Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
# استحقاق و جزای عمل: به این معنا که شخص با انجام آنچه که خداوند به آن یا ترک آن امر کرد، مستحق ثواب یا عقاب میشود.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۴۱۳؛ امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷–۳۷۸.</ref> امامخمینی دربارهٔ قول به استحقاق معتقد است کسی که حقتعالی را بشناسد و به نسبت خداوند و خلق توجه کند، نمیتواند استفاده بنده از نعمتهای خداوند در راه اطاعت او را سبب استحقاق بداند.<ref>امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۸.</ref> | # استحقاق و جزای عمل: به این معنا که شخص با انجام آنچه که خداوند به آن یا ترک آن امر کرد، مستحق ثواب یا عقاب میشود.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۴۱۳؛ امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷–۳۷۸.</ref> امامخمینی دربارهٔ قول به استحقاق معتقد است کسی که حقتعالی را بشناسد و به نسبت خداوند و خلق توجه کند، نمیتواند استفاده بنده از نعمتهای خداوند در راه اطاعت او را سبب استحقاق بداند.<ref>امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۸.</ref> | ||
# عین عملبودن ثواب و عقاب: لازمه این نظر، تجسم اعمال است. طبق این قول هر گونه دوگانگی و انفکاک میان جزا و عمل نفی شده و عمل عین جزاست.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۵/۱۸۷–۱۸۸؛ طباطبایی، المیزان، ۶/۳۷۶.</ref> امامخمینی نیز در آثار خود چگونگی ارتباط ثواب و عقاب با عمل را از سنخ عینیت میشمارد<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۹؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۲۸۲؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۳۶، ۳۱۸ و ۴۳۹.</ref> که انسان هرچه در این دنیا انجام میدهد به او میرسد. ایشان با استناد به بعضی آیات<ref>زلزله، ۷–۸.</ref> خود عمل را به عنوان ثواب و عقاب معرفی میکند؛ نه اینکه ثواب با عمل مغایرت داشته باشد. از این جهت عین تمام اعمال و عقاید و [[اخلاق]] در [[قیامت]] منعکس میشود.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۳۲–۳۳؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۶۲–۴۶۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تجسّم اعمال}} | # عین عملبودن ثواب و عقاب: لازمه این نظر، تجسم اعمال است. طبق این قول هر گونه دوگانگی و انفکاک میان جزا و عمل نفی شده و عمل عین جزاست.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۵/۱۸۷–۱۸۸؛ طباطبایی، المیزان، ۶/۳۷۶.</ref> امامخمینی نیز در آثار خود چگونگی ارتباط ثواب و عقاب با عمل را از سنخ عینیت میشمارد<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۹؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۲۸۲؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۳۶، ۳۱۸ و ۴۳۹.</ref> که انسان هرچه در این دنیا انجام میدهد به او میرسد. ایشان با استناد به بعضی آیات<ref>زلزله، ۷–۸.</ref> خود عمل را به عنوان ثواب و عقاب معرفی میکند؛ نه اینکه ثواب با عمل مغایرت داشته باشد. از این جهت عین تمام اعمال و عقاید و [[اخلاق]] در [[قیامت]] منعکس میشود.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۳۲–۳۳؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۶۲–۴۶۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تجسّم اعمال}} | ||
با این حال، بعضی متکلمان بر این اعتقادند که [[عذابهای اخروی]] از قبیل انشای نفس است که [[نفس]] طبقِ اخلاق و ملکاتی که دارد، صورت آتش و عذابها را در صقع جان و ذهن خود ایجاد میکند و از این صور ذهنی خود معذّب میشود.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، 16/6 ـ 7.</ref> امامخمینی این نظر را نمیپذیرد و معتقد است انشای نفس در آخرت اینچنین نیست که وجود عینی نداشته باشد؛ بلکه صورتهایی که نفس ایجاد میکند به جهت قوت آن و اشتغالنداشتن به طبیعت، وجودات عینی پیدا میکنند که مطابق با همان صورتهای نفس هستند<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۵۰–۲۵۴.</ref> و این نفس طبق ملکاتی که در دنیا کسب کرده، صوری را انشا میکند که آن صور؛ مانند آتش، تازیانه یا حیوان درنده، متناسب آن ملکه است و چون این ملکات با ذات او متحد است، آنچه نفس انشا میکند، مطابق با ذات خود میباشد، نه اینکه تنها صورت ذهنی باشد بلکه نفس به جهت کمال و قوتی که یافته آنچه انشا میکند، در خارج تحقق مییابد<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۲۶.</ref> مانند اینکه نفس به واسطه قوتی که یافته، میتواند بهشتی را در خارج ایجاد کند. البته این به آن معنا نیست که همه نعمتها یا عذابهای اخروی انشای نفس باشد، بلکه ممکن است نعمتها یا عذابهای دیگری موجود باشد که به آنها برسد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۵۸۴–۵۸۵.</ref> | با این حال، بعضی متکلمان بر این اعتقادند که [[عذابهای اخروی]] از قبیل انشای نفس است که [[نفس]] طبقِ اخلاق و ملکاتی که دارد، صورت آتش و عذابها را در صقع جان و ذهن خود ایجاد میکند و از این صور ذهنی خود معذّب میشود.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، 16/6 ـ 7.</ref> امامخمینی این نظر را نمیپذیرد و معتقد است انشای نفس در آخرت اینچنین نیست که وجود عینی نداشته باشد؛ بلکه صورتهایی که نفس ایجاد میکند به جهت قوت آن و اشتغالنداشتن به طبیعت، وجودات عینی پیدا میکنند که مطابق با همان صورتهای نفس هستند<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۵۰–۲۵۴.</ref> و این نفس طبق ملکاتی که در دنیا کسب کرده، صوری را انشا میکند که آن صور؛ مانند آتش، تازیانه یا حیوان درنده، متناسب آن ملکه است و چون این ملکات با ذات او متحد است، آنچه نفس انشا میکند، مطابق با ذات خود میباشد، نه اینکه تنها صورت ذهنی باشد بلکه نفس به جهت کمال و قوتی که یافته آنچه انشا میکند، در خارج تحقق مییابد<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۲۶.</ref> مانند اینکه نفس به واسطه قوتی که یافته، میتواند بهشتی را در خارج ایجاد کند. البته این به آن معنا نیست که همه نعمتها یا عذابهای اخروی انشای نفس باشد، بلکه ممکن است نعمتها یا عذابهای دیگری موجود باشد که به آنها برسد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۵۸۴–۵۸۵.</ref><br> | ||
امامخمینی بر اساس مبنای غالب [[حکما]] که معاد را [[معاد جسمانی|جسمانی]] و روحانی میدانند، معتقد است [[معاد روحانی]] برای کسانی است که قوه عاقله آنها بالفعل باشد و باقیِ افراد معاد جسمانی دارند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۳۸.</ref> ایشان در بیان جسمانیبودن ثواب و عقاب قائل است اگرچه ثواب و عقاب در آخرت مربوط به بدن و جسمانی است، این ادراک به واسطه نفس که جوهر مجرد و روحانی است، انجام میشود که دارای قوایی، مانند خیال، بصر، سمع و ذوق است. البته حتی در پیامبران کمّل (ع) نیز که به مراتب [[ادراک عقلانی]] رسیدهاند این [[ادراکات جسمانی]] و برزخی وجود دارد و هیچگاه روحانی و عقلانی محض نخواهد بود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۱۰–۴۱۱.</ref> | امامخمینی بر اساس مبنای غالب [[حکما]] که معاد را [[معاد جسمانی|جسمانی]] و روحانی میدانند، معتقد است [[معاد روحانی]] برای کسانی است که قوه عاقله آنها بالفعل باشد و باقیِ افراد معاد جسمانی دارند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۳۸.</ref> ایشان در بیان جسمانیبودن ثواب و عقاب قائل است اگرچه ثواب و عقاب در آخرت مربوط به بدن و جسمانی است، این ادراک به واسطه نفس که جوهر مجرد و روحانی است، انجام میشود که دارای قوایی، مانند خیال، بصر، سمع و ذوق است. البته حتی در پیامبران کمّل (ع) نیز که به مراتب [[ادراک عقلانی]] رسیدهاند این [[ادراکات جسمانی]] و برزخی وجود دارد و هیچگاه روحانی و عقلانی محض نخواهد بود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۱۰–۴۱۱.</ref><br> | ||
امامخمینی مانند ملاصدرا<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۷۶؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۰۵–۶۰۶.</ref> بر این باور است بدنی که در [[آخرت]] محشور میشود و ثواب و عقاب جسمانی به آن تعلق میگیرد، عین همان بدن دنیوی است و عینیت به این معناست که تشخص این بدن به حال خود باقی است؛ اگرچه ماده آن در عالم طبیعت دایماً در حال تبدّل و تغییر است و عناصر جدیدی جایگزین میشوند. با این حال، تشخص صورت جسمیه آن محفوظ است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۱۲–۲۱۳.</ref> و این جسم طبیعی در سیر کمالی خود با [[حرکت جوهری]] با خروج از عالم دنیا، از جسم طبیعی به جسم ملکوتی و برزخی تبدیل میشود و به آن درجه از جسمیت که معتدلترین اجسام طبیعی است، میرسد؛ در عین حال عینیت این جسم نسبت به جسم طبیعی و دنیوی محفوظ است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۰۵–۲۰۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|معاد}} | امامخمینی مانند ملاصدرا<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۷۶؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۰۵–۶۰۶.</ref> بر این باور است بدنی که در [[آخرت]] محشور میشود و ثواب و عقاب جسمانی به آن تعلق میگیرد، عین همان بدن دنیوی است و عینیت به این معناست که تشخص این بدن به حال خود باقی است؛ اگرچه ماده آن در عالم طبیعت دایماً در حال تبدّل و تغییر است و عناصر جدیدی جایگزین میشوند. با این حال، تشخص صورت جسمیه آن محفوظ است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۱۲–۲۱۳.</ref> و این جسم طبیعی در سیر کمالی خود با [[حرکت جوهری]] با خروج از عالم دنیا، از جسم طبیعی به جسم ملکوتی و برزخی تبدیل میشود و به آن درجه از جسمیت که معتدلترین اجسام طبیعی است، میرسد؛ در عین حال عینیت این جسم نسبت به جسم طبیعی و دنیوی محفوظ است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۰۵–۲۰۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|معاد}} | ||