سیدفضلالله خوانساری
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | سیدفضلالله خوانساری |
| تاریخ تولد | ۱۲۹۰ش |
| زادگاه | خوانسار |
| خویشاوندان سرشناس | سیدعلیاکبر خوانساری (پدر) و سیداحمد خوانساری (پدرزن) |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | امامخمینی، سیداحمد خوانساری، محمدعلی شاهآبادی |
| محل تحصیل | حوزه علمیه خوانسار، اصفهان و قم |
| فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
| سیاسی | همراهی با نهضت امامخمینی |
| اجتماعی | امام جماعت مسجد سجاد تهران |
سیدفضلالله خوانساری، از شاگردان درس فلسفه امامخمینی.
زادگاه و خاندان
سیدفضلالله در ۱۲۹۰ش در خوانسار متولد شد.
پدرش آقا سیدعلیاکبر خوانساری از عالمان خوانسار و مادرش نیز دختر سیدیوسف خوانساری و خواهر آیتالله سیداحمد موسوی خوانساری بود.
تحصیل
سیدفضلالله خوانساری مقدمات را در شهر خوانسار و نزد استادان آنجا فراگرفت. آنگاه به اصفهان رفت و مدت یک سال در حوزه علمیه آنجا به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.
درباره استادان او در خوانسار و اصفهان گزارشی در دست نیست. وی سپس در سال ۱۳۰۷ش راهی قم شد و به تکمیل تحصیلات خود در آن شهر پرداخت.
او مدت دو سال در درس خارج فقه و اصول آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد و پس از درگذشت ایشان، به حوزه درس آیتالله سیدمحمد حجت کوهکمری راه یافت و یک دوره درس خارج اصول را پیش ایشان خواند. همزمان در درسهای خارج فقه و اصول آیتالله سیداحمد خوانساری شرکت میکرد و مدت نوزده سال از درسهای ایشان بهره برد. در آن مدت در درسهای فلسفه و علوم عقلی و فلکیات ایشان هم بهره میبرد.[۱] وی سپس به شرف دامادی داییاش آیتالله خوانساری درآمد.[۲] سیدفضلالله خوانساری مدتی نیز در درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری شرکت کرد.[۳]
او در کنار درسهای فوق، در بحثهای عرفانی و فلسفی آیتالله شیخ محمدعلی شاهآبادی هم بهرهمند شد.[۴] سیدحمید روحانی در فهرست شاگردان امامخمینی، او را یکی از شاگردان امامخمینی نام میبرد[۵] و با توجه به اینکه این فهرست به تأیید امامخمینی رسیده است.[۶] همچنین باقری بیدهندی او را یکی از شاگردان امامخمینی نامیده است،[۷] بنابراین قطعاً میتوان او را یکی از شاگردان درسهای امامخمینی نامید، ولی درباره درسهایی که نزد امامخمینی خوانده است، گزارشی در دست نیست. میتوان احتمال داد که سیدفضلالله خوانساری از درسهای اخلاق امامخمینی که در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه و در روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته برگزار میشد، شرکت میکرد. همچنین میتوان او را از شاگردان درس فلسفه امامخمینی دانست.
فعالیت سیاسی و اجتماعی
فضلالله خوانساری که داماد آیتالله سیداحمد موسوی خوانساری بود،[۸] پس از اتمام تحصیلات به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در مسجد سجاد آن شهر پرداخت.[۹]
با آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ش، از روحانیان فعال تهران بود. در آستانه عید نوروز ۱۳۴۲ که مصادف با سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) بود، همراه با جمعی از روحانیان تهران با اعلام اینکه «حوادث ناگواری بر اسلام و مسلمین وارد شده و موجب تأثیر شدید گردیده»، اعلام کردند که جلوس عید نخواهند داشت.[۱۰] او در جریان اجتماع روحانیان سراسر کشور در تهران در مرداد ۱۳۴۲ و در اعتراض به دستگیری و حبس امامخمینی، به نمایندگی از آیتالله سیداحمد خوانساری در جلسات آنان شرکت میکرد و پیام برخی از مراجع را درباره نحوه تعامل با حکومت پهلوی به آیتالله خوانساری میرساند.[۱۱]
تبعید امامخمینی به ترکیه و نگرانی مردم و مراجع درباره سرنوشت ایشان باعث شد برخی از مراجع درصدد اعزام نمایندگانی به ترکیه برای دیدار با امامخمینی و اطلاع از وضعیت ایشان برآیند. در این زمینه در نهایت سیدفضلالله خوانساری انتخاب شد.[۱۲] و او برای دیدار با امامخمینی عازم ترکیه شد. وی در ۲۹ آذر ۱۳۴۳ در استانبول با امامخمینی دیدار کرد[۱۳] و مدت پنج روز در استانبول در خدمت امامخمینی بود و همراه با ایشان از اماکن تاریخی استانبول و مساجد معروف آن شهر دیدن کرد[۱۴] و در این دیدار برخی از وسایل شخصی امامخمینی (لباس، کتابها و...) به ایشان تقدیم شد.
خوانساری در همان دیدار، امامخمینی را در جریان تحولات ایران ازجمله دستگیری و حبس سیدمصطفی خمینی قرار داد. او در بازگشت دستوراتی را از ایشان دریافت کرد.[۱۵] و گزارشی از این دیدار را به علمای نجف اشرف ارسال نمود. در این گزارش، از وضعیت روحی و جسمی امامخمینی سخن گفت و در پایان تأکید کرد باید «بعد از مراجعت، فعالیت همه متمرکز شود در جهت استخلاص ایشان و از علمای عراق هم بدین منظور کمک شود».[۱۶]
بر اساس گزارشگر ساواک که همواره همراه خوانساری بود، خوانساری گزارش فوق را که با توضیحات اجمالی امامخمینی هم همراه بود، شخصاً از طریق پست ترکیه به عراق فرستاد. او آنگاه در ۵ دی از طریق بیروت به کشور بازگشت.[۱۷]
وی در بازگشت از ترکیه برخی از نامههای امامخمینی را به ساواک تحویل داد، ولی از تحویل وکالتنامه امامخمینی به شهابالدین اشراقی سر باز زد. به گفته اشراقی، او بهعمد نامههای دیگر را به ساواک تحویل داده بود تا اعتماد مسئولان ساواک را جلب کند و وکالتنامه فوق را از دید آنان پنهان سازد و به اشراقی برساند. با این ترفند، اشراقی توانست تا با عزیمت امامخمینی از ترکیه به نجف اشرف، «تشکیلات ایشان را در قم» نگه دارد.[۱۸] وی برای اینکه این وکالتنامه به دست نیروهای حکومت پهلوی نیفتد، آن را در کتاب مفاتیح جاسازی کرده بود.[۱۹] او که مناسبات حسنهای با دربار پهلوی داشت، در مواردی در رفع برخی از گرفتاریهای انقلابیون یا منسوبان آنان نقش ایفا میکرد. وقتی سیدمرتضی پسندیده در سال ۱۳۴۳ش برای دیدار با امامخمینی درصدد عزیمت به ترکیه برآمد، به سیدفضلالله خوانساری متوسل شد و او هم موفق شد اجازه چنین ملاقاتی را دریافت کند.[۲۰]
همچنین وقتی علیاکبر ناطق نوری توسط نعمتالله نصیری رئیس ساواک، به خلع لباس تهدید شد، به کمک فضلالله خوانساری از این تهدید رهایی یافت.[۲۱]
پانویس
- ↑ شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۴۴۹-۴۵۰.
- ↑ شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۴۴۹-۴۵۰؛ یاران امام به...، کتاب ۴۶، ص۳۰۸.
- ↑ انصاریان خوانساری، مرزبان ایمان و یقین آیتاللهالعظمی حاج سیدمحمدتقی خوانساری، ص۳۷۵.
- ↑ شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۴۴۹-۴۵۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی در ایران، ج۱، ص۶۴.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی در ایران، ج۱، ص۶۰.
- ↑ باقری بیدهندی، «بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آیتالله العظمی حاج آقا روحالله خمینی»، ص۱۳۲.
- ↑ یاران امام به...، کتاب ۴۶، ص۳۰۸.
- ↑ یاران امام به...، کتاب ۴۶، ص۳۰۸.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۸.
- ↑ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۸، ۱۳۸۷، اعلام اصفهان، ص۳۶۵-۳۶۶.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۲۹.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی در ایران، ج۲، ص۵۱-۵۲.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی در ایران، ج۲، ص۵۱-۵۵.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی در ایران، ج۲، ص۵۱-۵۵.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۰۷.
- ↑ «خاطراتی...» ، ص۱۲۴.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ص۲۴۶.
- ↑ خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری، ج۱، ص۹۸-۹۹.
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۲ و ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- انصاریان خوانساری، محمدتقی (۱۳۹۵)، مرزبان ایمان و یقین آیتاللهالعظمی حاج سیدمحمدتقی خوانساری، قم، انصاریان.
- باقری بیدهندی، ناصر(۱۳۶۸)، «بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آیتالله العظمی حاج آقا روحالله خمینی»، ماهنامه نور علم، دوره سوم،شماره ۳۱، تیر.
- جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، ج۲، قم، انصاریان.
- «خاطرات» (۱۳۷۲)، فصلنامه یاد، شماره ۳۱ و ۳۲، تابستان و پاییز.
- خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری (۱۳۸۴)، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امامخمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
- شریفرازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۴، تهران، اسلامیه؛ طباطبایی، سیدفاطمه، اقلیم خاطرات، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶: آیتالله شیخ شهابالدین اشراقی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.