حضرت عیسی
حضرت عیسی: چهارمین پیامبر اولوالعزم
حضرت عیسی(ع) چهارمین پیامبر اولوالعزم است.[۱] عیسی (ع) به امر خدا بدون پدر از مادری به نام مریم(س) متولد شد[۲] و مأمور شد تا بنیاسرائیل را به یکتاپرستی دعوت و حلال و حرام خدا را بر آنان بیان کند.[۳] شماری از مردم به او گرویدند و مخالفان در صدد کشتن او برآمدند؛ ولی نتوانستند او را بکشند و به اذن خدا به آسمان برده شد.[۴] عیسی (ع) به دلیل شرایط خاص زندگی و رسالت تبلیغی، زن نگرفت و شماری از یاران که به آنان حواریون میگفتند، در کارها با ایشان همراهی میکردند.[۵] ایشان معجزاتی مانند زندهکردن مردگان و شفای بیماران داشتهاست.[۶]
امامخمینی با پیروی از قرآن، حضرت عیسی (ع) را با لقب روحالله[۷] و کلمةالحق[۸] یاد کرده که از مادری باکره به دنیا آمد.[۹] به سبب تهمتهایی که یهودیان به مادر ایشان مریم(س) در شیوه تولد فرزندش زدند، عیسی (ع) به معجزه خداوند در گهواره سخن گفت و به آوردن کتاب آسمانی بشارت داد.[۱۰] عیسی (ع) مظهر صفات الهی بود و صفت رحمت حق بر ایشان غلبه داشت.[۱۱] ایشان برخلاف ادعای مخالفان که میگویند کشته شد، زنده است و به معراج رفتهاست.[۱۲] کتاب نازلشده بر ایشان، انجیل، تحریف شدهاست[۱۳] و در آن توجه به معنویات بیشتر از امور دنیوی بودهاست.[۱۴] عیسی (ع) به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز مأمور بود.[۱۵]
امامخمینی پس از ماجرای تصرف سفارت آمریکا در آبان ۱۳۵۸ به اسقف هانیبال بوگینینی، فرستاده پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان، یادآور شد که قرآن کریم از حضرت عیسی (ع) و مادر ایشان صدیقه طاهره مریم (س) در برابر اتهامات مخالفان دفاع و از علمای مسیحیان طرفداری کردهاست؛ اما پاپ در برابر جنایتهای رژیم پهلوی و آمریکا در حق ملت ایران ساکت بودهاست؛ ملت ایران انتظار دارد پاپ از ملت مظلوم ایران دلجویی کند و مانع از احقاق حق آنان از ستمگران نشود. ایشان در ادامه، مسیحیان جهان را به تبعیت از حضرت مسیح (ع) در حمایت از مظلومان جهان دعوت کرد و اینکه با معرفی رهبران ستمکار آمریکا که به اسم مسیحیت جنایت میکنند، از آبروی مسیحیان دفاع کنند[۱۶] (ببینید: پاپ ژان پل دوم و تسخیر لانه جاسوسی امریکا)
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۲/۱۴۱؛ ۳/۳۰۷ و ۱۲/۲۵۸.
- ↑ آل عمران، ۵۹.
- ↑ آل عمران، ۴۹–۵۱؛ زخرف، ۵۹–۶۴.
- ↑ آل عمران، ۵۵؛ نساء، ۱۵۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۶۲۴ و ۶۵۷–۶۵۸.
- ↑ آل عمران، ۴۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ۱/۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۱.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ۳/۵۴۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۲۶؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۲۷ و ۲۰/۴۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۲–۳۷.