال زشت مانند ظلم به خدا، علل و اسباب را در تأثیر مستقل دانسته و بر این باورند که ممکنات تنها در ذات خویش به خداوند محتاجاند و در فعل استقلال دارند و بر این باورند که خداوند بندگان را آفرید و بر افعال خودشان قادر ساخت و به بشر نیز اختیار را تفویض کرد. پس آنها در اختیار و فاعلیت مستقلاند.[۵] امّا متکلمان امامیه و حکمای الهی افعال اختیاری انسان را به صورت حقیقی، هم به انسان منسوب میدانند و هم به خداوند، ازاینرو فعل با وجود اینکه به فاعل خود مستند است، به عین همان استناد به حقتعالی نیز مستند میباشد.[۶]
امامخمینی نیز توحید افعالی را عبارت از این میداند که حقتعالی در فعل واحد است. و وجود شریک در فعل او و تفویض فعل الهی به غیر محال است و همه افعال و مخلوقات فعل حق میباشند. دو مؤلفه مهم و مربوط به هم، در فهم و تحلیل معنای توحید افعالی در بینش امامخمینی بیشترین نقش را ایفا میکنند. یکی نظام علّی و معلولی و ارجاع علیت به تشأن و دیگری نحوه فاعلیت حقتعالی است.
تفسیر دقیقی که امامخمینی از نظام علیت ارائه میدهد بر اساس عناصری چون وجود رابطی، اضافه اشراقی، امکان فقری و انحصار جعل در وجود میباشد، در این تحلیل، علت وجودی مستقل و غنی، بلکه عین استقلال و معلول عین فقر و تعلق محض است. در نگاه امامخمینی انحصار تأثیر و فاعلیت حقتعالی عنوان «لا موثر فی الوجود الا الله» با توجه به بحث علیت و اصالت وجود سامان میگیرد؛ زیرا حقتعالی فاعلی است که در مبدأ بودن برای همه اشیاء مستقل است و در ایجاد و علیتش قائم به ذات است و هیچ وابستگی به غیر ندارد. پس مؤثری در عالم هستی جز او نیست بلکه اشیای دیگر تنها از استقلال نسبی برخوردارند و از آنجا که استقلال در وجود ملاک و معیار فاعل حقیقی و ایجادی است و وجودی که عین ربط است نمیتواند ایجاد کننده باشد، پس تأثیر و فاعلیت از شئون وجود بوده و وجود منحصر در حقتعالی است.[۷]
ادله اثبات توحید افعالی
امامخمینی برای اثبات توحید افعالی همسو با حکمای الهی چند برهان اقامه کرده است؛ از جمله اینکه به اعتقاد ایشان حقتعالی علت حقیقی در جهان است و غیر حقتعالی همه معلول او هستند، از آنجا که معلول از خود هیچ استقلالی و هویتی ندارد و ظهور و شئون علت میباشد در نتیجه عالم هویتی جز حق تعالی ندارد، پس فاعلیت منحصر در ذات حقتعالی است و موجودات تنها به منزله وسائط و معدّات هستند. امامخمینی با استناد به آیات الهی «أفرأیتم ما تمنون أأنتم تخلقونه أم نحن الخالقون»،[۸] «أأنتم أنشأتم شجرتها أم نحن المنشئون»،[۹] تمام افعال را منسوب به خداوند میداند و دیگر امور را صرفاً علت معدّ میداند.[۱۰]
شبهات در توحید افعالی
بیان شد که طبق نظر امامخمینی خلقت همه عالم و هر چه در آن است و نیز تمام افعال و آثار مستند به خداوند است. لکن این شبهات به ذهن خطور میکند که آیا شرور، قاعده الواحد و اختیار انسان منافی با مسئله توحید افعالی است؟ امامخمینی در جواب به این شبهات معتقد است، خیریت هر شیء به وجودش برمیگردد و شرور که در مقابل خیر قرار دارند، به وجود اشیاء مستند نبوده، بلکه به ماهیت اشیاء باز میگردد و ماهیات امری عدمی هستند.[۱۱]
همچنین امامخمینی درباره شبهه قاعده الواحد، معتقد است تعارض ظاهری میان قاعده الواحد و توحید افعالی با دقت در مفاد آنها قابل حلّ میباشد و هر کس توحید افعالی حقتعالی را آن گونه که شایسته است درک کند و نظام وجود را صورتی از فاعلیت حقتعالی بداند به برهان و وضوح مییابد که «لامؤثر فی الوجود الا الله» حصر حقیقی است.
امامخمینی با بهرهگیری از قاعده الواحد و قبول وجود منبسط به عنوان صادر اول، توحید افعالی را به گونه دیگری نیز تبیین میکند و معتقد است اگر معنای ربط معلولها به فاعل الهی به خوبی تصور شود، وحدانیت خداوند عالم، تصدیق خواهد شد.[۱۲] همچنین ایشان میان توحید افعالی و اختیار انسان، هیچ گونه تعارض و تنافی نمیبیند و با توجه به نظریه «امر بین الامرین» معتقد است که افعال انسانی بدون هیچ واسطهای هم به حق و هم به خود انسان انتساب دارند، یعنی از آن جهت که انسان و افعال او تحت سیطره قدرت و علم و مشیت حقتعالی است. به حقتعالی انتساب دارد و از این انتساب هیچگونه جبری در افعال انسان لازم نمیآید.[۱۳]
پانویس
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۹؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۸۷؛ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۴۵، فخر رازی، البراهین فی علم الکلام؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۴، ص۲۵۷-۲۶۲؛ قاضی، عبدالجبار، شرح الأصول الخمسة، ص۵۲۷؛ صدوق، التوحید، ص۲۰۶، ۳۶۲؛ مصنفات، شیخ صدوق، ص۳۶.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۶۰، ۷۹، ۲۹۸؛ شرح دعای سحر، ص۱۰۴؛ آداب الصلاة، ص۳۷۲؛ شرح چهل حدیث، ص۶۵۹؛ الطلب والاراده، ص۴۱؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ۲۶۸-۲۶۹.
- ↑ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۴۵؛ فخر رازی، المسائل الخمسون فی أصول الدین، ص۵۹.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۴، ص۲۵۷-۲۶۲؛ قاضی، عبدالجبار، شرح الأصول الخمسه؛ المغنی فی ابواب التوحید، ص۳؛ طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۶۲۳.
- ↑ صدوق، مصنفات شیخ صدوق، ص۳۶؛ مفید، تصحیح اعتقادات الإمامیه، ص۴۷؛ میرداماد، القبسات، ص۴۴۹؛ ملاصدرا، المحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۲-۳۷۴؛ آملی، جامع الاسرار، ص۱۴۷-۱۵۱.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۷۲؛ شرح دعای سحر، ص۹۴ و ۱۰۴؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۶۰ و ۷۹؛ صاحبی حکمت معنوی، ص۴۳۷-۴۳۸؛ اسرار ملکوت، ج۲، ص۱۱۸-۱۲۰.
- ↑ واقعه: ۵۸-۵۹.
- ↑ واقعه: ۷۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسقه، ج۱، ص۲۹۶؛ ج۲، ص۱۹۲-۱۹۵؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۴۳۹؛ اسرار ملکوت، ج۲ ص۱۱۹.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۱۳۳-۱۳۵، الطلب والاراده، ص۱۴۱، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۲۶۸-۲۶۹؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۴۴۲-۴۴۵.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۷۶-۲۷۷؛ مصباح الهدایه، ص۶۴-۶۵؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۸۳-۸۴؛ صاحبی حکمت معنوی، ص۴۵۳.
- ↑ امامخمینی، الطلب والاراده، ص۳۷؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۴؛ صاحبی حکمت معنوی، ص۴۵۵-۴۵۶.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۶ش.
- آملی، حیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، تهران، انجمن ایرانشناسی و شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ش.
- تفتازانی، سعیدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمان عمیره، قم، شریف رضی، ۱۴۰۹ق.
- جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، قم، شریف رضی، ۱۳۲۵ش.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
- صدوق، محمدعلی، التوحید، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۲۹۸ق.
- صدوق، محمدعلی، مصنفات شیخ صدوق، قم، دار المجتبی، ۱۳۸۷ش.
- طوسی، خواجه نصیر، شرح الاشارات والتنبیهات، قم، نشرالبلاغه، ۱۳۷۵ش.
- فخر رازی، محمدبنعمر، البراهین فی علم الکلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۱ش.
- فخر رازی، محمدبنعمر، المسائل الخمسون فی أصول الدین، قاهره، المکتب الثقافی للنشر و التوزیع، ۱۹۸۹م.
- قاضی، عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، قاهره، دار المصریه، ۱۹۶۵م.
- قاضی، عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، بیروت، نشر دار الحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، نشر صدرا، ۱۳۸۹ش.
- مفید، محمدبننعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- میرداماد، محمدباقر، القبسات، به اهتمام مهدی محقق، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷ش.
نویسنده: باقر صاحبی