دایره و کرات معنوی
دایره و کُرات معنوی، یعنی حقایق مجرده بسیطترین سطح و حجم را دارند؛ زیرا نسبتی خاص بین مرکز و محیط دایره و سطح کره وجود دارد؛ ازاینرو کاملترین احاطه وجودی را دارند.
اهمیت و جایگاه دایره و کرات معنوی
دایره در اصطلاح عرفانی نماد وحدت، تمامیت، کمال، جلال و قدرت حقتعالی میباشد.[۱] عرفا در مباحث عرفانی بر وجود دایره و کُرات در مباحث گوناگون تأکید داشته و در مباحثی چون توحید، خلافت و کیفیت تبیین نظام هستی از آنها بهره بردهاند.[۲] امامخمینی نیز از دایره و کُرات در آثار عرفا خویش توجه داشته و در مبحث خلافت و افلاک از آنها بهره برده است.[۳]
چیستی دایره و کره و اقسام آن
حکما بسیطترین سطح را دایره و بسیطترین حجمها را کره میدانند و از آن به ابسط و أتم اشکال تعبیر میکنند؛ زیرا نسبتی خاص بین مرکز و محیط دائره و بین مرکز و سطح کره وجود دارد. نسبت مرکز دایره به محیط دایره و مرکز کره به سطح کره یکسان است و رسم بیشمار خطوط مساوی از مرکز کره به سطح آن قابل تصویر میباشد. کُره میتواند به نحو جمعی، حقایق بسیاری را در خود جمع کند و خود را در آنها به شکل یکسان بسط داده و نشان دهد. براین اساس، هر امر بسیطی نیز به لحاظ بساطت میتوانند هزاران چیز را در خود جمع کند؛ ولی در عین حال نسبت یکسان با آنها داشته باشد.[۴] امامخمینی نیز بسیطترین شکل را دایره میداند و شکل طبیعی را شکل کروی میداند.[۵]
ایشان کرات و اشکال کروی را به سه دسته تقسیم میکند، حسّی، روحانی و الهی. کره حسی همان شکل کروی حسی طبیعی است که دارای حجم و مقدار است. کُره روحانی و عقلی نیز به موجودات عالم عقل اشاره دارد؛ زیرا حقایق عقلی که مجرد و بسیط هستند، به دلیل این بساطت به شکل و هیئت کُرات در نظر گرفته میشود. امّا کُرات الهی که در صقع ربوبی هستند، همان اسماء کلیهای میباشند که دستهای از اسماء جزئیه را به طور یکسان در خود جمع کردهاند. تفاوت این سه نوع دایره و کره آن است که در کرۀ حسی، نقطه مرکزی توسط سطح کره احاطه شده و سطح مشتمل بر آن است و آن نقطه در جوف و درون سطح قرار میگیرد، اما در کرات عقلی و الهی برعکس است، یعنی به خاطر بساطتشان، نقطه، مرکزی است که اصل و محیط بر سطح است به این معنا که به سبب این که حقیقتی اندماجی و در عین حال اشتمالی است، خود را منبسط کرده و در همه سطوح مادون سریان داشته و همه را به شکل خود در میآورد . گویا این نقطه مرکزی کره و دایره، خود را باز کرده و با انتشای خود به سطح کره تبدیل میشود، ازاینرو، نقطه مرکزی همه سطوح مادون را در خود جمع کرده و شامل همه میباشد. بر این اساس امر دایره و کُره عقلی و الهی برعکس کره حسی که مرکز در دل آن قرار دارد، این کرات عقلی و الهی سطح است که به سبب اشتداد و عمق و بساطت مرکز در دل آن قرار گرفته است.[۶]
به اعتقاد امامخمینی کرات الهی و روحانی با وجود شباهتی که دارند تفاوتهایی نیز دارند از جمله اینکه کرات الهی در صقع ربوبی بوده و توپُر هستند و از جهت وجوبی برخوردارند؛ ولی کرات روحانی در عالم عقل بوده و به سبب اتصاف به جهت امکانی، توپُر نیستند و تجویف و میان تهی بودن امکانی بر پیشانی آنها نقش بسته است.[۷]
امامخمینی معتقد است نباید احاطه کرههای حسی را که برخی در دل برخی دیگرند و سطح آنها در تماس مادی با یکدیگر است، با احاطه کرات و دوایر روحانی و الهی که از عالم تجرد و فوق تجرد هستند مقایسه کرد و این اموری را به شکل حسی و وهمی تصور نمود؛ زیرا احاطه کرات روحانی و الهی، احاطهای مادی و مکانی نیستند، این حقایق روحانی و الهی در عین آن که در تار و پود مراتب مادون حاضراند و به آنها احاطه دارد، حضور احاطه آنها معنوی است و مقوّم مادون خود هستند.[۸]
برهان بر استداره حقایق بسیط
امامخمینی همسو با برخی اهل معرفت[۹] بر استداره بودن حقایق بسیطه استدلال اقامه میکند به این بیان که نسبت حقایق مجرده و بسیطه به مادون خود و آنچه تحت آنها قرار دارد، یکسان است و این نسبت از جهتی به جهت دیگر تفاوت پیدا نمیکند؛ ازاینرو تنها در دایره و کره است که مرکز با محیط وسطح یکسان است. بنابراین اگر این حقایق بسیطه، غیرمستدیره باشند، اختلاف روی میدهد و این امری غیرممکن است؛ زیرا متساوی النسبه هستند. اگر معنای کرویت و استداره بر حقایق ماوراء طبیعت به طور حقیقی بخواهد صدق، کند، لازم است روح معنای استداره و کرویت را در نظر گرفت؛ در این صورت است که تقدّر و شکل در آن أخذ نخواهد شد. امامخمینی کلام برخی اهل معرفت را در این زمینه نردبانی عالی برای فهم و درک حقایق اسماء الهی میداند.[۱۰]
ثمرات و نتایج کرات معنوی
امامخمینی در تبیین چگونگی کیفیت احاطه حقیقت خلافت فیض اقدس بر تمام مراحل مادون از مسأله دوایر خلافت بهره میگیرد که در جای خود بینظیر است. بنابر نظر ایشان از آنجا که حقیقت این خلافت و ولایت به لحاظ مقام غیبی خود هیچ بروز و ظهوری نداشته و متعین و متصف به صفتی نمیگردد، از این جهت هیئتی روحانی نیز ندارد ولکن این حقیقت فیض اقدس به جهت ظهور خود در اسما و صفات به هیئت و شکل کُراتی است که برخی از آنها محیط بر برخی دیگر میباشد، پس اگر حقیقت فیض اقدس به عنوان یک نقطه لحاظ شود، این حقیقت، خود را بسط داده و به صورت سطوحی در میآید. این کُرات الهی دستهای از کرات میباشند که در صقع ریوبی لحاظ میشوند که توپُر هستند. توپُری و انباشتگی کمالات کرات الهی، سبب میشود که این کرات از احاطه و اشتمال بیشتری برخوردار باشند و ازاینرو، بسط و ظهور آنها نیز بیشتر است و کاملترین احاطه را خواهند داشت.[۱۱]
پانویس
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۲۵۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۷، ص۱۰۷؛ همدانی، مقامات عارفان، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۶؛ همدانی، تمهیدات، ص۱۷۲.
- ↑ آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، ص۱۱۸؛ ابنترکه اصفهانی، چهارده رساله، ص۲۷؛ شیرازی، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص الحکم، ص۳۱۶.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۳۷ و ۸۳؛ آداب الصلاة، ص۹۵ و ۲۹۶؛ شرح چهل حدیث، ص۹۵ و ۲۸۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۳۹ و ۷۲؛ شرح دعای سحر، ص۸۵ و ۹۳-۹۴؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۴۸.
- ↑ قمی، اسرار العبادات و حقیقة الصلوة، ص۱۷۶؛ الأربعینیات لکشف انوار القدسیات، ص۲۴۷؛ فرغانی، منتهی المدارک، ج۱، ص۴۶۰ و ۴۷۱؛ یزدانپناه، فروغ معرفت، ج۱، ص۵۹۸.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۲۶ و ۵۴۴.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۳۷ و ۶۹؛ یزدانپناه، فروغ معرفت، ج۱، ص۵۹۹.
- ↑ امامخمینی،، مصباح الهدایة، ص۳۷.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۳۷؛ یزدانپناه فروغ معرفت، ج۱، ص۶۰۳.
- ↑ قمی، الاربعینیات لکشف انوار القدسیات، ص۲۴۷)
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۴۵-۴۶؛ یزدانپناه، فروغ معرفت، ج۱، ص۶۰۵-۶۰۶.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۳۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۱۵-۳۱۶.
منابع
- ابنترکه اصفهانی، صائن الدین، چهارده رساله، فارسی، تصحیح موسوی، تهران، نشر رضایی، ۱۳۵۱ش.
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- آملی، حیدر، المقدمات من کتاب نص النصوص، تصحیح هانری کربن، تهران، انتشارات توس، ۱۳۷۳ش.
- شیرازی، رکن الدین، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، تصحیح رجبعلی تهرانی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- فرغانی، سعیدالدین، منتهی المدارک، بیروت، دار الکتب، ۱۴۲۸ق.
- قمی، قاضی سعید، اسرار العبادات و حقیقة الصلوة، تصحیح سبزواری، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹ش.
- قمی، قاضی سعید، الاربعینیات لکشف انوار القدسیات، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۱ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- همدانی، سیدعلی، مقامات عارفان، تهران، نشر مستوفی، ۱۳۷۰ش.
- همدانی، عین القضات، التمهیدات، تحقیق عفیف عسیران، انتشارات منوچهری، تهران، ۱۳۷۳ش.
- یزدانپناه، یدالله، فروغ معرفت در اسرار خلافت و ولایت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۵ش.
نویسنده: باقر صاحبی