پرش به محتوا

سیدشهاب‌الدین حسینی

از ویکی امام خمینی
سیدشهاب‌الدین حسینی
اطلاعات فردی
نام کاملسیدشهاب‌الدین حسینی
اطلاعات علمی
استادانامام‌خمینی
محل تحصیلحوزه علمیه قم
سایراز مبارزان پیش از انقلاب
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم پهلوی، فعال در نهضت امام‌خمینی
اجتماعیفعالیت‌های تبلیغی در همدان، سقز و...


سیدشهاب‌الدین حسینی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

زادگاه و تحصیل

سیدشهاب‌الدین حسینی در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش از عالمان قم و از شاگردان امام‌خمینی بود و جایگاه او نزد امام‌خمینی به‌اندازه‌ای بود که یک بار امام‌خمینی خطاب به او فرمود: «شما درس من نیایید، من ناراحت می‌شوم»، ولی علی‌رغم آن، در درس امام‌خمینی حضور می‌یافت. درباره تاریخ و محل تولد سیدشهاب‌الدین حسینی اطلاعاتی در دست نیست و او در مصاحبه‌ای با حریم امام به موارد فوق و همچنین تحصیلات خود اشاره نکرده است. به همین علت درباره استادان او در دوره مقدمات و سطح هم اطلاعاتی وجود ندارد. با استناد به محتوای مصاحبه و نسبت پدرش با امام‌خمینی، می‌توان احتمال داد که چون پدرش از مدرسان حوزه علمیه قم بود، سیدشهاب‌الدین حسینی بخشی از دروس را نزد وی خوانده است. حسینی همراه با پدرش در درس‌های امام‌خمینی شرکت می‌کرد.[۱] ولی درباره سال‌های دقیق حضور او در درس امام‌خمینی اطلاعاتی در دست نیست. با استناد به مصاحبه فوق، می‌توان احتمال داد که در سال‌های ۱۳۴۰-۱۳۴۳ ش در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی در مسجد اعظم حضور می‌یافته است.

فعالیت مبارزاتی

سیدشهاب‌الدین حسینی از دوران نوجوانی به تبلیغ می‌پرداخت. او در سخنرانی‌هایش از امام‌خمینی تجلیل می‌کرد. به‌ویژه در مسجد امام حسن عسگری(ع) قم به سخنرانی می‌پرداخت و به صراحت از محمدرضا شاه انتقاد می‌کرد. بر اثر این فعالیت‌ها در قم دستگیر و در شهربانی زندانی شد. پس از آزادی به فعالیت‌هایش ادامه داد و به همین علت مدتی مخفی بود. پس از آن، از سوی آیت‌الله سیدصادق روحانی به همدان اعزام شد و در آن شهر در سخنرانی‌هایش اعلامیه‌های امام‌خمینی و دیگر روحانیان مبارز را قرائت می‌کرد. به سبب این سخنرانی‌ها در همان‌جا دستگیر و به شهرستان سقز تبعید شد. در آن دوران با حسین نوری همدانی، شیخ علی تهرانی، مرتضی فهیم کرمانی، سیدمحمد احمدی فروشانی و سیدعلی‌اصغر دستغیب هم‌تبعیدی بود.[۲] سخنرانی‌های او در همدان و در انتقاد صریح از شاه باعث شد تا مورد تجلیل روحانیان شاخص قرار گیرد و ازجمله از سوی سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی به تبریز دعوت شد.[۳] او همچنین به شهرهای بانه و ارومیه سفر کرد. علاوه بر آن با حضور در مساجد سقز، به فعالیت‌های سیاسی ادامه می‌داد.[۴] یک بار نیز وقتی جمعی از طلاب حوزه علمیه قم برای دیدار با او و دیگر روحانیان تبعیدی به سقز رفته بودند، همراه با آنان در حسینیه‌ای در آن شهر حضور یافت و سیدمحمد احمدی فروشانی در آن مجلس به سخنرانی پرداخت. این فعالیت‌ها باعث شد تا تحت مراقبت قرار گیرد.[۵]

حسینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های تبلیغی خود ادامه داد و از پذیرش مسئولیت‌های دولتی و حکومتی سر باز زد.[۶]

پانویس

  1. «سیدشهاب‌الدین حسینی: من جوانی و نیروی خودم را در اختیار نهضت امام و انقلاب گذاشتم»، ۱۲-۱۳.
  2. «سیدشهاب‌الدین حسینی: من جوانی و نیروی خودم را در اختیار نهضت امام و انقلاب گذاشتم»، ۱۲-۱۳.
  3. «سیدشهاب‌الدین حسینی: من جوانی و نیروی خودم را در اختیار نهضت امام و انقلاب گذاشتم»، ۱۲-۱۳.
  4. «سیدشهاب‌الدین حسینی: من جوانی و نیروی خودم را در اختیار نهضت امام و انقلاب گذاشتم»، ۱۲-۱۳.
  5. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب۳۵، ۲۲۵-۲۲۷.
  6. «سیدشهاب‌الدین حسینی: من جوانی و نیروی خودم را در اختیار نهضت امام و انقلاب گذاشتم»، ۱۲-۱۳.

منابع

  • «سیدشهاب‌الدین حسینی: من جوانی و نیروی خودم را در اختیار نهضت امام و انقلاب گذاشتم» (۱۳۹۸)، هفته‌نامه حریم امام، سال هفتم، شماره ۳۶۶، ۵ اردیبهشت.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳۵: حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمحمد احمدی فروشانی (۱۳۸۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.