پرش به محتوا

عرض لازم

از ویکی امام خمینی

عرض لازم، عرضی است که از موضوع خود قابل انفکاک نبوده، دارای اقسامی چون لازم ماهیت، لازم وجود خارجی و لازم وجود ذهنی می‌باشد.

اهمیت و جایگاه عرض لازم

عرض لازم در اصطلاح منطق و فلسفه، عرضی است که انفکاکش از افراد موضوع ممکن نباشد.[۱] فلاسفه و اهل منطق در آثار خویش به بحث از عرض لازم، اقسام و جایگاه آن توجه داشته، به بررسی و تحلیل میان لازم وجود و لازم ماهیت پرداخته‌اند.[۲]

امام‌خمینی نیز در آثار فلسفی و اصولی خویش به بحث عرض لازم، اقسام و نتایج مترتب بر آن توجه داشته به تفسیر و تحلیل لازم وجود و لازم ماهیت پرداخته است.[۳]

اقسام عرض لازم

اهل منطق و فلاسفه عرض لازم را به سه قسم کلی تقسیم کرده‌اند و معتقدند، لازم شیء یا با نظر به نفس ماهیت و قطع نظر از خصوصیات خارجی است و یا با توجه وجود به وجود خارجی و وجود ذهنی است. بر این اساس سه نوع لازم تحقق دارد؛ لازم ماهیت مانند زوج بودن برای عدد چهار؛ لازم وجود خارجی، مانند حرارت برای آتش و لازم وجود ذهنی مانند اینکه حقیقت انسان کلی است.[۴]

امام‌خمینی نیز عرض لازم را به سه قسم تقسیم نموده است؛ لازم وجود خارجی، لازم وجود ذهنی، لازم ماهیت و معتقد است برخی گمان کرده‌اند که لازم وجودین، لازم ماهیت است؛ یعنی آنچه در دنباله وجودین است، لازم ماهیت نیز هست، در حالی که هنگام قطع نظر از لازم وجودین باز هم لازم ماهیت تحقق دارد، ایشان از لوازم ماهیت را زوجیت برای اربعه یا امکان می‌داند و مثال لازم وجود را حرارت برای آتش می‌داند.[۵]

معلل بودن لازم وجود

حکما و منطقیون اسلامی برخی لوازم عرضی را معلّل نمی‌دانند و معتقدند لوازم وجود در اینکه جعل میان آنها و ملزوماتشان محال است همانند لوازم ماهیت هستند.[۶] امام‌خمینی در بررسی معلّل بودن لوازم وجود در آثار خویش احتمالات مختلفی را بیان نموده است. ایشان در برخی عبارت خود تصریح می‌کند که نه تنها وجود، ذاتی ماهیت نیست که لوازم وجود نیز ذاتی ماهیت نیست و ماهیت برای اتصاف به وجود و لوازم آن نیازمند علت است.[۷] امام‌خمینی در برخی آثار خویش به معلّل بودن هر آنچه از سنخ وجود است پرداخته و معتقد است؛ لوازم وجود معلل به علت می‌باشند.[۸]

ایشان در مقایسه لازم وجود با لازم ماهیت، معتقد است حکم هر یک غیر از دیگری است؛ ازاین‌رو لوازم وجود همانند وجود نیازمند جعل و علت است؛ برخلاف لوازم ماهیت که متعلق هیچ جعلی قرار نمی‌گیرد و تعلیل بردار نیستند.[۹] امام‌خمینی، لازم وجود را از دو حیث مدّ نظر قرار می‌دهد؛ گاهی لازم وجود از آن حیث که وجود است مدّ نظر قرار می‌گیرد؛ در این صورت به حکم مجعول بودن هر وجود امکانی، لازم وجود هم مجعول خواهد بود. گاهی لازم وجود همه از آن حیث که لازم وجود است مدّ نظر قرار می‌گیرد، در این صورت، عنوان لازم وجود بودن محل بحث است، در این حالت، لازم وجود برای هر وجودی ذاتی است و جعلی نمی‌پذیرد.[۱۰]

پانویس

  1. یزدی، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۴۷؛ حلی، جوهر النضید، ص۳۷-۳۸؛ رازی، تحریر القواعد المنطقیه، ص۱۵۵-۱۵۶؛ سبزواری، شرح منظومه، ج۱، ص۱۷۴.
  2. ملاصدرا، مجموعه رسائل فلسفی، ص۳۶۶؛ الشواهد الربوبیه، ص۱۰۸؛ حلّی، جوهر النضید، ص۳۷-۳۸؛ فیض کاشانی، اصول معارف، ص۵۱؛ رازی، شرح مطالع الانوار، ص۷۰.
  3. امام‌خمینی، انوار الهدایة، ج۱، ص۷۴؛ الطلب والاراده، ص۷۰-۷۱؛ تنقیح الاصول، ج۲، ص۳۵۷؛ ج۳، ص۳۲۱-۳۲۲؛ جواهر الاصول، ج۳، ص۱۲۸؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۳۱-۳۲؛ تهذیب الاصول، ج۲، ص۲۹۵.
  4. یزدی، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۴۷ و ۲۴۸؛ جرجانی، التعریفات، ص۸۲؛ رازی، تحریر القواعد المنطقیه، ص۱۵۵-۱۵۶؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۱، ص۱۷۴.
  5. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۳۰-۳۱؛ تنقیح الاصول، ج۲، ص۳۵۷؛ ج۳، ص۳۲۱-۳۲۲؛ جواهر الاصول، ج۳، ص۱۲۸.
  6. ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۱۲۴؛ الشواهد الربوبیه، ص۱۰۸؛ مجموعه رسائل فلسفی، ص۳۶۶؛ رساله فی الحدوث، ص۱۰۲.
  7. امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۷۰.
  8. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ج۱، ص۷۴.
  9. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ج۱، ص۷۵.
  10. امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ص۷۰-۷۱؛ خمینی، تحریر اختیار، ج۳، ص۹۸۷.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۴۲۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، انوارالهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تنقیح الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی،۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تهذیب الأصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، جواهر الأصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • جرجانی، محمدبن‌علی، التعریفات، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۰ش.
  • حلّی، حسن‌بن‌یوسف، الجوهر النضید، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۱ش.
  • خمینی، سیدحسن، تحریر اختیار، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۹۸ش.
  • رازی، قطب‌الدین، شرح مطالع الانوار فی المنطق، قم، نشر کتبی نجفی، بی‌تا.
  • رازی، قطب‌الدین، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح الرسالة الشمسیه، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۸۶ش.
  • سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، تصحیح طالبی، نشر ناب، ۱۴۲۲ق.
  • فیض کاشانی، محسن، اصول معارف، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵ش.
  • ملاصدرا محمدبن‌ابراهیم، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلال آشتیانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الرسالة فی الحدوث، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۷۸ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مجموعه رسائل فلسفی، تهران، انتشار است حکمت، ۱۳۷۵ش.
  • یزدی، ملاعبدالله، الحاشیة علی تهذیب المنطق، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۵ق.

نویسنده: باقر صاحبی