پرش به محتوا

کاربر:Salehi/صفحه تمرین۵: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


==روش علم کلام==
==روش علم کلام==
علم کلام از جهت موضوع، اهداف و منابع معرفتی آن، روش ویژه‌ای دارد: آنجاکه متکلم در پی تحصیل معرفت تفصیلی و یقینی در عقاید دینی است، از روش قیاس و برهان بهره می‌برد و آنجاکه در مقام ارشاد دیگران است، از روش خطابه استفاده می‌کند و در مقام الزام خصم روش جدل (احسن) را به‌کار می‌گیرد. علم کلام از نظر منبع معرفتی، علمی عقلی ـ نقلی است؛ بنابراین روش جامع در علم کلام، سهم ویژه ایفاکردن هر یک از عقل و نقل در بحث‌های کلامی است.<ref>ربانی گلپایگانی، جامع‌نگری، ۱۷.</ref> مقصود از روش عقلی و روش نقلی، منبع‌بودن عقل و نقل در کسب معرفت است؛ امّا عقل گذشته از منبع‌بودن، در روش نقلی نیز نقش‌آفرینی می‌کند.<ref>برنجکار، کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی با تکیه بر متون دینی، ۴۹.</ref> البته عقل در برخی مسائل کلامی، منبع مستقل معرفت به واقعیت اعتقادی تلقی می‌شود؛ چنان‌که در خصوص توحید، عقل منبع مستقل معرفت به شمار می‌رود و می‌تواند برای آن واقعیت خارجی، معرفت‌بخش باشد. در برخی مسائل نقلی و اعتقادی نظیر جزئیات معاد نیز عقل منبع معرفت شمرده می‌شود.<ref>برنجکار، کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی با تکیه بر متون دینی، ۵۰.</ref> بر این اساس، عقل، یگانه طریق معرفت دینی شناخته شده است، البته در فهم ملاک‌های احکام شرعی به‌ویژه در خصوص عبادات، نقش معرفتیِ عقل بسیار محدود است.<ref>ربانی گلپایگانی، جایگاه و گونه‌های، ۳۶ ـ ۳۷.</ref>
علم کلام از جهت موضوع، اهداف و منابع معرفتی آن، روش ویژه‌ای دارد: آنجاکه متکلم در پی تحصیل معرفت تفصیلی و یقینی در عقاید دینی است، از روش [[قیاس]] و [[برهان]] بهره می‌برد و آنجاکه در مقام ارشاد دیگران است، از روش [[خطابه]] استفاده می‌کند و در مقام الزام خصم روش [[جدل]] (احسن) را به‌کار می‌گیرد. علم کلام از نظر منبع معرفتی، علمی عقلی ـ نقلی است؛ بنابراین روش جامع در علم کلام، سهم ویژه ایفاکردن هر یک از عقل و نقل در بحث‌های کلامی است.<ref>ربانی گلپایگانی، جامع‌نگری، ۱۷.</ref> مقصود از روش عقلی و روش نقلی، منبع‌بودن عقل و نقل در کسب [[معرفت]] است؛ امّا عقل گذشته از منبع‌بودن، در روش نقلی نیز نقش‌آفرینی می‌کند.<ref>برنجکار، کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی با تکیه بر متون دینی، ۴۹.</ref> البته عقل در برخی مسائل کلامی، منبع مستقل معرفت به واقعیت اعتقادی تلقی می‌شود؛ چنان‌که در خصوص [[توحید]]، عقل منبع مستقل معرفت به شمار می‌رود و می‌تواند برای آن واقعیت خارجی، معرفت‌بخش باشد. در برخی مسائل نقلی و اعتقادی نظیر جزئیات [[معاد]] نیز عقل منبع معرفت شمرده می‌شود.<ref>برنجکار، کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی با تکیه بر متون دینی، ۵۰.</ref> بر این اساس، عقل، یگانه طریق معرفت دینی شناخته شده است، البته در فهم ملاک‌های [[احکام شرعی]] به‌ویژه در خصوص [[عبادات]]، نقش معرفتیِ عقل بسیار محدود است.<ref>ربانی گلپایگانی، جایگاه و گونه‌های، ۳۶ ـ ۳۷.</ref>
 
از آنجاکه در عصر [[امام‌خمینی]]، [[فلسفه]] و کلام دوران تکامل خود را سپری کرده است، روش کلامی امام‌خمینی نه تنها بر عقل و برهان تکیه دارد، که متأثر از مسلک عرفانی و همراه با [[آیات]] و [[احادیث]] است.<ref>شاه‌نظری، بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امام‌خمینی و فخر رازی، ۱۷۸.</ref> ایشان عقلی را با عنوان منبع شناخت می‌پذیرد که تحت تصرف [[قانون الهی]] و شرعی باشد، و عقلی که پشتیبانی شرع و آموزه‌های [[انبیای الهی]] را نپذیرد، [[استقلال]] ندارد.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۶؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۴۲ ـ ۴۳.</ref> ایشان با [[الهام‌گرفتن]] از مکتب [[شیعه]] و با پی‌ریزی مبانی نظری معرفتی صحیح و [[سلوک عرفانی]] به مباحث کلامی در آثار خویش پرداخته است و در مباحث کلامی، روش منسجمی برای استنباط معرفت عقلی از [[نصوص دینی]] ارائه می‌دهد. اگرچه ایشان این روش را در بیشتر آثار خود به‌روشنی بیان نمی‌کند، مبانی، اصول و قواعد این روش از آثار وی دست‌یاب است. ایشان به جایگاه [[قرآن]] و حدیث در معرفت دینی، اهمیت ویژه‌ای قائل است و در تعامل کامل [[نص]] و نقل با عقل سعی بسیار داشته است. ایشان در مباحث کلامی خود، روشی پیش می‌گیرد که بر پایه آن، جنبه‌های سلبی و تناقض‌آور برخی مکاتب کلامی حذف می‌شود. استفاده گسترده از آیات قرآن، احادیث و [[ادعیه معصومان]]، در مباحث کلامی، بر اهمیت روشی امام‌خمینی در این زمینه افزوده است. ایشان در تقریر هر رأی از آرای کلامی، نخست به ادله سمعی کتاب و [[سنت]] استشهاد می‌کند و می‌کوشد با تکیه بر [[دلایل عقلی]]، به استنباط دقیق و عمیق معارف مبادرت ورزد.


از آنجاکه در عصر امام‌خمینی، فلسفه و کلام دوران تکامل خود را سپری کرده است، روش کلامی امام‌خمینی نه تنها بر عقل و برهان تکیه دارد، که متأثر از مسلک عرفانی و همراه با آیات و احادیث است.<ref>شاه‌نظری، بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امام‌خمینی و فخر رازی، ۱۷۸.</ref> ایشان عقلی را با عنوان منبع شناخت می‌پذیرد که تحت تصرف قانون الهی و شرعی باشد، و عقلی که پشتیبانی شرع و آموزه‌های انبیای الهی را نپذیرد، استقلال ندارد.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۶؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۴۲ ـ ۴۳.</ref> ایشان با الهام‌گرفتن از مکتب شیعه و با پی‌ریزی مبانی نظری معرفتی صحیح و سلوک عرفانی به مباحث کلامی در آثار خویش پرداخته است و در مباحث کلامی، روش منسجمی برای استنباط معرفت عقلی از نصوص دینی ارائه می‌دهد. اگرچه ایشان این روش را در بیشتر آثار خود به‌روشنی بیان نمی‌کند، مبانی، اصول و قواعد این روش از آثار وی دست‌یاب است. ایشان به جایگاه قرآن و حدیث در معرفت دینی، اهمیت ویژه‌ای قائل است و در تعامل کامل نص و نقل با عقل سعی بسیار داشته است. ایشان در مباحث کلامی خود، روشی پیش می‌گیرد که بر پایه آن، جنبه‌های سلبی و تناقض‌آور برخی مکاتب کلامی حذف می‌شود. استفاده گسترده از آیات قرآن، احادیث و ادعیه معصومان، در مباحث کلامی، بر اهمیت روشی امام‌خمینی در این زمینه افزوده است. ایشان در تقریر هر رأی از آرای کلامی، نخست به ادله سمعی کتاب و سنت استشهاد می‌کند و می‌کوشد با تکیه بر دلایل عقلی، به استنباط دقیق و عمیق معارف مبادرت ورزد.
مهم‌ترین ویژگی‌های روش ایشان در مباحث کلامی اینها است:
مهم‌ترین ویژگی‌های روش ایشان در مباحث کلامی اینها است:
# بهره‌گیری از زبان فلسفه: بسیاری از مباحث کلامی امام‌خمینی با پیش‌نیاز مباحث فلسفی، اعم از مفاهیم و مسائل، آغاز می‌شود؛ نظیر مبتنی‌بودن برخی مباحث کلامی بر مسئله اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، حدوث و قدم عالم، براهین خداشناسی و... .<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۳ ـ ۲۴، ۴۸ ـ ۴۹ و ۵۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۹۱؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۸۰ ـ ۸۲.</ref> همچنین ایشان برای تبیین مسائل کلامی از قواعد فلسفی مانند قاعده الواحد،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۳۴ ـ ۳۳۶.</ref> ترجیح بلامرحج<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۲ ـ ۳۳؛ ۲/۵۷ ـ ۵۸ و ۳/۱۵۸؛ امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۱/۳۸۷.</ref> و امتناع تخلف معلول از علت<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۳۴.</ref> استفاده فراوانی کرده است.
# بهره‌گیری از زبان فلسفه: بسیاری از مباحث کلامی امام‌خمینی با پیش‌نیاز مباحث فلسفی، اعم از مفاهیم و مسائل، آغاز می‌شود؛ نظیر مبتنی‌بودن برخی مباحث کلامی بر مسئله [[اصالت وجود]] و اعتباریت [[ماهیت]]، [[حدوث و قدم]] عالم، براهین [[خداشناسی]] و... .<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۳ ـ ۲۴، ۴۸ ـ ۴۹ و ۵۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۹۱؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۸۰ ـ ۸۲.</ref> همچنین ایشان برای تبیین مسائل کلامی از [[قواعد فلسفی]] مانند [[قاعده الواحد]]،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۳۴ ـ ۳۳۶.</ref> [[ترجیح بلامرحج]]<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۲ ـ ۳۳؛ ۲/۵۷ ـ ۵۸ و ۳/۱۵۸؛ امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۱/۳۸۷.</ref> و [[امتناع تخلف معلول از علت]]<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۳۴.</ref> استفاده فراوانی کرده است.
:{{ببینید|الواحد|قاعده|قواعد فلسفی}}
:{{ببینید|الواحد|قاعده|قواعد فلسفی}}
# تقدم دلیل عقلی بر نقلی: از آنجاکه به باور امام‌خمینی در مسائل اعتقادی و کلامی تعبد وجهی ندارد، زیرا در اعتقادات تا عقل چیزی را باور نکند، به آن اعتقاد پیدا نمی‌شود،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۵؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۵۹.</ref> دلیل عقلی را بر نقلی مقدم می‌داند؛ هرچند گاهی برای استدلال برخی امور، هم از دلیل عقلی استفاده می‌کند و هم از دلیل نقلی؛ اما نوعاً دلیل عقلی را بر نقلی مقدم می‌داند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۸۰ و ۳/۱۹۲؛ امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۳۶۶؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۵۸.</ref> ایشان معتقد است مطلق معارف باید بر مبنای دلیل عقلی تفسیر شود و اگر در کلام، بعضی محدثین عالی‌مقام در اثبات توحید بر دلیل نقلی اعتماد دارند، امری غریب، بلکه مصیبتی بزرگ است؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۰.</ref> البته امام‌خمینی اساساً برخی مباحث کلامی را خارج از طور عقل دانسته، و تنها راه پی‌بردن به آنها را ورود سمع و نقل می‌داند؛ مباحثی نظیر برخی مسائل معاد، احوال مرگ، ملائکه و وحی.<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۸، ۴۱۴ و ۴۵۳؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۵۲ ـ ۵۳.</ref>
# تقدم دلیل عقلی بر نقلی: از آنجاکه به باور امام‌خمینی در مسائل اعتقادی و کلامی تعبد وجهی ندارد، زیرا در اعتقادات تا عقل چیزی را باور نکند، به آن اعتقاد پیدا نمی‌شود،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۵؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۵۹.</ref> دلیل عقلی را بر نقلی مقدم می‌داند؛ هرچند گاهی برای [[استدلال]] برخی امور، هم از دلیل عقلی استفاده می‌کند و هم از دلیل نقلی؛ اما نوعاً دلیل عقلی را بر نقلی مقدم می‌داند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۸۰ و ۳/۱۹۲؛ امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۳۶۶؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۵۸.</ref> ایشان معتقد است مطلق معارف باید بر مبنای دلیل عقلی تفسیر شود و اگر در کلام، بعضی [[محدثین]] عالی‌مقام در اثبات [[توحید]] بر دلیل نقلی اعتماد دارند، امری غریب، بلکه مصیبتی بزرگ است؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۰.</ref> البته امام‌خمینی اساساً برخی مباحث کلامی را خارج از طور عقل دانسته، و تنها راه پی‌بردن به آنها را ورود سمع و نقل می‌داند؛ مباحثی نظیر برخی مسائل [[معاد]]، احوال [[مرگ]]، [[ملائکه]] و [[وحی]].<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۸، ۴۱۴ و ۴۵۳؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه، ۵۲ ـ ۵۳.</ref>
:{{ببینید|عقل(۲)}}
:{{ببینید|عقل(۲)}}
# بهره‌گیری از مباحث عرفانی: فهم عمیق و گسترده معارف شریعت مانند مباحث توحیدی، جمع میان تنزیه و تشبیه، قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء، همچنین ارائه پاسخ‌های نو به مسائل کلامی از دیگر ثمرهای بهره‌گیری از مباحث عرفانی در علم کلام است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۶؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۹۴، ۱۱۹، ۱۷۷ و ۱۸۵؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۱۶، ۲۵ ـ ۲۶ و ۳۱ ـ ۳۲؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۵.</ref>
# بهره‌گیری از مباحث عرفانی: فهم عمیق و گسترده [[معارف شریعت]] مانند [[مباحث توحیدی]]، [[جمع میان تنزیه و تشبیه]]، [[قضا و قدر]]، [[جبر و اختیار]] و [[بداء]]، همچنین ارائه پاسخ‌های نو به مسائل کلامی از دیگر ثمرهای بهره‌گیری از [[مباحث عرفانی]] در علم کلام است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۶؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۹۴، ۱۱۹، ۱۷۷ و ۱۸۵؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۱۶، ۲۵ ـ ۲۶ و ۳۱ ـ ۳۲؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۵.</ref>


==مکاتب کلامی==
==مکاتب کلامی==
Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶

ویرایش