سیدعزالدین زنجانی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''زنجانی، سیدعزالدین'''، روحانی مبارز، شاگرد امامخمینی و امامجمعه زنجان است. ==زندگینامه== سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی، معروف به سیدعزالدین زنجانی، فروردین ۱۳۰۰ش/ رجب ۱۳۴۰ق در شهر زنجان زاده شد. پدر او میرزامحمود از علمای برجس...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۳
زنجانی، سیدعزالدین، روحانی مبارز، شاگرد امامخمینی و امامجمعه زنجان است.
زندگینامه
سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی، معروف به سیدعزالدین زنجانی، فروردین ۱۳۰۰ش/ رجب ۱۳۴۰ق در شهر زنجان زاده شد. پدر او میرزامحمود از علمای برجسته، پارسا و مورد احترام حوزه نجف بود و از شاگردان میرزامحمدحسین نایینی، آقاضیاءالدین عراقی، فتحالله «شیخالشریعه » اصفهانی، سیدمحمدکاظم یزدی و محمدحسین غروی اصفهانی به شمار میآمد و به «امامجمعه زنجان» شهرت داشت؛ چنانکه نیاکان او همگی از مراجع تقلید بودند و نماز جمعه زنجان را در سالهای متمادی اقامه میکردند [۱]. نیای بزرگ زنجانی، سیدمحمد مجتهد سردانی از مجتهدان بنام زنجان در عصر خود بود که در طرد و دفع بابیت از زنجان، نقش بسیار مهمی داشت [۲]. عبداللهمیرزا پسر فتحعلیشاه و حاکم زنجان که شیفته و مرید سیدمحمد مجتهد شده بود، مسجد سید زنجان را برای برپایی نماز جمعه و جماعت به امامت وی بنا کرد. مادر زنجانی نیز دختر شیخالاسلام زنجان، میرزاابوعبدالله زنجانی، نخستین عضو ایرانی فرهنگستان دمشق و مترجم تاریخ القرآن بود [۳]. پدر زنجانی با امامخمینی رابطه داشت و معتقد بود ایشان در آینده منشأ خدمات بزرگی به اسلام خواهد شد. امامخمینی نیز به وی علاقهمند بود؛ چنانکه گاهی نان تهیهشده از گندم و آرد مزرعه خمین را برای او میفرستاد [۴]. سیدعزالدین زنجانی نخست نزد پدر، مقدمات علوم حوزوی را آغاز کرد و همزمان به تحصیلات جدید و فراگیری زبان فرانسه نزد میرزامهدیخان وزیری پرداخت. وی ادامه درسهای مقدمات و سپس سطوح حوزه را نزد سیدرضا جوقینی، سیدعبدالصمد غزالی، مختار لنکرانی، یحیی مدرسی، علی رفاه، سیداحمد مجتهدی، حسین دینمحمدی زنجانی و عبدالکریم خوئینی زنجانی فرا گرفت و دوره منطق و حکمة الاشراق را نزد پدر خود و سیدمجتبی موسوی انگورانی گذراند و مدتی نیز به همراه رضا روزبه در درس خارج پدر خود شرکت کرد [۵]. وی در حدود ۲۱سالگی به حوزه علمیه قم رفت و در درس خارج فقه و اصول سیدمحمدحجّت کوهکمرهای حاضر شد؛ مقداری از خارج اصول را از سیدصدرالدین صدر بهره برد و دوره خارج مباحث الفاظ کتاب مقالات الاصول، اثر آقاضیاءالدین عراقی را نزد سیداحمد خوانساری به پایان برد. وی پس از ورود سیدحسین بروجردی به قم، ده سال در درسهای خارج او نیز شرکت کرد [۶]. زنجانی از نخستین شاگردان درس اسفار امامخمینی بود و آن را با مهدی حائری یزدی، فرزند مؤسس حوزه علمیه قم، عبدالکریم حائری یزدی بحث میکرد [۷]. پس از مهاجرت سیدمحمدحسین طباطبایی از تبریز به قم و تعطیلی درس فلسفه امامخمینی، زنجانی به سفارش پدر خود، یک دوره اسفار را نزد او خواند؛ چنانکه سلسله جلسات مباحثات شبانه طباطبایی، که بعدها به جلسات اصول فلسفه و روش رئالیسم منتهی شد، با درخواست زنجانی و گروهی از همدورهایهای او خواندمرتضی مطهری تشکیل شد [۸]. وی همچنین در درس فلسفه از مهدی مازندرانی استفاده کرد [۹]. طباطبایی به زنجانی علاقه بسیار داشت و بارها از او سخن گفته است؛ از جمله در اواخر عمر در پاسخ خبرنگار، پس از مطهری از «حاج سیدعزالدین امام زنجانی» به عنوان شاگرد برجسته خود یاد کرد [۱۰]. زنجانی پس از حدود چهارده سال تحصیل و تدریس در قم، به نجف مهاجرت کرد و در حالیکه خود از مجتهدان مطرح حوزه علمیه قم بود، مدتی در درس سیدعبدالهادی شیرازی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحسن حکیم و حسین حلی شرکت کرد؛ اما پس از دو سال به علت بیماری پدر، مجبور به ترک نجف و بازگشت به ایران شد. حکیم به زنجانی احترام بسیاری میگذاشت و جایگاه علمی بالایی برای او قایل بود [۱۱]. زنجانی پس از درگذشت پدر برای تصدی امور مسجد سید زنجان که اداره آن به دست خاندان وی بود، به زنجان برگشت و برپایی نماز جمعه و جماعت را در آن مسجد به عهده گرفت. وی همزمان تدریس درس خارج فقه را با محوریت کتاب وسیلة النجاة سیدابوالحسن اصفهانی در حوزه زنجان آغاز کرد و در پی تأکید مراجع تقلید نجف، برای احیای حوزه علمیه زنجان تلاش بسیاری کرد؛ چنانکه «کتابخانه حسینی» را در همین سالها در زنجان بنا کرد [۱۲]. رابطه زنجانی با استاد خود امامخمینی، نزدیک و صمیمی بود. وی در روزگاری که درس فلسفه در حوزه چندان رایج نبود و شمار شاگردان ایشان انگشتشمار بود، به همراه افرادی مانند مهدی حائری، عبدالجواد اصفهانی، محمد فکور یزدی و سیدرضا صدر در درس فلسفه ایشان شرکت میکرد [۱۳]؛ البته امامخمینی در انتخاب شاگرد دقت و احتیاط میکرد و مقید بود در مجلس درس فلسفه ایشان افراد ساختهشده، فاضل و معتقد شرکت کنند [۱۴] (ببینید: تدریس امامخمینی). وی علاوه بر فلسفه در درس اخلاق امامخمینی نیز حاضر میشد و از این جهت تحت تأثیر استادش قرار داشت [۱۵]. امامخمینی نیز به زنجانی توجه ویژه داشت و در پاسخ پرسش پدر زنجانی، او را «بسیار خوشفهم و خوشقریحه» دانست [۱۶]؛ چنانکه هنگام بیماری حصبه، هر صبح و شب برای عیادت به خانه او میرفت و هنگامی که حال او را مساعد نیافت، شبانه پزشک بر بالینش حاضر کرد و مقدمات انتقال وی به بیمارستان را فراهم کرد [۱۷]. همچنین چون وضع رختخوابش را مناسب نمیدید، از خانه برایش رختخواب برد و با حضور در بالای سر بیمار، مصرف منظم داروها را به وی یادآور میشد [۱۸]. ایشان در زمان اقامت در نجف نیز از طریق مردم زنجان سراغ این شاگرد خود را میگرفت و از طریق آنان به وی سلام میرساند [۱۹]. ایشان همچنین پس از نگارش کتاب کشف اسرار (ببینید: کشف اسرار) نسخه خطی آن را برای مطالعه و اظهار نظر به زنجانی داد، و به گفته زنجانی این کار از سر تواضع و فروتنی بسیار ایشان و برای شاگردپروری بوده است [۲۰]. از سوی دیگر، زنجانی نخستین شخصیتی بود که در سطح شهر زنجان و پیرامون آن، مرجعیت امامخمینی را مطرح کرد [۲۱] و با آغازنهضت اسلامی در رأس علمای مبارز زنجان، به حمایت از ایشان پرداخت [۲۲]. وی در ماجرای حمله به مدرسه فیضیه، در ۱۹/۱/۱۳۴۲ طی تلگرامی به امامخمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدکاظم شریعتمداری، جنایت عوامل رژیم را محکوم کرد [۲۳] و در خرداد همان سال در روز عاشورا علیه حکومت پهلوی سخنرانی کرد و پس از آن دستگیر [۲۴] و به همراه مرتضی مطهری، سیدعبدالکریم هاشمینژاد، ناصر مکارم شیرازی و محمدتقی فلسفی، ۴۵ روز زندانی [۲۵] شد. وی همچنین در ۳۱/۵/۱۳۴۲ به همراه جمعی دیگر از علمای شهرستانهای مختلف طی بیانیهای، آئیننامه جدید انتخابات از سوی رژیم پهلوی را غیرقانونی و بیارزش شمرد و شرکت در انتخابات فرمایشی رژیم را محکوم کرد [۲۶]. زنجانی در سال ۱۳۵۰ پس از بازگشت محمدرضا پهلوی از اجلاس اوپک، علیه او سخنرانی تندی کرد و پس از آن دوباره دستگیر و به دستور رئیس اداره اوقاف زنجان منوچهر آزمون و با هماهنگی سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) حبس خانگی شد. وی پس از مدتی در سال ۱۳۵۱ به اجبار شهر زنجان را ترک و به مشهد مهاجرت کرد. دوران تبعید او در مشهد تا پیروزی انقلاب اسلامی به درازا کشید. وی در مدت اقامت در مشهد نیز همواره به مبارزات خود ادامه داد و بهویژه در تظاهرات علمای مشهد در دوران انقلاب حضوری فعال داشت [۲۷]. زنجانی پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی و کشتار دهم دی مردم مشهد، عزای عمومی اعلام کرد [۲۸] و در ۲۶ تیر ۱۳۵۷ به مناسبت نیمه شعبان ۱۳۹۸ طی بیانیهای به همراه علمای سرشناس مشهد با توجه به کشتار مردم بیدفاع شهرهای مختلف به دست عوامل رژیم پهلوی، جشن و سرور نیمه شعبان را تحریم و عزای عمومی اعلام کرد [۲۹]. وی در ششم مهر ۱۳۵۷ نیز کهبیت امامخمینی در نجف از سوی دولت عراق به محاصره درآمد و ایشان مجبور به ترک عراق و هجرت به پاریس شد، به همراه علمای مشهد اعلامیهای صادر و اقدام دولت عراق را محکوم کردند [۳۰]. وی در بهمن ۱۳۵۷ در پی بستهشدن فرودگاهها به دستور شاپور بختیار برای جلوگیری از ورود امامخمینی، به همراه علمای مشهد به نشانه اعتراض در صحن موزه به تحصن نشستند و چون امامخمینی وارد کشور شد، به همراه حسنعلی مروارید و علی فلسفی و بعضی دیگر از علمای مشهد، به نمایندگی از سوی روحانیان مشهد به دیدار ایشان در تهران رفتند [۳۱]. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، مردم زنجان طی نامهای از امامخمینی درخواست کردند زنجانی به شهر خود بازگردد که ایشان در پاسخ از مذاکره خود با زنجانی برای بازگشت به زنجان خبر داد و ابراز امیدواری کرد مردم زنجان «تحت رهبری معظمٌ له به مبارزه خود علیه ظلم و استبداد» ادامه دهند [۳۲]. وی نیز در پی درخواست امامخمینی به زنجان بازگشت و دو سال امامت جمعه و زعامت مردم آن منطقه را بر عهده گرفت [۳۳]. در سال ۱۳۵۹ یک گروه افراطی مذهبی به جان او سوء قصد کردند که ناموفق بود. وی پس از آن به خاطر علاقه به امامرضا(ع) و مشهد و با اجازه گرفتن از امامخمینی دوباره به مشهد بازگشت و برای همیشه در آنجا ماندگار شد [۳۴]. زنجانی در مدتی که نزد امامخمینی تحصیل کرد، ایشان را بهراستی غمخوار و دلسوز اسلام یافته است و خلوص نیت عجیبی که در ایشان دیده، در هیچ کس دیگری ندیده است. از نظر ایشان، امامخمینی هیچ گاه اجازه نداد حرکتی در ترویج ایشان صورت گیرد و هرچه مقام، منزلت و محبوبیت برای ایشان حاصل شد، خود حاصل شده و موهبت الهی است. از نگاه وی، ویژگی دیگر امامخمینی تواضع بسیار و روحیه شاگردپروری بود؛ صفتی که زنجانی را علاقهمند و مجذوب شخصیت ایشان کرده بود. زنجانی همچنین تقید کامل به حفظ سنتهای شرعی، از جمله نماز جماعت را از ویژگیهای ایشان برشمرده است. از نگاه او رهبری امامخمینی پیامبرگونه بود و یکی از عمدهترین اسباب محبوبیت ایشان در میان مردم به شمار میرفت؛ چنانکه در زمانی که یأس برای تشکیل حکومت دلخواه، بر علمای حوزههای علمیه حاکم شده بود، هنر عجیب امامخمینی یأس را زدود و محال را ممکن کرد. از نگاه وی در مجموع، جهان اسلام از آغاز غیبت کبری تا کنون، نظیر ایشان نداشته است [۳۵]. زنجانی در مدت حضور در مشهد به فعالیتهای گوناگون علمی و فرهنگی مشغول بود؛ برپایی نماز در مسجد امامصادق(ع)، توجه به قشر جوان و بهویژه دانشجویان و طلاب در برنامههای فرهنگی مسجد، ارتباط چهرهبهچهره با توده مردم و تلاش برای حل مشکلات آنان، پاسخگویی به استفتائات، تدریس درس خارج فقه و اصول، تبلیغ و سخنرانی و تدریس نهج البلاغه و شرح و نقد مثنوی مولوی از مهمترین فعالیتهای وی در مشهد بود [۳۶]. الانتزاعات من القرآن الکریم، مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن (عربی و ترجمه فارسی آن) تفسیر ترتیبی قرآن، تفسیر سوره حمد، تعلیقات بر تفسیر شبر (تقریر)، شرح خطبه حضرت زهرا(س)، شرح زیارت عاشورا، شرح زیارت آل یاسین، رساله عملیه، مناسک حج، رسالة فی حقیقة الایمان (تقریر)، فیض العلیم فی شرح تحفة الحکیم، یکصد و ده سؤال، زندگینامه علامه فرزانه شیخ محمدجواد بلاغی، راه رستگاری، حاشیه بر شرح منظومه ملاهادی سبزواری، شرح و نقد مثنوی معنوی، حاشیه بر اسفار ملاصدرا [۳۷] و تقریرات اصول و فقه سیدمحمدحجت کوهکمرهای، تقریرات فقه و اصول سیدحسین بروجردی [۳۸]، از جمله آثار نگارشی زنجانی است. زنجانی در ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ همزمان با سالروز شهادت امامعلیالنقی(ع) و در ۹۳سالگی درگذشت [۳۹]. پیکر او پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز سیدموسی شبیری زنجانی، در رواق دارالزهد امامرضا(ع) به خاک سپرده شد. وی دارای سه دختر و پنج پسر میباشد و دو تن از آنان سیدمحمد و سیدمحمدباقر روحانی هستند و سیدمحمد از علمای زنجان به شمار میرود.
پانویس
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۸؛ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه،۸.
- ↑ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۴۵.
- ↑ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۶ ـ ۳۷.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۸؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷؛ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۷.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۸؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.
- ↑ روحانی، ۱/۵۵.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۳.
- ↑ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۲.
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰؛ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۲.
- ↑ یاد، ۱۳۰.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۱.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۸.
- ↑ یاد، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.
- ↑ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۶۲.
- ↑ یاد، ۱۲۰.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۵۶.
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰ ـ ۱۱.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۲۰.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۷۷.
- ↑ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.
- ↑ زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۰ ـ ۱۸۹.
- ↑ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.
- ↑ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.
- ↑ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- پیک فرهنگ، ویژهنامه درگذشت آیتالله العظمی سیدمحمد عزالدین حسینی موسوی، ۱۳۹۲ش.
- رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ویژهنامه بزرگداشت آیتالله العظمی سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی، سال پنجم، شماره هفتاد و دوم، ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
- زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری، ۱۳/۱۱/۱۳۹۸ش، بایگانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- زنجانی، سیدمحمد عزالدین، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- زنجانی، سیدمحمد عزالدین، مصاحبه، چاپشده در مجله حوزه، شماره ۲۳، ۱۳۶۶ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
[ عبدالرحیم اباذری]