پرش به محتوا

صاحب جواهر

از ویکی امام خمینی

محمدحسن شریف اصفهانی یا محمدحسن نجفی (۱۲۰۲-۱۲۶۶ق) پرآوازه به صاحب جواهر از فقیهان شیعه‌ی امامیه سده سیزدهم قمری در نجف بود. ایشان در روزگار خویش مرجعیت عامه شیعه را بر دوش گرفت و کارهای علمی، اجتماعی فراوانی انجام داد. از آثار قلمی او کتاب جواهرالکلام است که برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین اثر اوست. برای همین در میان بزرگان شیعه به صاحب جواهر شناخته می‌شود. امام‌خمینی این کتاب را بسیار ستوده و از نویسنده‌اش به نیکی و بزرگی یاد کرده است.

زندگی

تاریخ تولد صاحب جواهر دقیق روشن نیست؛ اما بر پایه برخی نشانه‌ها، نزدیکی‌های سال‌های ۱۲۰۲ق (۱۱۶۶ش) در نجف بوده است. نیاکان صاحب جواهر، در اصفهان می‌زیسته‌اند. جد سوم وی، شیخ عبدالرحیم شریف، از اصفهان به نجف رفت. پدرش محمدباقر نجفی و مادرش، همه از اهل دانش و فضل در نجف بوده‌اند.[۱]

صاحب جواهر خواندن و نوشتن را از خانه آغاز کرد و مقدمات را نزد استادانی چون، شیخ حسن آل محی‌الدین، شیخ قاسم آل محی‌الدین، سیدحسین شَقْرایی عامِلی فرا گرفت. سپس از درس‌های سیدمحمدجواد عاملی، شیخ جعفر کبیر و پسرش شیخ موسی کاشف الغطا بهره‌مند شد.[۲] همچنین از عالمان و استادان پرآوازه‌ی دیگری همچون: سیدمحمد مجاهد، سیدبحرالعلوم و وحید بهبهانی بهره گرفت.[۳] تااین‌که با تلاش و پشتکاری که داشت، توانست در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد برسد و نگارش کتاب «جواهر الکلام» را آغاز کند.[۴]

صاحب جواهر شاگردان بسیاری نیز پرورش داد که بیشتر آنها خود از عالمان برجسته و سرشناس شدند و در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و به جایگاه مرجعیت رسیدند.[۵] ایشان در کنار کارهای علمی، کنش‌های اجتماعی فراوانی هم داشت. بیشتر بین مردم بود و دست نیازمندان را می‌گرفت و به کارهای خیر و همگانی همت می‌گماشت. ازجمله: حفر چاهِ آب و وقف آنها برای همگان، ساخت نهر از سر شاخه‌های فرات در دوران کم‌آبی.[۶]

از صاحب جواهر آثار قلمی بسیاری نیز به یادگار مانده است، [۷] که برجسته‌ترین آنها مجموعه‌ی «جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام» است. این کتاب منبعی جامع در فقه استنباطی بوده که همانند آن تاکنون نگارش نشده است. او در ۲۵ سالگی نگارش آن را آغاز و نزدیک به سی سال از زندگی خویش را برای آن گذاشت. برای همین برخی او را شیخ الفقهاء نامیده‌اند.[۸] این کتاب سرانجام سال ۱۲۵۷ق به پایان رسید.[۹]

از دیدگاه‌های برجسته‌ی صاحب جواهر، در موضوع ولایت فقیه است. وی در جای‌جای کتاب جواهر الکلام به ولایت فقیه و اختیارات فقیه اشاره کرده و بر این باور است که اگر ولایت عامه فقیه نباشد، بسیاری از کارهای مربوط به شیعیان معطل می‌ماند.[۱۰] صاحب جواهر کسانی را که درباره ولایت فقیه دودل هستند، نکوهش کرده و می‌نویسد: این کسان مزه‌ی فقه را نچشیده و از فرمایش ائمه(ع) چیزی نچشیده و نفهمیده‌اند.[۱۱]

مرجعیت شیعه پس از صاحب جواهر جایگاه ویژه‌ای یافت و شیخ مرتضی انصاری به سفارش ایشان و پذیرش همگانی مردم، جانشین صاحب جواهر شد.[۱۲] سرانجام محمدحسن نجفی، صاحب جواهر، چهارشنبه ۱ شعبان سال ۱۲۶۶ق (برابر با ۲۲ خرداد ۱۲۲۹ش)، نزدیک به ۶۵ سالگی در نجف درگذشت و پیکرش را در آرامگاهی که خود کنار مسجدش آماده کرده بود، به خاک سپردند. هم‌اکنون آرامگاهش در محله عماره‌ی نجف محل احترام است.[۱۳]

صاحب جواهر از دیدگاه امام‌خمینی

امام‌خمینی به صاحب جواهر بسیار باور داشت و می‌گفت او از عالمان و فقیهان بزرگ و کم‌مانند دوره‌های تاریخ شیعه بوده است. ایشان فقه صاحب جواهری را هم قبول داشت و از جواهر بحث می‌کرد. («سه دهه پس از امام، آیت‌الله مسعودی‌خمینی در گفت‌وگو با شفقنا»، پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه؛ شفقنا). امام‌خمینی همیشه از صاحب جواهر به بزرگی و نیکی یاد نموده و بر توجه به فقه جواهری سفارش کرده است.[۱۴] ایشان در سفارش به حوزه‌های علمیه گفته است: «من باز عرض می‌کنم که فقه را نباید فراموش کرد. فقه به همان صورتی که بوده است باید باشد. «فقه جواهری‏» باید تقویت شود».[۱۵] و در جای دیگر هشدار داده‌اند: «در مورد دروس تحصیل و تحقیق حوزه‌ها، این جانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی‌دانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است؛ ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهادند».[۱۶]

البته امام‌خمینی همانگونه که بر ارزش فقه جواهری و روش عالمان گذشته، به‌ویژه صاحب جواهر سفارش می‌کرد، بر روش‌های نو و نیازهای امروزی حوزه‌های علمیه نیز تأکید داشت و غفلت و دوری از نوآوری‌ها را جایز نمی‌دانست و می‌گفت: «البته در عین این‌که از اجتهاد «جواهری‏» به صورتی محکم و استوار ترویج می‌شود، از محاسن روش‌های جدید و علوم مورد احتیاج حوزه‌های اسلامی استفاده گردد.».[۱۷] ایشان در یکی از گفتگوهای خود درباره زمینه‌ها و تأثیرگذاران در شکل‌گیری انقلاب، کتاب جواهر الکلام را یکی از تأثیرگذاران انقلاب می‌داند.[۱۸] همچنین فراموشی و دوری حوزه‌های علمیه، علما و طلاب از سیره‌ی عالمانی همچون صاحب جواهر را از خطرات دانسته و گفته‌اند: «مبادا خدای نخواسته اشتغال به مبادی و مقدمات موجب شود که از غایت اصلی که ابقا و رشد تحقیقات علوم اسلامی، خصوصاً فقه به طریقه سلف صالح و بزرگان مشایخ.... همچون «صاحب جواهر»... بازدارد».[۱۹]

امام‌خمینی در دفاع از زندگی ساده و بدون تشریفات صاحب جواهر گفته است: «وقتی که در متأخرین از علما ملاحظه می‌کنیم می‌بینیم که «صاحب جواهر» یک همچو کتابی نوشته است که اگر صد نفر انسان بخواهند بنویسند شاید از عهده برنیایند و این کاخ نشین نبوده. آن طور که نقل می‌کنند در آن وقتی که ایشان این کتاب را نوشته‌اند... یک منزل محقر داشتند و... در آن هوای گرم نجف... مشغول تحریر «جواهر» بودند. از یک آدمی که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد این کارها نمی‌آید؛ طبع قضیه این است که نتواند.».[۲۰]

پانویس

  1. نجفی، جواهر الکلام، مقدمه، ج۱، ص۷؛ صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۴؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۸.
  2. رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۴؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۵۷؛ نجفی، جواهر الکلام، مقدمه، ج۱، ص۲۲.
  3. نجفی جواهری، جواهر الکلام، مقدمه، ص۲۲؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه، ص۲۵۲.
  4. رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۴؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۵۷.
  5. آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام ، ج۲، ص۳۰۵.
  6. نجفی جواهری، جواهر الکلام، مقدمه، ص۲۱.
  7. نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۸؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۶.
  8. رک: نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۳۷۵.
  9. آقابزرگ، الذریعه، ج۵، ص۲۷۵؛ رک: نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۳.
  10. نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.
  11. نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.
  12. آل محبوبه، ماضی النجف، ج۲، ص۱۳۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۱۹.
  13. قمی، فوائد الرضویه، ص۴۵۲.
  14. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ج‏۱، ص۱۹، ۲۰، ۳۹۱؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۷، ص۳۲۶؛ ج۱۹، ص۴۲؛ ج۱۸، ص۷۲؛ ج۲۱، ص۲۸۹.
  15. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج‏۱۸، ص۷۲.
  16. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج‏۲۱، ص۲۸۹.
  17. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۸۰.
  18. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج ۵، ص۲۷۱.
  19. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۷، ص۳۲۵.
  20. امام‌خمینی، صحیفه، امام ج۱۷ ص۳۷۵.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، دوم، ۱۴۰۳ق.
  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، نجف، حاج محمد رشاد عجینه، بی‌تا.
  • آل محبوبه، جعفر بن باقر، ماضی النجف و حاضرها، بیروت، دارالاضواء‫، ۱۹۸۶م.‬‬‬
  • امام‌خمینی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۴۰۹ق.
  • امام‌خمینی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، اول، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، صحیفه امام؛ تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه، قم، معارف اسلامی، اول، ۱۳۶۴ش.
  • صدر، حسن، تکمله امل الآمل، تحقیق حسینعلی محفوظ، عدنان دباغ، عبدالکریم دباغ، بیروت، دار المورخ العربی، بی‌تا.
  • قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویه، تهران، کتابخانه مرکزی، ۱۳۲۷ش.
  • مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام،  ۱۳۶۹ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش.
  • «سه دهه پس از امام، آیت‌الله مسعودی‌خمینی در گفت‌وگو با شفقنا»، پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه.