۲۶٬۵۶۴
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== پیشنیۀ تاریخی == | == پیشنیۀ تاریخی == | ||
تاریخ عراق به پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. سرزمین فعلی عراق جزء قلمرو ایران قدیم به شمار میرفت که در سال ۱۴ق به تصرف مسلمانان درآمد.<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۷۴-۷۵؛ گلیزواره، سرزمین اسلام، ص۱۲۳ | تاریخ عراق به پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. سرزمین فعلی عراق جزء قلمرو ایران قدیم به شمار میرفت که در سال ۱۴ق به تصرف مسلمانان درآمد.<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۷۴-۷۵؛ گلیزواره، سرزمین اسلام، ص۱۲۳.</ref> انتقال مرکز حکومت از مدینه به عراق در زمان علی بن ابیطالب، این منطقه را به مرکز دنیای اسلام تبدیل کرد.<ref>گلیزواره، سرزمین اسلام، ص۱۲۳.</ref> همچنین در سال ۱۴۶ق منصور، خلیفۀ عباسی، شهر بغداد را ساخت و آن را پایتخت عباسیان قرار داد.<ref>ابنفقیه، البلدان، ص ۲۷۹.</ref> این کشور همچنین از ۱۵۳۵م در تصرف عثمانیان بود.<ref>گلیزواره، جغرافیای جهان اسلام، ص۲۰۳.</ref> | ||
== کشور مستقل عراق از پادشاهی تا جمهوری == | == کشور مستقل عراق از پادشاهی تا جمهوری == | ||
عراق در ۱۹۱۹م با جدایی از عثمانی تحت سرپرستی بریتانیا درآمد. در پی مخالفت مردم و علما با سرپرستی بریتانیا، پادشاهی عراق استقلال یافت. در ۱۹۵۸م عبدالکریم قاسم با کودتایی نظام سلطنتی را برانداخت و در کشور اعلام جمهوری کرد. ۱۰سال بعد با کودتای حسن البکر و قدرت گرفتن حزب بعث عراق، این کشور به جمهوری دموکراتیک خلق عراق تغییر نام داد.<ref>گلیزواره، جغرافیای جهان اسلام، ص۲۰۳؛ گلیزواره، سرزمین اسلام، ص۱۲۳-۱۲۷ | عراق در ۱۹۱۹م با جدایی از عثمانی تحت سرپرستی بریتانیا درآمد. در پی مخالفت مردم و علما با سرپرستی بریتانیا، پادشاهی عراق استقلال یافت. در ۱۹۵۸م عبدالکریم قاسم با کودتایی نظام سلطنتی را برانداخت و در کشور اعلام جمهوری کرد. ۱۰سال بعد با کودتای حسن البکر و قدرت گرفتن حزب بعث عراق، این کشور به جمهوری دموکراتیک خلق عراق تغییر نام داد.<ref>گلیزواره، جغرافیای جهان اسلام، ص۲۰۳؛ گلیزواره، سرزمین اسلام، ص۱۲۳-۱۲۷.</ref> حزب بعث به محض دردستگرفتن قدرت و با وجود ادعای طرفداری از آزادی فردی و احزاب سیاسی، از فعالیت احزاب جلوگیری کرد و بیدرنگ به دستگیری و سرکوب مخالفان پرداخت.<ref>جعفری، بررسی تاریخی، ص۳۴۲–۳۴۴.</ref> | ||
== تیرگی روابط ایران و عراق == | == تیرگی روابط ایران و عراق == | ||
از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری عراق کنونی، روابط دو کشور ایران و عراق غالباً به دلیل اختلافات مرزی بهجایمانده از امپراتوری عثمانی بهویژه بر سر اروندرود و چگونگی کشتیرانی در آن، خصومتآمیز بود. در دورۀ پهلوی دوم ادعای حسن البکر مبنی بر حاکمیت کامل عراق بر اروندرود، همچنین سیاستهای پانعربیستی و ایرانیستیز عراق، روابط دو کشور را به شدت متشنج کرد و به سمت درگیری نظامی پیش برد.<ref>مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ص۳۵۷–۳۶۰ | از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری عراق کنونی، روابط دو کشور ایران و عراق غالباً به دلیل اختلافات مرزی بهجایمانده از امپراتوری عثمانی بهویژه بر سر اروندرود و چگونگی کشتیرانی در آن، خصومتآمیز بود. در دورۀ پهلوی دوم ادعای حسن البکر مبنی بر حاکمیت کامل عراق بر اروندرود، همچنین سیاستهای پانعربیستی و ایرانیستیز عراق، روابط دو کشور را به شدت متشنج کرد و به سمت درگیری نظامی پیش برد.<ref>مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ص۳۵۷–۳۶۰.</ref> این درگیری اگرچه در آن زمان با قراداد صلح الجزایر خاتمه یافت، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با به قدرت رسیدن صدام حسین بار دیگر آغاز شد و جنگی هشتساله را بین دوکشور رقم زد. (ببینید: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) | ||
== تبعید امامخمینی به عراق == | == تبعید امامخمینی به عراق == | ||
امامخمینی در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ پس از ۱۱ماه اقامت در ترکیه، به دستور رژیم پهلوی به عراق تبعید شد. ایشان پس از ورود به عراق، در نجف مستقر شد و تا مهر ۱۳۵۷ که ناچار به فرانسه هجرت کرد، در این کشور اقامت گزید. حضور امامخمینی در نجف موجب شد بسیاری از روحانیون و نیز مبارزان ایرانی با سفر به عراق با ایشان دیدار کنند یا به قصد همراهی با ایشان در این کشور ساکن شوند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۵، ص۲۲۶-۲۲۷ و۲۵۰ | امامخمینی در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ پس از ۱۱ماه اقامت در ترکیه، به دستور رژیم پهلوی به عراق تبعید شد. ایشان پس از ورود به عراق، در نجف مستقر شد و تا مهر ۱۳۵۷ که ناچار به فرانسه هجرت کرد، در این کشور اقامت گزید. حضور امامخمینی در نجف موجب شد بسیاری از روحانیون و نیز مبارزان ایرانی با سفر به عراق با ایشان دیدار کنند یا به قصد همراهی با ایشان در این کشور ساکن شوند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۵، ص۲۲۶-۲۲۷ و۲۵۰.</ref> در دوران حضور امامخمینی در عراق، سران حزب بعث به فراخور نوع روابط خود با ایران، تلاش بسیاری صرف همراهساختن امامخمینی با اهداف سیاسی خود میکردند؛ اما در این زمینه توفیقی نیافتند.<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۳۶.</ref> | ||
=== اخراج ایرانیان از عراق === | === اخراج ایرانیان از عراق === | ||
یکی از اقدامات دولت عراق در این دوره، اخراج ایرانیان از عراق و مصادره اموال آنان در سال ۱۳۵۰ بود که موجب موضعگیری شدید امامخمینی شد. ایشان با وصف حاکمان عراق به گروهی که یک مغز متفکر و عاقل در میان آنان نیست تا حقایق را درک کند و کسانی که به دست خود، عراق را به تباهی خواهند کشید.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲۰، ص۱۳۰.</ref>، تلگرامی برای حسن البکر فرستاد و ضمن اعتراض به این اقدام، آن را خلاف مصالح دولت عراق از نظر سیاسی و اقتصادی شمرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲، ص۴۰۳–۴۰۴ | یکی از اقدامات دولت عراق در این دوره، اخراج ایرانیان از عراق و مصادره اموال آنان در سال ۱۳۵۰ بود که موجب موضعگیری شدید امامخمینی شد. ایشان با وصف حاکمان عراق به گروهی که یک مغز متفکر و عاقل در میان آنان نیست تا حقایق را درک کند و کسانی که به دست خود، عراق را به تباهی خواهند کشید.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲۰، ص۱۳۰.</ref>، تلگرامی برای حسن البکر فرستاد و ضمن اعتراض به این اقدام، آن را خلاف مصالح دولت عراق از نظر سیاسی و اقتصادی شمرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲، ص۴۰۳–۴۰۴.</ref> پس از بهبود روابط سیاسی ایران و عراق و امضای قرارداد الجزایر در سال ۱۳۵۳.<ref>امینی، تاریخ روابط خارجی ایران در دوران پهلوی، ص۲۲۵.</ref> و درخواست محمدرضا پهلوی از حکومت عراق برای اعمال محدودیت بیشتر بر امامخمینی، اخراج روحانیان و طلاب مقیم نجف، با شدت بیشتر از سر گرفته شد.<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۵۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲۰، ص۲۰۰–۲۰۴.</ref> | ||
=== ایجاد محدودیت و هجرت === | === ایجاد محدودیت و هجرت === | ||
امامخمینی پس از ایجاد محدودیت و منع هر گونه فعالیت سیاسی، همچنین تهدید برای اخراج ایشان از عراق، تأکید کرد هر زمان که آنان بخواهند خاک عراق را ترک میکند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲۰، ص۲۴۴–۲۴۵ | امامخمینی پس از ایجاد محدودیت و منع هر گونه فعالیت سیاسی، همچنین تهدید برای اخراج ایشان از عراق، تأکید کرد هر زمان که آنان بخواهند خاک عراق را ترک میکند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲۰، ص۲۴۴–۲۴۵.</ref> گزارشهای ساواک از مهر ۱۳۵۷ حاکی از مذاکرات مقامات عراقی با امامخمینی و تأکید ایشان بر ادامۀ فعالیت سیاسی و تصمیم برای خروج از عراق است. این گزارشها همچنین پیامد ماندن یا رفتن ایشان را از عراق بررسی کرده است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ج۲۰، ص۲۸۲–۲۸۳، ۲۸۶–۲۹۲، ۲۹۴–۲۹۶.</ref> با افزایش فشارها، امامخمینی مجبور به هجرت از نجف به پاریس شد. | ||
امامخمینی در مهر ۱۳۵۸ ضمن بیان خاطراتی از دوران تبعید در عراق، به رفتار دولت عراق در ممانعت از فعالیت سیاسی، پخش شایعات دروغ دربارۀ احتمال ترور و محدودیتهایی که به بهانۀ مراقبت از ایشان اعمال میشد اشاره کرد و همین عوامل را دلیل تصمیم خود برای خروج از عراق دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۰، ص۱۹۴–۱۹۵ | امامخمینی در مهر ۱۳۵۸ ضمن بیان خاطراتی از دوران تبعید در عراق، به رفتار دولت عراق در ممانعت از فعالیت سیاسی، پخش شایعات دروغ دربارۀ احتمال ترور و محدودیتهایی که به بهانۀ مراقبت از ایشان اعمال میشد اشاره کرد و همین عوامل را دلیل تصمیم خود برای خروج از عراق دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۰، ص۱۹۴–۱۹۵.</ref> | ||
== موضع امامخمینی دربارۀ دولت عراق == | == موضع امامخمینی دربارۀ دولت عراق == | ||
امامخمینی دولت عراق را دولت به معنای واقعی نمیشناخت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۲، ص۲۴۵.</ref> و ضمن نصیحت این دولت، هشدار داد که سرانجامِ ستم و اختناق بر مردم انفجار است و دولتها برای بقای خود نیز باید در خدمت مردم باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۷، ص۳۲ | امامخمینی دولت عراق را دولت به معنای واقعی نمیشناخت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۲، ص۲۴۵.</ref> و ضمن نصیحت این دولت، هشدار داد که سرانجامِ ستم و اختناق بر مردم انفجار است و دولتها برای بقای خود نیز باید در خدمت مردم باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۷، ص۳۲.</ref> ایشان معتقد بود حاکمان عراق منافق و فریبکارند؛ چرا که از یکسو به اقامۀ نماز و طرفداری از شعائر اسلامی وانمود میکنند و از سوی دیگر علیه اسلام و نمادهای اسلام مرتکب جنایت شده و علما و مفاخر دین را به شهادت میرسانند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۴، ص۲۸۰؛ ج۱۸، ص۱۳۰–۱۳۱.</ref> | ||
امامخمینی در دوران جنگ تحمیلی، با اشاره به سخنان دولتمردان عراق، تأکید کرد اگر به تاریخ هم استناد کنیم عراق و مدائن متعلق به ایران بوده است؛ اما ما تابع اسلامیم و قراردادهای منعقدشده را محترم میشماریم؛ لذا هرگز بنا نداریم حتی به یک وَجَب از سرزمین عراق تعدی کنیم.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۴، ص۸۳ | امامخمینی در دوران جنگ تحمیلی، با اشاره به سخنان دولتمردان عراق، تأکید کرد اگر به تاریخ هم استناد کنیم عراق و مدائن متعلق به ایران بوده است؛ اما ما تابع اسلامیم و قراردادهای منعقدشده را محترم میشماریم؛ لذا هرگز بنا نداریم حتی به یک وَجَب از سرزمین عراق تعدی کنیم.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۴، ص۸۳.</ref> | ||
== موضع امامخمینی دربارۀ ملت عراق == | == موضع امامخمینی دربارۀ ملت عراق == | ||
امامخمینی به عراق به عنوان مرکز تشیع و مرکز اهلبیت(ع) علاقمند بود و این علاقه را مانند علاقه به ایران میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۴۸۱ | امامخمینی به عراق به عنوان مرکز تشیع و مرکز اهلبیت(ع) علاقمند بود و این علاقه را مانند علاقه به ایران میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۴۸۱.</ref> ایشان در دوران جنگ تحمیلی نیز بارها از مردم و ارتش عراق خواست بیش از این ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند و برای دفاع از اسلام، قیام کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۲، ص۲۳۴، ۲۵۳–۲۵۴؛ ج۱۴، ص۲۷۶–۲۸۰ و ج۱۸، ص۱۷۵.</ref> سفارش اکید امامخمینی به ملت عراق، قیام علیه حکومت کافر و ضداسلامی حزب بعث و به دستگرفتن حاکمیت و ادارۀ امور خود، با انجام تکلیف شرعی، الهی و انسانی خویش بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۲۳۰–۲۳۱؛ ج۱۵، ص۲۸۶ و ج۲۰، ص۳۳۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |