پرش به محتوا

رابطه انسان و عالم

از ویکی امام خمینی

رابطه انسان با عالم، انسان واسطه فیض میان خداوند و عالم هستی است.

اهمیت و جایگاه انسان و عالم

اهل معرفت درباره جایگاه انسان در نظام آفرینش و اینکه انسان از جهتی جزء عالم و از جهت دیگر، خود عالمی جدا می‌باشد و عالم نسخه مفصل و عالم کبیر و انسان نسخه مجمل و عالم صغیر می‌باشد، در آثار خویش مطالب فراوانی بیان کرده‌اند و معتقدند انسان در رابطه با عالم، همانند روح عالم و علت غایی آفرینش می‌باشد.[۱] امام‌خمینی نیز در آثار عرفانی خویش به رابطه انسان و عالم پرداخته و مباحثی نظیر خلافت انسان در عالم، غایت انسان در هستی و سریان انسان در همه عوالم را از جمله ثمرات این رابطه می‌داند.[۲]

خلافت انسان در عالم

اهل معرفت معتقدند خلافت انسان نسبت به عالم، همان وساطت فیض الهی است، در واقع، خلیفه خدا واسطه فیض میان خدا و عالم هستی است.[۳] امام‌خمینی در بیان خلافت انسان در عالم هستی، معتقد است خلافت هنگامی برای انسان حاصل می‌شود که به مقام بقای بعد از فنا رسیده باشد. در این تصرف و تدبیر عالم و وساطت فیض برای او محقق می‌گردد؛ زیرا انسان موجودی حقی و خلقی و کون جامع است همه حضرات را در خود دارد و صاحب مقام جمعی است.

ازاین‌رو در ملأ اعلی وقتی خداوند به ملائکه اعلام می‌کند می‌خواهد برای خود خلیفه برگزیند، در پاسخ اعتراض ملائکه و در مقام تبیین شایستگی انحصاری انسان به مقام خلافت الهی مسئله تعلیم جمیع اسماء را مطراح می‌سازد «علم آدم الاسماء کلّها» و با توجه به عبارت «کلّها»، مبنی بر اینکه خداوند همه اسم‌ها را به انسان تعلیم داده است، کاملاً روشن می‌شود. انسان صاحب مقام جمعی و مظهر اسم جامع است که همه اسماء را در خود دارد و این همان سرّ خلافت است.[۴]

انسان غایت هستی

در نگاه اهل معرفت نسبت انسان با عالم و هستی همانا علت غایی است؛ یعنی غایت اصلی از خلق عالم، انسان کامل است و مقصود خداوند از ایجاد عالم، استجلای خود بود؛ یعنی دیدن کمالات خود در آینه انسان، ازاین‌رو غایت اصلی از خلقت عالم، انسان می‌باشد.[۵] امام‌خمینی نیز در بیان اینکه انسان غایت هستی نظام آفرینش می‌باشد، معتقد است همه نظام هستی از عالم ملک و فلکیات و عنصریات و جوهریات، همه مقدمه وجود انسان می‌باشند؛ البته بنابر نظر امام‌خمینی این مطلب که انسان غایت آفرینش عالم است، در افعال جزئیه و نظر به مراتب وجود است و الّا در افعال مطلق حق‌تعالی غایتی جز ذات مقدس او نیست.[۶]

به اعتقاد امام‌خمینی همچنان که انسان، غایت ایجادی عالم است، غایت پایان عالم نیز هست، به این معنا که رجوع عالم به واسطه اوست، ایشان برای اثبات این مطلب به دو مبنای عرفانی تمسک می‌کند؛ نخست این که موجودات به عنوان قوا و متفرعات وجود انسان کامل هستند و همچنان که از آغاز و ایجاد آنها در مرتبه غیب به واسطه ربّ انسان کامل است در مرتبه شهادت و عالم طبیعت به واسطه خود انسان کامل می‌باشد. دوم این که انسان کامل به مقام فنا و بقای بعد از فنا رسیده و رجوع به او، رجوع الی الله است و این همان حقیقت قیامت کبری در عالم اعیان است که رجوع این مظاهر به اصل خود و استهلاک نورشان در نور حق‌تعالی به واسطه انسان کامل است.[۷]

سریان انسان در همه عالم

در نگاه عرفا انسان کامل در همه ماسوای‌الله و عالم هستی حضور و سریال دارد و عالم و موجودات آن همه مظهر و شان انسان کامل می‌باشند.[۸]

امام‌خمینی نیز معتقد است؛ حقیقت انسان کامل، ساری و جاری در مراتب عالم است و انسان کامل به منزله روح و لبّ عالم می‌باشد و عالم به منزله قوا و فروع انسان است، هرچند به این کیفیت سریانی انسان، کسی جز اولیا و کمّل دست پیدا نمی‌کند. امام‌خمینی با استشهاد به روایتی درباره حقیقت سریانی انسان در عالم هستی معتقد است انسان کامل روح و نفس خود را تسلیم حق کرده است، و در مقابل حق‌تعالی به او روح، نفس و جسم کل عطا کرده است..[۹]

پانویس

  1. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۶۷؛ رسائل، ص۲۷؛ رسالة نقش الفصوص، ص۱-۲؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۹۲ و ۳۵۵؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۲، ص۳۲.
  2. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۴۷ و ۱۹۶-۱۹۷؛ آداب الصلاة، ص۱۴۰، ۲۶۲ و ۲۷۶؛ شرح دعای سحر، ص۷ و ۷۸؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۷-۴۸؛ شرح چهل حدیث، ص۶۳۵؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویة، ص۶۰ و ۱۰۹.
  3. ابن‌عربی، رسائل، ۲۷؛ رساله نقش الفصوص، ص۲-۳؛ جامی، نقد النصوص، ص۸۹؛ قونوی، تبصرة المبتدی، ص۸۸-۹۰.
  4. امام‌خمینی، شرح دعای سحر، ص۷؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۴۷؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ۴۷-۴۸؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۷۵-۳۷۶؛ اسرار ملکوت، ج۱، ص۵۱-۵۲.
  5. جامی، نقد النصوص، ص۹۶؛ ۱۰۰-۱۰۱؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۵۰-۳۵۳.
  6. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۲۶۲-۲۶۳.
  7. امام‌خمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویة، ص۱۰۹؛ آداب الصلاة، ص۲۷۶؛ مصباح الهدایه، ص۸۲-۸۳؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۷۶-۳۷۹.
  8. قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۱۱۸-۱۱۹؛ جامی نقد النصوص، ص۹۱؛ آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۳۸۳.
  9. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۶۲-۶۳ و ۸۹-۹۰؛ مصباح الهدایه، ص۱۸؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه؛ ص۶۰؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۲، ص۵۸-۵۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۷۸-۳۷۹.

منابع

  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، رساله نقش النصوص، تهران، نشر مولی، ۱۳۸۲ش.
  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، رسائل‌ابن‌العربی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • آملی، سیدحیدر، تفسیر محیط الاعظم والبحر الخضم، تحقیق سیدمحسن موسوی، قم، مؤسسه فرهنگ و نشر نور علی نور، ۱۴۲۲ق.
  • آملی، سیدحیدر، جامع الااسرار و منبع الانوار، تحقیق هانری کربن، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ش.
  • جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه و تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
  • صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
  • صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
  • قونوی، صدرالدین، تبصرة المبتدی، قم، نشر آیت اشراق، ۱۳۸۸ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.

نویسنده: باقر صاحبی