پیامبران اولوالعزم
پیامبران اولوالعزم، پیامبران صاحب کتاب و شریعت.
نامها
قرآن برخی از پیامبران را اولوالعزم خوانده[۱] و در روایات، این وصف به معنای دارنده صاحب کتاب و شریعت معرفی شده است[۲] و آنان عبارتاند از: نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص).[۳] علت تکثر انبیا را تفاوت اوضاع زمانی و مکانی هر دوره و محدودبودن امکان تبلیغ دین و تحریف احکام برشمردهاند.[۴]
امامخمینی در آثار خود از پیامبران اولوالعزم و شماری دیگر از پیامبران را نام بردهاست. در این میان ایشان به پیامبران اولوالعزم عنایت ویژهای نشان دادهاست:
حضرت نوح
امامخمینی به ۹۵۰ سال پیامبری نوح (ع) اشاره کرده،[۵] جایگاه نوح (ع) را نزد خداوند بزرگ شمرده و یادآور شدهاست چه بسا مراد از حمله عرش،[۶] علم فعلی حضرت حق و مقام ولایت کبری باشد و حاملان آن چهار نفر از افراد کامل امتهای گذشته ازجمله نوح و چهار نفر از امت اسلامی باشند.[۷] ایشان یادآور شده به روایتی، خداوند از ۷۳ حرف اسم اعظم به عیسی(ع) دو حرف و به نوح(ع) پانزده حرف عنایت کرده است[۸] نوح پیامبر (ع) چنانکه امامخمینی نیز اشاره کرده پس از اصلاحناپذیری کافران بر آنان نفرین کرد و از خداوند خواست آنان را نابود سازد.[۹] ایشان با الگوگیری از روایات، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را به کشتی نوح تشبیه کرده و همراهان آنان را نجاتیافته و بازماندگان از آنان را غرقشدگان دانستهاست.[۱۰]
حضرت ابراهیم
امامخمینی، حضرت ابراهیم(ع) را از پیامبران اولوالعزم دانسته که حلیم[۱۱] و متواضع و جویای کمال بود. ایشان با درخواست از خداوند دربارهٔ چگونگی زندهکردن مردگان، از مرتبه ایمان قلبی به مقام اطمینان شهودی رسید.[۱۲] از نگاه امامخمینی ابراهیم(ع) در رأس انبیای گذشتهاست که در برابر طاغوت و بتپرستی قیام و مبارزه کرد[۱۳] و بهتنهایی و با تبر بساط بتپرستی نمرودیان را برچید و به این جرم به آتش افکنده شد[۱۴]؛ اما آتش به اذن خدا بر او سرد گردید[۱۵]؛ همچنین مسئله قربانیکردن و ذبح فرزند از آزمونهای الهی برای ابراهیم (ع) بود که نشان از رهابودن این نبی مکرم از نفسانیات و مادیات و ایثار و فداکاری و تسلیمبودن به امر خداوند دارد.[۱۶]
حضرت موسی
امامخمینی، حضرت موسی(ع) را از پیامبران اولوالعزم[۱۷] و ملقب به کلیمالله[۱۸] میداند که در قرآن سرگذشت این پیامبر بیشتر از دیگر انبیا آمدهاست.[۱۹] موسی (ع) با تجلی خداوند بر کوه طور به حالت صعق و صحو افتاد تا به میقات محبوب رسید و مأمور به رسالت شد.[۲۰] ایشان بسیار فروتن بود و با وجود جایگاه پیامبری، هنگام ملاقات با خضر از وی برای کسب کمال، طلب همراهی کرد[۲۱] و در شریعت ایشان توجه به دنیا و طبیعت پررنگ بودهاست.[۲۲] ایشان خاطرنشان کردهاست که زندگی موسی کلیم (ع) سراسر قیام و مبارزه با فرعون بود و با وجود رشد در قصر فرعون با رسیدن به مسند پیغمبری، با عصای شبانی وی را دعوت به توحید و با ستمگریهای وی مقابله کرد.[۲۳]
حضرت عیسی
امامخمینی با پیروی از قرآن، حضرت عیسی (ع) را با لقب روحالله[۲۴] و کلمةالحق[۲۵] یاد کرده که از مادری باکره به دنیا آمد.[۲۶] به سبب تهمتهایی که یهودیان به مادر ایشان مریم(س) در شیوه تولد فرزندش زدند، عیسی (ع) به معجزه خداوند در گهواره سخن گفت و به آوردن کتاب آسمانی بشارت داد.[۲۷] عیسی (ع) مظهر صفات الهی بود و صفت رحمت حق بر ایشان غلبه داشت.[۲۸] ایشان برخلاف ادعای مخالفان که میگویند کشته شد، زنده است و به معراج رفتهاست.[۲۹] کتاب نازلشده بر ایشان، انجیل، تحریف شدهاست[۳۰] و در آن توجه به معنویات بیشتر از امور دنیوی بودهاست.[۳۱] عیسی(ع) به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز مأمور بود.[۳۲]
حضرت محمد
امامخمینی پیامبر اکرم(ص) را از همه زوایا کاملترین بنده خدا[۳۳] و دارنده ۷۳ اسم اعظم خدا و از دیگر پیامبران بالاتر[۳۴] و شریعت ایشان را جامعترین دین[۳۵] شمردهاست. ایشان سرّ برتری پیامبر اسلام(ص) بر دیگر پیامبران را به کمال وجودی و احاطه و سلطنت آن حضرت به اسم اعظم و اسما و صفات الهی دانسته است[۳۶]
پانویس
- ↑ احقاف، ۳۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۱۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۱۷۵؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۲/۸۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۱۵۴–۱۶۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۰۹؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷.
- ↑ حاقه، ۱۷.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۷۳.
- ↑ امامخمینی، شرح دعاء السحر، ۷۶.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۳.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، مقدمه، ۱۱.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۳۸۳.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹؛ ۴/۵۰؛ ۱۷/۵۲۷ و ۲۱/۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹؛ ۴/۵۰؛ ۵/۳۵؛ ۹/۳۹۶ و ۲۰/۳۶۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۰۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۵۵؛ ۱۸/۱۲۱ و ۱۹/۴۸–۴۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹ و ۸/۲۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۱ و ۲۰/۲۴۹؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۳۶.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۵۲ و ۴/۱۰۹، ۲۱۶؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ۱/۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۱.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ۳/۵۴۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۲۶؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۲۷ و ۲۰/۴۱۱.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۰.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ۲/۲۴۷؛ امامخمینی، شرح دعاء السحر، ۷۶.
- ↑ امامخمینی، سرّ الصلاة، ۹۲.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۷۵–۷۷.
منابع
- قرآن کریم.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
- صدوق، محمدبنعلی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق سیدمهدی لاجوردی، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۳، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۲ش.