اهل حدیث
اهل حدیث: یکی از مکاتب کلامی اهلسنت
اهمیت و جایگاه
نخستین جریان عام فکری در اسلام، نصگرایی است که در قرون اولیه شکل گرفت. طرفداران این نظریه، به حنابله و اهل حدیث معروفاند. آنان ظواهر دین را در اصول و فروع، معتبر میدانند و هر گونه بحث و تعمق و تجزیه و تحلیل در مسائل قرآن و سنت را ناروا میشمارند.[۱] آنان در تعارض عقل و نقل، نقل را بر عقل مقدم میدانند و ارزش عقل را تنها در حدی میدانند که انسان را به آستانه دین و وحی و شریعت بکشاند. پس عقل در امور اعتقادی حق دخالت ندارد و هر گونه پرسش عقلی، بدعت است.[۲]
یکی از مهمترین آثار در خصوص کلام اهل حدیث، کتاب المسائل و الرسائل المرویة عن الامام احمدبنحنبل است. در این کتاب پنج رکن و اصول برای اسلام و ایمان بیان شده است؛ ازجمله ایمان به خدا، ایمان به فرشتگان، ایمان به کتابهای الهی، ایمان به پیامبران الهی و ایمان به آخرت.[۳] در پی اصولی که احمدبنحنبل برای اهل حدیث تدوین کرد، گرایشهای تجسیمی و تشبیهی فراوانی در این مکتب ایجاد شد؛ ازجمله خدا در جهتی قرار دارد و بر عرش خود مستقر است، و این جزء باورهای برخی مسلمانان شد. هرچند ابوالحسن اشعری مکتب حنابله را تعدیل کرد، بعدها ابنتیمیه احادیث تشبیه و تجسیم خداوند را مطرح ساخت و بر حفظ ظواهر آنها اصرار ورزید.[۴] البته اهل حدیث در کاربرد معیار عمل به ظواهر، به اصول خود نیز پایبند نیستند؛ زیرا آیات فراوانی وجود دارد که خداوند مثل و مانندی ندارد؛ نظیر آیه «لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ».[۵]
دیدگاه امامخمینی
امامخمینی با بهرسمیتشناختن تفکر عقلی،[۶] در ردّ نظریه این گروه بر این باور است که تمسک اهل حدیث به برخی آیات الهی[۷] و روایات،[۸] به فهم عرفی و اصرار بر حفظ ظاهر آنها نادرست است و باید مبادی آنها را تفسیری عقلی و تأویل باطنی کرده، آنها را به اهلش واگذار کرد.[۹] ایشان در مواردی، نظر برخی محدثین شیعی را که به نظر سطحی و به ظاهر اخبار بسنده کردهاند، نیز نقد میکند.[۱۰] برخی محدثان شیعی در کنار انکار جایگاه عقل در اصول دینی، دلایل گوناگونی برای اثبات توحید به دست میدهند و معتقدند نه تنها در تمسک به ادله نقلی در اثبات مباحث مهمی همچون توحید محذوری نیست، بلکه آنچه با عنوان دلیل مورد استناد و اعتماد است، همین ادله نقلی است.[۱۱] امامخمینی با نقد این ادعا، معتقد است اثبات صانع و توحید و معاد و نبوت، بلکه مطلق معارف، از مختصات ادله عقلی است، و اگر برخی محدثین در اثبات توحید بر دلیل نقلی اعتماد میکنند، باید به خدای متعال پناه برد.[۱۲]
پانویس
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۶۵ و ۶/۸۸۵؛ علوی، روششناسی علم کلام، ۱۰۲؛ فروهی، سیر تطور اصول دین در مکاتب اهل سنت، ۱۲۳ ـ ۱۲۴.
- ↑ محمدرضایی، الهیات فلسفی، ۶۹ ـ ۷۰.
- ↑ فروهی، سیر تطور اصول دین در مکاتب اهل سنت، ۱۲۴.
- ↑ سبحانی، فرهنگ عقاید، ۱/۲۷۸ ـ ۲۸۱؛ علوی، روششناسی علم کلام، ۱۰۳.
- ↑ شوری، ۱۱؛ محمدرضایی، الهیات فلسفی، ۱۱۵ ـ ۱۱۷.
- ↑ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه، ۵۰.
- ↑ فجر، ۲۲؛ طه، ۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۳۵۲.
- ↑ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۳۰ ـ ۳۱؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۰.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ۱/۱۲۶ ـ ۱۲۷.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۱/۲۶۴؛ نصیری، علامه مجلسی و نقد دیدگاههای فلسفی، ۸۵ ـ ۸۶.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۰ ـ ۲۰۱.
منابع
- قرآن کریم.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، قم، مؤسسه امامصادق(ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- علوی، محمدحسین، روششناسی علم کلام، مجله معارف عقلی، شماره ۳، ۱۳۸۵ش.
- فروهی، ناصر، سیر تطور اصول دین در مکاتب اهل سنت، مجله پژوهشهای اعتقادی ـ کلامی، شماره ۲۷، ۱۳۹۶ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- لکزایی، رضا، روششناسی شارحان حکمت متعالیه، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آلالرسول(ص)، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- محمدرضایی، محمد، الهیات فلسفی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۳، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۲ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۶، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۰ش.
- نصیری، علی، علامه مجلسی و نقد دیدگاههای فلسفی، مجله علوم حدیث، شماره ۲۶، ۱۳۸۱ش.