پرش به محتوا

کمالات الهی

از ویکی امام خمینی

کمالات الهی، یعنی کمالاتی که در ذات حق‌اند و هویت اندماجی دارند و در مرحله پایین‌تر کمالات اسمائی، تفصیلی و اشراقی حق می‌باشند.

اهمیت و جایگاه کمال الهی

کمال الهی در اصطلاح عرفانی به معنای بودن صفات و کمالات شایسته، آن‌گونه که شایسته است برای ذاتی که شایستگی آن را دارد.[۱]

عرفا در آثار خویش به کمالات الهی اشاره کرده و معتقدند کمالات الهی بیانگر غنای ذاتی حق‌اند و حلقه واسطه و منشأ گذر از مقام احدیت به مقام واحدیت و صفات الهی می‌باشند. حق‌تعالی این کمالات را در مقام ذات قبل از اینکه خلقی و عالمی مطرح شود، فی نفسه داراست.[۲]

امام‌خمینی نیز در آثار خویش به کمالات الهی، اقسام آن و کمالات استجلائی اشاره کرده است.[۳]

کمال ذاتی و اسمائی

اهل معرفت کمال حق را به دو دسته تقسیم کرده‌اند:

  • کمال ذاتی: کمالی که حق‌تعالی در موطن ذات خود پیش از آنکه غیر مطرح باشد فی نفسه دارای آن است؛ این نوع کمال ملازم با غنای ذاتی است.[۴] به اعتقاد امام‌خمینی همه حقایق و کمالات و اسما و صفات که عین ذات هستند، کمالات ذاتی حق‌تعالی هستند. کمالات ذاتی بیانگر، غنای ذاتی حق است. ازاین‌رو به آن مقام که دارای این کمالات است، مقام غنای ذاتی گویند، این غنای ذاتی در مقام ذات به نحو غنای وجودی و در مقام احدیت به نحو غنای علمی یعنی کمالات ذاتی علمی، تفسیر می‌شود. پس هر صفت و حقیقتی در حقیقت وجود، که همان صرف الوجود است، منحصر است و تمام نظام هستی از ازل تا ابد، معلول بالذات اوست. ازاین‌رو، حق‌تعالی در کمال محض بوده و در مرتبه ذات واجد تمام کمالات می‌باشد؛ یعنی در مرتبه ذات به واسطه علم به ذاتی که جمیع حیثیات وجودی به نحو اعلی در او منطوی است، برای او هر حیثیت وجودی و هویت نوری، بدون خصوصیت، منکشف خواهد بود. پس در مرتبه علم ذات به ذات، تمام ذرات وجود منکشف است. پس آنچه از اوصاف کمال که برای حضرت حق بالامکان العام ثابت باشد به نحو وجوب برای او ثابت خواهد بود و هر صفتی که برای شیء بما أنه موجود، ثابت باشد برای حق‌تعالی به نحو وجوب ثابت است، بدون اینکه تنزل از مرتبه صرافت وجود لازم آید و یا احتیاجی به تخصیص باشد.[۵]
  • کمال اسمایی: کمالی است که در تثبیت آن برای حق‌تعالی، نیازمند در نظر گرفتن غیر؛ یعنی تجلیات و شئون است. این نوع کمال برخلاف کمالات ذاتی، ویژگی اندماج را ندارد و به حسب مواطن و شئون متعدد است.[۶] به اعتقاد امام‌خمینی تحقق کمال اسمائی نیازمند بروز اسمای عرفانی است و اسم عرفانی، یعنی ذات به علاوه صفتی خاص به عنوان اضافه اشراقی خاص، موجود می‌شود. کمالات اسمائی در تعین اول وجود نخواهند داشت، اما شعور به آنها که مبدأ مرحله بعدی تنزل است در آن مقام موجود می‌باشد، پس علم به کمال ذاتی، علم و شعور به کمال اسمائی را نیز دلارام دارد. پس علم به کمال ذاتی طبعاً به معنای علم به همه کمالات اسمایی و احکام آنها خواهد بود و عالِم به کمال ذاتی به همه آن کمالات اسمائی بعدی و امکانتش علم می‌یابد؛ بنابراین به سبب تجلی اسمائی و صفاتی است که درهای وجود باز شده و غیب با شهود مرتبط می‌گردد و رحمت بر بندگانش گسترش می‌یابد.[۷]

کمال جلا و استجلاء

در نگاه اهل معرفت جلا عبارت از ظهور ذات برای ذات و در خود ذات می‌باشد. این نوع از ظهور در تجلی اول و ثانی اتفاق می‌افتد که از آن به تعیین جلائی یاد می‌شود و استجلاء عبارت از ظهور ذات حضرت حق برای خودش در تعین‌های خلقی و از آن به تعینات استجلایه یاد می‌شود.[۸]

عرفا از این دو اصطلاح تفسیر متفاوتی دارند، برابر تفسیر اهل معرفت، از کمال جلاء و کمال استجلا معلوم می‌شود که جایگاه و نقش این دو نوع از کمال در آموزه حرکت حبّی نقش علت غایی است.[۹]

در نگاه امام‌خمینی مقصود اصلی از ایجاد عالم، استجلاء است؛ یعنی چون حق‌تعالی اراده کرد که کمالات اسمایی خود را در خارج متحقق سازد تا خود را در آینه تجلی مشاهده کند، عالم را ایجاد کرد؛ ازاین‌رو، استجلاء، یعنی دیدن حق‌تعالی خود را در آینه تجلیات؛ البته کمال استجلاء تنها در یک تجلی قابل تحقق است و آن انسان کامل است؛ زیرا تنها انسان کامل است که حق‌تعالی می‌تواند در آینه او، خود را بدون نقص ببیند، پس اگر مقصود از ایجاد عالم استجلاء است باید مقصود نهایی از خلق عالم چیزی جز انسان کامل نباشد.[۱۰]

البته برخی عارفان، کمال جلاء را ظهور حق در انسان کامل، و کمال استجلاء را عبارت از جمع حق‌تعالی بین شهود خود بنفسه فی نفسه و بین شهود حق‌تعالی خود را در آنچه از او امتیاز می‌یابد و غیر نامیده می‌شود، دانسته‌اند. امام‌خمینی این نظر را نمی پذیرد و معتقد است که کمال استجلا عبارت است از مشاهده حق‌تعالی خود را به اسم جامع در آینه تمام نمای انسان کامل و کمال جلاء عبارت است از ظهور حق در آینه انسان کامل و این در صورتی است که برای سلسله عالم هستی مرابتی اعتبار شود اما با نفی مراتب و اضمحلال آن امتیازی باقی نمی‌ماند.[۱۱]

پانویس

  1. کاشانی، لطائف الاعلام، ص۴۸۴؛ فرغانی، منتهی المدارک، ج، ص۵۱؛ فناری، مصباح الانس، ص۳۲۱.
  2. قونوی، اعجاز البیان، ص۱۰۷؛ کاشانی، لطائف الاعلام، ص۴۸۶؛ جامی نقد النصوص، ص۸۴-۸۵؛ فرغانی، مشارق الدراری، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۰؛ عالمی، حرکت حبی، ص۱۴۰-۱۴۱.
  3. امام‌خمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۰۳؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۳۰۸؛ شرح دعای سحر، ص۱۱۹؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۴۰ و ۳۸۸.
  4. کاشانی، لطائف الاعلام، ص۴۸۶؛ قونوی، اعجاز البیان، ص۱۰۷.
  5. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۴۰ و ۳۸۸؛ شرح دعای سحر، ص۷۳؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۳۰۸؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۲، ص۲۸-۲۹؛ اوج معرفت ۱۶۲.
  6. فرغانی، منتهی المداراک، ج۱، ص۳۰؛ قونوی، اعجاز البیان، ص۸۴ و ۱۱۴؛ فناری، مصباح الانس، ص۳۵۷.
  7. امام‌خمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویة، ص۱۰۳؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۲۵۴، ۲۵۵ و ۳۰۸؛ شرح دعای سحر، ص۷۲-۷۳؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۱۶۲-۱۶۴.
  8. کاشانی، اصطلاحات الصوفیة، ص۲۰؛ ابن‌ترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ص۱۴۴ و ۱۶۰؛ فناری، مصباح الانس، ص۳۲۸.
  9. (قونوی، النفحات الهیه، ص۳۹؛ الفکوک، ص۲۲۹؛ اعجاز البیان، ص۱۱۴؛ عالمی حرکت حبّی، ص۱۴۳-۱۴۵.
  10. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۲۵۲.
  11. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۲۵۲؛ صاحبی اوج معرفت، ص۳۲۸-۳۶۹.

منابع

  • ابن‌ترکه اصفهانی، علی‌بن‌محمد، تصحیح آشتیانی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ۱۳۵۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۳ش.
  • جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه و تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
  • صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج ۱۴۰۳ش.
  • صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
  • عالمی عبداللطیف، حرکت حبّی و نقش آن در ظهور تعینات در مکتب ابن‌عربی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، ۱۳۹۶ش.
  • فرغانی، سعیدالدین، مشارق الدراری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش.
  • فرغانی، سعیدالدین، منتهی المدارک، بیروت، دار الکتب، ۱۴۲۸ق.
  • فناری، محمدبن‌حمزه، مصباح الانس، تهران ، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ش.
  • قونوی، صدرالدین، اعجاز البیان فی تفسیر أم القرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۱ش.
  • قونوی، صدرالدین، الفکوک، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۷۱ش.
  • قونوی، صدرالدین، نفحات الالهیه، تهران، انتشارات ملی، ۱۳۷۵ش.
  • کاشانی، عبد الرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادی‌زاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادی‌زاده، انتشارات حکمت، تهران،۱۳۸۱ش.

نویسنده: باقر صاحبی