شک
شک، به معنای حالتی درونی و نفسانی ناشی از تردید است که بر انسان عارض شده و سبب سستی و ضعف ایمان او میشود. امامخمینی با رویکرد اخلاقی به بحث از شک، حقیقت، مراتب، جایگاه، آثار و راههای درمان پرداخته است.
اهمیت و جایگاه شک
شک در اصطلاح اخلاقی به معنای حالتی درونی و نفسانی ناشی از تردید است که بر انسان عارض شده و سبب سستی و ضعف ایمان او میشود.[۱] قرآن کریم برخی افراد را به علت شک داشتن سرزنش کرده و شک را نوعی پلیدی میداند. شک در نگاه علمای اخلاق نوعی قضاوت و داوری درباره عقاید و ارزشهای اخلاقی است که بر مبنای آن امکان دستیابی به معرفت اخلاقی مورد چالش و مناقشه قرار میگیرد، ازاینرو، علمای اخلاق به بحث از شک، حقیقت جایگاه مراتب، اقسام، آثار و راههای درمان آن پرداختهاند.[۲] امامخمینی نیز در آثار خویش با رویکرد اخلاقی به بحث از شک، حقیقت مراتب، جایگاه، آثار و راههای درمان آن پرداخته است.[۳]
حقیقت و مراتب شک
علمای اخلاق و اندیشمندان اسلامی درباره حقیقت شک و مراتب آن آراء متفاوتی دارند.[۴] امامخمینی حقیقت شک را خاضع نشدن پیش حق و قبول نکردن و عدم تسلیم و احتجاب نفس از عیوب باطنی و مرض قلبی میداند و معتقد است اگر کسی دارای علوم رسمی باشد و از حقیقت علم و آثار آن خالی باشد، چه بسا در تمام مدت عمر خود در براهین و مقدمات علمی باشد و برای هر یک از معارف الهی براهین اقامه کند ولی علوم در قلبش هیچ تأثیری ندارد بلکه شک او زیادتر خواهد شد. امامخمینی با بیان اینکه هویت شک، همان ر جس است، معتقد است نفی شک مستلزم نفی عیوب قلبی و قالبی است، بلکه مستلزم نوعی عصمت است؛ ازاینرو نفی شک و تطهر قلب از ارجاس و خباثتهای عالم طبیعت و ظلمت انانیت از جمله عوامل رسیدن به مقامات عالیه است.
ایشان معتقد است شک نوعی القائات و وسوسههای شیطانی است که اگر قلب انسانی متوجه عالم دنیا شود، القائات شیطانی در آن رسوخ کرده و منشاء تخیلات باطل و اوهام خبیث میگردد و شک وسوسه در وجود انسان سرایت میکند و ایمان و عقاید او را سست میکند. امامخمینی با اذعان به اینکه مقابل شک، تسلیم است، در این زمینه کلام برخی علمای اخلاق که گفتهاند شأن نفوس وهمی حکم قطعی نیست بلکه شأن آنها شک است را نقد کرده، معتقد است نفوس وهمی در تمام اشیا شک نمیکنند بلکه گاهی هم جزم دارند و گاهی هم انکار و جحود میکنند و ممکن است که تسلیم حق نشدن، خود نوعی ملازم با شک باشد و شاید مراد از شک، خلاف یقین باشد که همان حالت تردید است.[۵]
مراتب شک
امامخمینی برای شک مراتبی بر شمرده است:
- شک جلی: که تزلزل در عقاید ظاهری است (مثل اینکه در وجود خدا یا نبوت شک کند).
- شک خفی: که تزلزل در معارف و اسرار توحید و تجرید و تفرید است (یعنی ناتوانی قلب در شهود باطنی معارف الهی).
- شک أخفی: یعنی حالت تلوین و عدم تمکین در مقامات و معارف الهی (یعنی ناتوانی قلب در ثبات و دوام شهور باطنی این معارف).[۶]
آثار شک
علمای اخلاق با استناد به برخی روایات به برخی آثار شک از جمله نابودی ایمان، فساد دین، حقارت و بیاثر نمودن اعمال پرداختهاند.[۷] امامخمینی نیز با توجه به برخی روایات به آثار شک اشاره کرده است از جمله:
- شک در عقاید: به باور امامخمینی کسی که کوردل و کورچشم است، نظام عالم هستی و نظام آن را با اتقان خاصی که دارد مورد شک قرار داده و در آیات الهی شک و توحید حقتعالی را منکر میشود.[۸] و تا زمانی که در قلب او شک جای دارد به حقیقت «لاموثر فی الوجود الا الله» ایمان نمیآورد.[۹]
- شک در قضا و قدر الهی: به اعتقاد امامخمینی انسانی که قلبش پُر از شک و شبهه است، اگر مصبیتی بر او وارد شود، در مقابل حوادث صبر پیشه نمیکند و نسبت به قضای الهی و عدل آن دچار شک و تزلزل میشود.[۱۰]
- شک در طهارت و وضو: انسانی که میتواند با یک بار آب وضو بگیرد در چندین مرحله و دفعات به شستن دست و صورت میپردازد که در این حالت علاوه بر شک و وسوسه و تزلزل دچار بدعت و کار حرام شده و وضوی او باطل است، و اینکه در طهارت و وضو شک میکند و مکرر وضو میگیرد از تدلیسات و وسوسهها و القائات شیطانی و تسویلات نفس انسانی میباشد.[۱۱]
درمان شک
علمای اخلاق برای رفع و درمان شک امور متعددی را بر شمردهاند از جمله بیاعتنائی به شک، مطالعه آیات الهی و تفکر مدام و پیوسته، سبب رفع شک میشود.[۱۲] امامخمینی نیز به برخی راههای درمان شک اشاره کرده است از جمله:
- پرهیز از مجادلات: یکی از راههای درمان شک، پرهیز از مجادلات کلامی و دین شناختی است خصوصاً وقتی که در مقام جدل و تخاصم با انگیزه برتری میباشد. این پرهیز از مجادله سبب میشود شک از قلب بیرون رود.
- بیاعتنانی به شک: به باور امامخمینی، این بیاعتنایی، از معالجات مهمی است که در همه امراضی که از القائات شیطان است، نظیر شک و وسوسه، به کار میآید.[۱۳]
پانویس
- ↑ دستغیب، قلب سلیم، ج۱، ص۱۳۳؛ فعالی، معرفتشناسی در قرآن، ص۱۹۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۷۶.
- ↑ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۷۷؛ نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۷۵؛ معراج السعادة، ص۱۱۱؛ کارد، معرفت اخلاقی، ص۲۷۲؛ زمانی، شکاکیت در معرفت شناسی معاصر، ص۹۶-۹۷؛ طباطبائی، المیزان، ج۵، ص۶۲۰؛ فعالی، معرفتشناسی در قرآن، ص۱۹۴-۱۹۸.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۰۷؛ شرح چهل حدیث، ص۳۲۷؛ سرّ الصلاة، ص۲۷ و ۳۶؛ آداب الصلاۃ، ص۱۶۰.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ص۱۱۱؛ جامع السعادات، ج۱، ص۱۷۵؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۳؛ فعالی، معرفت شناسی در قرآن، ص۱۹۴-۱۹۸.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۹۹-۴۰۲؛ شرح چهل حدیث، ص۳۲۷؛ ۲۹۳-۳۹۴ و ۵۵۲-۵۵۳؛ آداب الصلاة، ص۱۶۰.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۰۷.
- ↑ ابنشعبه، تحف العقول؛ ص۲۷۵ و ۴۰۹؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۰۰؛ برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۷.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۹۷.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۴۵ و ۵۶۱.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۶۴.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۹۹-۴۰۳.
- ↑ آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص۵۷؛ دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۹۲؛ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۱۰.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۶۰؛ شرح چهل حدیث، ص۳۹۴.
منابع
- ابنشبعه، حسن، تحف العقول، قم، نشر آل علی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتب الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
- برقی، احمدبنمحمد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۰۰ق.
- دستغیب، عبدالحسن، قلب سلیم، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۸ش.
- دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۰ش.
- زمانی، علی، شکاکیت در معرفت شناسی معاصر، مجله نامه مقید، ۱۳۷۸ش.
- صدوق، محمدعلی، الخصال، قم، نسیم کوٹر، ۱۳۸۲ش.
- صدوق، محمدعلی، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر جهان، بیتا.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۱۴ق.
- عیاشی، محمدبنمسعود، تفسیر العیاشی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، ۱۳۸۰ق.
- فعالی، محمدتقی، معرفت شناسی در قرآن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۶ش.
- کارد، مک، معرفت اخلاقی، ترجمه ابوالقاسم فنایی، مجله نقد و نظر، ۱۳۷۸ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، اصول کافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- نراقی، ملااحمد، معراج السعادت، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۱ش.
- نراقی، مهدی، جامع السعادات، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۶۷م.
نویسنده: باقر صاحبی