ختم ولایت
ختم ولایت در عرفان به معنای جانشین و وصی پیامبر(ص) و صاحب ولایت مطلقه و سرّ باطن رسول خدا میباشد که صلاح دین و آخرت توسط او به نهایت کمال رسیده است. امامخمینی نیز در آثار خویش به بخث ختم ولایت، جایگاه و اهمیت آن و همچنین آثار مترتب بر آن، پرداخته است.
اهمیت و جایگاه ختم ولایت
ختم ولایت در اصطلاح عرفانی به معنای کسی است که صلاح دین و آخرت توسط او به نهایت کمال رسیده و نظام جهان بعد از مرگ او مختل میگردد.[۱] مسئله خاتم اولیاء در میان عارفان مسلمان جایگاه مهمی دارد. در عرفان فهم مقام حقیقت محمدی و تداوم ظهور آن، همچنین درک منشأ و نهایت ولایت، موقوف به فهم ختم ولایت است. اهل معرفت درباره حقیقت ختم ولایت اهمیت و جایگاه آن، مصادیق ختم ولایت و آثار مترتب بر آن مطالب فراوانی را بیان کردهاند.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش به بخث ختم ولایت، جایگاه و اهمیت آن و همچنین آثار مترتب بر آن، پرداخته است.[۳]
اقوال در ختم ولایت
عرفا در بحث خاتم ولایت اقوال متعددی دارند؛ برخی اهل معرفت ولایت را بر دو قسم عامه (مطلقه) و خاصه (مقیده) تقسیمبندی کردهاند و معتقدند حضرت عیسی(ع) خاتم ولایت مطلقه و عامه است، لکن برخی از عارفان ولایت مطلقه را مخصوص امیرالمؤمنین علی(ع) میدانند و ولایت مقیده خاصه را به اولیای بعد از او میدانند.[۴] امامخمینی نیز درباره ختم ولایت، معتقد است خاتم ولایت مظهری از مظاهر خاتم رسالت میباشد. به باور امامخمینی هیچ مانعی نیست که خاتم رسالت جمال حق را در مظهر خود مشاهده و از او اخذ کند، همان گونه که حضرت حق جمال خود را در آینه انسان کامل میبیند. امامخمینی همچون دیگر عارفان شیعی، خاتم ولایت مطلقه را علیبنابیطالب(ع) میداند و معتقد است ولایت عظمای مطلقه کلیه به امام علی(ع) اختصاص دارد؛ چون آن حضرت جانشین و وصی مطلق رسول خدا بوده و ازاینرو، صاحب ولایت مطلقه است؛ زیرا ولایت باطن خلافت و خلافت ظهور و جلوه ولایت میباشد. بنابراین، اگر خلافت مطلقه و کلیه باشد، باطن آن یعنی ولایت نیز مطلقه و کلیه خواهد بود. امامخمینی در راستای ارتباط ارواح ائمه معصومین(ع) با پیامبر خاتم (ص) حدیثی را نقل میکند که مضمون آن میرساند که معصومین در کنار پیامبر نه تنها از نور واحدند، بلکه مشیتهای الهی هستند که خداوند از نور آنان، عالم را خلق کرده است و مشخص میشود که از جهت صوری و سرّی با پیامبر مناسبت دارد و حضرت علی(ع) سرّ و باطن رسول خدا و صاحب ولایت مطلقه میباشد؛ زیرا که ولایت پیامبران ولایت مطلقه است و نور حضرت علی با نور پیامبر در این باطن آمیختگی دارد.[۵]
امامخمینی در توصیف جایگاه حضرت علی(ع)، معتقد است حضرت علی(ع) نسبت به پیامبر(ص) مرتبه روح نسبت به نفس ناطقه و به منزله قوای باطنی میباشد. امامخمینی در بیان خاتم و لایت مقیده، مهدی موعود را صاحب این ولایت میداند و معتقد است همان طوری که رسول اکرم حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی نیز حاکم بر جمیع موجودات است و همانطور که خاتم ولایت کلی بالاصاله است، خاتم ولایت مقیده نیز ولایت کلی به تبعیت دارد.[۶]
پانویس
- ↑ کاشانی، لطایف الاعلام، ص۲۵۸؛ اصطلاحات الصوفیه، ص۱۵۹.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۴۹ و ۲۲۷، فصوص الحکم، ص۶۴؛ قیصری، ص۴۴۰، ۴۶۵ و ۸۴۴؛ خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ص۱۳۸؛ قونوی، الفکوک، ص۲۶۳؛ ابنترکه، شرح فصوص الحکم، ج۳، ص۵۶۵-۵۶۶؛ جیلی، الانسان کامل، ج۲، ص۱۶۶-۱۶۷؛ اشرف امامی، مقایسه دیدگاههای عرفانی، ص۳۴۱-۳۴۵.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۶۱-۶۲؛ صحیفه امام، ج۲، ص۲۴۹؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویة، ص۷۵-۷۶.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۴۹؛ قیصری شرح فصوص الحکم، ص۴۴۰ و ۸۴۴؛ قونوی؛ الفلوک، ص۲۶۳؛ ابنعربی، رسائل، ص۳۱۵؛ جیلی، الانسان الکامل، ج۲، ص۱۶۶؛ لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ص۲۷۲-۲۸۰؛ آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، ص۶-۲؛ اشرف امامی، مقایسه دیدگاههای عرفانی، ص۳۴۵- ۳۵۵.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایة، ص۶۱-۶۲ و ۸۳-۸۴؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۷۵-۷۶، صاحبی، اوج معرفت، ص۳۹۰-۳۹۲؛ انوار حکمت، ص۳۰۷-۳۰۸.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۷۵؛ صحیفه امام، ج۲، ص۲۴۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۹۳؛ انوار حکمت ص۳۱۳-۳۱۴.
منابع
- ابنترکه اصفهاتی، صائنالدین، شرح فصوص الحکم، قم، بیدار، ۱۳۷۸ش.
- ابنعربی، محییالدین، رسائل، بیروت، دار المحجة البیضاء، ۱۴۲۱ق.
- ابنعربی، محییالدین، فصوص الحکم، تعلیقه ابوالعلاء عفیفی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- اشرف امامی، علی، مقایسه دیدگاهای عرفانی عبد الکریم، جیلی و ابنعربی، تهران، نشر بصیرت، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- آملی، حیدر، المقدمات من کتاب نص النصوص، تصحیح هانری کربن، تهران، انتشارات توس، ۱۳۷۳ش.
- جیلی، عبدالکریم، الانسان کامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- خوارزمی، حسین، شرح فصوص الحکم، تهران، نشر مولی، ۱۳۹۹ش.
- صاحبی، باقر، انوار حکمت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۴ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- قونوی، صدرالدین، الفکوک، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۷۱ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادیزاده، انتشارات حکمت، تهران،۱۳۸۱ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
- لاهیجی، محمدبنیحیی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، نشر علم، تهران، ۱۴۰۰ش.
نویسنده: باقر صاحبی