مثل افلاطونی
مُثُل افلاطونی، هر نوعی از انواع موجودات جهان مادی، یک وجود مجرد عقلانی دارند که آنها را تدبیر میکند و نمونه کمال آن افرادی مادی میباشد، این مُثُل نوری غیر از مُثُله معلقه و عالم مثال میباشند.
اهمیت و جایگاه مُثُل افلاطونی
مُثُل افلاطونی در اصطلاح فلسفه، عالمی است که تمام انواع اشیاء موجود در عالم ماده را تحت تدبیر خود دارد و ربّ آن نوع مادی میباشد.[۱]
یکی از بحث مهم و مورد اختلاف حکمای الهی، بحث از مُثُل افلاطونی است که در چینش نظام اشراقی، بعد از عقول طولیه و تحت عنوان انوار قاهره متکافئه یا ارباب انواع یا مُثُل نوری، قرار دارند.[۲] حکمای مشاء پیرامون مُثُل افلاطونی مطالبی را ارائه و مورد انتقاد و انکار قرار دادهاند.[۳] در مقابل گروهی دیگر از حکما به اثبات آن پرداختهاند.[۴] اهل معرفت و عرفان، عالم مُثُل را مورد مشاهده پیاپی قرار دادهاند و همین شهودات مکرّر، حجیّت معرفتی برای آن به وجود آورده است.[۵] امامخمینی نیز به عنوان یکی از پیروان حکمت متعالیه، مُثُل افلاطونی را پذیرفته و در آثار خویش به جایگاه آن در نظام هستی اشاره کرده است.[۶]
چیستی مُثُل افلاطونی
حکمای اشراقی، درباره ماهیت مُثُل افلاطونی معتقدند، حقیقت و طبیعت هر شیء، ربّالنّوع آن شیء میباشد، یعنی مُثُل، حقایق طبایع کلی و عقلی اشیا در عالم مجردات، اشیا و موجودات مادی را تدبیر میکنند؛ البته مراد از اینکه برای هر چیزی در عالم ماده ربّ النوعی در عالم عقل وجود دارد، امور جوهری مادی است نه امور عرضی؛ زیرا اعراض همراه با جوهرند و به تبع آنها تدبیر میشوند.[۷] امامخمینی نیز درباره حقیقت مُثُل افلاطونی معتقد است، برای هر نوعی از انسان و حیوان، یک فرد عقلانی در عالم عقل هست که جامع تمام کمالات افراد این نوع به صورت وجود مجرد و بسیط است و مربی افراد این نوعِ خود است و تمام حیثیات کمالی وجود افراد در آنجا به صورت وحدت جمعی وجود دارند؛ البته وجود مجرد عقلی حالت انتظار و تکاملی ندارد؛ بلکه چنین وجودی تمام فعلیات افراد و کمالات آنها را به صورت دفعی و جمعی دارا میباشد.[۸] این مُثُل افلاطونی و کلی عقلی، بر افراد نوع خود احاطه و قیومیت تمام دارند؛[۹] ازاینرو وجود این افراد مادی، در آینه وجود آن مُثُل نوری نمایان هستند.[۱۰] به عقیده امامخمینی انسان با جسم خود نمیتواند با چنین موجود نوری اتصال برقرار کند بلکه باید با جوهر مجردی همچون نفس به آن متصل شود.[۱۱]
کارکردهای مُثُل افلاطونی
حکمای الهی در موارد متعددی از مُثُل افلاطونی بهرهها بردهاند از جمله:
۱- علم پیشین الهی: به عقیده برخی فلاسفه، مناط علم تفصیلی خداوند به ماهیات و انکشاف تفصیلی نزد خداوند پیش از مرتبه ایجاد آنها، همان مُثُل افلاطونی است که واقعیتی خارجی و تجرد نام دارد. این ارباب انواع، مناط و ملاک علم ذاتی خداوند به اشیاء است که قائم به ذات و منفصل میباشند. برخی نظیر ملاصدرا این نظریه را نمیپسندد.[۱۲]
امامخمینی نیز نظر افلاطونی درباره مناط علم الهی و انکشاف تفصیلی ماهیات نزد خداوند را قبول دارد و معتقد است این نظریه از جهت اینکه نظام عالم، عین تفصیلی حق است، درست میباشد، اما بحث در مورد علم پیش از ایجاد درحالیکه این نظریه درباره علم حق بعد از ایجاد میباشد و این قول از این جهت درست نیست.[۱۳]
۲- مراتب علم الهی: حکمای الهی با استناد به برخی آیات الهی به بررسی مراتب علم الهی پرداختهاند.[۱۴] مسئله قضای الهی که در قرآن کریم بسیار وسیع و عمیق مطرح شده است با مسئله مراتب علم الهی و کیفیت علم الهی به ماسوای حق مرتبط است. بنابر نظر امامخمینی اگر چه علم حقتعالی به ماسوا، علمی ذاتی و بسیط است، اما از آنجا که مشاهده و مجاری حقتعالی متعدد هستند میتوان به اعتبار و تعدد معلوم و در مقام کثرت، علم حقتعالی را دارای مراتبی دانست؛ زیرا اشیا برای حضرت حق یک دفعه مکشوف نیست، بلکه به دفعات متعدده مکشوف است، چنانچه در مرتبه ظهور عینی دربردارنده علم مرتبه عقل اول، قلم اعلی و علم در مرتبه صور و مُثُل افلاطونی است که تفصیل قضای الهی است.[۱۵]
۳- کلی خارجی: به اعتقاد امامخمینی برخی مشائین کلی را مفهومی میدانند که قابل صدق بر کثرین است. اما ملاصدرا کلی را که قابل صدق بر کثرین است، مفهومی نمیداند بلکه آن را کلی سِعی میداند یعنی همان ربّالنوع و مُثُل افلاطونی که به وحدت جامع خود تمام کمالات را دارا میباشد.[۱۶]
نکته مهم
به اعتقاد امامخمینی مُثُل معلقه غیر مُثُل افلاطونی است؛ زیرا مُثُل افلاطونی برخلاف موجودات عالم مثال، از عقول عرضی و متکافئه شمرده میشوند؛ ازاینرو جایگاه آنها در عالمی برتر از عالم مثال؛ یعنی عالم عقل میباشد، به باور ایشان، صور عالم مثال صور قدریه و ملکوت سفلی الهیاند؛ اما مُثُل افلاطونی ملکوت اعلی و عقول متکافئه عرضیه میباشد.[۱۷]
پانویس
- ↑ سهرودی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۱۹۹-۲۰۰؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۵، ص۱۴۴؛ حسنزاده آملی، دو رساله مُثُل و مثال، ص۱۱-۱۲.
- ↑ یزدانپناه، حکمت اشراق، ج۲، ص۱۵۰.
- ↑ ابنسینا، الالهیات شفاء، ص۳۱۰-۳۲۴.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۱، ص۴۵۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۵۲؛ الشواهد الربوبیه، ص۱۵۹-۱۶۰.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۰؛ یزدانپناه، حکمت اشراق، ج۲، ص۱۵۸.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۳، ۴۶ و ۳۱۵؛ ج۲، ص۲۸۴؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویة، ص۹۰-۹۱.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۱، ص۴۶۱؛ ج۲، ص۱۹۹-۲۰۰؛ یزدانپناه، حکمت اشراق، ج۲، ص۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۳۸.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۱-۱۳ و ۴۶.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۳.
- ↑ ملاصدرا، ج۶، ص۱۸۸؛ عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرایی، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۵۷-۱۵۸؛ صاحبی حکمت معنوی، ص۴۷۰-۴۷۲.
- ↑ ابنسینا، شرح الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۱۵۱ و ۳۱۸؛ النجاة، ص۶۶۸؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۹۵؛ مظاهر الالهیه، ص۴۶.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۸۳-۲۸۴؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۴۸۸-۴۸۹.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳ ص۱۱.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۲۷؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۸۵ و ۳۱۳؛ صاحبی، حکمت معنوی ص۶۷۷.
منابع
- ابنسینا، الاشارات والتنبیهات، قم، نشر البلاغه، ۱۳۸۳ش.
- ابنسینا، حسینبنعبدالله، الالهیات شفا، قم، مکتبة مرعشی، ۱۴۰۴ش.
- ابنسینا، حسینبنعبدالله، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، تصحیح محمدتقی دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- حسنزاده آملی، حسن، دو رساله مُثُل و مثال، تهران، نشر طوبی، ۱۳۸۳ش.
- سهروردی، شهابالدّین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
- عبودیت، عبدالرسول، درآمدی به نظام حکمت صدرایی، نشر سمت، تهران، ۱۳۹۲ش.
- قیصری، داودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیقه سیدجلالالدّین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ص۱۳۷۵.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مظاهر الالهیه، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۷ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، تهران، وزارت فرهنگ و حکمت، فلسفه ایران، ۱۳۶۳ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الشواهد الربوبیة فی منهج السلوکیه، مقدمه و تصحیح سیدجلالالدّین آشتیانی، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۰ش.
- یزدانپناه، یدالله، حکمت اشراق، گزارش، شرح و سنجش دستگاه فلسفی شیخ اشراق، تحقیقی مهدی علیپور، تهران، نشر سمت، ۱۳۸۹ش.
نویسنده:باقر صاحبی