۲۵٬۴۴۱
ویرایش
جز (added Category:مقالههای جلد اول دانشنامه using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ادارات'''، سازمانهایی برای تنظیم و اجرای وظایف دولتی. | '''ادارات'''، سازمانهایی برای تنظیم و اجرای وظایف دولتی. | ||
==معنای لغوی و اصطلاحی== | ==معنای لغوی و اصطلاحی== | ||
«اداره» به معنای قوامدادن، نظامدادن، گرداندن و نیز دیوان حکم و بارگاه است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۱۳۱۱.</ref> و به نهادی گفته میشود که دخالت | «اداره» به معنای قوامدادن، نظامدادن، گرداندن و نیز دیوان حکم و بارگاه است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۱۳۱۱.</ref> و به نهادی گفته میشود که دخالت دولت در امور زندگی روزمره را میسر میسازد.<ref>معینینیا، سیره اداری امامعلی(ع)، ۲۰۵.</ref> به کسانی که به طور ثابث در اداره [[کار و کارگر|کار]] میکنند و حقوق میگیرند، کارمند میگویند.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۶۷۷.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
مصریان قدیم، در سه قرن پیش از میلاد، از مبتکران وضع و تدوین و اجرای قوانین در | مصریان قدیم، در سه قرن پیش از میلاد، از مبتکران وضع و تدوین و اجرای قوانین در جهان باستان بودند<ref>خدادادیان، تاریخ مصر باستان، ۲۲.</ref>؛ اما در سال ۲۵۶ پیش از میلاد، سازمان اداری متمرکز در چین بنا نهاده شد.<ref>آشوری، نگاهی به سرزمین تاریخ، ۳۷.</ref> در میان مردم قدیم، یونانیها نیز برای تشکیل انجمن و مجلس شورا مکانهایی به نام آکروپولیس (شهر مرتفع) در شهرهای خود میساختند. مشهورترین آنها آکروپلیس آتن است که حدود پنج قرن پیش از میلاد ساخته شد.<ref>محمدپناه، اسرار تمدن یونان، ۶۵.</ref> در روم، اداره عمومی به دست ریشسفیدان بود. آنان شورایی به نام سنا تشکیل میدادند و در آن به بررسی و مذاکره مسائل مهم مینشستند.<ref>کوروفکین، تاریخ روم باستان، ۱۷.</ref> | ||
در [[ایران باستان]]، رژیم اداری و سازمان حکومتی بر سلسلهروابط فئودالی و قبیلهای بنا نهاده شده بود.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۱۳۳-۱۳۴.</ref> در زمان داریوش اول هخامنشی، اساس سازمان اداری ایران با ایجاد یک | در [[ایران باستان]]، رژیم اداری و سازمان حکومتی بر سلسلهروابط فئودالی و قبیلهای بنا نهاده شده بود.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۱۳۳-۱۳۴.</ref> در زمان داریوش اول هخامنشی، اساس سازمان اداری ایران با ایجاد یک نظام مالیاتی شکل گرفت.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۳۹۸-۴۰۰؛ بشارت، سیر اندیشه اداری، ۲۲۳-۲۲۷.</ref> در زمان ساسانیان نیز سلسلهمراتب اداری نظم خاصی داشت.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۶۰۶.</ref> | ||
پیش از ظهور [[اسلام]]، [[جزیرةالعرب]] نظم و تشکیلات سیاسی درخوری نداشت<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۴/۲۰۰.</ref> تا اینکه اسلام در [[مدینه]] استقرار یافت و با ورود [[پیامبر اکرم(ص)]] به این شهر، عنصر بنیادین مدیریت، [[مسجدالنبی(ص)]] شد و پیامبر(ص) از آنجا به اداره امور مسلمانان و جامعه مدینه میپرداخت.<ref>ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی، ۱۰۲.</ref> با گسترش اسلام و توسعه مملکت اسلامی، این روند در دوران [[خلفای چهارگانه]] با قوت و تشکیلات افزونتری ادامه یافت.<ref>معینینیا، سیره اداری امامعلی(ع)، ۲۰۹.</ref> بخشهای برگرفته از آموزههای [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] ساده و هماهنگ با شرایط آن روزگار بود<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۲۴۱.</ref> که با دو نوع مرکزی و محلی مدیریت میشد. مدیریت مرکزی در پایتخت کشور اسلامی وجود داشت که شامل امام، وزیران و کاتبان بود.<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۱۴۲-۱۴۳.</ref> همچنین اداره محلی ویژه مناطق بود که نوع و شکل مدیریت در آن به [[ایران]] و روم باز میگشت.<ref>ابراهیم حسن، النظم الاسلامیه، ۱۶۸-۱۶۹.</ref> امیرالمؤمنین علی(ع) از دیدگاه مدیریتی تاکید فراوانی بر رابطه کارکنان با مردم و حقوق آنان میکرد. ایشان از مدیران خود میخواست امور کسانی را که به چشم نمیآیند و به دیده حقارت نگریسته میشوند، به دست افراد مورد اعتماد و خداترس و متواضع بسپارند تا کارشان را خوب ارائه دهند.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۶۷.</ref> | پیش از ظهور [[اسلام]]، [[جزیرةالعرب]] نظم و تشکیلات سیاسی درخوری نداشت<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۴/۲۰۰.</ref> تا اینکه اسلام در [[مدینه]] استقرار یافت و با ورود [[پیامبر اکرم(ص)]] به این شهر، عنصر بنیادین مدیریت، [[مسجدالنبی(ص)]] شد و پیامبر(ص) از آنجا به اداره امور مسلمانان و جامعه مدینه میپرداخت.<ref>ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی، ۱۰۲.</ref> با گسترش اسلام و توسعه مملکت اسلامی، این روند در دوران [[خلفای چهارگانه]] با قوت و تشکیلات افزونتری ادامه یافت.<ref>معینینیا، سیره اداری امامعلی(ع)، ۲۰۹.</ref> بخشهای برگرفته از آموزههای [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] ساده و هماهنگ با شرایط آن روزگار بود<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۲۴۱.</ref> که با دو نوع مرکزی و محلی مدیریت میشد. مدیریت مرکزی در پایتخت کشور اسلامی وجود داشت که شامل امام، وزیران و کاتبان بود.<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۱۴۲-۱۴۳.</ref> همچنین اداره محلی ویژه مناطق بود که نوع و شکل مدیریت در آن به [[ایران]] و روم باز میگشت.<ref>ابراهیم حسن، النظم الاسلامیه، ۱۶۸-۱۶۹.</ref> امیرالمؤمنین علی(ع) از دیدگاه مدیریتی تاکید فراوانی بر رابطه کارکنان با [[مردم]] و حقوق آنان میکرد. ایشان از مدیران خود میخواست امور کسانی را که به چشم نمیآیند و به دیده حقارت نگریسته میشوند، به دست افراد مورد اعتماد و خداترس و متواضع بسپارند تا کارشان را خوب ارائه دهند.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۶۷.</ref> | ||
ورود اسلام به ایران باعث تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری شد.<ref>نوذری، تاریخ اجتماعی ایران، ۹۵.</ref> ساختار حکومت خلفا به گونهای بود که وزرا تنها به امور دیوانی میپرداختند و قدرتی در دستگاه سیاسی خلافت نداشتند.<ref>اجلالی، بنیان حکومت قاجار، ۵۰.</ref> در [[زمان صفویه]]، شاه در راس هرم قدرت بود و تشکیلات اداری به دو بخش دیوان و درگاه تقسیم میشد که بالاترین مقام دیوان، اعتمادالدوله نام داشت.<ref>نوذری، تاریخ اجتماعی ایران، ۲۶۷-۲۶۸.</ref> سنت وزارت و صدر اعظمی، به مفهوم جامع و کامل آن، از [[دوره قاجار]]، با ظهور وزیران بزرگ، خود را نشان داد.<ref>اجلالی، بنیان حکومت قاجار، ۵۰.</ref> در [[نهضت مشروطه]]، مجلس اول [[شورای ملی]] به تنظیم قانون اساسی و برخی قوانین اداری اقدام کرد.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۹۸-۲۰۰.</ref> | [[ورود اسلام به ایران]] باعث تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری شد.<ref>نوذری، تاریخ اجتماعی ایران، ۹۵.</ref> ساختار حکومت خلفا به گونهای بود که وزرا تنها به امور دیوانی میپرداختند و قدرتی در دستگاه سیاسی خلافت نداشتند.<ref>اجلالی، بنیان حکومت قاجار، ۵۰.</ref> در [[صفویه|زمان صفویه]]، شاه در راس هرم قدرت بود و تشکیلات اداری به دو بخش دیوان و درگاه تقسیم میشد که بالاترین مقام دیوان، اعتمادالدوله نام داشت.<ref>نوذری، تاریخ اجتماعی ایران، ۲۶۷-۲۶۸.</ref> سنت وزارت و صدر اعظمی، به مفهوم جامع و کامل آن، از [[دوره قاجار]]، با ظهور وزیران بزرگ، خود را نشان داد.<ref>اجلالی، بنیان حکومت قاجار، ۵۰.</ref> در [[نهضت مشروطه]]، مجلس اول [[شورای ملی]] به تنظیم قانون اساسی و برخی قوانین اداری اقدام کرد.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۹۸-۲۰۰.</ref> | ||
==ادارات در دوران پهلوی== | ==ادارات در دوران پهلوی== | ||
با روی کار آمدن [[رضا پهلوی]]، دولت برای ساختن یک دستگاه اداری و نظام مالیاتی، به مشاوره با [[آمریکا]] روی آورد.<ref>کدی، ایران دوران قاجار، ۱۴۴.</ref> در دهه ۱۳۱۰ شمسی مهمترین اولویت [[رژیم پهلوی]] تاسیس [[دانشگاه]]، [[بانک]] و اداره سیاسی کشور بود.<ref>کرونین، شکلگیری ایران نوین، ۱۹۴ و ۲۱۰.</ref> رضاشاه با فساد رسمی نیز برخورد جدی کرد؛ ولی چون خود به آن عمل نمیکرد، فساد تا سطح پایین سلسلهمراتب اداری نیز نفوذ کرده بود.<ref>کاتوزیان، تضاد دولت و ملت، ۲۴۶.</ref> این روند در دوره [[محمدرضا پهلوی]] نیز ادامه داشت.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۲۳۰-۲۳۱.</ref> در این دوره، مؤسسات ملی، بهویژه بانکها گسترش یافتند.<ref>اخگر، ۵۰ سال تبهکاری، ۲۴.</ref> محمدرضا پهلوی مدعی بود که وظیفه دستگاه اداری خدمت به کشور است تا امور مملکت با کارایی لازم اداره شود. او برای مختصرشدن روند امور اداری و غیر متمرکزکردن برخی خدمات، موضوع انقلاب اداری را مطرح کرد.<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۲۲۷-۲۳۰.</ref> وی در همه وزارتخانهها دخالت مستقیم میکرد و به همه وزرا دستور میداد و آنان نیز کاملاً مطیع وی بودند و جرئت نداشتند با دستورهای او مخالفت کنند.<ref>ملکمحمدی، از توسعه لرزان تا سقوط شتابان، ۲۰۹-۲۱۰.</ref> او در بسیاری از امور با مقامهای دولتی مشورت نمیکرد<ref>علم، یادداشتهای، ۱/۱-۷۹.</ref> و در سلسلهمراتب اداری کشور علاقهمند به استفاده از افرادی بود که هیچ برنامه و نقشهای برای مقابله با او نداشته باشند.<ref>شجاعی، دولت چاکران، ۴۱-۵۵.</ref> | با روی کار آمدن [[رضا پهلوی]]، دولت برای ساختن یک دستگاه اداری و نظام مالیاتی، به مشاوره با [[آمریکا]] روی آورد.<ref>کدی، ایران دوران قاجار، ۱۴۴.</ref> در دهه ۱۳۱۰ شمسی مهمترین اولویت [[رژیم پهلوی]] تاسیس [[دانشگاه]]، [[بانک]] و اداره سیاسی کشور بود.<ref>کرونین، شکلگیری ایران نوین، ۱۹۴ و ۲۱۰.</ref> رضاشاه با فساد رسمی نیز برخورد جدی کرد؛ ولی چون خود به آن عمل نمیکرد، فساد تا سطح پایین سلسلهمراتب اداری نیز نفوذ کرده بود.<ref>کاتوزیان، تضاد دولت و ملت، ۲۴۶.</ref> این روند در دوره [[محمدرضا پهلوی]] نیز ادامه داشت.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۲۳۰-۲۳۱.</ref> در این دوره، مؤسسات ملی، بهویژه بانکها گسترش یافتند.<ref>اخگر، ۵۰ سال تبهکاری، ۲۴.</ref> محمدرضا پهلوی مدعی بود که وظیفه دستگاه اداری خدمت به کشور است تا امور مملکت با کارایی لازم اداره شود. او برای مختصرشدن روند امور اداری و غیر متمرکزکردن برخی خدمات، موضوع انقلاب اداری را مطرح کرد.<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۲۲۷-۲۳۰.</ref> وی در همه وزارتخانهها دخالت مستقیم میکرد و به همه وزرا دستور میداد و آنان نیز کاملاً مطیع وی بودند و جرئت نداشتند با دستورهای او مخالفت کنند.<ref>ملکمحمدی، از توسعه لرزان تا سقوط شتابان، ۲۰۹-۲۱۰.</ref> او در بسیاری از امور با مقامهای دولتی [[مشورت]] نمیکرد<ref>علم، یادداشتهای، ۱/۱-۷۹.</ref> و در سلسلهمراتب اداری کشور علاقهمند به استفاده از افرادی بود که هیچ برنامه و نقشهای برای مقابله با او نداشته باشند.<ref>شجاعی، دولت چاکران، ۴۱-۵۵.</ref> | ||
[[امامخمینی]] به عنوان یک رهبر مردمی که به وضع آشفته ادارات اجمالاً آگاهی داشت، معتقد بود در رژیم پهلوی اشخاصی که در راس ادارات بودهاند و در آن اشتغال داشتهاند، بیشتر، افراد ناصالحی بودهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۱۴.</ref> که نقشه میکشیدند چطور مردم را به دام اندازند و از آنان [[پول]] در آورند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۳۷.</ref> آنان ادارات را با نقشههای فاسد به ابتذال کشیده بودند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۵۵.</ref> و سرنوشت گروههای مختلف که مخالف عقاید محمدرضا پهلوی بودند، ازجمله کارمندان ادارات، حبس و [[شکنجه]] و محرومیت از حقوق انسانی بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۰۰.</ref> و تنها کسانی که موافق وی بودند، حق داشتند در ادارات بمانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۵۶.</ref> و پهلوی نمیخواست در کشور نیروهای صالح تربیت شوند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۷۷.</ref> | [[امامخمینی]] به عنوان یک رهبر مردمی که به وضع آشفته ادارات اجمالاً آگاهی داشت، معتقد بود در رژیم پهلوی اشخاصی که در راس ادارات بودهاند و در آن اشتغال داشتهاند، بیشتر، افراد ناصالحی بودهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۱۴.</ref> که نقشه میکشیدند چطور مردم را به دام اندازند و از آنان [[پول]] در آورند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۳۷.</ref> آنان ادارات را با نقشههای فاسد به ابتذال کشیده بودند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۵۵.</ref> و سرنوشت گروههای مختلف که مخالف عقاید محمدرضا پهلوی بودند، ازجمله کارمندان ادارات، حبس و [[شکنجه]] و محرومیت از حقوق انسانی بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۰۰.</ref> و تنها کسانی که موافق وی بودند، حق داشتند در ادارات بمانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۵۶.</ref> و پهلوی نمیخواست در کشور نیروهای صالح تربیت شوند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۷۷.</ref> | ||
به باور امامخمینی، رژیم سلطنتی که از آغاز، خلاف قوانین عقلیه انسانی شکل گرفته بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۰۷.</ref> چنانکه به عقیده پژوهشگران رژیم تبعیضات گوناگون اداری را میان کارمندان روا میداشت-قوانین اداری را پرپیچوخم ساخته بود<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۳۷.</ref> و بنابراین فساد در دستگاههای اداری گسترش یافته<ref>آزادراد، انقلاب اداری، ۷۷.</ref> و به سطحی بیسابقه رسیده بود.<ref>کاتوزیان، تضاد دولت و ملت، ۲۴۶.</ref> تضییع در حقوق حقه افراد، مکاتبات بیمورد، رشوهدهی و رشوهگیری و | به باور امامخمینی، رژیم سلطنتی که از آغاز، خلاف قوانین عقلیه انسانی شکل گرفته بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۰۷.</ref> چنانکه به عقیده پژوهشگران رژیم تبعیضات گوناگون اداری را میان کارمندان روا میداشت-قوانین اداری را پرپیچوخم ساخته بود<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۳۷.</ref> و بنابراین فساد در دستگاههای اداری گسترش یافته<ref>آزادراد، انقلاب اداری، ۷۷.</ref> و به سطحی بیسابقه رسیده بود.<ref>کاتوزیان، تضاد دولت و ملت، ۲۴۶.</ref> تضییع در حقوق حقه افراد، مکاتبات بیمورد، رشوهدهی و رشوهگیری و تجمل و [[اسراف]] از مظاهر [[فساد]] در آن زمان بود.<ref>حیدری، فساد و اختناق در ایران، ۳۲-۳۳.</ref> | ||
==نقش کارمندان ادارات در پیروزی== | ==نقش کارمندان ادارات در پیروزی== | ||
با ظهور بیثباتی سیاسی در سال ۱۳۴۰، کارمندان دولت و بخش خصوصی، در کنار دیگر گروههای اجتماعی، علیه دستگاه حکومتی وارد صحنه شده بودند.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۳۶.</ref> بینظمی و بههمریختگی در شهرهای بزرگ و جدینگرفتن کار و وظایف اداری موجب نارضایتی کارمندان در کنار اربابرجوع ادارات شده بود و همه از سردرگمی و گرفتاری در دستگاههای دولتی رنج میکشیدند.<ref>صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ۲۰۲-۲۰۳.</ref> سپس در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ با اوجگیری روند | با ظهور بیثباتی سیاسی در سال ۱۳۴۰، کارمندان دولت و بخش خصوصی، در کنار دیگر گروههای اجتماعی، علیه دستگاه حکومتی وارد صحنه شده بودند.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۳۶.</ref> بینظمی و بههمریختگی در شهرهای بزرگ و جدینگرفتن کار و وظایف اداری موجب نارضایتی کارمندان در کنار اربابرجوع ادارات شده بود و همه از سردرگمی و گرفتاری در دستگاههای دولتی رنج میکشیدند.<ref>صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ۲۰۲-۲۰۳.</ref> سپس در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ با اوجگیری روند [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]]، کارمندان بهتدریج از دولت قطع امید کرده و با ائتلاف با طبقه متوسط سنتی، در صف اعتصابگران و تظاهرکنندگان قرار گرفته بودند.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۳۶.</ref> | ||
در روزهای اوج انقلاب چنانکه [[امامخمینی]] اشاره کرده است، کارمندان ادارات دولتی که از وضع ادارات آگاه بودند، امّا حق مخالفت نداشتند، اعتراض خود را با اعتصاب نشان دادند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۱۹.</ref> ایشان از آنان خواست این فرصت الهی را از دست ندهند و دست اجانب و نظام سلطنتی را کوتاه کنند تا به [[استقلال]] و [[آزادی]] برسند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۵۵ و ۲۶۱.</ref> ایشان کارمندان را به ادامه اعتصابات تا فلجکردن نظام سلطنتی-که یک وظیفه اسلامی بود-تشویق میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۴۹-۳۵۰.</ref> و همچنین از تمام قشرها میخواست تا از اعتصاب کارمندان در مقابل دولت پشتیبانی کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۸۷ و ۴/۴۹۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اعتصاب}} از مؤثرترین اعتصابهای کلیدی که مورد حمایت امامخمینی نیز قرار داشت، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۷ و ۴۹۸-۴۹۹.</ref> اعتصاب کارمندان و کارکنان شرکت نفت بود که تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.<ref>فوران، ۵۵۳-۵۷۰.</ref> | در روزهای اوج انقلاب چنانکه [[امامخمینی]] اشاره کرده است، کارمندان ادارات دولتی که از وضع ادارات آگاه بودند، امّا حق مخالفت نداشتند، اعتراض خود را با [[اعتصاب]] نشان دادند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۱۹.</ref> ایشان از آنان خواست این فرصت الهی را از دست ندهند و دست [[اجانب]] و [[نظام سلطنتی]] را کوتاه کنند تا به [[استقلال]] و [[آزادی]] برسند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۵۵ و ۲۶۱.</ref> ایشان کارمندان را به ادامه اعتصابات تا فلجکردن نظام سلطنتی-که یک وظیفه اسلامی بود-تشویق میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۴۹-۳۵۰.</ref> و همچنین از تمام قشرها میخواست تا از اعتصاب کارمندان در مقابل دولت پشتیبانی کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۸۷ و ۴/۴۹۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اعتصاب}} از مؤثرترین اعتصابهای کلیدی که مورد حمایت امامخمینی نیز قرار داشت، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۷ و ۴۹۸-۴۹۹.</ref> [[اعتصاب کارکنان صنعت نفت|اعتصاب کارمندان و کارکنان شرکت نفت]] بود که تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.<ref>فوران، ۵۵۳-۵۷۰.</ref> امامخمینی کارمندان ادارات را جزء توده حقیقی [[ملت]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۲.</ref> که به همراه همه قشرها، [[جمهوری اسلامی]] را فریاد میزدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۹۴.</ref> و در قیام خودجوش اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۹۸-۳۹۹.</ref> باعث قوت و قدرت عمل ملت میشدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۵۲.</ref> و مایه [[پیروزی]] بودند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۸۰.</ref> | ||
==ادارات در دوره جمهوری اسلامی== | ==ادارات در دوره جمهوری اسلامی== | ||
فلسفه وجودی ادارات، خدمت صادقانه به مردم است و سازمان اداری نیز باید متناسب با این هدف تنظیم و در صورت نیاز متحول شود.<ref>اکبری، مواضع امامخمینی، ۱/۵۳.</ref> این تحول در نظام اداری به جامعه و نظام یک کشور مربوط میشود<ref>قوام، توسعه سیاسی و تحول اداری، ۹۰.</ref> و هدف از آن یافتن رابطهای منطقی میان نقش و قابلیت و توانمندی دولت است که برقراری تناسب میان این دو امر، حیاتی است.<ref>سازمان مدیریت، قانون برنامه اول، ۴۰.</ref> | فلسفه وجودی ادارات، خدمت صادقانه به مردم است و سازمان اداری نیز باید متناسب با این هدف تنظیم و در صورت نیاز متحول شود.<ref>اکبری، مواضع امامخمینی، ۱/۵۳.</ref> این تحول در نظام اداری به جامعه و نظام یک کشور مربوط میشود<ref>قوام، توسعه سیاسی و تحول اداری، ۹۰.</ref> و هدف از آن یافتن رابطهای منطقی میان نقش و قابلیت و توانمندی دولت است که برقراری تناسب میان این دو امر، حیاتی است.<ref>سازمان مدیریت، قانون برنامه اول، ۴۰.</ref> | ||
امامخمینی در آستانه | امامخمینی در آستانه [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] یکی از اهداف خود را تصفیه ادارات دولتی از اشخاص خائن و سپردن کارها به دست متعهدان کاردان بر میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۶۸، ۴۷۱ و ۵/۲۲۴.</ref> و بر اصلاح رفتار برخی نهادهای انقلابی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۹.</ref> و نیز تحول در برخی ادارات گذشته مانند دادگستری<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۲.</ref> تاکید داشت. این شیوه برگرفته از سنّت حکومتداری [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] است که به فرماندار خود توصیه کرده بود افراد ناصالح را محرم خود قرار ندهد<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۶-۴۵۷.</ref>؛ از اینرو، امامخمینی در ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ چند روز پیش از پیروزی انقلاب، دستور [[پاکسازی]] ادارات را صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۷۵.</ref> هدف ایشان اصلاح روند کاری ادارات<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۶-۱۷.</ref> بر اساس موازین اسلام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۶-۷، ۱۱، ۲۸۴ و ۱۲/۲۱۳.</ref> بود. | ||
پس از پیروزی انقلاب، امامخمینی خواستار آن شد که ادارات از شکل طاغوتی به صورت اسلامی در آیند و از | پس از پیروزی انقلاب، امامخمینی خواستار آن شد که ادارات از شکل طاغوتی به صورت اسلامی در آیند و از نخستوزیری تا کوچکترین اداره، از [[تجملگرایی]] و اسراف و کاغذبازی بپرهیزند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۶ و ۴۵۴.</ref> ایشان همچنین به منظور [[نظارت]]، ازجمله بر ادارات، در مرداد ۱۳۵۸ دستور تشکیل ادارهای به نام [[امر به معروف و نهی از منکر]] را صادر کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۱۳.</ref> که در اجرا با مشکلاتی روبهرو شد. ایشان از [[مجلس شورای اسلامی]] نیز خواست قوانین ادارات دولتی که در مجلس غیر قانونی رژیم پهلوی تصویب شده بود، لغو و به جای آن قوانینی جایگزین شود که [[رفاه]] ملت در آن به بهترین وجه رعایت شده باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۴.</ref> ایشان بر جلوگیری از کاغذبازی در ادارات تاکید داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶.</ref> | ||
امامخمینی به چگونگی جذب نیرو در ادارات دولتی حساس بود و در برخی مقاطع از چگونگی برخورد و سختگیری بیجا با کارمندان نهادهای دولتی ناراضی بود و در مورد مقتضی برخورد میکرد؛ چنانکه در سال ۱۳۶۱ با اظهار تاسف از نوع سؤالات دینی و اعتقادی که برای جذب افراد به نهادهای دولتی در جزوههای گزینشی طراحی شده بود، آن را پر از سؤالات نامربوط به [[اسلام]] و دیانت و گاه مستهجن و اسفآور دانست و برای اصلاح قانون گزینش، تمام هیئتهایی را که به نام گزینش در سراسر کشور تشکیل شده بودند، منحل اعلام کرد و دستور داد به جای آنان افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب [[اخلاق کریمه]] و فاضل و متوجه به مسائل روز را بهکار گیرند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹-۲۲۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|گزینش}} ایشان که کارمندان را از محرومترین و بااخلاصترین قشرهای جامعه میدانست، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۶۷.</ref> دولت را موظف به توجه بیشتر به این طبقه کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۵.</ref> و از همه نیروها خواست برای رفع مشکلات کارمندان جهت ایجاد زندگی مناسب با یکدیگر همکاری کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۳.</ref> ایشان خود در برخی سازمانها و دستگاهها نمایندگانی برای نظارت بر امور و جلوگیری از انحرافات احتمالی میگماشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۳، ۴۳۶ و ۴۶۲.</ref> در نخستین مراحل نهادسازی در [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم به ماموران و ادارات و آئیننامههای دولتی، بر اساس اصل یکصدوهفتادوسوم [[قانون اساسی]]، | امامخمینی به چگونگی جذب نیرو در ادارات دولتی حساس بود و در برخی مقاطع از چگونگی برخورد و سختگیری بیجا با کارمندان نهادهای دولتی ناراضی بود و در مورد مقتضی برخورد میکرد؛ چنانکه در سال ۱۳۶۱ با اظهار تاسف از نوع سؤالات دینی و اعتقادی که برای جذب افراد به نهادهای دولتی در جزوههای گزینشی طراحی شده بود، آن را پر از سؤالات نامربوط به [[اسلام]] و دیانت و گاه مستهجن و اسفآور دانست و برای اصلاح قانون گزینش، تمام هیئتهایی را که به نام [[گزینش]] در سراسر کشور تشکیل شده بودند، منحل اعلام کرد و دستور داد به جای آنان افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب [[اخلاق کریمه]] و فاضل و متوجه به مسائل روز را بهکار گیرند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹-۲۲۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|گزینش}} ایشان که کارمندان را از محرومترین و بااخلاصترین قشرهای [[جامعه]] میدانست، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۶۷.</ref> دولت را موظف به توجه بیشتر به این طبقه کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۵.</ref> و از همه نیروها خواست برای رفع مشکلات کارمندان جهت ایجاد زندگی مناسب با یکدیگر همکاری کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۳.</ref> ایشان خود در برخی سازمانها و دستگاهها نمایندگانی برای نظارت بر امور و جلوگیری از [[انحراف|انحرافات]] احتمالی میگماشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۳، ۴۳۶ و ۴۶۲.</ref> در نخستین مراحل نهادسازی در [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم به ماموران و ادارات و آئیننامههای دولتی، بر اساس اصل یکصدوهفتادوسوم [[قانون اساسی]]، دیوان عدالت اداری زیر نظر شورای عالی قضایی تاسیس شد. | ||
==تلاش ضد انقلاب در ادارات== | ==تلاش ضد انقلاب در ادارات== | ||
پس از پیروزی انقلاب، چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده است، دشمنان چشم دوخته بودند که از نهادهای جمهوری اسلامی اشکال بگیرند و با دامنزدن به آن، اصل [[دین]] را خدشهدار کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۲۴.</ref> در واقع اشخاصی که منافع خود را با پیروزی انقلاب از دست داده بودند، همسو با منافع [[امریکا]]، با ایجاد اختلاف در ادارات و دامنزدن به کاستیها و جلوگیری از کار درست در ادارات، در صدد بودند چنین وانمود کنند که متدینان و انقلابیان توان اداره کشور را ندارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۹۹ و ۱۱/۴۳۵-۴۳۷.</ref>؛ از اینرو کارکنان آن را به کمکاری تشویق میکردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۰.</ref>؛ ازجمله تاثیرگذارترین بخش کارمندی کشور، یعنی شرکت نفت را مورد هدف قرار دادند که در میانشان اختلافافکنی کنند تا به اهداف خود برسند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۲ و ۲۷۶.</ref> [[امامخمینی]] در مجموع به ادارات توصیه میکرد گروههایی را که برای اجانب کار میکنند، میان خودشان راه ندهند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲.</ref> از اشکالتراشی بپرهیزند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۵۱.</ref> [[اعتصاب]] و | پس از پیروزی انقلاب، چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده است، دشمنان چشم دوخته بودند که از نهادهای جمهوری اسلامی اشکال بگیرند و با دامنزدن به آن، اصل [[دین]] را خدشهدار کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۲۴.</ref> در واقع اشخاصی که منافع خود را با پیروزی انقلاب از دست داده بودند، همسو با منافع [[امریکا]]، با ایجاد اختلاف در ادارات و دامنزدن به کاستیها و جلوگیری از کار درست در ادارات، در صدد بودند چنین وانمود کنند که متدینان و انقلابیان توان اداره کشور را ندارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۹۹ و ۱۱/۴۳۵-۴۳۷.</ref>؛ از اینرو کارکنان آن را به کمکاری تشویق میکردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۰.</ref>؛ ازجمله تاثیرگذارترین بخش کارمندی کشور، یعنی شرکت نفت را مورد هدف قرار دادند که در میانشان اختلافافکنی کنند تا به اهداف خود برسند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۲ و ۲۷۶.</ref> [[امامخمینی]] در مجموع به ادارات توصیه میکرد گروههایی را که برای [[اجانب]] کار میکنند، میان خودشان راه ندهند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲.</ref> از اشکالتراشی بپرهیزند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۵۱.</ref> [[اعتصاب]] و تحصن را کنار بگذارند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۵.</ref> و از [[تفرقه]] و گروهگروهشدن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۰۵-۱۰۶ و ۵۰۷.</ref> و پرداختن به مسائل فرعی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۲.</ref> دوری کنند. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
ریحانه لطفی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/569/ ادارات]»، دانشنامه امامخمینی(ره)، ج۱، ص۵۶۹-۵۷۴. | |||
* ریحانه لطفی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/569/ ادارات]»، [[دانشنامه امامخمینی|دانشنامه امامخمینی(ره)]]، ج۱، ص۵۶۹-۵۷۴. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه]] |