۲۱٬۲۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عقبماندگی'''، بازماندگی از [[رشد]] و توسعه در مقایسه با جوامع پیشرفته. | '''عقبماندگی'''، بازماندگی از [[رشد]] و توسعه در مقایسه با جوامع پیشرفته. | ||
عقبماندگی | == معنی == | ||
عقبماندگی به معنای پسماندگی و دنبالافتادگی نسبت به دیگران است<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۴۰۹۸.</ref> و در اصطلاح بازماندن از رشد و توسعه است.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۵۰۴۹.</ref> نظریهپردازان برای بیان عقبماندگی از چند واژه استفاده کردهاند. هاوس هوفر آلمانی برای نخستین بار پیش از [[جنگ جهانی دوم]]، دو واژه «شمال» در وصف کشورهای قدرتمند و «جنوب» برای کشورهای ضعیفتر را به کار برد.<ref>ساعی، مسائل سیاسی ـ اقتصادی جهان سوم، ۱۴.</ref> واژگان «[[فقیر]]» و «[[غنی]]» نیز پس از خاتمه جنگ جهانی دوم در وصف کشورها بهکار گرفته شد.<ref>الهی، امپریالیسم و عقبماندگی، ۴.</ref> گروهی دیگر اصطلاح «[[جهان سوم]]» را برای کشورهای عقبمانده، فقیر و وابسته به کار بردهاند<ref>الهی، امپریالیسم و عقبماندگی، ۱۱.</ref>؛ اما افزون بر تأثیر شاخص اقتصادی در ایجاد مفهوم عقبماندگی، عنصر فرهنگی نقش مهمی در این روند دارد، به طوری که در تعریفی دیگر میتوان جوامع ایستا و عقبمانده را جوامعی نامید که در تبادل و انتقال فرهنگ توانایی ندارند و بهنوعی بستهاند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳/۸۰۳–۸۰۵.</ref> | |||
عقبماندگی در برابر توسعه است و زمانی میتوان مدعی توسعه شد که تغییراتی اساسی در ساختار اجتماعی، طرز تلقی مردم، نهادهای ملی و نیز رشد اقتصادی و کاهش نابرابری و ریشهکنکردن فقر مطلق ایجاد شده باشد؛ به عبارتی، بر اساس سه ارزش اصلی تأمین معاش، افزایش آگاهیهای عمومی و سطح آزادی افراد در جامعه مجموعه نظام اجتماعی از حالت نامطلوب به سطحی مطلوب رسیده باشد.<ref>تودارو، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ۹۵–۹۷.</ref> مقصود [[امامخمینی]] از مفهوم عقبماندگی لزوماً مترادف با مفهوم اصطلاحی آن نیست، بلکه ایشان با توجه به کاربردهای گوناگون واژه عقبماندگی، آن را در عرصههای مختلف [[سیاست|سیاسی]]، [[اقتصاد|اقتصادی]] و [[فرهنگ|فرهنگی]] بهکار گرفته است. | |||
== پیشینه == | |||
در تاریخ [[اروپا]]، دوره میان قرن پنجم میلادی تا آخر [[جنگهای صلیبی]] (قرن ۱۵م) به «عصر تاریکی» معروف است. در این دوران، شرق با داشتن تمدنی شکوفا در دانش و فناوری، سرآمد مناطق دیگر محسوب میشد. با تسلط مسلمانان بر [[اسپانیا]] و جزایر دریای مدیترانه، تمدن پیشرفته شرق به کشورهای عقبمانده اروپایی معرفی شد.<ref>کرباسیان، عقبماندگی و توسعه، ۲۳۴.</ref> در قرن چهاردهم میلادی، جرقههای پیشرفت از [[ایتالیا]] آغاز شد و در مدت سه قرن بعد در سراسر اروپا انتشار یافت و به دوره رنسانس معروف گشت. در این دوره پایههای اقتصادی، سیاسی، هنری، و علمی تمدنهای کنونی غرب بنا نهاده شد.<ref>جیمزآ، رنسانس، ۹.</ref> پس از آن بود که اروپاییان برای یافتن منابع تولید و بازار فروش برای محصولاتشان راهی سرزمینهای دیگر شدند. بازرگانان اروپایی که برای دستیابی به ثروت شرق از راه دریا راهی این کشورها شده بودند، با سیاستهای حیلهگرانه و دستزدن به قدرت نظامی، شرایط خود را بر کشورهای مورد تهاجم دیکته کردند.<ref>الهی، امپریالیسم و عقبماندگی، ۱۰۱.</ref> انتقال ثروت از شرق به غرب و توسعه تجارت از قرن ۱۶–۱۸م موجب پیشیگرفتن اروپا در دوران وقوع انقلاب صنعتی از دیگر کشورها شد<ref>الهی، امپریالیسم و عقبماندگی، ۶۸–۷۲.</ref> و مجموعه عواملی چون تخلیه منابع طبیعی، انسانی و سرمایهای کشورهای غارتشده، تبدیلکردن آنها به مراکزی برای فروش مازاد تولید اروپا و تغییر ساختار اجتماعی این کشورها بر عقبماندگی آنها دامن زد و عامل ایجاد شکاف عمیقی میان آنها و کشورهای پیشرفته شد<ref>ساعی، مسائل سیاسی ـ اقتصادی جهان سوم، ۷۴–۷۵.</ref> و سرآغاز ناتوانی اقتصادی، سیاسی و انسانی کشورهایی ازجمله [[ایران]] گردید.<ref>حائری، نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران، ۲۳۱.</ref> | |||
در | [[مسلمانان]] در چهار سده نخستین هجری در [[اخلاق]]، [[علم]] و تمدن پیشرفت بسیار کرده بودند و شهرهایی نظیر [[نیشابور]]، [[غزنین]]، [[بغداد]]، [[دمشق]] و [[قاهره]] در اوج شکوفایی قرار داشتند. پس از آن نشانههای ضعف در کشورهای اسلامی ظاهر شد. [[جنگهای صلیبی]]، حمله مغول<ref>حلبی، تاریخ نهضتهای دینی ـ سیاسی معاصر، ۵–۷.</ref> و ستم [[ترکان عثمانی]] در کشورهایی که فتح کرده بودند، زمینههای افول [[تمدن اسلامی]] و عقبماندگی [[کشورهای اسلامی]] را فراهم ساخت.<ref>حلبی، تاریخ نهضتهای دینی ـ سیاسی معاصر، ۸–۹.</ref> عقبماندگی در ایران نیز دارای فراز و نشیبهای متعددی بود که یکی از مقاطع آن، [[حمله مغول]] به ایران بود (۶۱۶–۶۵۴ق). ایران همواره مورد هجوم اقوام و قبایل گوناگون بوده است<ref>گرانتوسکی، تاریخ ایران از زمان باستان، ۵۴؛ سایکس، تاریخ ایران، ۲/۹۶.</ref> و سلسلههای مختلف ایرانی با جنگهای گوناگون از رأس به زیر کشیده شدهاند و این امر موجب عقبماندگی در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور بوده است.<ref>گرانتوسکی، تاریخ ایران از زمان باستان، ۷۰ و ۷۴.</ref> | ||
تلاشها در جهت حرکت به سوی نوگرایی و برونرفت از عقبماندگی با اقدامهای عباسمیرزا آغاز و با افکار امیرکبیر سرعت بیشتری به خود گرفت. با شکست تفکرات نوگرایانه این افراد در نیمه دوم قرن سیزدهم خورشیدی، عدهای از روشنفکران آشنا با [[دموکراسی]] و [[مشروطه]]، عامل اصلی شکست این اقدامها و عقبافتادگی ایران را [[استبداد]] تشخیص دادند <ref>غنینژاد، تجددطلبی و توسعه در ایران معاصر، ۳۰.</ref> | عقبماندگی ایران در دو حوزه عوامل خارجی و عوامل داخلی قابل بررسی است. در بعد خارجی جنگهای ایران با قدرتهای بزرگ تأثیر بسزایی بر ضعف و عقبماندگی ایران بر جای گذاشت. درگیری پیاپی ایران در [[زمان صفویه]] با [[امپراتوری عثمانی]]،<ref>منشی قزوینی، جواهر الاخبار، ۲۰۱–۲۰۳؛ پورگشتال، تاریخ امپراطوری عثمانی، ۲/۸۵۴؛ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، ۱/۳۵۶–۳۵۸.</ref> جنگهای [[نادرشاه افشار]] با عثمانیها،<ref>هنوی، زندگی نادرشاه، ۱۶۳–۱۶۵؛ مروی، عالم آرای نادری، ۳/۱۱۸۱.</ref> بهویژه جنگ اول (۱۸۱۳–۱۸۰۳م/ ۱۱۸۲–۱۱۹۲ش)<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۷۷.</ref> و جنگهای دوم ایران و [[روس]] در [[قاجاریه|دوران قاجار]] (۱۸۲۸–۱۸۲۵م/ ۱۲۰۴–۱۲۰۷ش)<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۸۶–۸۹.</ref> و امضای قراردادهای [[قرارداد گلستان|گلستان]] (۱۸۱۳م)<ref>مک لین، شیخشامل داغستانی، ۴۵.</ref> و [[قرارداد ترکمانچای|ترکمانچای]] (۱۸۲۸م/ ۱۲۰۶ش)<ref>مک لین، شیخشامل داغستانی، ۶۰–۶۱.</ref> در پی دو جنگ یادشده، ازجمله موارد درگیری ایران با قدرتهای خارجی بوده است. مداخله قدرتهای بزرگ بهخصوص در دوران قاجار و پهلوی در امور داخلی ایران بهویژه در مسائل سیاسی و اقتصادی از نشانههای آن بهشمار میرود.<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۱۳۶؛ فولر، قبله عالم، ژئوپلتیک ایران، ۲۸۶ و ۱۶۷–۱۶۵.</ref> در بعد داخلی نیز بیکفایتی و بیلیاقتی حاکمان،<ref>زیباکلام، ما چگونه ما شدیم، ۲۰۰.</ref> نبود ثبات در حکومتهای محلی و درگیری میان طایفهای در کشور،<ref>زیباکلام، ما چگونه ما شدیم، ۱۱۰.</ref> [[استبداد]] حاکمان که منجر به جمعشدن قدرت در دست گروه حاکم و نادیدهگرفتن مردم میشد، نظام فئودالی و قحطی ازجمله عوامل عقبماندگی ایران بوده است.<ref>زیباکلام، ما چگونه ما شدیم، ۱۱۳.</ref> | ||
==ریشهها و عوامل عقبماندگی== | |||
در حالیکه برخی اندیشمندان اسلامی نفوذ استعمار غربی، [[استبداد]] حاکمان، جهالت و بیخبری توده مسلمانان و عقبماندن آنان از کاروان [[علم]] و [[تمدن]]، نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و تفرقه میانشان را از دلایل عقبماندگی [[کشورهای اسلامی]] | در دوران صفویه و همزمان با منازعات طولانی میان شاهان صفوی و ترکان عثمانی، ایرانیان با نمایندگان دربارهای اروپایی آشنا شدند و نظر ایرانیان به فناوریهای علمی بهویژه نظامی جلب شد.<ref>جکسون و لاکهارت، ۶/۸، قسمت ۳.</ref> در دوران قاجار نیز تلاشهایی برای بیرونآوردن کشور از عقبماندگی به همت افرادی چون [[عباسمیرزا]] برای ایجاد نیروهای نظامی منظم<ref>آوری و دیگران، قاجاریه، ۷/۱۲۴، قسمت۲.</ref> و [[امیرکبیر]] با ساختن [[دارالفنون]]<ref>آوری و دیگران، قاجاریه، ۷/۱۲۵.</ref> و همچنین برخی علما و روشنفکران برای آگاهیبخشی به مردم و مقابله با تجاوزها و سیاستهای امپریالیستی [[بیگانگان]]<ref>آوری و دیگران، قاجاریه، ۷/۱۲۶–۱۲۷.</ref> انجام گرفت؛ ولی در اواخر حکومت قاجاریه بود که تماس و رفت و آمدهای ایرانیان به [[غرب]] و برخورد آنان با تمدن و پیشرفتهای غربی، باعث حیرت و شیفتگی فرنگرفتهها شد<ref>حائری، نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران، ۲۴۶، ۲۶۵ و ۲۸۰.</ref> {{ببینید|غربزدگی}} و کمکم تفکر دربارهٔ چرایی عقبماندگی ایران و پیشرفت غرب و [[اروپا]] در میان نخبگان ایرانی شکل گرفت.<ref>زیباکلام، سنت و مدرنیته، ۴۹–۶۶.</ref> | ||
===عامل خارجی=== | |||
استعمار یکی از عوامل مهم خارجی عقبماندگی در بیشتر کشورهای عقبمانده است که به صورت چپاول کشورها یا ایجاد حکومتهای دستنشانده در این کشورها فعالیت داشته است <ref>ساعی، مسائل سیاسی ـ اقتصادی جهان سوم، ۴۸.</ref> | تلاشها در جهت حرکت به سوی نوگرایی و برونرفت از عقبماندگی با اقدامهای عباسمیرزا آغاز و با افکار امیرکبیر سرعت بیشتری به خود گرفت. با شکست تفکرات نوگرایانه این افراد در نیمه دوم قرن سیزدهم خورشیدی، عدهای از روشنفکران آشنا با [[دموکراسی]] و [[مشروطه]]، عامل اصلی شکست این اقدامها و عقبافتادگی ایران را [[استبداد]] تشخیص دادند.<ref>غنینژاد، تجددطلبی و توسعه در ایران معاصر، ۳۰.</ref> این اندیشه درونمایه فکری [[نهضت مشروطه]] در ایران گردید؛ اما جریانهای [[تجددطلبی]] و آزادیخواهی در عمل به تجددطلبی اقتدارگرایانه تبدیل و منجر به بازگشت شیوه حکومت استبدادی [[رضاشاه پهلوی]] در لباس تجدد شد<ref>غنینژاد، تجددطلبی و توسعه در ایران معاصر، ۳۰–۳۱.</ref> و تقلید کورکورانه در جریان تجددطلبی حکومتی، گسترش عقبماندگی در ایران را به همراه داشت.<ref>بازرگان، مجموعه آثار، ۸/۲۶۶–۲۶۷.</ref> آگاهی از عقبماندگی احساس حقارتی را ایجاد کرد که باعث از خودبیگانگی و انفعال در برابر مظاهر غربی و عمیقترشدن عقبماندگی ایران گردید.<ref>یوسفی، علل انحطاط مسلمین، ۴۲؛ مکارم شیرازی، اسرار عقبماندگی شرق، ۱۱–۱۲.</ref> | ||
===عوامل داخلی=== | |||
== ریشهها و عوامل عقبماندگی == | |||
در حالیکه برخی اندیشمندان اسلامی نفوذ استعمار غربی، [[استبداد]] حاکمان، جهالت و بیخبری توده مسلمانان و عقبماندن آنان از کاروان [[علم]] و [[تمدن]]، نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و تفرقه میانشان را از دلایل عقبماندگی [[کشورهای اسلامی]] میدانند،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۵.</ref> در زمان حکومت پهلوی گروهی از روشنفکران با اشکال و شبههکردن به [[دین]]، تعهد به امور دینی را نشانه کهنهپرستی و عقبماندگی میدانستند و [[اسلام]] را عامل عقبماندگی مسلمانان معرفی میکردند.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی جامعه دینی، ۵۹.</ref> [[امامخمینی]] در همان سالها به رد این اتهام پرداخت و کسانی را که عقبماندگی جامعه را به حساب دین و پیشوایان دینی میگذاشتند و ترک آداب و رسوم دینی را اسباب تعالی و تمدن میخواندند، خودباختگانی خواند که به دامن غرب افتادهاند و در جهت منافع ضد دینی آنان گام برمیدارند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۵–۶.</ref> در یک نگاه کلی به نظریات امامخمینی، مهمترین عوامل عقبماندگی مسلمانان را میتوان در دو سطح خارجی و داخلی ارزیابی کرد: | |||
=== عامل خارجی === | |||
استعمار یکی از عوامل مهم خارجی عقبماندگی در بیشتر کشورهای عقبمانده است که به صورت چپاول کشورها یا ایجاد حکومتهای دستنشانده در این کشورها فعالیت داشته است.<ref>ساعی، مسائل سیاسی ـ اقتصادی جهان سوم، ۴۸.</ref> امامخمینی باور داشت استعمار دست به تشکیل دولتهایی دستنشانده و فرمانبردار میزند تا مجال [[تفکر]] را از ملتها بگیرد و روح یأس و [[ناامیدی]] را در کشورهای تحت سلطه بدمد و آنان را از فکر چارهجویی بازدارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳.</ref> ایشان استعمارگران را چپاولگران کشورهای ضعیف میدانست که ملتها را از پیشرفت بازمیدارند و منافع آنان را به خطر میاندازند،<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۲.</ref> فرهنگ مسموم خود را در آن جوامع تزریق میکنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲.</ref> {{ببینید|فرهنگ}} و با عرضه مکتبهای بیبنیاد به کشورهای اسلامی باعث خواری و عقبماندگی آنان میشوند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۸.</ref> {{ببینید|استعمار و استثمار}}. | |||
=== عوامل داخلی === | |||
در نگاه امامخمینی عوامل گوناگون داخلی نیز موجب عقبماندگی ملتهای مسلمان است: | در نگاه امامخمینی عوامل گوناگون داخلی نیز موجب عقبماندگی ملتهای مسلمان است: | ||
# بیخبری و پایبندنبودن مسلمانان به حقیقت [[اسلام]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۷۷.</ref> {{ببینید|هویت|اسلام ناب محمدی}}؛ | # بیخبری و پایبندنبودن مسلمانان به حقیقت [[اسلام]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۷۷.</ref> {{ببینید|هویت|اسلام ناب محمدی}}؛ | ||
# بیتوجهی سران و [[دولتهای اسلامی]] به مصالح اسلامی و ملی و دوری از ملتها <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۳ و ۱۳/۸۷.</ref> {{ببینید|منافع ملی}}؛ | # بیتوجهی سران و [[دولتهای اسلامی]] به مصالح اسلامی و ملی و دوری از ملتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۳ و ۱۳/۸۷.</ref> {{ببینید|منافع ملی}}؛ | ||
# جمود فکری، خودباختگی، [[وابستگی]]، [[ | # جمود فکری، خودباختگی، [[وابستگی]]، [[نژادپرستی]] و [[ملیگرایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۸۶–۸۷، ۳۸۹ و ۹/۱۱۸–۱۱۹.</ref> {{ببینید|انحراف|ارتجاع|التقاط}}؛ | ||
# تفرقه و اختلاف <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۳۸.</ref> {{ببینید|وحدت|جهان اسلام}}؛ | # تفرقه و اختلاف<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۳۸.</ref> {{ببینید|وحدت|جهان اسلام}}؛ | ||
# [[استبداد]]: امامخمینی یکی از دلایل مهم عقبماندگی ایران را وجود حکومتهای پادشاهی و استبدادی در طول تاریخ میدانست. ایشان تیول شهرها و استانهای ایران توسط شاهان و شاهزادگان را از نشانههای استبداد میخواند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۲۴ و ۹/ | # [[استبداد]]: امامخمینی یکی از دلایل مهم عقبماندگی ایران را وجود حکومتهای پادشاهی و استبدادی در طول تاریخ میدانست. ایشان تیول شهرها و استانهای ایران توسط شاهان و شاهزادگان را از نشانههای استبداد میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۲۴ و ۹/۱۱۸–۱۱۹.</ref> و معتقد بود نمونه بارز این استبداد را میتوان در دوران پهلوی یافت که به شکلهای مختلفی ازجمله خفقان، سانسور مطبوعات و وجود سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]])، تحمیل خرجهای کمرشکن به ملت، تسلیم در برابر خواستههای دولت [[اسرائیل]] و بهخطرانداختن اقتصاد مملکت باعث عقبماندگی کشور شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۲۵.</ref> {{ببینید|دیکتاتوری}}؛ | ||
# سرسپردگی حکومتها: امامخمینی یکی از عوامل مهم عقبماندگی ایران بهویژه در زمان رژیم پهلوی را سرسپردگی این رژیم به سیاستهای امپریالیستی کشورهای استعماری میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳.</ref> و شاهد آن را اجرای کاپیتولاسیون در ایران میشمرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/ | # سرسپردگی حکومتها: امامخمینی یکی از عوامل مهم عقبماندگی ایران بهویژه در زمان رژیم پهلوی را سرسپردگی این رژیم به سیاستهای امپریالیستی کشورهای استعماری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳.</ref> و شاهد آن را اجرای کاپیتولاسیون در ایران میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۰۹–۴۱۰.</ref> {{ببینید|کاپیتولاسیون}}. ایشان باور داشت سیاستهای رژیم پهلوی در شئون مختلف، نتایجی جز ورشکستگی و عقبماندگی به دنبال نداشته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۶۱–۲۶۲ و ۴۷۱–۴۷۲.</ref> ایشان که رژیم پهلوی را رژیمی عقبافتاده میدانست، نمونههای این عقبماندگی را در فساد مالی و اداری،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۱۳–۲۱۴.</ref> ضدیت با [[اسلام]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۶ و ۲/۱۲۹.</ref> وابستگی به [[اجانب|بیگانه]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۱۳–۴۱۴.</ref> آزادنگذاشتن ملت برای انتخاب وکیل و گماردن اشخاص معلومالحال به دستور دیگران<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۲۵.</ref> و سلب آزادی مطبوعات و انتشار دیکتههای ساواک<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۲۵.</ref> {{ببینید|ساواک}} میدید. | ||
==گستره و ابعاد عقبماندگی ایران== | |||
== گستره و ابعاد عقبماندگی ایران == | |||
گستره و ابعاد عقبماندگی کشور را در کلام امامخمینی میتوان در بخشهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بررسی کرد: | گستره و ابعاد عقبماندگی کشور را در کلام امامخمینی میتوان در بخشهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بررسی کرد: | ||
امامخمینی ازجمله راههای برونرفت از | === اقتصادی === | ||
==پانویس== | در دوران پهلوی دوم، [[فقر]]، [[بیکاری]] و در کنار آن ریختوپاشهای رژیم به مناسبتهای مختلف چون [[جشنهای ۲۵۰۰ساله]]، وضعیت نابسامان اقتصادی ـ اجتماعی جامعه ایران، توسعهنیافتگی و عمق عقبماندگی [[ایران]] در این دوران را نشان میدهد.<ref>داباشی، شکلگیری نهضت امامخمینی، ۸۸.</ref> به باور امامخمینی [[محمدرضا پهلوی]] با اجرای سیاست غلط، ایران را در وضع عقبماندگی قرار داده بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸.</ref> ایشان چگونگی سیاستهای نامناسب بانکها و بدهکاربودن آنها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۲.</ref> افت کشاورزی در کشور و واردکردن بخش عمده نیازهای غذایی مردم،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸.</ref> واگذاری و اجازه بهرهبرداری از منابع روزمینی و زیرزمینی کشور به [[بیگانگان]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۳.</ref> وابستگی شدید به [[نفت]] و فروش بیش از اندازه ذخایر نفتی و دریافت کالاهای غیر ضروری به جای پول نفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۶۵.</ref> را باعث عقبماندگی اقتصادی میخواند. | ||
=== سیاسی === | |||
[[امامخمینی]] باور داشت تا زمانی که حکومتهای تحت سلطه بیگانگان در کشور بر سر کار باشند، ایران در عقبماندگی به سر خواهد برد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۸۶.</ref> ایشان پایمالکردن آزادیهای فردی، نداشتن انتخابات واقعی، نقض [[قانون اساسی]]، فعالیت تنها یک [[حزب و تشکل|حزب]] در کشور و غصب قوای سهگانه به دست [[حکومت پهلوی]] را از نشانههای عقبماندگی سیاسی در کشور میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸.</ref> | |||
=== فرهنگی === | |||
امامخمینی یکی از ابعاد مهم عقبافتادگی کشور را در بخش فرهنگی جستجو میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۸.</ref> و [[فرهنگ]] توصیهشده از جانب غرب<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۶۳.</ref> و ترویج این فرهنگ در [[رادیو]] و [[تلویزیون]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۵.</ref> را از مظاهر عقبماندگی فرهنگی میدانست. ایشان سرگرمکردن جوانان به مصرف و کشاندن آنان به مکانهای نامناسب را از دیگر مظاهر عقبماندگی فرهنگی کشور میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۶.</ref> {{ببینید|غربزدگی|فرهنگ}}. به اعتقاد ایشان دانشگاههای ایران از لحاظ علمی در سطح پایینی قرار داشت و به دانشجویان ایرانی اجازه رشد داده نمیشد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۹۱.</ref> در دانشگاهها نیروی انسانی کارآمد و آگاه به مسائل تربیت نمیکردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۰.</ref> {{ببینید|دانشگاه}} و نیروی متخصص کمی وجود داشت، تا آنجاکه در تمامی زمینهها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۶۴.</ref> ازجمله مسائل مهم نظامی، کشور وابسته به متخصصان خارجی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۶۳.</ref> | |||
== راهکارهای برونرفت از عقبماندگی == | |||
برخی از مصلحان جهان [[اسلام]] همچون [[سیدجمالالدین اسدآبادی]]، مبارزه با خودکامگی مستبدان، مجهزشدن به علوم جدید، بازگشت به اسلام نخستین، دورریختن [[خرافات]] و [[مبارزه]] با [[استعمار خارجی]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۳–۳۶.</ref> و برخی دیگر چون [[عبدالرحمن کواکبی]] رشد آگاهی سیاسی میان [[امت اسلامی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۴/۵۰.</ref> را از راهکارهای خروج کشورهای اسلامی از عقبماندگی میدانند. امامخمینی نیز وجود حکومتهای مرتجع و وابسته را منشأ عقبماندگی در جهان اسلام و ایران میدانست و نهضت اسلامی را تلاشی در جهت رفع وابستگیها و ایجاد نظامی مستقل و دینی بر پایه آموزه اسلامی به منظور برونرفت از وضعیت نابسامان حاکم معرفی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۸.</ref> ایشان با آگاهی از تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و فرایند نفوذ سلطه [[غرب]] در ایران و اعتقاد به جامعیت [[دین اسلام]]، مهمترین راه رهایی مسلمانان از عقبماندگی را در بازگشت به اسلام و احیای [[فرهنگ اسلامی]] میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۲ و ۱۳/۸۳.</ref> دعوت ایشان از مسلمانان برای بازگشت به اسلام، برای رهایی از سلطه استعمار و عقبماندگی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۵۸.</ref> {{ببینید|هویت}}. | |||
امامخمینی ازجمله راههای برونرفت از عقبماندگی را اداره کشور به دست نیروهای داخلی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۵.</ref> و ایجاد تحولات اساسی در دانشگاهها میدانست. ایشان برای رفع این عقبماندگی معتقد بود باید [[انقلابی اساسی]] در دانشگاههای سراسر ایران بهوجود آورد تا استادان که وابسته به شرق یا غرباند تصفیه و دانشگاهها تبدیل به محیط سالمی برای تدریس علوم عالی اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۷.</ref> و محلی برای تربیت اشخاص مفید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۶.</ref> شوند {{ببینید|شورای عالی انقلاب فرهنگی}}. ایشان برای رهایی از عقبماندگی به مسئولان فرهنگی توصیه میکرد جوانان را به بهترین شکل تربیت کنند، جلوی انحرافِ آنان را بگیرند و افرادی متعهد به جامعه تحویل دهند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۲۸–۴۲۹.</ref> {{ببینید|آموزش و پرورش|تربیت|دانشگاه}}. ایشان از دولت میخواست برای فراگرفتن علوم روز، دانشجویان متعهد را به کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته دارند ولی در شمار استعمارگران نیستند، بفرستد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۴.</ref> از سوی دیگر، امامخمینی که [[تفرقه]] و اختلاف را اساس عقبماندگی مسلمانان میدانست از روحانیان میخواست برای رهایی از عقبماندگی، مردم را به [[وحدت|وحدت کلمه]] و ادامه نهضت فرا خوانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۳۸.</ref> و با دعوت مردم به [[بردباری]] و مقابله در برابر مشکلات، به آنان سفارش میکرد تا رفع عقبماندگیها در زمینههای مختلف برای حفظ آرامش در کشور کوشا باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۴۶.</ref> ایشان راه رهایی کشور از عقبماندگی را در [[خودباوری]] و بالابردن قدرت روحی ملت میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۰۶؛ ۱۱/۱۷۹ و ۱۶/۸۳.</ref> و از جوانان آماده و با استعداد و مغزهای متفکر میخواست تا کشور را ترک نکنند، برای رهایی ایران از عقبماندگی تمام توان و استعداد خود را در کشور به کار گیرند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۳.</ref> با [[شجاعت]] وارد عرصه سازندگی شوند و تنها به استعدادها و داشتههای خود متکی باشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۴.</ref> {{ببینید|جوان}}. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* آوری، پیتر و دیگران، قاجاریه، چاپشده در تاریخ ایران کمبریج، ترجمه تیمور قادری، تهران، مهتاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | * آوری، پیتر و دیگران، قاجاریه، چاپشده در تاریخ ایران کمبریج، ترجمه تیمور قادری، تهران، مهتاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا. | * امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا. | ||
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | * انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | ||
خط ۷۸: | خط ۹۰: | ||
* یوسفی، هدایت، علل انحطاط مسلمین در اندیشه و آراء سیاسی امامخمینی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، قم، ۱۳۷۸ش. | * یوسفی، هدایت، علل انحطاط مسلمین در اندیشه و آراء سیاسی امامخمینی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، قم، ۱۳۷۸ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
* مهیا زاهدین لباف، [https://books.khomeini.ir/10007/books/344/ عقبماندگی]، دانشنامه امامخمینی، ج۷، | == پیوند به بیرون == | ||
* مهیا زاهدین لباف، [https://books.khomeini.ir/10007/books/344/ عقبماندگی]، دانشنامه امامخمینی، ج۷، ص۳۴۴–۳۵۰. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد هفتم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد هفتم دانشنامه]] |