پرش به محتوا

انقطاع الی‌الله

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از انقطاع)

انقطاع، به معنای حرکت باطنی انسان به سوی خداوند و توجه کمال و همه جانبه به حق‌تعالی و بریدن از تعلقات مادی برای رسیدن به نورانیت قلب است.

اهمیت و جایگاه انقطاع

انقطاع در اصطلاح دینی و عرفانی به معنای توجه کامل و همه‌جانبه به خداوند و التفات نداشتن به غیر او می‌باشد.[۱] اهل معرفت و مفسران اسلامی درباره انقطاع الی‌الله با توجه به روایات وارده در این زمینه مطالب فراوانی درباره حقیقت، راه‌های تحصیل و آثار و علائم انقطاع بیان کرده‌اند.[۲]

امام‌خمینی نیز با توجه به روایات و دعاها به ویژه مناجات شعبانیه در آثار خویش به بحث از انقطاع إلی‌الله، حقیقت، راه‌های تحصیل و آثار آن پرداخته است.[۳]

حقیقت انقطاع

اهل معرفت معتقدند حقیقت انقطاع الی‌الله، وارستگی ضمیر و سرّ انسان از غیر حق‌تعالی در همه ابعاد وجودی می‌باشد. انقطاع الی‌الله، حرکت باطنی انسان به سوی ذات باری تعالی است که انسان به تدریج از تعلقات مادی بریده و تنها به خداوند توجه می‌کند.[۴]

امام‌خمینی نیز حقیقت انقطاع را اجتناب کامل از لذات دنیایی می‌داند و معتقد است کمال انقطاع، خروج از نفس و تعلقات مادی دنیوی و توجه به حق‌تعالی و فنای الهی است؛ زیرا تا انسان در حجاب ظلمانی نفس و کثرات مادی و حتی حجاب‌های نورانی باشد، نمی‌تواند ابصار قلوب کند و به معدن عظمت الهی برسد.[۵]

به اعتقاد امام‌خمینی کمال انقطاع به سادگی حاصل نمی‌شود، بلکه احتیاج به تمرین فوق‌العاده، ریاضت، استقامت و ممارست دارد تا سالک بتواند از ماسوی‌الله منقطع گردیده و به غیرخداوند توجهی نداشته باشد، ازاین‌رو تمام صفات وارسته انسانی در انقطاع کامل الی‌الله نهفته است، امام‌خمینی مناجات شعبانیه را از بهترین مناجات‌های مأثوره معرفی می‌کند که نقطه اوج این مناجات آن جاست که به محضر خداوند عرضه می‌شود «إلهی هب لی کمال الانقطاع إلیک» که می‌توان اساسی‌ترین بحث‌های سلوک عرفانی را از آن استخراج کرد؛ زیرا اولاً: انقطاع از غیرخدا به سوی خدا آن هم کمال انقطاع، حرکت قلبی و مقصد نهایی و مطلوبیت این راه را نشان می‌دهد، ثانیاً نهایت این انقطاع از غیر و سیر به سوی خدا، رؤیت حق‌تعالی است. ثالثاً: گذر از حجاب‌های ظلمانی و نورانی به مقاطع نسبی راه اشاره دارد و رابعاً: وصول به معدن عظمت همان وصول حقیقی مورد ادعای عرفا است. در واقع توصیه فراوان امام‌خمینی به مناجات شعبانیه و مانند آن از یک سو و قرآن صاعد دانستن این دعاها از سوی دیگر، نشانه تأثیر تفکر عقلی و شهود قلبی در سیره علمی و عملی ایشان می‌باشد. به باور امام‌خمینی، تمام مطالب و مسائلی که عارفان به طور مستقیم یا غیرمستقیم گفته‌اند، در این فراز از مناجات شبعانیه خلاصه می‌شود. در واقع از منظر امام‌خمینی مبانی عرفان عارفان راستین در این دعا دیده می‌شود.[۶] امام‌خمینی عبارت «هب لی کمال الانقطاع» را غایت نهایی و آمال عارفان و سالکان الهی می‌داند.[۷]

علائم و آثار انقطاع

اهل معرفت برای انقطاع الی‌الله آثار و نشانه‌های فراوانی بر شمرده‌اند.[۸] امام‌خمینی نیز در آثار خویش به برخی آثار و نشانه انقطاع إلی اشاره کرده است از جمله:

  • خرق حجب‌های ظلمانی و نورانی: انقطاع الی‌الله به سالک بینایی و نورائیت قلب می‌دهد تا بتواند حجب نورانی را خرق و معدن عظمت برسد.[۹]
  • وصول به معدن عظمت و عزت الهی: کسی که از عالم ماده و تعلقات مادی منقطع شد و به حق‌تعالی پیوست، در حقیقت به معدن عظمت و عزت الهی رسیده است.[۱۰]
  • خروج از سلطنت شیطان: به اعتقاد امام‌خمینی در اثر تحقیق کمال انقطاع إلی‌الله، نوعی پاکیزگی و خلوص ایجاد می‌شود که در نتیجه شیطان بر او راهی نخواهد داشت؛ بنابراین خلوص و اخلاص موجب خروج از تحت سلطنت شیطان و خالص شدن هویت روح و باطن قلب سالک می‌گردد.
  • زنده شدن قلب: از جمله آثار انقطاع؛ زنده شدن قلب و ترک اعتماد به غیر می‌باشد.[۱۱]

پانویس

  1. گیلانی، شرح مناجات شعبانیه، ص۲۲۹-۲۳۰؛ قرشی، قاموس القرآن، ج۱۷، ص۲۱؛ رازی، جواهر التصوف، ص۷، ترمزی، ریاضه النفس، ص۱۷.
  2. ملکی تبریزی، المراقبات ص۲۹۴؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۱۶۷؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۸؛ نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۱۱؛ ابن‌طاووس، فلاح السائل، ص۳۴؛ گیلانی، شرح مناجات شعبانیه، ص۲۲۹-۲۳۲؛ رازی جواهر التصوف، ص۱۵۸.
  3. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۲۲۲، ۲۲۷ و ۳۷۶؛ تفسیر سوره حمد، ص۱۸۰، جهاد اکبر، ص۳۷-۳۹؛ صحیفه امام، ج۱۷، ص۴۵۸، ج۱۸؛ ص۲۴۴، ج۸، ص۲۴۴، سر الصلاة، ص۲۲ و ۳۸-۳۹؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۹۸-۲۰۰؛ شرح چهل حدیث، ص۲۱۴ و ۴۲۲.
  4. گیلانی، شرح دعای مناجات شعبانیه،۲۲۹-۲۳۰؛ رازی، مرصاد العباد، ص۱۳۹ و ۲۲۲؛ ترمزی، ریاضة النفس، ص۱۵۸؛ صفی‌الدین، اخبار الاولیاء، ص۷.
  5. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۴۴، جهاد اکبر، ص۳۷-۳۸.
  6. امام‌خمینی، جهاد اکبر ص۳۷؛ صحیفه امام، ج۱۳، ص۳۲؛ ج۱۸، ص۴۴۴، ج۱۷، ص۴۵۶-۴۵۸؛ سرّالصلاة، ص۳۸؛ تفسیر سوره حمد، ص۱۷۹-۱۸۱؛صاحبی، اوج معرفت، ص۴۴۱-۴۴۲.
  7. امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ص۳۸.
  8. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۲، ص۱۴۸، حسن زاده آملی، ممد الهمم، ص۴۰۵؛ مدنی، ریاض المسالکین، ج۳، ص۱۲۷.
  9. امام‌خمینی، جهاد اکبر، ص۴۹؛ آداب الصلاة، ص۲۲۲.
  10. امام‌خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۴۴۴؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۴۲.
  11. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۳۷۶.

منابع

  • ابن‌طاووس، علی‌بن‌موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌فهد حلی، احمدبن‌محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۷۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۹ش.
  • حسن‌زاده آملی، حسن، ممد الهمم، تهران، فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۹۴ش.
  • حکیم ترمزی، محمدبن‌علی، ریاضه النفس، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۶ق.
  • رازی، عبدالله‌بن‌محمّد، مرصاد العباد، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۴۰۱ش.
  • رازی، یحیی، جواهر التصوف، تهران، انتشارات جامی، ۱۴۰۲ش.
  • صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
  • صفی‌الدین، حسین، اخبار الاولیاء، قاهره، الثقافة الدینیة، ۱۴۳۰ق.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مکارم الاخلاق، نشر حبیب، تهران، ۱۳۸۶ش.
  • فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم، جامعه مدرسین، بی‌تا.
  • قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب السلامه، ۱۳۷۱ش.
  • گیلانی، شرح مناجات شعبانیه، تهران، نشر سایه، ۱۳۷۳ش.
  • مدنی، علی‌خان، ریاض السالکین، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ق.
  • ملکی تبریزی، جواد، المراقبات، قم، نشر اخلاق، ۱۳۹۳ش.
  • نراقی، مهدی، جامع السعادات، قم، نشر آل محمد(ص)، ۱۳۸۸ش.

نویسنده: باقر صاحبی