وحدت عددی
وحدت عددی، به معنای وحدت خاصی است که با تکرار آن، عدد ساخته و منشأ کثرت میباشد. در نگاه عرفانی، حقتعالی از این نوع وحدت منزه است. امامخمینی نیز در آثار خویش به بررسی وحدت عددی پرداخته و با توجه به مبانی حکمت متعالیه آن را نفی و به اثبات وحدت اطلاقی نائل شده است.
اهمیت و جایگاه وحدت عددی
وحدت عددی در اصطلاح فلسفی به معنای واحد خاص یا بالخصوص که با تکرار آن، عدد ساخته میشود و وحدتی است که میتواند مبدأ کثرت قرار گیرد.[۱] بحث از وحدت و اقسام آن از مسائل مهم فلسفی است که سابقه دیرینه در تاریخ فلسفه اسلامی دارد. فلاسفه و حکمای الهی در ذیل بحث توحید حقتعالی به وحدت واجب تعالی پرداختهاند و این بحث سیر استکمالی داشته است؛ از استدلالهای برخی متکلمان و فلاسفه مشاء بدست میآید آنها برای واجب تعالی وحدت عددی قائلاند؛ امّا فلاسفه مکتب اشراق و متعالیه با مبانی خاص خویش به نفی وحدت عددی پرداخته و وحدت دیگری برای ذات حق به اثبات رساندهاند.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش به بررسی وحدت عددی پرداخته و با توجه به مبانی خاص حکمت متعالیه نظیر اصالت وجود و تشکیک در وجود، وحدت عددی را نفی کرده و به اثبات وحدت اطلاقی پرداخته است.[۳]
اقوال در وحدت عددی
حکما و اهل معرفت بر سر تفسیر یکتایی خداوند و نوع وحدت در مسئله توحید، اختلاف نظر دارند. حکمای مشاء و برخی متکلمان اسلامی در مورد وحدت واجب تعالی قائل به وحدت عددی شدهاند. هرچند برخی معتقدند که اطلاق واحد بالعدد بر خداوند در تعابیر ابنسینا به معنای واحد بالشخص است اما فلاسفه بعد از ابنسینا به پیروی از او به صراحت وحدت واجب تعالی را، وحدت عددی دانستهاند.[۴] برخی اهل معرفت در تفسر وحدت عددی، معتقدند که واحد به منزله اصل و مبدأ برای کثرات است و از تکرار واحد، عدد حاصل میگردد، چنان که از دوبار تکرار واحد، عدد دو و از سه بار تکرار واحد عدد سه حاصل میگردد و معتقدند که این چنین وحدتی در همه کثرات حاضر و ساری است.[۵]
امامخمینی وحدت عددی را در مورد توحید واجب تعالی نمیپذیرد و در توضیح وحدت عددی، معتقد است؛ وحدت به اعتبار تعدد در کمیت و عدم آن به وحدت عددی و غیرعددی تقسیم میشود. وحدت عددی، وحدتی است که میتواند مبدأ کثرت قرار گیرد بگونهای که اگر با دیگری همراه گردد، هم عرض آن شده و تعدد حاصل میشود؛ ازاینرو، معتقد است که وحدت حقتعالی منزه از آن است که وحدت عددی باشد؛ زیرا وحدت عددی، وحدتی است که از تکرار آن کثرت لازم میآید، در حالی که در ذات حقتعالی هیچ گونه ترکیب و کثرتی راه ندارد. به اعتقاد امامخمینی، وحدت حقتعالی، به معنای یکتایی است که نظیری برای او نیست و از هر گونه شرک و مِثل مبرّا است. به باور ایشان وحدت خداوند بگونهای ست که بذاته وحدت عددی را نفی و وحدت حقیقی صمدی را به اثبات میرساند. ازاینرو، وحدتی که نصارا بدان قائلاند و بر اساس آن خدا را سومین اُقنوم از اقانیم سهگانه میدانند باطل است و کسانی که درباره خداوند چنین اعتقادی داشته باشند کافرند. درحالیکه وحدت خداوند حقیقی است نه عددی، و با چنین وحدتی جایی برای غیر نمیماند. امامخمینی در بیان نوع وحدت حقتعالی از قاعده صرفالوجود بودن حقتعالی بهره برده است؛ زیرا صرف هر چیزی تعدد بردار نیست و حقتعالی نیز واحد است و فاقد هر گونه تعدد و تکثیر میباشد و ازاینرو، همتا و مثلی ندارد، طبق این بیان سنخ وحدت واجب تعالی از نوع وحدت عددی نیست بلکه وحدت حقه حقیقیه است که مقابل و ثانی ندارد.[۶] امامخمینی، با استناد به روایت «سبحانک الواحد لا بالوحدانیة العددیة»،[۷] وحدت عددی را نفی و وحدت حقیقی را اثبات میکند. البته امامخمینی درباره روایت «لک یا الهی وحدانیة العدد»[۸] که به نوعی وحدت عددی را برای حقتعالی ثابت میکند، معتقد است که وحدانیت عدد به اعتبار احدیت جمع کثرات و استهلاک آنها در مقام احدیت است، چنانکه ایشان نفی عددی را همان اثبات وحدت سریانی غیب حق میداند که در حجاب تعینات ظهور دارد.[۹]
پانویس
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۹۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۳۹۸.
- ↑ ابنسینا، الهیات شفا، ص۳۴۲؛ بغدادی، المعتبر، ج۳، ص۱۹۳؛ حلی، ایضاح المقاصد من حکمة القواعد، ص۲۱۹؛ لوکری، بیان الحق بضمان الصدق، ص۲۷۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه ج۱، ص۱۳۴؛ میرداماد، تقویم الایمان، ص۲۸۱-۲۸۳؛ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۱۲۲ و ۱۹۳.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۹۰؛ آداب الصلاة، ص۳۱۲؛ شرح چهل حدیث ص۶۰۷؛ کشف اسرار، ص۱۷؛ شرح دعای سحر، ص۹۵.
- ↑ ابنسینا، الهیات شفا، ص۳۴۲؛ لوکری، بیان الحق بضمان الصدوق، ص۲۷۹؛ بغدادی، المعتبر، ج۳، ص۱۹۳؛ حلی، ایضاح المقاصد من حکمة عین القواعد، ص۲۱۹؛ جوادی، رحیق مختوم، ص۲۸-۲۹؛ مصباح یزدی، شرح الهیات شفا، ج۱، ص۳۹۸.
- ↑ جندی، شرح فصوص الحکم، ص۳۴۶-۳۴۷؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۵۵۸-۵۵۹؛ ابنترکه اصفهانی، شرح فصوص الحکم، ج۱، ص۲۹۷-۳۰۱.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۱۳؛ تنقیح الاصول، ج ۲، ص۳۹۵؛ شرح دعای سحر، ص۹۵؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۲۷۸؛، ج۳، ص۴۱۹؛ صاحبی، انوار حکمت، ص۱۴۲-۱۴۳.
- ↑ نهج البلاغه، ص۲۱۲ و ۲۶۹.
- ↑ صحیفه سجادیه، دعای۲۸؛ ص۱۳۴.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۱۴۱؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۱۰۵، صاحبی، ص۴۰۸-۴۰۹؛ انوار حکمت، ص۱۴۲-۱۴۳.
منابع
- ابنترکه اصفهانی، صائنالدین، شرح فصوص الحکم، قم، نشر بیداری، ۱۳۷۸ش.
- ابنسینا، حسینبن عبدالله، الهیات الشفاء، قم، مکتبة المرعشی، ۱۴۰۴ق.
- امام علیبنالحسین، صحیفه سجادیه، قم، نشر الهادی، ۱۳۷۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی،۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، بیتا.
- بغدادی، ابوالبرکات، المعتبر فی الحکمة، اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۷۳ش.
- جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
- جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، قم، مؤسسه اسراء، ۱۳۷۹ش.
- حلی، حسنبنیوسف، ایضاح المقاصد من حکمة عن القواعد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۷ش.
- سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۷۲ش.
- سیدرضی، محمدبنحسین، نهج البلاغه، ترجمه حسین انصاری، تهران، پیام آزادی، ۱۳۸۸ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- لوکری، ابوالعباس، بیان الحق بضمان الصدق، تهران، مؤسسه بین المللی اندیشه، ۱۳۷۳ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، شرح الهیات شفا، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، نشر صدرا، ۱۳۸۹ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- میرداماد، محمدباقر، تقویم الایمان، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۵ش.
نویسنده: باقر صاحبی