پرش به محتوا

جزع

از ویکی امام خمینی

جزع، به معنای بی‌تابی در مصائب، بی‌قراری و ناشکیبایی در برابر حوادث و مشکلات می‌باشد. امام‌خمینی در آثار اخلاقی خویش به بحث رذیله جزع، حقیقت، جایگاه و آثار مترتب بر آن پرداخته است.

اهمیت و جایگاه جزع

جزع در اصطلاح اخلاقی به معنای بی‌تابی در مصائب، بی‌قراری و ناشکیبایی در برابر حوادث و مشکلات می‌باشد.[۱] یکی از رذایل اخلاقی، جزع و بی‌تابی می‌باشد. علمای اخلاق در آثار خویش درباره رذیله جزع، حقیقت، جایگاه و آثار منفی آن مطالبی فراوانی را بیان کرده‌اند.[۲] امام‌خمینی نیز در آثار اخلاقی خویش به بحث رذیله جزع، جایگاه، حقیقت و آثار آن پرداخته است.[۳]

چیستی جزع

در نگاه علمای اخلاق جزع و بی‌تابی یکی از صفات و رذایل ناپسند اخلاقی است که در نهایت به اعتراض به قضای الهی بازگشت می‌کند.[۴] امام‌خمینی در بیان چیستی و حقیقت جزع معتقد است، جزع و بی‌تابی علاوه بر ننگی که خود دارد و کاشف از ضعف نفس انسانی است، وجود انسان را بی‌ثبات و اراده او را ضعیف و عقل او را سست می‌کند. انسان بی‌تاب باطن و قلبش مضطرب و دلش لرزان و متزلزل است و این خود مصیبتی است که راحتی و آرامش را از انسان سلب می‌کند. جزع و بی‌تابی در انسان سبب می‌شود شکایت پیش هر کس کند و این علامت بی‌ایمانی شخص می‌باشد. این اضطراب‌های باطنی و شکایت‌های زبانی و حرکات زشت در اعضای انسان همه دال بر این است که او اهل ایمان نیست. البته اگر این اعتراض و شکایت‌ها ادامه داشته باشد، کم کم این جزع و فزع‌ها در نفس آدمی نسبت به قضای الهی بغض و کینه می‌شود و بتدریج قوت می‌گیرد تا اینکه ملکه شخص شود و صورت باطن ذات او به قضای الهی دشمن شود و در این صورت، نمی‌تواند حال و خیال خود را کنترل کند و ظاهر و باطنش رنگ دشمنی به حق‌تعالی پیدا می‌کند و وقتی از این عالم مفارقت کرد به شقاوت ابدی و ظلمت همیشگی دچار می‌شود. بنابراین، بر سالک لازم است به نفس خود بفهماند که جزع و بی‌تابی علاوه اینکه هویت ظلماتی دارد برای رفع بلایا و مصیبت‌ها فایده‌ای ندارد، بلکه ضررها و هلاکت‌های ایمان‌سوزی را به دنبال دارد.[۵]

منشاء و آثار جزع

امام‌خمینی معتقد است از آنجا که فطرت انسان بر حبّ کمال و جمال و خداخواهی استوار است، به حسب طبیعت خود در مقابل ناگواری‌ها و مصیبت‌ها صبر کرده و بی‌تابی نمی‌کند، امّا اگر حجاب‌های طبیعی و ظلمت خودبینی و خودخواهی آینه قلب او را فرا گرفت، در مقابل مصیبت‌ها ناشکیبایی می‌کند. به باور امام‌خمینی منشاء این بی‌تابی حب دنیا و حبّ نفس است. وقتی این امور حجاب نفس شد، شخص کمال را در امور طبیعی و نفسانی می‌بیند و برای فقدان آنها بی‌تابی می‌کند. همچنین از جمله اموری که منشأ جزع می‌شود نقصان در علم و عمل و معرفت نداشتن به مصالحی است که در حوادث و بلاها رخ می‌دهند. همچنین نقصان معرفت انسان به باری تعالی سبب جزع و فزع می‌شود در حالی که اگر بداند «انه لطیف علی عباده» دیگر بی‌تابی نخواهد کرد. به اعتقاد امام‌خمینی آگاهی به ثواب‌های اخروی و اطلاع بر زودگذر بودن دنیا سبب می‌شود انسان در برابر بلاها و کاستی‌ها شکیبا باشد و جزع و فرغ نکند. امام‌خمینی از جمله آثار جزع و فزع را رسوایی پیش مردم می‌داند، به اینکه بین مردم به سست‌عنصری و کم‌ثباتی معروف شود و از چشم مردم بیافتد و در پیشگاه خداوند و ملائکه الهی بی‌ارزش شود.[۶]

پانویس

  1. نراقی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۷۸؛ مکارم، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۴۵۷.
  2. غزالی، احیاء علوم الدین، ج۸، ص۱۲۳؛ مکی، قوت القلوب، ج۱، ص۳۵۲؛ تستری، تفسیر تستری، ص۱۴۴ و ۲۰۱؛ محاسبی، آداب النفوس، ص۸۷؛ مکارم، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۴۶۲-۴۶۴؛ طوسی، الامالی، ص۳۸۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۶؛ نراقی، السعادات، ج۳، ص۲۷۸.
  3. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۶۰-۲۶۴؛ صحیفه امام، ج۳، ص۲۳۵؛ سرّ الصلاة، ص۷۲؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۰۹-۴۲۰.
  4. طوسی، امالی، ص۳۸۸؛ مجلسی بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۶؛ ج۷۹، ص۱۴۴؛ مکارم، اخلاق در قرآن، ج۲؛ ص۴۶۲-۴۶۴.
  5. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۶۰-۲۶۴؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۲۰.
  6. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۶۳-۲۶۴؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص۳۰۶ و ۴۲۰-۴۲۱؛ صحیفه، ج۳، ص۲۳۵.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۷۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۹ش.
  • تستری، سهل، تفسیر تستری، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۳ق.
  • طوسی، محمدحسن، الامالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتب العربی، بی‌تا.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • محاسبی، حارث، آداب النفوس، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیة، ۱۴۲۸ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن؛ قم، مدرسه الامام علی‌بن‌ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش.
  • مکی، ابوطالب، قوت القلوب، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
  • نراقی، مهدی، جامع السعادات، قم، قائم آل محمد، ۱۳۸۸ش.

نویسنده: باقر صاحبی