پرش به محتوا

تفویض

از ویکی امام خمینی

تفویض، یعنی خداوند قدرت انجام کارها را به انسان واگذار کرده و خود دخالتی در افعال ندارد.

اهمیت و جایگاه تفویض

تفویض در اصطلاح کلامی به معنای اختیار کامل انسان در افعالش می‌باشد.[۱] واژه تفویض در قرآن و روایات به معنای واگذاری امور به خداوند به کار رفته است.[۲]متکلمان اسلامی در بحث تفویض به مباحث مهمی چون اقسام تفویض، واگذاری امور به انسان‌ها و معنای صفاتی خبری، پرداخته‌اند.[۳] عقیده به تفویض به معتزله نسبت داده شده است. برخی متکلمان معتزلی فصلی مستقل در آثار در آثار خویش به این بحث اختصاص داده‌اند.[۴] امام‌خمینی نیز در آثار خویش به حقیقت، اقسام و معنای تفویض توجه داشته و در این زمینه نظریه معتزله را مورد بررسی و نقد قرار داده است.[۵]

معانی تفویض

تفویض در معارف دینی در دو معنای اصلی به کار می‌رود؛ از سوی خدا به انسان و از سوی انسان به خداوند.

تفویض خدا به انسان

خدا به انسان به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم می‌شود.

  • تفویض خدا به انسان در عالم تکوین: مفاد تفویضی این قسم آن است که موجودات دارای تاثیرگذاری مستقل بوده و خداوند هیچ‌گونه دخالتی در تحقق فعل یا اثر ندارد. امام‌خمینی معتقد است برخی تفویض در تکوین را به علتی خاص منحصر کرده‌اند به گونه‌ای که تفویض امر را به عقل اول دانستند.[۶]
  • تفویض خدا به همه انسان‌ها در عالم تشریع: مفاد این تفویض آن است که خدا بعد از خلق انسان، او را در انجام هر فعلی آزاد گذاشته و به تعبیری «باید و نبایدها» را به خودشان واگذار کرده است؛ ازاین‌رو تشریح قوانین و وضع مقررات، همگی به دست بشر است این مسلک بیشتر با نام «اباحه‌گری» در تاریخ شناخته می‌شود گاهی در برخی روایات تحت عنوان مصداق تفویض مورد اشاره قرار گرفته است.[۷]

تفویض انسان به خدا

این تفویض در ادبیات دینی از مقامات عارفین شمرده شده و بدان معناست که انسان امور خود را به خدا واگذار نماید.[۸] امام‌خمینی به این معنا از تفویض در مباحث عرفانی توجه داشته و تفویض را غیر از توکل و ثقه می‌داند و معتقد است تفویض از حیث اشاره، لطیف‌تر و از حیث معنا، وسیع‌تر از توکل است و توکل شعبه‌ای از تفویض می‌باشد.[۹]

ابطال تفویض

مفوضه بر این باورند که خداوند انسان را آفریده و به انسان، اختیار و اراده داده و کارها و افعال را به او واگذار کرده است و انسان در این امر مستقل عمل می‌کند. بنابراین قول، افعال بندگان به آنها انتساب می‌یابد و اراده الهی در آنها نقشی ندارد. مفوضه علت این نظریه را این می‌دانند که قول به اختیار، تکالیف و امر و نهی خداوند و وعده و وعید معنا پیدا می‌کند و انسان مستحق ثواب و عقاب می‌گردند و اینکه خداوند از ایجاد کارهای قبیح و زشت منزه می‌گردد.[۱۰] امام‌خمینی در بیان ابطال تفویض چند مقدمه را بیان می‌کند:

  • یک موجود زمانی می‌تواند در ایجاد یک شیء، مستقل باشد که هر آنچه سبب موجود نشدن آن شیء می‌شود را خود به تنهایی برطرف کند. از سوی دیگر یکی از اسباب‌های عدم تحقق معلول، نبودن فاعل به عنوان مقتضی تحقق آن است؛ زیرا اگر وجود ممکن به دست خود بوده و عدم ذاتی را از ساحت خود نفی می‌کرد، در این صورت خلف فرض و انقلاب ممکنی بالذات به واجب بالذات، پیش می‌آمد؛ ازاین‌رو هیچ موجود ممکنی نمی‌تواند نسبت به اثر یا فعل یا حتی خاصیت خود، مستقل باشد. پس نظریه تفویض باطل است.
  • رابطه همه موجودات با خدا از نوع «اضافه اشراقی» است، بر اساس این رابطه، ذات ممکن با فقر و نیازمندی گره خورده و تعلق و ربط و احتیاج، همگی از حقیقت وجود امکان حکایت می‌کند، بنابراین هر موجود امکانی هم در وجودش و هم در ایجادش وابسته به ربّ الارباب است. بر این اساس آن کس که ایجاد مستقل برای موجود ممکن را ادعا می‌کند، تصوری صحیح از وجود امکانی ندارد.
  • «ایجاد»، فرع «وجود» و در صفات تکوینی تابع آن است؛ بنابراین نمی‌تواند صفاتی بالاتر از آن داشته باشد. اگر وجود یک شی «غیرمستقل» بود، ایجاد آن شیء نیز غیرمستقل است و نمی‌تواند وصفی بالاتر یعنی استقلال را داشته باشد؛ بنابراین تفویض به معنای استقلال در فاعلیت، مستلزم آن است که وجود مادی و مجرد در وجود مستقل از غیر باشد درحالی‌که ممکن دائماً در وجود خود به غیر محتاج است، پس نظریه تفویض باطل است.[۱۱]

پانویس

  1. مطهری،ج۳، ص۲۸۵-۲۸۶ و ۶۲۸؛ صدوق، التوحید، ص۳۶۲؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۰.
  2. سوره مؤمن: ۴۴؛ مفید، من لا یحضر الفقیه، ج۱، ص۴۹۷؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۲۵؛ متقی، کنزالعمال، ج۲، ص۹۷۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸۴، ص۳۱۳-۳۱۴.
  3. مفید، مجموعه مصنفات، ج۵، ص۴۶؛ اشعری، مقالات اسلامیین، ص۴۹۹؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۱۹، ۶۸ و ۱۶۰؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۵.
  4. قاضی عبدالجبار، المغنی، جرجانی، ج۸، ص۳؛ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۵۴؛ فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۴۳؛ حلّی، نهج الحق و کشف، الصدق، ص۱۰۱؛ کشف المراد، ص۳۰۸.
  5. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۹۳؛ الطلب والاراده، ص۳۲-۳۳؛ شرح چهل حدیث، ص۲۱۸-۲۱۹.
  6. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۱۲.
  7. مفید، تصحیح الاعتقادات، ص۴۷-۴۸؛ مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۳۸؛ خمینی، تحریر اختیار، ج۱، ص۷۰.
  8. انصاری، صد میدان، ص۳۲۴؛ سلمی، طبقات الصوفیه، ص۱۷۴؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۱۵۸-۱۵۹.
  9. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۱۸-۲۱۹.
  10. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۵۴؛ قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۸، ص۳؛ نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن، ج۲، ص۱۰۷.
  11. امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۳۲-۳۴؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۴۵۳-۴۵۴.

منابع

  • اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، بیروت، دار النشر، ۱۴۰۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۴۲۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • انصاری، خواجه عبدالله، صد میدان، تهران، انتشارات طهوری، ۱۳۸۸ش.
  • بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، مصر، مکتبة صبیح، بی‌تا.
  • جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، قم، شریف رضی، ۱۳۲۵ش.
  • حلّی، حسن‌بن‌یوسف، کشف المراد، قم، نشر جامعه مدرسین، ۱۴۲۵ق.
  • حلی، حسن‌بن‌یوسف، نهج الحق بلکه و کشف الصدق، تهران، نشر تاسوعا، ۱۳۷۹ش.
  • خمینی، سیدحسن تحریر اختیار، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۹۸ش.
  • سلمی، عبدالرحمان، طباقات صوفیه، قاهره، مکتب الخانجی، ۱۴۰۶ق.
  • شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل قم، شریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
  • صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
  • فخر رازی، محمدبن‌عمر، تفسیرالکبیر، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۲۰ق.
  • قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید والعدل، قاهره، العربیه للطباعه، ۱۹۶۱م.
  • کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۸۵ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، اصول کافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • متقی هندی، علاءالدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال ، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • مرتضی، علی‌بن‌حسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۰۵ق.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، نشر صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • مفید، محمدبن‌نعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، قم، المؤتمرالعالمی، ۱۴۱۳ق.
  • مفید، محمدبن‌نعمان، مجموعه مصنفات، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • نیشابوری، حسن، تفسیر غرائب القرآن و رعائب الفرقان، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۴۱۶ق.

نویسنده: باقر صاحبی