پرش به محتوا

علی اشراقی

از ویکی امام خمینی
علی اشراقی
علی اشراقی
علی اشراقی
شناسنامه
نام کاملعلی اشراقی
نسبنوه دختری امام‌خمینی
زادروز۱۳۴۵ش
شهر تولدتهران
کشور تولدایران
خویشاوند سرشناسامام‌خمینی (پدربزرگ مادری)، شهاب‌الدین اشراقی (پدر) و صدیقه مصطفوی (مادر)
دیناسلام
مذهبشیعه
پیشهمهندس شهرسازی
اطلاعات سیاسی
پست‌هامدیر در شهرداری تهران

علی اشراقی (زادۀ ۱۳۴۵ش)، درس‌خوانده‌ دانشگاه، مهندس شهرسازی و از مدیران شهرداری تهران بوده است. وی نوه دختری امام‌خمینی، فرزند شهاب‌الدین اشراقی و صدیقه مصطفوی است.

زندگی‌نامه

علی اشراقی بهمن‌ماه ۱۳۴۵ در بیمارستان مهر تهران زاده شد.[۱] وی چهارمین فرزند و نخستین پسر شهاب‌الدین اشراقی و صدیقه خمینی است.[۲] شهاب‌الدین از فضلای حوزه علمیه قم، شاگرد، معتمد، نماینده و وکیل تام‌الاختیار امام‌خمینی پس از تبعید به عراق[۳] و از همراهان و مبارزان پیش از انقلاب اسلامی به‌شمار می‌آمد.[۴]

مادر مرتضی اشراقی، صدیقه مصطفوی، فرزند سوم و دختر اول امام‌خمینی است که سال ۱۳۳۱ش با شهاب‌الدین اشراقی ازدواج کرد.[۵] شهاب‌الدین که داماد اول امام‌خمینی است، شهریور ۱۳۶۰ در ۵۶سالگی در تهران درگذشت و در جوار حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۶] صدیقه مصطفوی و شهاب‌الدین اشراقی دارای هفت فرزند، چهار دختر و سه پسر هستند که به سالِ زادمان بر این پایه‌اند: نفیسه، زهرا، نعیمه، علی، عاطفه، محمدتقی و مرتضی.[۷]

دوران کودکی علی اشراقی همزمان بود با تبعید پدربزرگ و مادربزرگ مادری در عراق، و تنها چند بار توانست مادربزرگ را در تابستان‌های ایران ببیند که خاطرات خوشی از آن دوران به یاد دارد.[۸] بااین‌حال بخشی از دوران نوجوانی را در پاریس و بخشی از دوران نوجوانی و جوانی را پس از پیروزی انقلاب و بازگشت امام‌خمینی در ایران، همراه با خانوادۀ امام و مادر بزرگش (بانو) گذراند.[۹]

علی اشراقی دوران دبستان، راهنمایی و دبیرستان را در قم گذراند. بااین‌که امام‌خمینی سفارش کرده بود اگر می‌تواند به حوزه علمیه برود و روحانی شود؛ اما با گرفتن دیپلم وارد دانشگاه شد و در رشتۀ شهرسازی کارشناسی گرفت.[۱۰] از ورود به کار و پست‌های سیاسی دوری کرد و در شهرداری تهران به کار پرداخت و از همانجا نیز بازنشست شد.[۱۱] بااین‌همه برای نخستین بار نامزد نمایندگی دور هشتم مجلس شورای اسلامی شد و هیأت نظارت او را رد صلاحیت کرد. او که گرایش اصلاح‌طلبی داشت، با اعتراض، تأیید گردید؛ اما سرانجام انصراف داد.[۱۲]

خاطراتی از امام‌خمینی

چون علی اشراقی نوۀ دختری امام‌خمینی است و پس از انقلاب نیز ارتباط نزدیکی با بیت و دفتر امام داشته است؛ خاطرات و آگاهی و گفتنی‌های بسیاری از درون بیت و پیوند بستگان با امام دارد.[۱۳]

از زمانی که امام‌خمینی به پاریس هجرت کرد؛ شهاب‌الدین اشراقی نیز به همراه خانواده به آنجا رفتند. علی اشراقی نیز که دوازده ساله بود، پس از چند سال پدربزرگش را دید و تا بازگشت امام‌خمینی به ایران در کنار ایشان بود.[۱۴] پس از پیروزی انقلاب و بازگشت امام‌خمینی به ایران و استقرار در قم، منزل و باغچۀ شهاب‌الدین اشراقی ازجمله اماکن استراحتی امام‌خمینی بود.[۱۵] از زمانی هم که به تهران رفتند و در جماران ساکن شدند، خانواده اشراقی نیز در تهران مستقر شد. برای همین علی اشراقی از همان نوجوانی پدربزرگ را می‌دید و علاقه‌مند بود و خاطراتی از آن دوران دارد. در برخی خاطرات دوران نوجوانی گفته است:

وقتی بچه بودیم، بیشتر روزها به منزل امام می‌رفتیم و در منزلشان بر روی نوه‌ها همیشه باز بود. امام با تبسم همیشگی از ما استقبال می‌کرد. در کنار پدربزرگ و مادربزرگ آرامش ویژه‌ای بود، چراکه منزل امام به دور از چالش‌های سیاسی بود..[۱۶]

ایشان می‌گوید:

«هر زمان که به دیدن آقا می‌رفتیم، اول سؤالی که می‌کردند این بود که خانم را دیده‌اید؟ اگر پاسخ منفی بود، می‌گفتند اول پیش خانم بروید.»[۱۷]

علی اشراقی امام را بسیار مهربان و دل‌سوز برای نوه‌ها می‌دانست و می‌گوید:

«امام یک کانون رحمت و عاطفه و برای همۀ ما ملجأ و پناه بودند و ما احساس می‌کردیم ایشان از همه به ما نزدیک‌تر و مهربانت‌تر است.».[۱۸] حتی امام گاهی با ما فوتبال بازی می‌کرد. «من و حسن و مسیح در حیاط منزل امام فوتبال بازی می‌کردیم.... امام هم قدم می‌زدند و ما از آقا می‌خواستیم شوت بزنند و ایشان می‌آمدند و توپ را شوت می‌کردند.».[۱۹]

علی اشراقی پدربزگ را بسیار شوخ‌طبع و اهل شوخی با کودکان و نوجوانان معرفی کرده و می‌گوید: «یادم هست زمانی که نمایش تلویزیونی ـ باز هم مدرسه‌ام دیر شد ـ پخش می‌شد، وقتی می‌رفتم پیش آقا، ایشان به من می‌گفت: علی آن را تعریف کن. من هم ادای اکبر عبدی را درمی‌آوردم و ایشان هم خوششان می‌آمد.».[۲۰]

در مدتی که حضرت امام بستری بودند، مرتب خدمت ایشان می‌رسیدیم.‎ ‏چون نباید هوای اتاق آلوده می‌شد، لذا با استفاده از لباس‌های مخصوص و ضد‎عفونی‌شده که در آنجا بود، حاضر می‌شدیم. اولین بار که حال امام قدری‎ ‏بهتر شد و می‌توانستند به سختی صحبت کنند، ما به خدمت ایشان رسیدیم. از‎ ‏درس من سؤال کردند. به من فرمودند: «چرا اینجا ایستادی؟ مگر تو درس‎ ‏نداری؟» گفتم: آمدم شما را زیارت کنم فرمودند: «نه تو که کاری از دستت بر‎ ‏نمی‌آید بهتر است به دَرسَت برسی». همیشه از لحاظ درس به ما نصیحت‎ ‏می‌کردند.[۲۱]

پانویس

  1. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۱۹۹.
  2. ثقفی، بانوی انقلاب؛ خدیجه‌ای دیگر، ص۶۴۴.
  3. حنیف، زندگی‌نامه آیت‌الله شهاب‌الدین اشراقی، ج۱، ص۴۷، ۵۱، و ۶۹؛ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیت‌الله حاج‌شیخ‌مهدی ربانی املشی، ص۱۰۹؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۴۲۸.
  4. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۶۶.
  5. حنیف، زندگی‌نامه آیت‌الله شهاب‌الدین اشراقی، ج۱، صص۴۵ـ۵۱.
  6. حنیف، زندگی‌نامه آیت‌الله شهاب‌الدین اشراقی، ج۱، ص۳۴۴؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۲۲۵، پاورقی.
  7. ثقفی، بانوی انقلاب؛ خدیجه‌ای دیگر، ص۶۴۴.
  8. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۱۹۹.
  9. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۱۹۹ـ۲۰۰.
  10. «خاطرات علی اشراق»، خبرآنلاین؛ موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۱۹۹ـ۲۰۲.
  11. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۱۹۹ـ۲۰۲.
  12. «علی اشراقی از کاندیداتوری مجلس هشتم انصراف داد:، خبرگزاری مهر؛ «علی اشراقی: فعلا سکوت می‌کنم»، سایت تحلیلی خبری عصر ایران.
  13. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۱۹۹ـ۲۰۴.
  14. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۱۹۹.
  15. حنیف، زندگی‌نامۀ آیت‌الله شهاب‌الدین اشراقی، ج۱، ص ۲۲۲.
  16. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ۲۰۲ـ۲۰۱.
  17. موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، ص۲۰۱.
  18. میریان، پدر مهربان؛ خاطراتی از رفتار حضرت امام‌خمینی با کودکان و نوجوانان، ص۳.
  19. میریان، پدر مهربان؛ خاطراتی از رفتار حضرت امام‌خمینی با کودکان و نوجوانان، ص۵۱.
  20. میریان، پدر مهربان؛ خاطراتی از رفتار حضرت امام‌خمینی با کودکان و نوجوانان، ص۶۱.
  21. ‏فصل صبر، ص۱۵۸.

منابع

  • امام‌خمینی، صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، تهران، اول، ۱۳۸۷ش.
  • ثقفی، علی، بانوی انقلاب؛ خدیجه‌ای دیگر، تهران، اول، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۹۳ش.
  • حنیف، زندگی‌نامه آیت‌الله شهاب‌الدین اشراقی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، اول، عروج، ۱۳۹۲ش.
  • ربانی املشی، شرح مبارزات آیت‌الله محمدمهدی ربانی املشی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۰ش.
  • شریف‌رازی، محمد، مستدرک گنجینه دانشمندان؛ کتاب انقلاب و شهادت، قم، پیروز، بی‌تا.
  • موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، قدس ایران؛ بانوی بزرگ انقلاب، تهران، چاپ و نشر عروج، اول، ۱۳۸۸ش.
  • میریان، احمد، پدر مهربان؛ خاطراتی از رفتار حضرت امام‌خمینی با کودکان و نوجوانان، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، اول، ۱۳۸۴ش.
  • «علی اشراقی: فعلا سکوت می‌کنم»، سایت تحلیلی خبری عصر ایران.
  • «علی اشراقی از کاندیداتوری مجلس هشتم انصراف داد»، خبرگزاری مهر.
  • «خاطرات علی اشراقی»، خبر آنلاین.

محمد رجائی نژاد