Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
(←دلایل عقلی: اصلاح ارقام) |
(←ابعاد جامعیت قرآن: اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==ابعاد جامعیت قرآن== | ==ابعاد جامعیت قرآن== | ||
قرآن کریم از چند بُعد دارای جامعیت است: | قرآن کریم از چند بُعد دارای جامعیت است: | ||
# جامعیت احکام و قوانین: امامخمینی مانند دیگر اندیشمندان<ref>شوکانی، فتح القدیر، | # جامعیت احکام و قوانین: امامخمینی مانند دیگر اندیشمندان<ref>شوکانی، فتح القدیر، ۳/۲۲۴؛ ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱/۳۸.</ref> معتقد است هر قانونی که برای هدایت بشر نیاز باشد، کلیات آن در قرآن آمده و بیان جزئیات آن بر عهده پیامبر(ص)و [[اهل بیت(ع)|ائمه(ع)]] گذاشته شده است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۴.</ref> چنانکه در روایتی از [[امیرالمؤمنین(ع)]] آمده است که آن حضرت هر آنچه را که [[امت اسلام]] به آن نیاز دارد، در زمان حیات خود بیان کرده است.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۱۹.</ref> امامخمینی معتقد است قوانین کلی مانند قوانین مالیات، قوانین مجازات عمومی مانند [[قصاص]]، [[حدود]]، [[دیه|دیات]]، قوانین کلی [[عبادات]] همچون [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، قوانین معاملات مانند [[تجارت]]، [[اجاره]]، [[صلح]]، قوانین ثبت، قوانین [[ازدواج]] و [[طلاق]]، قوانین [[ارث|میراث]]، همه و همه در قرآن کریم آمده است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۱۵؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۰.</ref> به اعتقاد ایشان آیاتی که مربوط به قوانین اجتماعی و سیاسیاند، بیش از صد برابر آیاتیاند که قوانین عبادی را بیان میکنند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۱.</ref><br> | ||
# جامعیت زمانی، مکانی و افرادی: قرآن کریم آخرین [[کتاب آسمانی]] و کتابی جاودانه در همه زمانها و برای همه نسلهاست؛<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ۲/۸۲.</ref> از این جهت امامخمینی معتقد است برخی آیات بر همین معنا دلالت دارند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، | # جامعیت زمانی، مکانی و افرادی: قرآن کریم آخرین [[کتاب آسمانی]] و کتابی جاودانه در همه زمانها و برای همه نسلهاست؛<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ۲/۸۲.</ref> از این جهت امامخمینی معتقد است برخی آیات بر همین معنا دلالت دارند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۰۶.</ref> همانگونه که خداوند محیط بر همه چیز است، کتاب او نیز محیط بر همه زمانهاست و خداوند قرآن را دستور زندگی همه دورانها قرار داده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۷۱؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref><br> | ||
قرآن برای گروه خاصی از افراد بشر یا طبقه و جنس خاصی نیامده است و تمام افراد بشر از هر رنگ، ملیت، اقوام و گروهها را شامل میشود و اختصاص به منطقه و مکان خاصی ندارد و این کتاب آسمانی برای حیات همه انسانها در همه ابعاد نازل شده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۳.</ref> | قرآن برای گروه خاصی از افراد بشر یا طبقه و جنس خاصی نیامده است و تمام افراد بشر از هر رنگ، ملیت، اقوام و گروهها را شامل میشود و اختصاص به منطقه و مکان خاصی ندارد و این کتاب آسمانی برای حیات همه انسانها در همه ابعاد نازل شده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۳.</ref><br> | ||
آنچه امامخمینی بر آن تأکید بیشتری میکند، ارتباط میان جاودانگی و جامعیت قرآن است؛ زیرا اگر قرآن در همه ابعاد، جامعیت نداشته باشد، نمیتواند کتابی جاودانه باشد. ایشان [[حکمت]] و دلیل جاودانگی و ابدیبودن قرآن را در جامعیت آن در مسائل مهم حیاتی، در معنویات و نظام ملکی میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۳.</ref> ایشان با دیدگاه عرفانی و اخلاقی خاص خود به قرآن مینگرد و به جاودانگی و جامعیت این کتاب اشاره میکند و جاودانگی قرآن را ناشی از مظهریت آن از اسم اعظم میداند که محیط بر همه کتابهای آسمانی است و بالاتر از آن تصور نمیشود و جامعتر از آن کتابی نخواهد آمد <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۹.</ref> بنابراین جامعیت قرآن در نگاهی جامع و فراگیر در نگاه ایشان به این معناست که قرآن بر سه رکن عقاید، اخلاق و احکام استوار است و بنیانهای سعادت را در ابعاد فردی و اجتماعی بیان کرده است و رمز جاودانگی قرآن نیز در همین نکته نهفته است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۶ ـ ۳۸۷.</ref> زیرا خود را محدود و محصور نکرده و مطابق با زمان و مکان است. البته در هر عصر وظیفه اندیشمندان است که حقایق را از این کتاب استخراج کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۷.</ref> امامخمینی بر اساس این نگرش، آیات را تفسیر و تبیین کرده و در همه امور جامعه جاری ساخته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۳، ۳۱۲ و ۲۴۹.</ref> | آنچه امامخمینی بر آن تأکید بیشتری میکند، ارتباط میان جاودانگی و جامعیت قرآن است؛ زیرا اگر قرآن در همه ابعاد، جامعیت نداشته باشد، نمیتواند کتابی جاودانه باشد. ایشان [[حکمت]] و دلیل جاودانگی و ابدیبودن قرآن را در جامعیت آن در مسائل مهم حیاتی، در معنویات و نظام ملکی میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۳.</ref> ایشان با دیدگاه عرفانی و اخلاقی خاص خود به قرآن مینگرد و به جاودانگی و جامعیت این کتاب اشاره میکند و جاودانگی قرآن را ناشی از مظهریت آن از اسم اعظم میداند که محیط بر همه کتابهای آسمانی است و بالاتر از آن تصور نمیشود و جامعتر از آن کتابی نخواهد آمد <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۹.</ref> بنابراین جامعیت قرآن در نگاهی جامع و فراگیر در نگاه ایشان به این معناست که قرآن بر سه رکن عقاید، اخلاق و احکام استوار است و بنیانهای سعادت را در ابعاد فردی و اجتماعی بیان کرده است و رمز جاودانگی قرآن نیز در همین نکته نهفته است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۶ ـ ۳۸۷.</ref> زیرا خود را محدود و محصور نکرده و مطابق با زمان و مکان است. البته در هر عصر وظیفه اندیشمندان است که حقایق را از این کتاب استخراج کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۷.</ref> امامخمینی بر اساس این نگرش، آیات را تفسیر و تبیین کرده و در همه امور جامعه جاری ساخته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۳، ۳۱۲ و ۲۴۹.</ref><br> | ||
# جامعیت اهداف: امامخمینی مانند دیگر اندیشمندان،<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱/۹۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۰/۱۶۷.</ref> معتقد است قرآن کریم به همه اموری که در تکامل و تربیت انسان دخیلاند، پرداخته است و از آنجا که انسان موجودی است که ابعاد مختلف [[مادی]] و [[معنوی]] دارد، همه این امور در قرآن بیان شده است؛ اما هر کس به قدر استعداد و توانایی خود میتواند از آن بهره ببرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۳۰ و ۱۸/۲۶۳.</ref> | # جامعیت اهداف: امامخمینی مانند دیگر اندیشمندان،<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱/۹۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۰/۱۶۷.</ref> معتقد است قرآن کریم به همه اموری که در تکامل و تربیت انسان دخیلاند، پرداخته است و از آنجا که انسان موجودی است که ابعاد مختلف [[مادی]] و [[معنوی]] دارد، همه این امور در قرآن بیان شده است؛ اما هر کس به قدر استعداد و توانایی خود میتواند از آن بهره ببرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۳۰ و ۱۸/۲۶۳.</ref> | ||
به باور ایشان هدف اصلی قرآن تکمیل [[معرفت خداوند]]، تحصیل توحید، چگونگی رابطه میان حق و خلق، چگونگی [[سلوک الی الله]]، معرفی [[تجلیات الهی]] و تعلیم بندگان از جهت [[علم و عمل]] و [[عرفان و شهود]] است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۷.</ref> و از آنجا که انسان برای رسیدن به ابعاد معنوی، نیازمند اصلاح ابعاد مادی است، در قرآن کریم ابعاد مادی و دنیوی همچون چگونگی زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی که در تربیت انسان دخیلاند، آمده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۳۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اهداف قرآن}} | به باور ایشان هدف اصلی قرآن تکمیل [[معرفت خداوند]]، تحصیل توحید، چگونگی رابطه میان حق و خلق، چگونگی [[سلوک الی الله]]، معرفی [[تجلیات الهی]] و تعلیم بندگان از جهت [[علم و عمل]] و [[عرفان و شهود]] است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۷.</ref> و از آنجا که انسان برای رسیدن به ابعاد معنوی، نیازمند اصلاح ابعاد مادی است، در قرآن کریم ابعاد مادی و دنیوی همچون چگونگی زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی که در تربیت انسان دخیلاند، آمده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۳۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اهداف قرآن}} | ||
# جامعیت استفاده و فهم از قرآن: امامخمینی مانند دیگر اندیشمندان | # جامعیت استفاده و فهم از قرآن: امامخمینی مانند دیگر [[اندیشمندان اسلامی]]،<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱/۳۶۳؛ طباطبایی، المیزان، ۳/۸۶.</ref> معتقد است قرآن کریم کتابی است که همه مخاطبان را در هر سطحی از فهم و ادراک دربر میگیرد و همه افراد به قدر استعداد خود از آن بهره میبرند؛<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۷؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰ و ۱۷۳ ـ ۱۷۴.</ref> اگرچه قرآن کریم دارای معانی باطنی و معارف عمیقی است که همه افراد توانایی و شرایط دریافت و فهم آنها را ندارند و فهم این معانی اختصاص به [[اولیای الهی]] دارد.<ref>امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۷.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|فهم قرآن}}<br> | ||
یکی از وجوهی که معانی بطونی قرآن را تثبیت میکند، قاعده وضع الفاظ برای روح معانی است؛ به این معنا که معنای لفظ و موضوعله آن مقید به قید خاصی نیست و اینچنین نیست که تنها مصادیق حسی را شامل شود، بلکه مصادیق معنوی و ملکوتی را نیز دربر میگیرد؛ زیرا الفاظ، قالب و صورت برای معانیاند که روح آنها به امر واحدی باز میگردد که در نشئههای مختلف، خود را متناسب با آن نشئه نشان میدهد و مراتب ظاهری و باطنی یک شیء را دربر میگیرد؛ مانند لفظ قلم که تنها وسیلهای را شامل نمیشود که بر کاغذ نقش میزند، بلکه نگارش تکوینی را نیز دربر میگیرد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۴۹ ـ ۲۵۰؛ امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۵۷ ـ ۳۵۸.</ref> | یکی از وجوهی که معانی بطونی قرآن را تثبیت میکند، قاعده وضع الفاظ برای روح معانی است؛ به این معنا که معنای لفظ و موضوعله آن مقید به قید خاصی نیست و اینچنین نیست که تنها مصادیق حسی را شامل شود، بلکه مصادیق معنوی و ملکوتی را نیز دربر میگیرد؛ زیرا الفاظ، قالب و صورت برای معانیاند که روح آنها به امر واحدی باز میگردد که در نشئههای مختلف، خود را متناسب با آن نشئه نشان میدهد و مراتب ظاهری و باطنی یک شیء را دربر میگیرد؛ مانند لفظ قلم که تنها وسیلهای را شامل نمیشود که بر کاغذ نقش میزند، بلکه نگارش تکوینی را نیز دربر میگیرد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۴۹ ـ ۲۵۰؛ امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۵۷ ـ ۳۵۸.</ref><br> | ||
بنابر این بیان الفاظی که در قرآن مقصود خداوندند، معانی عامی هستند که احاطه و شمول دارند و مصادیق حسی و غیر حسیِ بسیاری را شامل میشوند و این نشاندهنده احاطه و شمول قرآن حتی در مرتبه الفاظ است که میتواند حقایق و معانی بسیاری را در الفاظ محدود بیان کند.<ref>امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ۲۳۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|روح معانی}} | بنابر این بیان الفاظی که در قرآن مقصود خداوندند، معانی عامی هستند که احاطه و شمول دارند و مصادیق حسی و غیر حسیِ بسیاری را شامل میشوند و این نشاندهنده احاطه و شمول قرآن حتی در مرتبه الفاظ است که میتواند حقایق و معانی بسیاری را در الفاظ محدود بیان کند.<ref>امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ۲۳۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|روح معانی}} | ||
==ادله جامعیت قرآن== | ==ادله جامعیت قرآن== | ||
اندیشمندان اسلامی با آوردن آیاتی مانند «وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِ شَیء.»<ref>نحل، ۸۹.</ref> و «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیءٍ»<ref>انعام، ۳۸.</ref> بر جامعیت قرآن استدلال کردهاند.<ref>ابنعجیبه، البحر المدید، ۲/۱۱۵؛ طباطبایی، قرآن در اسلام، ۲۳ـ۳۳.</ref> آنان هر یک با رویکرد تفسیری و عرفانی به اثبات جامعیت قرآن پرداختهاند و دو دسته [[دلیل عقلی]] و [[دلیل نقلی|نقلی]] بر این امر اقامه کردهاند؛ هرچند امامخمینی تنها ادله عقلی را بیان کرده است: | اندیشمندان اسلامی با آوردن آیاتی مانند «وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِ شَیء.»<ref>نحل، ۸۹.</ref> و «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیءٍ»<ref>انعام، ۳۸.</ref> بر جامعیت قرآن استدلال کردهاند.<ref>ابنعجیبه، البحر المدید، ۲/۱۱۵؛ طباطبایی، قرآن در اسلام، ۲۳ـ۳۳.</ref> آنان هر یک با رویکرد تفسیری و عرفانی به اثبات جامعیت قرآن پرداختهاند و دو دسته [[دلیل عقلی]] و [[دلیل نقلی|نقلی]] بر این امر اقامه کردهاند؛ هرچند امامخمینی تنها ادله عقلی را بیان کرده است: |